تخمین زمان مطالعه: 10 دقیقه

شادي و نشاط، چه نسبتي با دين دارد؟ آيا دين شادابي را تقويت مي‏كند يا سبب ركود و خمود آن است؟


شادى در دين با توجه به منابع دينى، (قرآن و سيره پيشوايان معصوم)، دين اسلام موافق نشاط و شادى است و آدمى را از تنبلى رهانده، سرزنده و سر حال مى‏سازد. البته اين شادى درچهارچوب نگاه تعديلى معنا مى‏يابد توضيح اينكه: يكم. هدف، غايت، فرجام و آرمانى كه اسلام براى بشر ترسيم مى‏كند، فقط خدا است. هدف از زيستن آدمى در اين دنيا، بازگشت مختارانه و آزادانه او به اصل خويش است و اين يعنى حركت، صعود و بازگشت به سوى خداوند است. به بيان ديگر، انسان تنزل يافته، بايد تلاش كند تا دوباره خود را پاك گرداند و در پرتو پيروى از پيامبران و امامان و عمل به تعاليم آنان به اصل خويش (حاكميت روح توحيد و خدايى شدن)، دست‏يازد.(1) دوم. بهترين آيين‏ها آن است كه با طبيعت آدمى و ساختار آفرينش او سازگار بوده، نيازمندى‏هاى طبيعى و فطرى اش را برآورد. در غير اين صورت، قابل عمل نيست و نمى‏تواند آدمى را خوشبخت و سعادت‏مند سازد. تعاليم اسلام به دليل توجّه به اين نيازها و تناسب آن با فطرت آدمى، توانست از محدوديت جزيره‏العرب خارج گشته، جهان اسلام را در اقصى‏نقاط دنيا شكل دهد.(2) به گفته علامه طباطبايى، اسلام، نه انسان را از نيروها، غرايز و خواسته‏هايش محروم مى‏كند و نه همه توجه را به تقويت جنبه‏هاى مادى معطوف مى‏دارد. نه او را از جهانى كه در آن زندگى مى‏كند، جدا مى‏سازد و نه او را بى‏نياز از دين و شريعت به حساب مى‏آورد.(3) اهميت و ضرورت شادى سوم. شادى و نشاط يك ضرورت و نياز است. اين پديده هر چند از زواياى گوناگونى تعريف و تشريح شده ولى به اتفاق انديشمندان يك ضرورت و نياز اساسى انسان به شمار مى‏آيد. چه كسى را مى‏توان يافت كه مدعى باشد نيازمند به شادى نيست؟ اساس جهان هستى و پديده‏هاى آن به گونه‏اى طراحى شده است كه در آدمى شادى ايجاد كند. بهار با طراوت، صبح پر لطافت، طبيعت‏با ظرافت، آبشارهاى زيبا، گل‏هاى رنگارنگ، ديدار دوستان، ازدواج و پيوند دو انسان و همه شادى آور و سرور انگيز است. از آنجا كه شادى، ناكامى، نااميدى، ترس و نگرانى را از آدمى دور مى‏سازد، روان‏شناسان به ايجاد و تثبيت آن در انسان دستور اكيد داده‏اند و اين نشانگراين حقيقت است كه شادى، نياز اساسى و ضرورى آدمى است.(4) عوامل شادى و نشاط چهارم. با بررسى نظريات دانشمندان و مطالعه متون معتبر، مى‏توان موارد ذيل را در زمره عواملى بر شمرد كه حالت‏شادى و نشاط را در انسان پديد مى‏آورند: ايمان، رضايت و تحمل، پرهيز از گناه، مبارزه با نگرانى، تبسم و خنده، مزاح و شوخى، بوى خوش، خود آرايى، پوشيدن لباس‏هاى روشن، حضور در مجالس شادى، ورزش، اميد به زندگى، كار و تلاش، سير و سفر، تفريح، تلاوت قرآن، تفكر در آفريده‏هاى خداوند، صدقه دادن، نگاه كردن به سبزه‏ها و.