تخمین زمان مطالعه: 33 دقیقه
[کامل از کد154135]ضمن آرزوی موفقیت برای شما در بررسی این موضوع به نظر می رسد ذکر مسائلی مرتبط با این موضوع که موجبات تبیین منطقی آن را فراهم خواهد نمود ضروری باشد.مقدمهجنگ نرم که در پی از پای درآوردن اندیشه و تفکر جامعه هدف می باشد تا حلقههای فکری و فرهنگی آن را سست کند و با بمباران خبری و تبلیغاتی در نظام سیاسی اجتماعی حاکم تزلزل و بیثباتی تزریق کند از جمله مباحثی است که از دیر زمان،در دنیا شکل گرفته است. این موضوع ،علیه ایران از گستره و عملکرد وسیعی برخوردار می باشد چرا که دشمنان قسم خورده این آب وخاک که دست پلیدشان از منابع این مملکت بریده شده است می خواهند جامعه ما را به بن بست کشیده تا از این رهگذر به اهداف شوم خود دست یابند.از آنجا که ایران امروزه به لحاظ وسعت سرزمینی، کمیت جمعیت، کیفیت نیروی انسانی، امکانات نظامی، منابع طبیعی سرشار و موقعیت جغرافیایی ممتاز در منطقه خاورمیانه و نظام بینالملل به قدرتی کمنظیر تبدیل شده است لذا از دید کارشناسان سیاسی کشورهای غربی،دیگر نمیتوان با یورش نظامی و جنگ سخت آن را سرنگون کرد بلکه تنها راه سرنگونی نظام جمهوری اسلامی پیگیری مکانیسمهای جنگ نرم و به کارگیری تکنیکهای عملیات روانی با استفاده از سه راهبرد دکترین مهار، نبرد رسانهای و ساماندهی و پشتیبانی از نافرمانی مدنی است. راهاندازی پروژه جنگ نرم علیه ایران در مقطع کنونی را باید ناشی از گسترش حس تنفر از امریکا در جهان دانست که به نظر سران کاخ سفید،ایران مرکز اصلی ایجاد این تنفر و گسترش آن است. در امریکا برای مقابله با این موج، نیروی واکنش سریع تشکیل شد تا:اولاً: در قالب پروژه دموکراتیزه کردن کشورها به خنثیسازی نفوذ معنوی ایران در کشورهای اسلامی و منطقه خاورمیانه بپردازد.و ثانیاً: با القای خطرناک بودن ایران برای امنیت همسایگان اذهان عمومی از اقدامات و نقشههای ایالات متحده منحرف شود.تعریف جنگ نرم جنگ نرم در برابر جنگ سخت در حقیقت شامل هرگونه اقدام روانی و تبلیغات رسانهای که جامعه،گروه و یا گروههای هدف را نشانه میگیرد و بدون جنگ و درگیری نظامی و گشوده شدن آتش،رقیب را به انفعال یا شکست وامیدارد. جنگ رایانهای، اینترنتی، براندازی نرم، راهاندازی شبکههای رادیویی و تلویزیونی و شبکهسازی از مصادیق جنگ نرم هستند. (به نقل از سایت تبیان )رهبر فرزانه انقلاب مفهومی به نام جنگ نرم را مورد توجه قرار دادند و از ضرورت نقش آفرینی دانشجویان به عنوان افسران و اساتید به عنوان فرماندهان مقابله با جنگ نرم سخن گفتند. جنگ نرم؛ استراتژی مقابله با جمهوری اسلامی ایرانپدیده جنگ نرم که هماکنون به عنوان پروژهای عظیم علیه جمهوری اسلامی ایران در حال تدوین است در شاخصهایی ماننده ایجاد نابسامانی اقتصادی، شکل دادن به نارضایتی در جامعه، تأسیس سازمانهای غیردولتی در حجم گسترده، جنگ رسانهای، عملیات روانی برای ناکارامد جلوه دادن دستگاه اداری و اجرایی دولت، تضعیف حاکمیت ایران از طریق روشهای مدنی و ایجاد ناتوی فرهنگی متبلور میشود. در برایند جنگ نرم، عوامل براندازی یا از زمینههای موجود در جامعه برای پیشبرد اهداف خود بهره میبرند یا به طور مجازی سعی در ایجاد نارضایتی در نزد افکارعمومی و سپس بهرهبرداری از آن دارند.استفاده از مشکلات اقتصادی، تنوع کثرت قومی ایران، ایجاد و دامن زدن به نافرمانی مدنی در تشکلهای دانشجویی و نهادهای غیردولتی و صنفی، تلاش در نزدیکی به مردم تحت پوشش حمایت از حقوق بشر و دمکراسی در ایران، ایجاد شبکههای متعدد رادیو تلویزیونی فارسی زبان حمایت از اپوزیسیون (سفر فعالان جوان خارجی از کشورهای متحد با امریکا به ایران تحت عناوین جهانگرد که در صورت نیاز، به جنبشهای مدنی و نافرمانیها بپیوندند)، تسهیل فعالیت ان.جی.اُ امریکایی در ایران، دعوت فعالان جوان ایرانی به خارج برای شرکت در سمینارهای کوچک (این افراد باید از سوی مقامات امریکایی انتخاب شوند نه نهادهای ایرانی)، استفاده از سفارتخانههای کشورهای دیگر و به طور کلی تضعیف ستونهای حمایتی حکومت ایران از جمله راهکارهای اجرای این استراتژی به شمار میآیند. شاخصه های ناتوی فرهنگی از نظرگاه رهبری انقلابرهبر انقلاب در سفر به استان سمنان در تحلیلی جامع، شاخصه های ناتوی فرهنگی را به صورت ذیل بیان فرمودند:1: ایجاد اختلاف وتفرقه در میان ملت ایران وجهان اسلام2: جلوگیری از الگو شدن ایران در جهان اسلام ومنطقه3: مرعوب ومنکوب کردن مسئولین ومقامات تصمیم گیرنده4: دامن زدن به مسائل وحساسیت های قومی ومذهبی5: القاء ناکارآمدی نظامایشان در دیدار اساتید و دانشجویان دانشگاههای این استان در این رابطه فرمودهاند : در مقابل پیمان ناتو که آمریکاییها در اروپا به عنوان مقابله با شوروی سابق یک مجموعه مقتدر نظامی به وجود آوردند ( اما برای سرکوب هر صدای معارض با خودشان در منطقه خاورمیانه و آسیا و غیره از آن استفاده می کردند) حالا یک ناتوی فرهنگی هم به وجود آْورده اند . این ، بسیار چیز خطرناکی است . البته حالا هم نیست ؛ سالهاست که این اتفاق افتاده است .