تخمین زمان مطالعه: 12 دقیقه
تبیین دقیق این موضوع نیازمند توجه جدى به پاسخ هایى است که به پرسشهاى بنیادین ذیل ارائه شده است : 1 - آیا اعتقاد به ولایتفقیه ، جزو ضروریات اسلام است ؟ باورمندان به اصل ولایتفقیه ، آن را نظریه مسلم فقهى - کلامى مىدانند اما آیا این نظریه ، در حد ضروریات اسلامى - فقهى است که اگر کسى به آن معتقد نبود از دایره مسلمانى خارج باشد ؟ در این زمینه ، پاسخ صریح مقام معظم رهبرى به استفتاى 59 چنین است : « عدم اعتقاد به ولایت فقیه ، اعم از اینکه بر اثر اجتهاد باشد یا تقلید ، در عصر غیبت حضرت حجت ( ارواحنا فداه ) موجب ارتداد و خروج از اسلام نمىشود . » 2 - آیا نظریه ولایتفقیه در دایره ضروریات مذهب است یا اجتهادپذیر است ؟ این پرسش مانند پرسش پیشین ، اهمیت بسیارى دارد . پارهاى از احکام و باورهاى مذهبى ، گرچه جزو ضروریات اسلام نیستند و انکار آن به خروج از اسلام منتهى نمىشود اما چون در ضروریات باورهاى مذهبى ، قرار دارند « اجتهادپذیر » نیستند . از سوى دیگر ، در همه مواردى که فضاى « اجتهاد فقهى » و « استنباط شرعى » مفتوح باشد دیدگاه مسلم فقیهان آن است که مجتهد ( و مقلدان او ) در فرض خطا ، نیز معذورند نه مجازات دنیوى مىشوند و نه به عقاب اخروى گرفتار مىآیند . با این توضیح مختصر ، این پرسش مطرح است که نظریه ولایتفقیه ، آیا اجتهاد پذیر است ؟ و اگر مجتهد فرآیند متعارف استنباط را پیمود اما آن نظریه را نپذیرفت آیا او و مقلدانش ، مىتوانند مشمول مجازاتهاى دنیوى یا عقابهاى اخروى بشوند ؟ مقام معظم رهبرى ، در پاسخ به استفتاى 61 مىنویسند : « اگر کسى به نظر خود بر اساس استدلال و برهان به عدم لزوم اعتقاد به آن ولایتفقیه رسیده باشد معذور است . » هم چنین در پاسخ به استفتاى 67 نیز نوشتهاند : « احکام مربوط به ولایتفقیه ، مانند سایر احکام فقهى ، از ادله شرعى استنباط مىشوند و کسى که به نظر خود بر اساس استدلال و برهان به عدم پذیرش ولایتفقیه رسیده ، معذور است . » ( منبع استفتائات و بیانات استفاده شده ، پایگاه اطلاع رسانى دفترحفظ و نشر آثار حضرت آیتاللهالعظمى خامنهاى {L= (khamenei.ir) =L} است . ) 3 - آیا اطاعت از دستورات حکومتى ولى فقیه واجب است ؟ براساس آموزههاى اسلامى و منابع معتبر دینى ، فقهاى واجد شرایط ( یعنى جامع صلاحیت هاى علمى ، اخلاقى و مدیریتى ) ، به صورت عام ، از طرف امامان معصوم ( علیه السلام ) به عنوان نائبان آن بزرگواران جهت اداره و رهبرى جامعه اسلامى در عصر غیبت ، منصوب گردیده و همه داراى ولایت مىباشند ، آنان موظفند در زمینه اداره امور جامعه و تشکیل حکومت اسلامى در صورتى که امکانات و شرایط محیطى از قبیل مقبولیت مردمى فراهم باشد اقدام نمایند و اطاعت از آنان واجب مى باشد . چنانکه امام صادق ( علیهالسلام ) در روایت مقبوله عمر بن حنظله ، مىفرماید : « . . . مَنْ کَانَ مِنْکُم مِمَّنْ قَدْ رَوَى حَدیثَنَا وَ نَظَرَ فِى حَلَالنَا وَ حَرَامنَا وَ عَرَفَ اَحکَامَنَا فَلیرضُوْا بِهِ حَکَماً فَاِنِّى قَدْ جَعَلْتُهُ عَلَیکُمْ حَاکِماً فَاِذَا حَکَمَ بِحُکمِنَا فَلَمْ یقبَلْ مِنهُ فَاِنَّمَا استخَفّ بِحُکْمِنَا وَ عَلَینَا رَدٌّ وَ الرَّادُّ عَلَینَا کَالرَّادُّ عَلَى اللّهِ وَ هُوَ عَلَى حَدِّ الشِّرکِ بِاللَّهِ » . ک : محمد بن یعقوب کلینى ، اصول کافى ، دارالتعارف ، 1401 ق ، ج 1 ، ص 67 محمد بن حسن عاملى ، وسائل الشیعه ، تهران : انتشارات اسلامى ، ج 18 ، ص . 