(5) چهار چيز هر آزاده را ز غم بخرد تن درست و خوى نيك و نام نيك و خرد هر آن كه ايزدش اين چهار روزى كرد سزد كه شاد زيد شادمان و غم نخورد(6) اسلام و شادى پنجم. اسلام با توجه به نيازهاى اساسى انسان، شادى و نشاط را تحسين و تاييد كرده است. قرآن زندگى با نشاط و شادى را نعمت و رحمت خدا تلقى فرموده، توأم با گريه و زارى و ناله را خلاف رحمت و نعمت‏خداوند دانسته است. در يكى از داستان‏هاى صدر اسلام آمده است: روزى رسول خدا (ص) دستور صادر كرد كه بايد تمام نيروهاى قابل براى شركت در مبارزه عليه كافران و مشركان بسيج شوند. عده‏اى با بهانه‏هاى مختلف از شركت در اين لشكر كشى خود دارى و از فرمان خدا و پيامبر (ص) تخلف كردند خداوند در قرآن مى‏فرمايد: «لعنت‏خدا باد بر اين كسانى كه ديدند پيغمبر با انبوه مسلمانان به ميدان نبرد مى‏روند؛ اما باز هم زندگى دوستى، آنها را وادار كرد از فرمان خدا و رسول امر تخلّف كنند و بمانند. لعنت خدا بر آنها باد و محروم باد اين گروه از رحمت‏حق»(7) به دنبال آن، به عنوان يك نفرين مى‏گويد: « فَلْيَضْحَكُوا قَليلًا وَ لْيَبْكُوا كَثيرًا» «[اين گروه نافرمان‏] از اين پس كم بخندند و زياد بگريند». روشن است كه نفرين به صورت كيفر و مجازاتى است كه همواره بر خلاف طبيعت و فطرت آدمى او را دچار عذاب و رنج مى‏سازد. اينكه خداوند آرزوى كم خنديدن و زياد گريستن براى نافرمانان مى‏كند، حكايت از اين حقيقت دارد كه خنده به عنوان يكى از عوامل نشاط، امر طبيعى و فطرى است و او مى‏خواهد به عنوان كيفر، نافرمانان از اين نعمت محروم باشند.(8) توصيفات قرآن در خصوص بهشت نيز حاكى از اين واقعيت است كه اسلام، بر نشاط و شادى مهر تأييد نهاده است. باغ‏هاى زيبا، آب‏هاى زلال و روان، زيباترين بسترها، نرم‏ترين و چشم‏گيرترين پارچه‏ها، برترين ديدنى‏ها(9) و در بهشت همه جزء عوامل نشاط و شادى به شمار مى‏رود و خداوند براى شادكردن انسان‏ها، بهشت را اين‏چنين قرار داده است. قرآن در آيه اى ديگر، برخى عوامل شادى و نشاط را مخصوص مؤمنان دانسته است. « قُلْ مَنْ حَرَّمَ زينَةَ اللّهِ الَّتى أَخْرَجَ لِعِبادِهِ وَ الطَّيِّباتِ مِنَ الرِّزْقِ قُلْ هِىَ لِلَّذينَ آمَنُوا فِى الْحَياةِ الدُّنْيا خالِصَةً يَوْمَ الْقِيامَةِ(10) «بگو [در برابر كسانى كه بسيارى از مواهب زندگى را تحريم مى‏كردند] اى پيغمبر چه كسى حرام كرده است زينت و آرايش و زيبايى‏هايى را كه خداوند از درون طبيعت، براى بندگانش بيرون كشيده؛ چه كسى حرام كرده است روزى‏هاى پاك و مواهب پاك را؛ بگو: اين مواهب پاك و اين زيبايى‏ها براى مردم با ايمان در همين زندگى دنيا و در زندگانى جاويد آخرت قرار داده شده است». با اين تفاوت كه در اين دنيا، زيبايى‏ها به زشتى‏ها و شادى‏ها به رنج‏ها آميخته است؛ ولى در دنياى ديگر و در روز رستاخيز، اين زيبايى‏ها و اين مواهب پاك، براى مردم با ايمان به صورت خالص وجود دارد.(11) اين آيه به خوبى بيان‏گر اين حقيقت است كه اسلام به بهره‏مند شدن از زيبايى‏ها و موهبت‏هاى زندگى اهميت مى‏دهد و آن را زيبنده دين‏داران و مؤمنان مى‏داند. معصومان (ع) نيز بر اين امر صحّه گذاشته‏اند. رسول اكرم (ص) مى‏فرمايد: «مؤمن شوخ و شاداب است».