راههای تحقق بخشی جنگ نرمامریکا و جریان صهیونیسم بینالملل برای عملیاتی ساختن جنگ نرم در قالب ناتوی فرهنگی علیه جمهوری اسلامی ایران طی سالهای گذشته و همچنین برای سالهای آینده راهبردها و شیوههای زیر را طراحی کردهاند:1: پیگیری پرونده هستهای ایران و القای غیرصلحآمیز بودن این فناوری وتبلیغ اینکه ایرانیها تلاش دارند بمب اتم بسازند که نه تنها برای امنیت و ثبات منطقه و جهان خطرناک است بلکه موجب تقویت جبهه تروریستها و جریان بنیادگرایی افراطی در جهان خواهد شد.2: سرمایهگذاری در رسانههای دیداری و شنیداری، سازمانهای تبلیغاتی و خبری و کمپانیهای فیلمسازی برای ارائه تصویری سیاه و خطرناک از جمهوری اسلامی ایران برای افکارعمومی جهان که آخرین نمونه آن ساخت و پخش فیلم ضدایرانی 300 بوده است. 3: ایجاد فضای رسانهای درباره دخالت ایران در عراق، لبنان و … در نقش بزرگترین مدافع تروریسم که به عوامل ناامنی در این کشورها تسلیحات میرساند و آنها را آموزش نظامی میدهد.4: تقویت و ایده جنبش دمکراسی به سبک امریکایی و مستمسک قراردادن مقوله حقوق بشر، حقوق زنان و دامنزدن به مطالبات صنفی و اجتماعی و همچنین سازماندهی نارضایتیها و نافرمانی به اصطلاح مدنی به وسیله مطبوعات خاکستری، احزاب و …5: راهاندازی سایتهای اینترنتی و ارائه نرمافزارهای جاسوسی به عوامل خود در داخل کشور تا ابعاد مختلف جنگ رسانهای به شکل اثربخشتر طراحی و اجرا شود.6: تلاش برای تحلیل مغرضانه از اوضاع داخلی و ایجاد فضای وحشتزا و موهوم از احتمال بروز جنگ.7: سوءاستفاده تبلیغاتی از اجرای طرحهایی چون طرح امنیت اجتماعی به عنوان محدودکننده آزادی و حقوق زنان و نقش آزادیهای مدنی و اجتماعی.8: ایجاد تقابلهای سیاسی بین سران ارشد نظام اسلامی و القای اینکه جنگ قدرت در جمهوری اسلامی بین چند طیف در جریان است و در نهایت فلان طیف یا فلان گروه پیروز و یا شکست میخورد.(به نقل از سایت عملیات روانی )مقابله با جنگ نرمیقینا نیل به اهدافی که می توان به تعبیر رهبری عزیز انقلاب، برای افسران جوان (دانشجویان) این میدان در نظر گرفت، بدون برنامه ریزی دقیق و مدبرانه ممکن نیست که در اینجا به برخی اشاره می شود و به نظر می رسد که دانشگاه ها نیز در این عرصه باید مرتبا در حال رصد کردن اوضاع فرهنگی بوده و در راستای بهبود برخی شاخص های این مقوله حساس،گام های بلندی بردارند.1: تشکیل اتاق فکررهبر انقلاب در دیدار با دانشجویان طراحی نوع مبارزه را به خود دانشجویان واگذار کردند. ایشان فرمودند:« اینى که چه کار باید بکنید، چه جورى باید عمل کنید، چه جورى باید تبیین کنید، اینها چیزهائى نیست که من بیایم فهرست کنم، بگویم آقا این عمل را انجام بدهید، این عمل را انجام ندهید؛ اینها کارهائى است که خود شماها باید در مجامع اصلى تان، فکرى تان، در اتاقهاى فکرتان بنشینید، راهکارها را پیدا کنید»لذاست که بررسی نوع مواجهه مطلوب با توجه به شرایط خاص هر دانشگاه می بایست از جانب فعالین آن دانشگاه هر چه سریع تر صورت پذیرد.2: پرهیز از بسته شدن فضارهبر انقلاب در عین اینکه بر ضرورت مقابله با جنگ نرم تاکید دارند،درباره بحث کرسی های آزاد اندیشیفرموده ان« د:نباید از اظهار نظر هیچ گاه بیمناک بود.این کرسی های آزاد اندیشی که ما گفتیم،در دانشگاه ها باید تحقق پیدا کند و باید تشکیل بشود» به نظر می بایست از فضای تقابلی احراز کرد و محیط آکادمیک دانشگاه را حتی الامکان به دور از جنجال و هیجانات کاذب وارد موضوع بررسی مسائل روز کشور کرد.3:کلان نگری در طراحی راهکارهاباید در نظر گرفت که تفوق مقطعی صرف، مد نظر نیست. می بایست اهداف مواجهه، هم ارز همدیگر و با نگاهی کلان نگر دیده شود. مثلا اگر صرفا مغلوب کردن حریف هدف قرار بگیرد و حفظ آرامش محیط دانشگاه لحاظ نشود، باید پذیرفت که راه به بیراهه سپره شده است.4: ضرورت مخاطب شناسیبه نظر، مخاطب اصلی طرح ریزی های افسران مقابله با جنگ نرم، نه سردمداران جریان مقابل که افکار عمومی دانشجویی است. افکار عمومی ای که تحت القائات غلط ممکن است قضاوت های نادرستی در خصوص مسائل کشور داشته باشد و این قضاوت با تبیین درست مسائل به راحتی قابل تغییر است. نباید در برنامه ریزی مخاطب را به اشتباه چند فرد خاص یا یک تشکل خاص قرار داد. آسیب های مقابله با جنگ نرمطبیعتا می تواند آسیب هایی نیز متوجه طرح ریزی های جریانات دانشجویی برای مقابله با جنگ نرم باشد. که به برخی از این آسیب ها در سخنان رهبر انقلاب اشاره می کنیم.1: احساسی عمل کردناولین آسیبی که رهبر انقلاب برشمردند، برخورد احساسی با موضوع است.ایشان فرمودند:« وقتى هیجانات کور، پا وسط بگذارند، دشمن فوراً استفاده خواهد کرد. بارها گفته ام، باز هم تکرار مى کنم؛ من معتقدم که جوان مملکت بایستى در همه میدانها حضور و آمادگى داشته باشد؛ منتها با انضباط.2: برخورد سخت به جای برخورد نرمدر مقابله با جنگ نرم بیش از هر چیز باید قواعد مقابله را شناخت. قواعد مقابله نرم با قواعد مقابله سخت تفاوت دارد. مختصات مبارزه هم تفاوت دارد. در مواجهه نرم لزوما دشمن در طرف مقابل دشمن نایستاده است. ممکن است یک عنصر فریب خورده در طرف مقابل باشد. بین یک عنصر فریب خورده و دشمن تفاوت وجود دارد. از حیث نوع مقابله نیز باید راهکارهای نرم را مورد توجه قرار داد.3: تندروی و تشدید فضای هیجانی و جنجالیرهبر انقلاب در عین تاکید بر ضرورت برنامه ریزی و مقابله با جنگ نرم به یک مسئله مهم اشاره کردند و آن پرهیز از تندروی است. ایشان فرمودند:« شرط دیگر این است که در قضایا افراط وجود نداشته باشد» د) ناامیدی و نگاه بدبینانهمقام معظم رهبری به ضرورت پرهیز از یأس و ناامیدی هم اشاره کردند و اصالت نگاه خوشبینانه را نه از روی توهم که از روی بصیرت دانستند. ایشان فرمودند:« شرط اصلى فعالیت درست شما در این جبهه ى جنگ نرم، یکى اش نگاه خوشبینانه و امیدوارانه است. نگاهتان خوشبینانه باشد» اهداف مقابله با جنگ نرمشاید در نگاه اول، سخن گفتن از اهداف بیهوده به نظر برسد، اما وقتی تبلور غفلت از این مقوله در عمل مشاهده شود،آنگاه است که اهمیت موضوع رخ نمایی می کند.