98 « مردم باید به کسانى از شما ( شیعیان ) که حدیث و سخنان ما را روایت مىکنند و در حلال و حرام ما به دقت مىنگرند و احکام ما را به خوبى باز مىشناسند ( عالم عادل ) ، مراجعه کنند و او را به عنوان حاکم بپذیرند . من چنین کسى را بر شما حاکم قرار دادم . پس هرگاه به حکم ما حکم کند و از او پذیرفته نشود ، حکم خدا کوچک شمرده شده و بر ما رد شده است و آن که ما را رد کند ، خدا را رد کرده است و چنین چیزى در حد شرک به خداوند است » . جهت آشنایى کامل با تفسیر و تبیین این روایت ، . ک : سید روحاللَّه موسوى خمینى ، ولایتفقیه ، تهران : مؤسسه تنظیم و نشر آثاراامام ( رحمهالله ) ، 1374 ، صص 80 ، ج 77 و صص 106 - . 102 نتیجه استدلال این است که فقهاى جامع شرایط - علاوه بر منصبهاى ولایت در افتا ، اجراى حدود و اختیارات قضایى ، نظارت بر حکومت و امور حسبیه - در مسائل سیاسى و اجتماعى نیز ولایت دارند و اطاعت از آنان همانند اطاعت از معصومین علیهم السلام واجب است . بدیهى است امام ( علیهالسلام ) شخص معینى را به حاکمیت منصوب نکرده بلکه به صورت عام تعیین نموده است . روایات متعدد دیگرى نیز دلالت بر این موضوع دارد طبق آنچه از فرمایش حضرت ولىعصر ( عج ) در جواب نامه شخصى به نام اسحق بن یعقوب آمده و آن را بزرگان علماء نقل کردهاند : اطاعت از فقیه جامعالشرایط در زمان غیبت امام زمان ( عج ) در حکم اطاعت و پیروى از امام زمان و رد کردن دستور چنین مجتهدینى به منزله رد سخن و امر امام زمان ( عج ) است . توقیع مبارک حضرت ولى عصر ( عج ) که مىفرماید : « وَ اَمَّا الحَوَادِثُ الوَاقِعَه فَارْجِعُوا فِیهَا اِلى رَوَاهُ حَدیثنَا فَاِنَّهُمْ حُجَّتى عَلَیکُمْ وَ اَنَا حُّجَهُ اللَّه » وسائلالشیعه ، پیشین ، ج 18 ، ص 101 ، ح 8 و همچنین روایت ، « اَلعُلَمَاءُ حُکَّامٌ عَلَى النَّاسِ » میرزا حسین نورى ، مستدرک وسائل الشیعه ، قم : مؤسسهآل البیت ، 1409 ق ، باب 11 ( از ابواب صفات قاضى ) ، ح . 33 و روایت امام حسین ( علیهالسلام ) از حضرت امیر ( علیهالسلام ) : « اِنَّ مَجارِى الْاُمُورِ وَالْاَحْکامِ عَلى اَیدى الْعُلَماءِ بِاللَّهِ اَلْأُمَناءِ عَلى حَلالِهِ وَ حَرامِهِ » همان ، ح 16 و براى آگاهى بیشتر درباره دلایل روایى ولایت فقیه . ک : امام خمینى ، ولایتفقیه ، بحث ولایت فقیه به استناد اخبار ، صص 148 - . 48 علاوه بر احادیث فوق ، روایات متعدد دیگرى نیز هست که همگى بیانگر لزوم اطاعت از ولى فقیه است و مخالفت با ولى فقیه را در حد مخالفت با ائمه ( ع ) و مخالفت با خداوند مى داند . بر این اساس هر چند عدم اعتقاد به ولایت فقیه براى کسى که نتوانسته از دلایل به این موضوع برسد ، خدشه اى در اسلام و تشیع او وارد نمى کند اما مخالفت عملى با احکام حکومتى ولى فقیه براى هیچ فردى مجاز نبوده و اطاعت از دستورات حکومتى وى بر همه افراد حتى سایر مجتهدان واجب است . توضیح آنکه : مخالفان ولایتفقیه چند دستهاند : . 