تخمین زمان مطالعه: 7 دقیقه
شادي و نشاط واژة «شاد» در لغت در معاني زير به كار ميرود: «خشنود، خوشحال، خوشوقت، بيغم، خوش و خرم» نشاط واژهاي عربي است و لغت دانان آن را از ريشه «نشط» ميدانند كه داراي معاني «حركت و تكان شديد، مقابل كسالت و تنبلي، ميل و رغبت به كار» ميباشد. بنابراين ميتوان گفت شادي حالتي است دروني كه با چشم و گوش و حواس بيروني قابل درك نيست؛ بلكه با حس دروني قابل درك است البته نمود و بروز آن در خنده و تبسم ظاهر ميگردد؛ اما شادابي و نشاط به معنايتر و تازه و سرحال بودن و سر زندگي و ميل و رغبت به كار و فعاليت و تكاپوست و در واقع حالتي بيروني و ظاهري است. حاصل تلفيق شادي و نشاط و شادابي را «بهجت» ميگويند كه در سطوح عاليتر آن «سعادت» نام دارد و در مقابل شادي نشاط و شادابي؛ غم و اندوه قرار دارد و در برابر سعادت؛ شقاوت و در قبال لذت (كه محور شادي است) درد و رنج. شادي و نشاط در انسان فطري است همة انسانها به طور فطري،طالب حالات مطلوب و مطبوع، خوشايند و شادي هستند به بيان ديگر؛ گرايش به لذت و خوشگذراني و راحت طلبي از گرايشهاي فطري انسان است و فطري بودن اين ميل بدين معناست كه ساختمان روح و درون انسان اين گونه آفريده شده است كه نميتواند متنفر از لذت و شادي و شادابي باشد. اسلام ديني است كه گرايشهاي فطري و نيازهاي اساسي را نه تنها انكار نميكند بلكه معارف و احكام خود را بر پاية آنها بنا مينهد. اساساً از آنجا كه دين براي هدايت و سعادت انسان دو ساحتي آمده است؛ نميتواند به اين ميل و گرايش فطري بيتفاوت باشد. نسبت شادي و نشاط با دين 1. دين به شاديها جهت ميبخشد: ابن سينا در يكي از كتب خود با عنوان بهجت و سعادت؛ ميگويد كه لذت و رنج داراي مراتب بوده و برخي از آن حسي و برخي ديگر خيالي و بعضي وهمي و عدّهاي مربوط به مراتب بالاتر ميباشند. او در ادامه ميگويد كه عوام بر اين باورند كه لذتها و شاديهاي حسي؛ برترين لذتهااند. و در ابطال اين پندار تذكر ميدهد كه چه بسا افرادي كه براي تأمين لذتهاي خيالي، از مراتب حسي شادي دست ميكشند و خود را متحمل رنجها و مشقتها مينمايند. در نگاه ديني، اين تفاوت مراتب شادي و نشاط؛ موجب شكلگيري مسائل و احكام ديني شده است. به ديگر سخن، ممنوع يا مقيد شدن برخي نشاطها به سبب مزاحمتي است كه بين آن رتبه با مرتبه بالاتر و بهتر شادي و نشاط وجود دارد. خداوند متعال قرآن را براي هدايت مردم نازل فرموده تا راه درست و منافع واقعي و حقيقي را به انسان بنماياند. چرا كه گاهي انسان چيزي را بد و نامناسب ميپندارد؛ در حالي كه براي او بهتر است؛ و چه بسا به چيزي علاقمند باشد و آن را موجب لذت و شادي و سعادت خود بداند در حالي كه بدترين و مضرترين چيز براي اوست. دين بر اساس حكم عقل؛ شاديهاي پايدارتر و برتر و مرغوبتر را توصيه مينمايد. مقتضاي عقل و فطرت انسان اين است كه در بين گزينههاي مختلف شاديها و لذتها؛ بر اساس محاسبات، آنچه ماية شادي بادوامتر است را انتخاب نماييم. امام علي ـ عليه السّلام ـ در مورد لزوم ارزشگذاري و سبك سنگين كردن شاديها و لذتها ميفرمايند: «چقدر فرق است بين عملي كه لذتش از بين ميرود و عواقب خطرناك آن باقي ميماند و عملي كه سختيهايش به پايان ميرسد و پاداش و لذتهايش ميماند.» و در سخن ديگر پايداري و ناپايداري لذتها و شاديها را ملاكي و معياري مناسب براي انتخاب مسير در دوراهيهاي زندگي بر ميشمارند. و در كلامي ديگر شادي و فرحي را كه به اندوهي جاوداني منجر گردد را مورد مذمت قرار ميدهد. 