حال در اینجا بر حسب مجال به برخی از این اهداف اشاره می شود. الف:کاهش خسارات احتمالیرهبر انقلاب در دیداری که با دانشجویان داشتند، فرجام طرح ریزی های دشمنان را شکست تلقی کردند و نقش نخبگان در این میدان را مورد توجه قرار دادند. ایشان فرمودند:« من الان به شما عرض میکنم، اینها در نهایت شکست می خورند؛ اما درجه ى بیدارى و هوشیارى من و شما میتواند در میزان خسارت و ضررى که وارد میکنند، تأثیر بگذارد. اگر هوشیار باشیم، نمی توانند صدمه و ضررى بزنند. اگر غفلت کنیم، احساساتى بشویم، بى تدبیر عمل کنیم، یا خواب بمانیم و این جور عوارض به سراغمان بیاید، ضرر و زیان و هزینه بالا خواهد بود؛ ولو در نهایت موفق نخواهند شد»در واقع شاید نتوان صد در صد بر طرح ریزی ها فائق آمد، اما هر میزان تلاش در مواجهه با این طرح ریزی ها ضروری است و در کاهش تبعات احتمالی موثر خواهد بود؛ لذاست که نباید از کوچکترین تلاشی مضایقه کرد.ب: جلوگیری از متزلزل شدن کار علمی در دانشگاه هاطبیعتا درگیر و دار دعواهای سیاسی در دانشگاه ها آنچه بیش ار همه آسیب جدی می بیند، برگزاری کلاس ها و برنامه های علمی دانشگاه است. افسران جوان باید مانع این آسیب شوند. این موضوعی است که رهبر معظم انقلاب مورد توجه قرار دادند:« همین جا به شما بگویم، مواظب باشید توى این قضایاى سیاسى کوچک و حقیر نبادا دانشگاه تحت تأثیر قرار بگیرد؛ نبادا کار علمى دانشگاه متزلزل شود؛ نبادا آزمایشگاه هاى ما، کلاسهاى ما، مراکز تحقیقاتى ما دچار آسیب بشوند؛ حواستان باشد. یعنى یکى از مسائل مهم در پیش روى شما، حفظ حرکت علمى در دانشگاه هاست. دشمنها خیلى دوست میدارند که دانشگاه ما یک مدتى لااقل دچار تعطیلى و تشنج و اختلالهاى گوناگونى باشد؛ این برایشان یک نقطه ى مطلوب است؛ هم از لحاظ سیاسى برایشان مطلوب است، هم از لحاظ بلندمدت؛ چون علم شما از لحاظ بلندمدت به ضرر آنهاست؛ لذا مطلوب این است که دنبال علم نباشید»به این ترتیب هر گونه نقش آفرینی افسران مقابله با جنگ نرم که به ایجاد تزلزل در حرکت علمی دانشگاه بیانجامد، نقض غرض محسوب خواهد شد و این نکته مهمی است که می بایست مدنظر قرار گیرد.ج: آرام و منطقی نگه داشتن فضای دانشگاهایجاد بلوا و ناآرامی در دانشگاه از اهدافی است که بانیان طراحی جنگ نرم قطعا به دنبال آن هستند. جریانات دانشجویی می بایست مراقب باشند پازل جنگ نرم را تکمیل نکنند. تمام تلاش طراحان جنگ نرم این است که به گونه ای عمل کنند تا شرایط دانشگاه های کشور از کنترل خارج شود.بنابراین هر نوع نقش آفرینی افسران مقابله با جنگ نرم که فضای دانشگاه را به سمت ناآرامی سوق دهد، قطعا و یقینا نوعی تکمیل پازل جبهه مقابل به شمار خواهد آمد به به اصطلاح،آب به آسیاب دشمن خواهد ریخت.برنامه های مراکز فرهنگی در این موضوعبدون شک جنگ نرم از ابعادگوناگون و در قالب های مختلفی بر ما تحمیل می شود که ضرورت همکاری و برنامه ریزی تمام مراکز فرهنگی و علمی کشور بویژه حوزه های علمیه و دانشگاه ها را موجب شده است.با توجه به آنچه مقام معظم رهبری در دیدار با اساتید دانشگاهها فرمودند، وزارت علوم در این راستا مسولیتی بس بزرگ داشته و می بایست مرتبا در حال برنامه ریزی در جهت مقابله با این جنگ ناپیدا بوده تا جامعه شاهد ثمرات پیروزی در این عرصه باشد.در پایان از آنجا که یکی از مهمترین راهکارهای مقابله با جنگ نرم ، آشنایی علمی با ابعاد مختلف تهدیدات نرمی است که در مورد میهن اسلامیمان وجود دارد ، در ادامه به صورت مفصل راهکارهای مقابله با جنگ نرم ارائه می شود:روشهای مقابله با تهدیدات نرمبا بهرهگیری از سازوکارهای مختلف، هم میتوان از اعمال تهدیدات نرم پیشگیری کرد و هم میتوان با مداخلههای مؤثر، دامنه تأثیرات آنها را از میان راند. برخی از آن روشها عبارتنداز: 1. واکسیناسیون فرهنگی جامعه. منظور از واکسیناسیون آگاه ساختن جامعه از انواع تهدیدات دشمن و ارائه راهحل مقابله با آن به آنان است (میرز، 2004). شواهد پژوهشی متعددی وجود دارد که نشان میدهد واکسیناسیون فرهنگی مانع از تغییر نگرشها و اشاعه فرهنگی ارزشهای رقیب در جامعه میشود. به تعبیر روشنتر، «پیشآگهی»، افراد را در مقابل تغییر باورها و نگرشها مصون و مقاوم میسازد. 2. تقویت دیلهای قدرت نرم. هر کشوری دارای برخی منابع قدرت نرم است که با شناسایی و تقویت آنها میتواند خود را در برابر دشمن مقاوم سازد (نای، 2006). برای مثال در ایران «معنویت»، «ایدئولوژی اسلامی»، «پیشینة فرهنگی و تاریخی طولانی»، «حماسهآفرینیها»، «مرجعیت»، «نوع نظام مردمسالاری دینی»، «نفوذ رهبری» و جز آن میتوانند به منابع قدرت نرم تبدیل شوند. 3. عملیات روانی متقابل. عاملان تهدید نرم از تبلیغات، فنون مجابسازی، روشهای نفوذ اجتماعی و عملیات روانی به منزله روشهای تغییر نگرشها، باورها و ارزشهای جامعه هدف، استفاده میکنند (ساندرس، 2007). شواهدی وجود دارد (برای مثال فریدمن، 2003) که نشان میدهد با عملیات روانی و تبلیغات خلاقانة متقابل میتوان از دامنة تأثیر روشهای مورد استفاده دشمن کاست. 4. گسترش دامنه و شمول فعالیتهای فرهنگی و افزایش فرآوردههای فرهنگی جذاب. شهروندان یک جامعه اغلب جذب آن دسته از گروههای فرهنگی میشوند که از نظر آنان از جذابیت بالایی برخوردار باشند. همچنین آنان آن دسته از محصولات فرهنگی را مورد استفاده قرار میدهند که جالب، جذاب، بدیع و مطبوع باشد. بنابراین با ایجاد و گسترش گروههای فرهنگی جذاب و عرضه فرآوردههای فرهنگی و هنری مطلوب، میتوان از دامنة تأثیر تهدیدات نرم دشمن فروکاست. 