(12) حضرت على (ع): «شادمانى، گشايش خاطر مى‏آورد»(13) و «اوقات شادى، غنيمت است»(14) و نيز «هركس شادى‏اش اند ك باشد، آسايش او در مرگ خواهد بود».(15) 3. امام صادق (ع) فرمود: «هيچ مؤمنى نيست كه شوخى در طبع او نباشد»(16) و نيز «شوخ طبعى، بخشى از حسن خلق است».(17) 4. امام رضا (ع) فرمود: «كوشش كنيد اوقات شما چهار زمان باشد: وقتى براى عبادت و خلوت با خدا، زمانى براى تأمين معاش، ساعتى براى معاشرت با برادران مورد اعتماد و كسانى كه شما را به عيب‏هايتان واقف مى‏سازند و در باطن به شما خلوص و صفا دارند و وقتى را هم به تفريحات و لذايذ خود اختصاص دهيد و از شادى ساعت‏هاى تفريح، نيروى لازم براى عمل به وظايف وقت‏هاى ديگر را تأمين كنيد».(18) در سيره معصومان، عنصر شادى آن چنان اهميت دارد كه علاوه بر تأييد آن، به بسترسازى، زمينه‏سازى و ايجاد آن نيز توصيه شده است.(19) در احاديث، علاوه بر دستورهاى كلى در خصوص شادى و نشاط، دستورالعمل‏هاى خاصى نيز براى حفظ و پرورش اين حالت مانند پياده‏روى، سواركارى، غوطه‏ورى در آب، نگاه كردن به سبزه‏ها، خوردن و نوشيدن، مسواك كردن، شوخى، خنده و(20) بيان شده است. مرز شادى و نشاط ششم. براساس هدف و فرجام زندگى، شادى و نشاط از ديدگاه اسلام داراى حد و مرز است. محتوا و قالب شادى و نشاط، نبايد با روح توحيدى و انسانى اسلام در تضاد و باشد؛ زيرا هر پديده‏اى كه انسان را از آرمان و غايت اصلى خويش دور سازد، به هيچ وجه مقبول اسلام نخواهد بود. بنابراين پديده شادى و عوامل آن، به عنوان يك نياز اساسى و ضرورى تا حدى روا و مجاز است كه مانع نيل انسان به هدف اصلى‏اش نگردد، از اين رو بسيارى از انديشمندان مسلمان معتقدند: از آنجا كه انسان در انجام دادن هر رفتار ارادى، انگيزه و هدفى را پى‏مى‏گيرد،(21) سرور و نشاط به عنوان يك رفتار، از اين قاعده مستثنا نيست و هدف و انگيزه‏اى در آن دنبال مى‏شود. در اين پديده، اگر انگيزه و هدف، حق و در راستاى هدف اصلى زندگى آدمى باشد، اين پديده مفيد و سودمند خواهد بود و اگر انگيزه و هدف باطل، در آن نهفته و در برابر هدف اساسى زندگى انسان باشد، اين پديده، باطل و مضر خواهد بود. بنابراين مى‏توان مرز شادى و نشاط را انگيزه و هدف آن دانست. مزاح و شوخى كه يكى از عوامل برجسته شادى است، اگر به سبك‏سرى، بى‏شرمى و گستاخى بياميزد، «هزل» ناميده مى‏شود كه در اسلام مطرود است و اگر به تحقير و بدگويى و ناسزا آميخته گردد، آن را «هجو» مى‏خوانند و اين نيز در اسلام نهى شده است.(22) اگر شوخى از حد خارج شود و به بيهودگى يا زياده‏روى بينجامد، باز از نظر اسلام عملى ناپسند خواهد بود؛ همان طور كه اميرمؤمنان على (ع) مى‏فرمايد: «هر كس بسيار شوخى كند، وقار و سنگينى او كم مى‏شود»(23) و امام صادق (ع) مى‏فرمايد: «زياد شوخى كردن، آبرو را مى‏برد».(24) خنده و تبسم كه از عوامل ديگر نشاط و شادى است بايد صادقانه بوده، شخصيت آدمى را لكه‏دار نسازد. خنده از نظر اسلام، آن گاه مؤثر و مفيد است كه به شخصيت ديگران لطمه وارد نياورد. خنده، با انگيزه آزردن، اهانت و تحقير ديگرى، حكم حرمت آزار شخص مؤمن را دارد و به شدت از آن نهى شده و حرام است. وقتى احترام مؤمن برتر از كعبه بر شمرده شده، به خوبى روشن مى‏شود كه اهانت و تحقير او، چه اندازه نكوهيده است.