2. شادي و نشاط ابزار و وسيلهاند اسلام ضمن تأييد اين ميل فطري و جهت بخشي بدان؛ در آن متوقف نشده و نگاهي اصالي و استقلالي به آن ندارد بلكه شادي، نشاط و لذتها را به عنوان وسيلة و ابزار براي اهداف عاليتر قلمداد نموده است. (كه با رسيدن به آن اهداف انسان به بالاترين حالت نشاط و وجد ميرسد). اين نكته از روايت امام رضا ـ عليه السّلام ـ فهميده ميشود: «كوشش كنيد تا اوقات شما چهار زمان باشد؛ زماني براي عبادت، وقتي براي تأمين معاش و ساعتي براي معاشرت با برادران مورد اعتماد... و فرصتي را هم براي تفريحات و لذايذ خود اختصاص دهيد و از شادي اين ساعات نيروي لازم براي عمل به وظايف وقتهاي ديگر را تأمين نماييد... با بهرهمندي از لذايذ حلال و (شاديهايي) كه مروت را نميشكند و در آن اسراف نيست؛ خود را از دنيا بهرهمند سازيد و با اين امور (شاديهاي حلال و لذتهاي دنيوي) براي انجام وظايف ديني كمك بگيريد؛ چرا كه روايت شده: هر كه دنيايش را به خاطر دينش و دينش را بخاطر دنيايش ترك نمايد، از ما نميباشد.» همچنين امام علي ـ عليه السّلام ـ در كلامي شيوا بيان ميفرمايد كه چطور متدينان واقعي ـ مانند دنياپرستان و لذت مداران ـ از شاديها و تفريحات سالم دنيا بهرهمند ميگردند (اما در اين امور هم هيچ گاه مرزهاي دين را در شاديهايشان نقض نمينمايند) اما وقتي قيامت فرا ميرسد؛ دنيامداران و بسنده كنندگان به لذتها و شاديهاي دنيوي انگشت حيرت به دندان ميگزند چرا كه مؤمنان با كولهباري از رضايت الهي وارد بهشت ميشوند و آنان به جهنم سقوط ميكنند.» خلاصه آنكه بعد از بيان نسبت دين با شادي، پاسخ سؤال دوم نيز روشن ميشود كه «آيا دين شادي را تقويت ميكند؟». دين علاوه بر جهت بخشي انسان در تعيين «نوع شاديها» و «روش اظهار شاديها»؛ شادي و نشاط را در فضاي عمل به دستورات ديني به شكل ابزاري مطرح مينمايد و به اين معنا ميتوان گفت كه دين شادي را تقويت ميكند و آن را براي دينداري و انجام وظايف ديني لازم ميداند. در پايان به برخي از عوامل شادي بخش، اشاره ميگردد. برخي عوامل شادي آفرين كه در منابع ديني به آنها توصيه شده است 1. خنده و تبسم: پيامبر اكرم ـ صلّي الله عليه و آله ـ هميشه هنگام سخن گفتن تبسم مينمودند و غنچههاي لبخند بر لبان مباركشان شكوفا ميشد. و امام رضا ـ عليه السّلام ـ مؤمنان را اين چنين به خنده ترغيب مينمودند: هر كس در برخورد با برادر مؤمنش تبسم (و ابراز شادي) نمايد خداوند براي او ثواب مينگارد و هر كس براي او ثواب نگاشته گردد عذاب نميشود. البته خنده بيدليل و يا به شكل قهقهه و از روي مستي و غفلت از خدا مذمت شده است. 2. شوخي: شوخ طبيعي، يكي از ويژگيهاي مؤمنان است و نيز رسول اكرم ـ صلّي الله عليه و آله ـ فرموده كه: من شوخي و مزاح مينمايم ولي هميشه حق ميگويم ( و شوخي من همراه با حق است نه دروغ و تهمت و...) 3. شاد كردن ديگران: در روايت آمده است كه: هر كس شيعه ما را شاد نمايد گويا رسول اكرم ـ صلّي الله عليه و آله ـ را شاد نموده است. 4. استفاده از بوي خوش. 5. پوشيدن لباسهاي روشن و تنوع رنگها. 6. خودآرايي و محيط آرائي. 7. سفر و سياحت و بهرهمندي از طبيعت و... سخن آخر علاوه بر احاديثي كه به صراحت بر شادي تأكيد ميكنند روايات بسياري وجود دارد كه شاديها را به عدم غفلت از خدا و مرگ و عدم لهو و عبث بودن و ديگر معيارها؛ محدود مينمايند. كه معناي ضمني اين احاديث هم پذيرش شادي ميباشد اما شادي با چارچوب نه شرع شادي مطلق مثل شادي با قرصهاي توهمزا، شادي و خنده با تمسخر ديگران و... . .
تماس با ما
آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود
09111169156
info@parsaqa.com
حامیان
همكاران ما
کلیه حقوق این سامانه متعلق به عموم محققین عالم تشیع است.