5ـ خلع سلاح روانی اپوزیسیون: اپوزیسیون همواره در پی آن است تا با شعارهای جذاب و وعده بهبود شرایط زندگی، توده مردم جامعه را جذب نماید. پیداست که وقتی نظام حاکم خود چنین شرایطی را برای شهروندانش فراهم سازد، زمینه جذب مردم توسط اپوزیسیون را از میان می راند. 6ـ استفاده از راهبردهای ویژه در مورد اقوام و اقلیت هااقلیت های جامعه اغلب به سبب داشتن احساس نابرابری، مستعد مخالفت ورزی علیه نظام حاکم هستند (احدی، 1382) اما زمانی که نظام حاکم با اجرای راهبردهای مناسب آن احساس را از میان براند، می تواند از آنها به عنوان فرصتی جهت تقویت خود استفاده نماید. 7ـ استفاده از دیپلماسی عمومی فعالدیپلماسی عمومی یکی از منابع نیرومند است (نای، 2006) به همین سبب کشوری که از عناصر سه گانه آن به درستی و به موقع استفاده کند از یک سو می تواند قدرت نرم خود را تقویت کند و از سوی دیگر بر توانایی خود جهت مقابله با تهدیدات نرم دشمن، بیفزاید. 8ـ تبدیل قدرت نرم دشمن به فرصتی برای افزایش قدرت نرم خودحکومت ها با اتخاذ راهبرد مناسب و تدابیر خردمندانه و دقیق نه تنها می توانند از تبدیل شدن قدرت نرم دشمن به تهدید برای خود ممانعت کنند، بلکه می توانند آن را به فرصتی برای رشد و تعالی خویش تبدیل نمایند. (مرادی، 1388: 63-64)ابعاد قدرت نرم در فرآیند انقلاب اسلامی ایرانقدرت نرم در فرآیند انقلاب اسلامی ایران در سطح تحلیل داخلی، منطقه ای و بین المللی دارای اهمیت قابل توجهی بود. انقلاب اسلامی ایران را میتوان تجلی تحقق قدرت نرم به معنای توانایی نفوذ در رفتار دیگران بدون تهدید و یا پرداخت هزینة محسوس به شمار آورد. از اهداف انقلاب اسلامی، پاسداری از آزادی و امنیت انسان در حوزههای گوناگون فرهنگی، سیاسی، اجتماعی، قضایی و اقتصادی است. آرمانها و هنجارهای انقلاب در سطح تحلیل منطقهای و بینالمللی نیز پیام جذاب انقلاب اسلامی توانست راهگشای ملتهای مسلمان و نیز ملل جهان سومی و مستضعف گردد و ضمن احیای هویت جهان اسلام، ارتقای بیداری اسلامی، به بازسازی تمدن اسلامی بر اساس تکیه بر خودباری فرهنگی و پرچمداران انقلاب فرهنگی جهانی اهتمام ورزد. الف) در سطح تحلیل داخلیبراساس زیرساختها و الزامات فکری و فرهنگی سند چشمانداز بیستساله نظام، تعمیق معرفت و بصیرت دینی آحاد جامعه و تقویت و تحکیم ارزشهای اسلامی و اخلاقی که حوزههای فردی و اجتماعی و همچنین برجستهسازی مستمر و همهجانبه اندیشههای دینی و سیاسی حضرت امام خمینی (ره) در حوزههای تصمیمسازی و تصمیمگیری، برنامهریزی و اجرایی دستگاههای نظام جمهوری اسلامی به ویژه سازمانها و نهادهای فرهنگی و آموزشی و اصلاح نوسازی نظام آموزشی و تعلیم و تربیت کشور و تعمیق تفکر و فرهنگ بسیجی در زمرة اولویتهای نرمافزاری نظام جمهوری اسلامی ایران قلمداد میگردد. افزون بر این می توان به ابعادی از قدرت نرم افزاری انقلاب اسلامی ایران از جمله رهبری فرهمند امام خمینی، وحدت و اعتماد ملی، توسعه دانایی محور، جنبش نرم افزاری و سیاست فرهنگی اشاره کرد. 1- رهبری فرهمند امام خمینی: رهبری کاریزماتیک امام خمینی را میتوان در ارائه ارزشهایی دانست که مردم را به پیروی بیچون و چرا از فرامین ایشان با توجه به جذابیت محتوای آن و باور قلبی مردم به اعتقاد امام به گفتههای خویش و ابتناء آن بر آموزههای فقهی و اسلامی متقاعد میساخت. 2- وحدت و اعتماد ملی: انقلاب اسلامی ایران با بهرهگیری از اعتماد ملی به عنوان سرمایه اجتماعی و بعد چهارم قدرت توانست به تعمیق وحدت و همبستگی ملی و تجمیع کلیه اقشار و گروهها و دستجات ملی و مذهبی کشور همت گمارد و با بهرهمندی از مشارکت عمومی، فرهنگ استقلالی، بسیجی، سازندگی، اصلاحطلبی و عدالتخواهی را در جامعه گسترش بخشد. وفاق اجتماعی به عنوان مظهر قدرت نرم توانست به ایفای کارکردهایی چون همفکری، هماحساسی، همکنشی، و شکلگیری ذهن اجتماعی که به همکاری و تعامل میان گروههای مختلف اجتماعی میانجامد، بپردازد و نظم درونی و بینیازی از نظم بیرونی و سیاسی را آشکار سازد. 3- توسعه دانایی محور: انقلاب اسلامی ایران زمینه را برای اهتمام همزمان به توسعه چند بعدی در ابعاد علمی، فرهنگی، اخلاقی، دینی و اجتماعی علاوه بر توسعه سیاسی و اقتصادی فراهم میآورد. این مهم ناشی از توجه به فرهنگ به عنوان حوزة مستقل و بالذات مطلوب و بهرهگیری نرمافزاری از دین به عنوان نظام معانی و نمادسازی بود. انقلاب اسلامی رویکرد توسعه دانایی محور را برای تبدیل کشور به جامعهای دانش بنیان اتخاذ کرد تا علم و اندیشه مسیر حیات فردی و جمعی را مشخص سازد و فرآوردههای علمی با خود اقتدار، صلابت وعزت را به ارمغان آورد و نقش مؤثری در تأمین امنیت و آرامش اجتماعی ایفا کند. 4- جنبش نرمافزاری: انقلاب اسلامی ایران توجه به نوآوری و نواندیشی را در صدر اولویتهای خود قرار داد به گونهای که رهبر فرزانه انقلاب خواستار تحقق جنبش نرمافزاری همهجانبه و فراگیر شدند. این حرکت و نهضت مبنتی بر مؤلفههای زیر بود: ایجاد