کلام /

تخمین زمان مطالعه: 3 دقیقه

بعداز شهادت امام حسين در کربلا وقتی شمر خواست امام سجّاد ـ عليه السّلام ـ را به شهادت برساند، عمربن سعد نگذاشت، آيا عمربن سعد عذاب می ‌شود يا نه؟


در مورد نقش عمر بن سعد در نجات امام سجاد ـ عليه السلام ـ بايد گفت: اولاً آن چه در تاريخ كربلا آمده است اين كه پس از واقعه روز عاشورا هنگامي كه دشمن، حضرت سيّدالشّهداءـ عليه السّلام ـ و تمام ياران باوفايش را به شهادت رسانيد، به سوی خيمه‌های اهل‌بيت هجوم آوردند و به غارت خيام اباعبدالله(ع) پرداختند. بسياری از بزرگان به اين مطلب اشاره كرده‌اند كه دراين هنگام «شمر» و گروهی از پياده نظام او، هنوز مشغول غارت خيمه‌ها بودند كه به «علی» فرزند گرانمايه «حسين بن علي ـ عليه السّلام ـ » كه نوجوان و بر بستر بيماري بود رسيدند و به سركرده خود «شمر» گفتند: آيا اين نوجوان را نكشيم؟ «حميد بن مسلم» مي‌گويد: من گفتم: سبحان الله، آيا كودكان و بيماران را هم بكشيم؟، مگر جز اين است كه ابن کودکی است بر بستر بيماری می ‌باشد. اومی گوید: من به اين صورت از تعرّض آنان به فرزند «حسين ـ عليه السّلام ـ » جلوگيري كردم، تا «عمربن سعد» رسيد و گفت: هان ای مردم؟! كسي به اين نوجوان بيمار آسيبي نرساند و هيچ كس به خيمه بانوان نزديك نشود. پس بنابر نقل تاريخ،کسی که با سخنان خود مانع از كشته شدن امام سجّاد ـ عليه السّلام ـ شده است حميدبن مسلم است. ونیزفداكاری عمّه سادات حضرت زينب ـ سلام عليها‌‌ ـ در اين هنگام نيز خود عامل مهمّي در جلوگيری از قتل سيّد الساجدين ـ عليه السّلام ـ به شمارمی آید چرا كه حضرت زينب ـ سلام الله عليها ـ هنگامی كه از قصد شمر مطلع گرديد، گفت: او هرگز كشته نشود تا من كشته نشوم، آن‌گاه از او دست كشيدند. آن چه در اين جا قابل توجه است اين كه، گرچه امام سجّاد ـ عليه السّلام ـ در آن هنگام 23 يا 24 ساله بوده‌اند، ولی اين تعبير حميدبن مسلم به نوجوان و كودك بيمار، برای جلوگيری از قتل امام بوده است چرا كه از مقرّرات جنگ های صدر اسلام بوده است كه كودكان و بيماران را نمی ‌كشتند. ثانياً:اگر بپذ يريم كه عمربن سعد اين عمل را نيز انجام داده و مانع از كشته شدن امام سجّاد ـ عليه السّلام ـ هم شده باشد تنها يك عمل نيست كه انسان را از عقاب و عذاب می ‌رهاند بلكه ايمان ملاك اعمال است و عملی قبول می ‌شود كه از مؤمن سر بزند و از شروط ايمان هم ولايت اهل‌ بيت ـ عليهم السّلام ـ می ‌باشد و عمربن سعد فاقداین شرط بوده است .از اين روی عمل عمربن سعد قبول نخواهد بود. لذادر اين كه عمربن سعد مستحق عذاب و عقاب می ‌باشد، شكی نيست: به دليل این که اوايمان به ولايت اهل بيت ـ عليه السّلام ـ نداشته تا عمل وی پذيرفته شود زيرا كسی كه بر عليه امام زمان خود خروج كند كافر است و اين مطلب را عمربن سعد به خوبی می ‌دانست چرا كه امام حسين ـ عليه السّلام ـ قبل از مقابله با سپاه يزيد خود را به خوبی برای آنان معرّفی كرد. علاوه بر اين‌كه عمربن سعد خود،ازقبل امام حسين ـ عليه السّلام ـ را به خوبي می ‌شناخت؛ و با اين شناخت، كلام خداراکه می فرماید: ياايهاالذين امنوااطيعواالله واطيعواالرسول واولی الامرمنكم (ای مؤمنین خداورسول واولی الامرازخودتان رااطاعت کنید) و نيز كلام رسول خداراکه فرمود: «حسين مني و انا من حسين »(حسین ازمن ومن ازحسینم)زير پا نهاد و به خاطر مطامع دنيوی و مُلك ری حاضر شد در مقابل فرزند پيامبر اكرم ـ صلي اللّه عليه و آله و سلّم ـ شمشير بكشد؛ پس بنا به ادلّة فراوان، عمربن سعد مستحق عذاب و عقاب الهی است. .

مرجع:

ایجاد شده در 1400/10/19



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر

آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image