(25) قالب‏هاى نشاط و شادى و عوامل آن نيز بايد در شأن مقام انسان و آرمان‏هاى والاى او باشد؛ زيرا گاه محتوايى مفيد، در قالبى نامناسب، نتيجه اى معكوس دارد و به همين دليل در روايات، قهقهه از شيطان تلقى(26) و تبسّم بهترين خنده دانسته شده است.(27) زمان و مكان شادى نيز بايد با آن متناسب باشد؛ زيرا اگر اين تناسب برقرار نباشد، بسيار ناپسند و زشت‏خواهد بود. مزاح و بذله‏گويى در مراسم سوگوارى و مكان‏هاى مقدس ناپسند است(28) و در خصوص مكان و زمان خنده از رسول اكرم (ص) نقل شده است: «كسى كه بر جنازه‏اى بخندد، خداوند در روز قيامت پيش چشم همه، به او اهانت مى‏كند و دعايش اجابت نمى‏شود و كسى كه در گورستان بخندد، باز مى‏گردد، در حالى كه سختى بزرگى همانند كوه احد، براى او است».(29) بر اين اساس پاره‏اى از روايات كه شادى و عوامل آن را نكوهش كرده‏اند ناظر به نشاط و عواملى است كه از مرز و حدود شادى مطلوب از ديدگاه اسلام پا را فراتر نهاده و به افراط و تفريط در غلتيده‏اند، وگرنه اسلام اصل شادى را نه تنها ناپسند نشمرده بلكه آن را تاييد و توصيه كرده است. پى‏نوشت‏ (1) خداشناسى و فرجام‏شناسى‏] دفتر اول [، صص 75 87 (2)» فاقم وجهك للدين حنيفا فطرة ا لله التى فطر الناس عليها لا تبديل لخلق الله ذلك الدين القيم «،) روم (30)، آيه 30) (3) محمدحسين طباطبايى، الميزان، ج 16، ص 203 (4) نگا: روان‏شناسى شادى، روان‏شناسى كمال، راز شاد زيستن و (5) شيخ حر عاملى، وسائل الشيعه، ج 5، باب ملابس؛ شيخ طوسى، امالى، ح 45؛ محمدباقر مجلسى، بحارالانوار، ج 71، ص 95؛ آيين زندگى، ص 34 (6) رودكى‏ (7) توبه (9)، آيه 81 (8) گفتارها، ج 2، ص 225 و 226 (9) ر. ك: سوره هاى: الرحمن، واقعه و يس‏ (10) اعراف (7)، آيه 32 (11) گفتارها، ج 2، ص 227 و 228 (12) حرانى، تحف العقول، ص 94 (13) آمدى، غررالحكم، ح 3202 (14) همان، ح 4801 (15) بحارالانوار، ج 78، ص 21 (16) كلينى، اصول كافى، ج 2، ص 366 (17) همان‏ (18) بحارالانوار، ج 75، ص 123 (19) كافى، ج 2، ص 291 (20) وسائل الشيعه، ج 12، ص 112؛ بحارالانوار، ج 16، ص 298؛ حسين نورى، مستدرك الوسائل، ج 8، ص 814 (21) اخلاق اسلامى، ص 98 و 99؛ اخلاق الهى، ج 5، ص 832 (22) يكى از اصحاب از رسول خدا پرسيد:» آيا اگر با دوستان خود شوخى كنيم و بخنديم، اشكالى دارد؟ حضرت فرمود: اگر سخن ناشايستى در ميان نباشد، اشكالى ندارد) كافى، ج 2، ص 663؛ تحف العقول، ص 323) (23) غررالحكم، ص 222 (24) كافى، ج 2، ص 566 (25) اخلاق الهى، ج 5، ص 256 257 (26) كافى، ج 2، ص 466 (27) غررالحكم، ص 222 (28) اخلاق الهى، ج 5، ص 258 259 (29) همان) ر. ك: محمدرضا كاشفى، مجله پرسمان، شماره 19) .

راسخون

مرجع:

ایجاد شده در سه روز پیش



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر



آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image