فرهنگ تولید علم، ارتقای قدرت علمی و جرأت علمی، پرورش و شکوفایی استعدادها، نفی الگوپذیری تقلیدی از فرهنگ غرب، ایجاد تحولات و پیشرفتهای علمی در چارچوب ارزشهای دینمدار، ارتقای روحیة خودباوری و اتکاء به نفس و اندیشه و ارادة خودی، استفاده از ظرفیتهای علمی بومی، تقویت بنیة پژوهش کشور، تعالی و رشد اقتصادی و علمی کشور با هویت بخشیدن به مراکز علمی، پیوند مفاهیم و اخلاق دینی با علم روز، ایجاد خلاقیت و نوآوری علمی، اهتمام به فراگیری علم و دانش با ارتقای ایمان و معنویت، عنایت به آزاداندیشی، دینباوری و نواندیشی دینی و نفی تحجر و جزمگرایی و تفکر و فرهنگ وارداتی غرب، هوشیاری در برابر تئوریهای وارداتی، نفی تفکر تقلیدی و تبعی و اهتمام به فکر استقلالی به منظور پرهیز از انفعال و مجذوبیت و مبهوت بودن در برابر تحلیلهای بیگانه، اهتمام به تولید علم و بومی کردن آن بر مبنای فرهنگ ملی و ارتقای توسعه انسانی، گسترش و اعتلای جنبش نرمافزاری در حوزههای علوم اجتماعی و انسانی بر اساس اصول و ارزشهای ایران اسلامی، سیاستگذاری و برنامهریزی برای توسعه و اعتلای فعالیتهای تحقیقاتی پیرامون نوآوری و دستیابی به فناوریهای نوین. 5- سیاست فرهنگی: انقلاب اسلامی ایران با هدف نشر و گسترش اندیشه و پیام اسلام، استقلال فرهنگ، تکامل روحی و اخلاقی، تحقق کامل فرهنگ اسلامی در عین اهتمام به درک مقتضیان زمان، اولویت خود را بر برنامهریزی و اصلاح فرهنگ جامعه و نهادینه کردن آن مطابق با نیازهای توسعه در جامعه دینی قرار داد و سیاست فرهنگی برگرفته از جهانبینی و انسانشناسی اسلامی بر اساس احترام به کرامت انسانی، سرشت معنوی بشر، خیرخواهی، کمالجویی، آرمانطلبی، استقلالگرایی، آزادیخواهی، عزتنفس و قدرت ایمان را محور فعالیتهای خود قرار داد. در این زمینه میتوان به اهداف فرهنگ انقلابی اسلامی در پرتو این سیاست نرمافزاری اشاره کرد: - رشد و تعالی فرهنگ اسلامی- انسانی و بسط پیام و فرهنگ انقلاب اسلامی در جامعه و جهان. - استقلال فرهنگی و زوال مظاهر منحط و مبانی نادرست فرهنگهای بیگانه و پیراسته شدن جامعه از آداب و رسوم منحرف و خرافات. - آراسته شدن به فضائل اخلاقی و صفات خدایی در مسیر وصول به مقام انسانی متعالی. - بازشناسی و پاسداری از مواریث و سنن تاریخی، دینی، ادبی و هنری. - شناخت جامع فرهنگ و مدنیت اسلام و ایران و ترویج اخلاق و معارف اسلامی. - تقویت تفکر و تعقل و قدرت نقادی و انتخاب در عرصهی تلاقی و تعارض افکار و نضج فرهنگ آزاداندیشی، خردورزی، نظریهپردازی و نواندیشی دینی. - مقابله با خرافات و موهومات و جمود و تحجر فکری، مقدس مآبی و ظاهرگرایی و مقابله با افراط در تجددطلبی و خودباختگی در برابر بیگانگان. انقلاب اسلامی توانست به بازسازی تمدن اسلامی بر اساس تبیین اصول دینی و ارزشی و تقویت فضای عمومی و جامعه مدنی اسلامی و ارتقای آگاهیهای دینی و سیاست جهان اسلام مبادرت ورزد. ب) در سطح تحلیل منطقهایدر زمرة ابعاد قدرت نرمافزاری انقلاب اسلامی ایران در سطح منطقهای میتوان به مواردی از جمله بازسازی تمدن اسلامی، ارتقای بیداری اسلامی، احیای هویت جهان اسلام، محوریت ثبات منطقهای و جهانی کردن مبارزه با صهیونیسم اشاره کرد که ذیلاً به تجزیه و تحلیل این جنبهها پرداخته میشود: 1- بازسازی تمدن اسلامیانقلاب اسلامی ایران با اعطای خودباوری فرهنگی به ملتهای مسلمان و بهرهگیری از فناوریهای مدرن ارتباطی برای انتقال پیام نواندیشی دینی در جهان اسلام توانست رویکرد تمدنی خود را به منصة ظهور رساند. افزون بر این، انقلاب اسلامی تقویت بنیادهای تمدن اسلامی را از رهگذر اهتمام به چهار سطح تحلیل در این تمدن مدنظر قرار داد: نخست در سطح تحلیل فردی، رفتار مسالمتآمیز و نیکوی هر فرد با دیگران براساس راستگویی، رأفت، وفاداری، احسان و اخلاق شایسته را ارج نهاد. دوم در سطح تحلیل اجتماعی بر تعامل جوامع مسلمان بر اساس همکاری فرهنگی و بازرگانی و تحکیم روابط دوستی و مودت و اخوت تأکید نمود. سوم در سطح تحلیل سیاسی بر ضرورت تعامل دولتها با ملتها و اهتمام رهبران سیاسی به خواستههای ملتهای مسلمان پای فشرد و چهارم در سطح تحلیل فرهنگی بر تبادل اندیشهای میان تمدن اسلامی و سایر تمدنها تأکید ورزید. 2- ارتقای بیداری اسلامیدرخشش خورشید انقلاب اسلامی موجب شد بارقههای امید در جهان اسلام پدیدار شده و امید به حاکمیت آرمانهای اسلامی و اصول و عقاید دینی مبتنی بر فطرت پاک انسانی از جمله حقجویی، استقلال خواهی، عدالتطلبی، آزادی خواهی، ظلمستیزی، استکبارستیزی و حمایت از مظلوم دو چندان گردد. انقلاب اسلامی توانست با ارتقای آگاهی و بیداری گسترده در بین مردم مسلمان، محروم و مستضعف جهان اسلام، روحیه شهامت و شجاعت لازم در آنان را برای مبارزة ایجاد کند و با ایجاد خودباوری نسبت به توان و امکانات درونی و تشویق لزوم شناخت فزونتر نسبت به تجربهی تاریخی وعملی جنبش آزادیبخش، جرأت حرکتهای مردمی را برای مبارزه بر اساس اندیشههای انقلابی اسلام فزونی بخشد. انقلاب اسلامی به عنوان نقطهی آغاز خیزش تفکر اسلامی توانست با شکلدهی به قشر جدیدی به نام نخبگان نرمافزاری به عنوان تولید گراناندیشه و تفکر اسلامی به احیای ارزشهای دینی مبادرت ورزد و با تبیین تلائم و پیوند و سازگاری اسلام، دمکراسی، هویت اسلامی را به مسلمانان باز گرداند و عزت و اعتماد به نفس را در میان آنان ایجاد کند. 3- احیای هویت جهان اسلامانقلاب اسلامی ایران نشان داد که دین میتواند عنصری تأثیرگذار بر نظام تصمیمگیری جهانی قلمداد گردد و جهان اسلام با تکیه بر باورها و هنجارهای بومی از توان و قدرتمندی لازم برای شکلدهی به ساختارهای اجتماعی و سیاسی برخوردار است. انقلاب اسلامی این خودباوری را به ملتهای مسلمان اعطا کرد که میتوان با شناخت دقیق از فرهنگ اسلامی و باز تعریف آرمانهایی چون استقلال، آزادی، عزت و عدالت و با تکیه بر الگوی تفکر، آگاهی، تصمیمگیری و اطلاعرسانی باب خلاقیت اسلامی را گشود. 4- محوریت ثبات منطقهایانقلاب اسلامی ایران با ایفای نقش سازنده در زمینة بازتولید منافع مشترک منطقهای، مبارزه با تروریسم، توسعه همکاریهای اقتصادی، سیاسی و فرهنگی، حمایت از روند ثبات منطقهای بر اساس امنیت دستهجمعی، تباین الگوی توسعه همهجانبه و درونزا، بیداری اسلامی و احیای تفکر و ارزشهای دینی، جایگاه محوری در کمربند طلایی ایران- سوریه- لبنان درمنطقه، الهامبخشی در خاورمیانه براساس الگوی مردمسالاری دینی، تبیین مدل بومی اصلاحات درونزا در نظامهای خاورمیانه، بهرهگیری از قدرت اطلاعاتی و رسانه ای برای تبیین پیام عدالت، صلح و عزت، پیروی از الگوی تعامل مؤثر و سازنده با کشورهای اسلامی، اتخاذ دیپلماسی فعال و مؤثر در سیاست خارجی در اساس اصول عزت، حکمت و مصلحت، عضویت فعال و اثرگذار در سازمانهای منطقهای و فرامنطقهای در جهت ارتقای نقش دین در عرصة تصمیمسازی، تقویت راهبرد، تقویت جایگاه ایدئولوژی در نظام تصمیمگیری منطقهای و جهانی، گسترش همکاریهای سازنده، مؤثر و چندجانبه منطقهای و فرامنطقهای براساس «منطقهگرایی نوین» و ارتقای سطح آگاهی و بیداری ملتهای منطقه، توانست به اتخاذ تمهیداتی خلاق و سازنده برای تبدیل تهدیدها به فرصتها و یا خلق فرصتهای نوین مبادرت ورزد. 5- جهانی کردن مبارزه با صهیونیسمپس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، حمایت از حرکتها و نهضتهای آزادیبخش به ویژه در فلسطین از نقش و جایگاه ویژهای برخوردار شد. انقلاب اسلامی ایران با تبیین اینکه «اسلام راهحل، و جهاد وسیله اصلی است» به مبارزات مردم فلسطین و انتفاضهی آنان جنبهای فراملی بخشید و مبارزه با رژیم صهیونیستی را جهانی کرد. ج) در سطح تحلیل بین المللشرایط بروز قدرت نرم طی سالهای اخیر به شکلی باورنکردنی تغییر یافته است. انقلاب اطلاعات و جهانی شدن، جهان را دستخوش تغییرات بنیادین ساخته است و موجب شکلگیری جوامع و شبکههای مجازی شده که مرزهای کشورها را در هم نوردیده و همکاریهای فراملی و عاملان غیرحکومتی را گسترش بخشیده است. قدرت نرم سازمانهای بینالمللی غیردولتی موجب جلب و جذب شهروندان برای ایجاد ائتلافهای بین ملتی شده است. با توجه به اهمیت شبکهها و رسانهها به عنوان عوامل تسهیلکنندة سیاستهای بازیگران و گسترش دهنده به دیپلماسی عمومی، بازیگران روابط بینالمللی اتخاذ رویکرد فعال، مبتکرانه و انتخابگر را در فرآیند جهانی شدن در دستور کار خود قرار دادهاند. واقعیت آن است که در جهانی که همه از اطلاعات اشباع هستند آنچه از اهمیت برخوردار است اطلاعات نیست بلکه توجه ماست و این توجه طبیعتاً به سمت اطلاعات معتبرتر جلب میشود. از این رو شایسته است وجود نرمافزاری قدرت بینالمللی انقلاب اسلامی از جمله به چالش کشیدن هژمونی فرهنگی غرب، گشایش جنبه ثالث در نظام بین الملل و پرچمداری انقلاب فرهنگی جهانی مورد مداقه قرار گیرد. 1- به چالش کشیدن هژمونی فرهنگی غربانقلاب اسلامی ایران با هدف متحولسازی محیط بینالمللی از رهگذر تحول و دگرگونی در افکار و اذهان و فراهم ساختن شرایط ذهنی برای تغییر قواعد و هنجارهای بینالمللی توانست با تفکرات رهاییبخش خود نظام سلطه را زیر سؤال برد و پیام سیاسی اندیشة استکبار ستیزی، استقلالطلبی و راهبرد نه شرقی و نه غربی را برای جهانیان آشکار سازد. انقلاب اسلامی ایران نه تنها به چالش فکری و سیاسی با غرب مبادرت ورزید که توانست با اتکاء به قدرت نرمافزاری خود و باز تعریف نسبت نوین از معنویت و سیاست، الگوی روش زندگی و مدل جدید اجتماعی جایگزین را نمایان سازد. 2- گشایش جبهه ثالث در نظام بینالمللانقلاب اسلامی ایران براساس اصل «نه شرقی و نه غربی» توانست علاوه بر شکستن ابهت استکبار جهانی و قطع دخالت بیگانگان در امور داخلی کشورهای مستضعف، پیام و راه ثالثی را به جهانیان عرضه کند که بر استقرار و اجرای عدالت، اجرای قوانین و مقررات الهی، تکیه بر آزادی توأم با مسئولیت انسان در برابر خداوند، ایجاد محیط مساعد برای رشد فضائل اخلاقی، مبارزه با کلیة مظاهر فساد و تباهی، تأمین حقوق همه جانبه مستضعفان، نفی استعمار و سلطه خارجی در عرصههای سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی، حمایت از مسلمانان و مظلومان جهان، قوت بخشیدن به قدرت اسلام و مسلمانان، گسترش فرهنگ اسلامی و اعتقادات معنوی در سراسر جهان و تحکیم وحدت امت اسلامی در جهت استقرار عدالت و نفی سلطه قدرت های استکباری تأکید میکرد. بدین ترتیب، انقلاب اسلامی ایران توانست عملاً قدرت و قطب سومی را در جهان ایجاد کند. بروز قطب و قدرت سوم در عرصهی جهانی به دلیل عدم وابستگی به قطبهای پذیرفته شدهی جهانی ناشی از اعتقادات دینی، ایمانی و اسلامی و حمایت و پشتیبانی گستردة مستضعفان جهان از آرمانهای انقلاب بود که توانست نظم تحمیلی مبتنی بر سرمایهداری و کمونیسم را بشکند. 3- پرچمداری انقلاب فرهنگی جهانیانقلاب اسلامی ایران با تبیین اندیشة تحول بر مبنای معنویت و اسلام و احیای دین در سطح جهان توانست ضمن به چالش کشیدن مکاتب مادی و ضد ارزش ساختن سلطهگری قدرتهای جهانی به دگرگونسازی معادلات سیاسی بینالمللی مبادرت ورزد.موانع وراهکارهای ارتقای جایگاه و نقش قدرت نرم در روند تکاملی انقلاب اسلامیانقلاب اسلامی ایران گرچه توانست جایگاه و اهمیت قدرت نرم را با توجه به نقش فرهنگ انقلاب اسلامی در جهان اسلام را از حاشیه به متن بکشاند و تعادل قدرت را در عرصه بینالمللی به نفع کشورهای جهان سوم رقم زند و معنویت تبیین نماید لیکن باید از هر گونه افراط و تفریط در این زمینه خودداری ورزد. در این رابطه لازم است به آسیب شناسی سیاست های فرهنگی ناظر بر ارتقای نقش و جایگاه قدرت نرم پرداخته شود و سپس راهکارهای تقویت و گسترش توان و بهره گیری از قدرت نرم مورد مداقه قرار گیرد: الف) آسیبشناسی جایگاه و نقش قدرت نرم در انقلاب اسلامیدر زمرهی آسیبهای سیاست فرهنگی به عنوان خطمشی نرمافزاری نظام مردمسالار دینی میتوان به موارد زیر به عنوان موانع فراروی تحقق قدرت نرم در فرآیند انقلاب اسلامی اشاره کرد: 1- عدم برنامهریزی جامع و همهجانبهنگر به دلیل نبود یک ابرسیستم ملی در برنامهریزی آموزشی و روزمرگی و مقطعی و موقت و شتابان بودن سیاستهای فرهنگی با توجه به عدم هماهنگی سیاستهای فرهنگی با سایر برنامههای توسعه کشور و نیز عدم تناسب سیاستهای فرهنگی با جامعهشناسی فضای زندگی، آمایش سرزمینی و ژئوکالچر کشور. 2- عدم تحقق بسترها و زیرساختهای فرهنگی به دلیل عدم هماهنگی میان کانالهای جامعهپذیری و فرهنگسازی و توسعه نیافتگی فرهنگی ناشی از تضاد بین نهادهای فرهنگپذیری شامل خانواده، گروههای همسال، گروههای مرجع، رسانهها و مراکز آموزشی و تحصیلی. 3- سیاستهای تدافعی، سلبی، سلیقهای، سطحی، ظاهر گرا، بیثبات و شتابزده به جای سیاستهای تعاملی، پویا، ایجابی و سنجیده متناسب با پیشبینی آیندهی فرآیندهای جهانی و منطبق با شناخت وضعیت طبقات و اقشار اجتماعی در داخل کشور. 4- سیاستزدگی فرهنگی یا استیلای سیاست بر فرهنگ به جای تعامل و همگونی بین چهار حوزة سیاست، فرهنگ، اجتماع و اقتصاد براساس نگرش پارسونزی. 5- آمیختگی فرهنگ با ملاحظات امنیتی به گونهای که با خردهفرهنگهای قومی و میکروناسیونالیسم برخورد سختافزاری صورت میپذیرد بدون اینکه آستانه امنیت، فراتر تلقی شود و همچنین بروز هر ناهنجاری به عنوان مقولهای ضد امنیتی قلمداد میشود. 6- افراط و تفریط در سیاستهای فرهنگی و برنامهریزیهای آموزشی. 7- تمرکز فعالیتهای فرهنگی در دست دولت به جای واگذاری بخش فرهنگی به نهادهای جامعه مدنی. 8- دخیل بودن مراکز، نهادها و وزارتخانههای مختلف در سیاستهای فرهنگی کشور به گونهای که گاه بین سیاستهای مؤسسات تأثیرگذار بر سیاست نرمافزاری کشور تضاد و ناهمگونی وجود دارد. 9- نامشخص بودن کار ویژههای نرمافزاری در سیاست فرهنگی به گونهای که بین تبلیغ به معنای سخن همدلانه و مفاهمه آمیز با ارشاد به معنای وعظ و اندرز یکسویه تمیز داده نمیشود. 10- عدم تناسب بین سیاستهای اعلامی و اعمالی به دلیل عدم محاسبه ظرفیتها قبل از بیان وعدههای سیاسی فرهنگی، شعارزدگی، فرصتطلبی ایدئولوژیک و اعلام طرحها قبل از تأمین بودجهها و منابع مالی مورد نیاز. 11- ناهماهنگی بین سطوح محلی، ملی، منطقهای و بینالمللی در سیاست فرهنگی با توجه به عدم تفکیک سطوح تحلیل و نیز نبود برنامهریزی جامع مبتنی بر هماهنگی کارکرد نهادهای دولتی، شبه دولتی و غیردولتی متکفل در امور فرهنگی. 12- آسیبها و ناهنجاریهای اجتماعی ناشی از فقر، فساد و تبعیض که منجر به بیثباتی و ضعف فرهنگی میگردد. 13- انفعال و خودباختگی روشنفکران سکولار و غربزده نسبت به فرهنگ غربی و غفلت آنان از تهاجم فرهنگی از بیرون و درون کشور. 14- فقدان برنامهریزی در نظام آموزشی کشور در جهت اسلامی شدن محیط دانشگاهها و آموزش و پرورش و احتمال دوری مراکز آموزشی از فرهنگ و ارزشهای استقلال طلبانهی انقلاب اسلامی. 15- عدم نظارت عمومی و ملی یا سازمانی به صورت واقع بینانه و هماهنگ بر روند اجرای مأموریتهای فرهنگی توسط سازمانها و نهادهای ذیربط و عدم تلاش لازم هماهنگساز توسط نهادهایی چون شورای عالی انقلاب فرهنگی و شورای فرهنگ عمومی کشور. 16- فقدان راهبرد مناسب و کارآمد در جهت به کارگیری همة توانائیهای فکری و فرهنگی کشور و نیز فقدان سیاست منسجم فرهنگی برای رشد خلاقیتهای فردی و مشارکتهای جمعی و گروهی فرهنگی. 17- افزایش تبلیغات رسانههای غربی علیه اسلام جهت ایجاد جو اسلام هراسی در جوامع خویش از رهگذر تبلیغ مواردی چون پیوند بنیادگرایی اسلامی با تروریسم، عدم سازگاری اسلام با دمکراسی و استفاده ابزاری از دین در کشورهای اسلامی و به طو کلی القای برداشتهای نادرست از برخی مفاهیم دینی. 18- فقدان سیستم مناسب ارزیابی و کنترل کیفی عملکردهای فرهنگی در داخل کشور. 19- وجود شکاف بین مدیریتهای فرهنگی و مراکز تحقیقاتی و به طور کلی بیتوجهی به امر مطالعه و پژوهش در امور و فعالیتهای فرهنگی و نیز روزمرگی و عملزدگی ناشی از فراموش نمودن آموزش و تحقیق در عرصهی مدیریت فرهنگی از آسیبهای سیاست فرهنگی به عنوان خطمشی نرمافزاری نظام مردم سالاری دینی، عدم تناسب بین سیاستهای اعلامی و اعمالی، شعارزدگی و اعلام طرحها قبل از تأمین بودجه و منابع مالی نیاز است. ب) راهکارهای تقویت و گسترش توان بهرهگیری از قدرت نرم در انقلاب اسلامیبه نظر میرسد بهترین راه ارتقای توان بهرهگیری از قدرت نرم در فرآیند انقلاب اسلامی اهتمام به اصلاح مدیریت فرهنگی در کشور باشد. در این زمینه میتوان به برخی راهکارها برای ارتقای سیاست فرهنگی کشور و توان نرمافزاری انقلاب اسلامی اشاره کرد: 1- هماهنگی میان سیاستهای فرهنگی بخش دولتی و غیردولتی. 2- مشخص کردن ضوابط و قوانین حاکم بر سیاستهای فرهنگی. 3- ایجاد انگیزه و تشویق فعالیتهای فرهنگی در ابعاد اجتماعی، راهبردی، مالی و رسانهای. 4- برنامهریزی جامع و فرابخشی و طراحی فرهنگی با در نظر گرفتن اصول ارزشی، امکانات و تسهیلات و ابزارهای موجود و ارادة مردم و نخبگان و نیز تدوین سیاستهای فرهنگی جامع، صریح، روشن و هدفمند براساس ملاحظات فرهنگی جامعه داخلی و بینالمللی. 5- ایجاد وفاق بین نخبگان فکری، فرهنگی و سیاسی به منظور برقراری وحدت و ثبات سیاسی و فکری در جامعه و سرمایهگذاری در ایجاد و گسترش مشارکت جمعی بر اساس تقویت ارزشهای مشترک فرهنگی و نیز توزیع گستردهی برخی مفاهیم و واژههای فرهنگی و مفهومسازی ارزشی. 6- تقویت آموزش در جهت ترویج و گسترش فرهنگ عمومی کمال جویی، علم طلبی، صداقت و سلامت و ارتقای آگاهیهای مدیران و کارکنان نهادهای فرهنگی. 7- گسترش میزان تبادل فرهنگی میان بخشهای دولتی و غیردولتی در جهت افزایش تحرک فرهنگی- اجتماعی و اعتلای روحیة تحقیق و ابتکار و ارتقای دانش و آگاهی عمومی براساس مبادله و رابطة فرهنگی میان نهادهای دولتی و غیردولتی. 8- اهتمام به مدیریت متنوع، منعطف، پویا، شبکهای، چندبخشی، میانرشتهای، مشارکتگرا، کارآمد، برنامهریز، خلاق و با ثبات رأی. 9- محوریت قانون و قانونگرایی در تمامی کنشهای فرهنگی و رفتارهای اجتماعی، رعایت حقوق شهروندی و منزلت و کرامت انسانی و حیثیت اجتماعی و پرهیز از بروز بحرانها و تنشهای قومی. 10- بها دادن به توسعه فرهنگی و تنوع یافتگی با اهتمام به نقش نهادهای واسط اجتماعی و فرهنگی و نهادینه شدن مشارکت فرهنگی و فرهنگ مشارکتی به عنوان سرمایه اجتماعی. 11- طراحی، برنامهریزی و آیندهنگری فرهنگی بر اساس قواعد وسع و تدرج، تفکیک اصول از فروع، تقدم و اولیتبخشی به عناصر دینی و ارزشی. 12- ترویج و تحکیم آموزههای مکتب اسلام و اندیشه حضرت امام در باور و عمل مسئولان و آحاد جامعه، بسیج دستگاههای تعلیم و تربیت کشور و تحرک جدی و تلاش عمیق و هماهنگ آنان در جهت گسترش ارزشها و هنجارهای بومی و تقویت فرهنگ بسیجی شامل فرهنگ ایثار، شجاعت، عزت نفس، تواضع، اخلاص، تسلیم و بندگی در برابر خدا، غیرت و حیا، حقمداری و مسئولیتپذیری. 13- تحرک فعال نهادهای فکری، آموزشی، تبلیغاتی و فرهنگی در جهت ارتقای قدرت نرمافزاری ایران از رهگذر تصویرسازی مثبت رسانهای، تحرک سازمانیافتة نرمافزاری، نظریهپردازی و اندیشهورزی و تقویت جنبش نرمافزاری در حوزههای فردی و اجتماعی. 14- توجه به دیپلماسی غیردولتی در عرصة فرهنگ، تبلیغات، اطلاعات و ارتباطات و بهرهگیری از دیپلماسی عمومی و فرهنگی از طریق تقویت رسانهها و وسایل ارتباط جمعی به منظور تجدید نظر در نحوة بیان مواضع بر اساس اصول تدرج و وسع و سادهزیستی مفاهیم و واژههای ثقیل برای درک پیامهای انقلاب اسلامی توسط دیگران و تلاش برای انتقال مفاهیم به صورت زیبا و جذاب در راستای ارتقای توان تغییر در ذهنیت دیگر بازیگران و تلاش برای زدودن چهرة افراطیگری از اسلام و خرافهزدایی از دین. (رنجبران، 1388: 83-113 )منابع: ـ مرسلی، فاطمه (بی تا)، نبرد سایه ها، تهران: گروه اندیشه رحالـ رنجبران، داوود (1388)، جنگ نرم، تهران: ساحل اندیشه تهرانـ عبدی، حسین (1388)، جنگ نرم، تهران: دفتر نشر معارفـ مرکز پژوهش های فرهنگی و اجتماعی صدرا(1388)، جنگ نرم و وضعیت کنونی ما، تهران: دبیرخانه شورای فرهنگیـ واعظی، حسن (1386)، استعمار فرانو، جهانی سازی و انقلاب اسلامی، قم: موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینیـ مردادی، حجت الله، (1388)، مجموعه مقالات قدرت و جنگ نرم، از نظر تا به عمل، تهران: نشر ساقیـ بهشتی پور، حسن (1386) از صلح سرد تا جنگ نرم، وبلاگ روش تحلیل سیاسی، 16/4/1386: http: /beheshtipour. blogfa. comـ ماه پیشانیان، مهسا، (1386)، راهکارهای آمریکا برای جنگ نرم با جمهوری اسلامی ایران، فصلنامه تخصصی عملیات روانی، س 5، ش18ـ انصاری، محمد مهدی، جنگ نرم آمریکا علیه ایران، چیستی و چرایی، سایت بانک اطلاعات نشریات ایران، 31/2/86 ازwww. magiran. comـ نظافتی، ایرج، (1388)، کرسی آزاداندیشی در جبهه نرم، روزنامه کیهان، 15/6/1388ـ برقبانی، حمید، (1388)، 2350 شبهه اعتقادی و سیاسی در 8 سال مطبوعات اصلاحات، یالثارات، 16/2/1388- Vanderl, R. (2005) Culture and change, Boston: MCGrow-Hill-سایت عملیات روانی.- دانشگاه و رسالت افسران جنگ نرم ؛ http://www.rajanews.com/detail.asp?id=36901-جنگ نرم آمریکا علیه ایران؛ چیستی و چرایی..http://www.farhangnews.ir/Site/Default.aspx?tabid=2&CId=24&NewsId=136724. جنگ نرم آمریکا علیه ایران؛ چیستی و چرایی..http://www.farhangnews.ir/Site/Default.aspx?tabid=2&CId=24&NewsId=13672[پایان کد انتخابی] (لوح فشرده پرسمان، اداره مشاوره نهاد رهبری، کد: 1/100137755) .
پرسمان دانشگاهیان
تماس با ما
آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود
09111169156
info@parsaqa.com
حامیان
همكاران ما
کلیه حقوق این سامانه متعلق به عموم محققین عالم تشیع است.