1 غیرمسلمانان و غیرشیعیانى که مبناى ولایتفقیه را نمىپذیرند . . 2 شیعیانى که ولایت مطلقه فقیه را از روى اجتهاد یا تقلید نمىپذیرند . . 3 کسانى که با پذیرش اصل ولایت مطلقه فقیه ، شخص ولى فقیه را قبول ندارند . . 4 کسانى که حتى با اعتقاد به صلاحیت شخص ولى فقیه ، پارهاى از احکام حکومتى صادره از وى را نادرست مىانگارند . . 5 کسانى که با علم و آگاهى به بودن ولایت فقیه در اسلام و وجود شرایط لازم شرعى در شخص ولى فقیه و علم و اعتقاد به درستى احکام صادره از سوى او ، به مخالفت مىپردازند . مخالفت در هر یک از صورتهاى یادشده ، دو گونه متصور است : {J یک . مخالفت اعتقادى ( قلبى ) J} یعنى ، در اعتقاد و بینش خود مسأله را نمىپذیرد و آن را انکار مىکند . چنین مخالفتى از دیدگاه اسلام موضوع حرمت نیست و از نظرگاه قانونى نیز جرم به شمار نمىآید مگر در فرض پنجم که از نظرگاه شرعى در مرتبه رد بر ائمه اطهار ( ع ) است زیرا براى کسى که ولایت فقیه ، به وسیله برهان ثابت مىشود و ولى آن را آگاهانه انکار مىکند در این صورت انکارش بازگشت به انکار خدا و رسول ( ص ) خواهد بود . 1 در مقبوله عمر بن حنظله از امام صادق ( ع ) آمده است : H « من کان منکم قد روى حدیثنا و نظر فى حلالنا و حرامنا و عرف احکامنا فلیرضوا به حکماً فانى قد جعلته حاکماً علیکم ، فاذا حکم بحکمنا فلم یقبل منه فانّما استخف بحکمنا و علینا رد و الرادّ علینا کالراد على الله و هوى على حد الشرک بالله » E « آنکس از شما که روایتگر احادیث ما و جست و جوگر در حلال و حرام ما و آگاه به احکام ما است و [ مردم ] به حَکَم بودن او رضایت دهند همانا من او را حاکم بر شما قرار دادم . پس اگر به حکم ما حکم کند و از او پذیرفته نشود ، همانا حکم ما نادیده گرفته شده و بر ما رد شده است و هر کس ما را رد کند ، مانند کسى است که خدا را رد کند و در مرز شرک به خدا قرار دارد » . 2 {J دو . مخالفت عملى J} این گونه مخالفت به طور حتمى حرام و جرم است . البته مخالفت عملى نیز اقسام و مراتبى دارد که حکم هر یک ، جداگانه قابل بررسى است . روشن است که مخالفت عملى ، مستلزم هرج و مرج است در حالى که مسائل اجتماعى و حکومتى ، نیازمند وحدت رویه است و هیچ قانون و نظام سیاسى - اعم از اسلام و غیر اسلامآشوب ، قانونگریزى و دلخواهگزینى را برنمىتابد . در نظام جمهورى اسلامى ایران ، زمینه قانونى و منطقى التزام شخصى افراد به حکم ولى فقیه وجود دارد یعنى ، چه اینکه شخصى معتقد بر مشروعیت الهى باشد و چه معتقد به مشروعیت مردمى از طریق تفویض امر و یا قرارداد اجتماعى . در هر صورت شرایط مقبول و پذیرفته شده براساس هر یک از مبانى یاد شده ، به طور عینى در این نظام وجود دارد و بر پذیرندگان هر یک از آنها ، به طور منطقى لزوم پیروى از فقیه حاکم را ثابت مىکند . اکنون که هم دستورات الزامى ولى فقیه و هم التزام شخصى افراد ، داراى مبانى مشروع و قانونى است مىتوان گفت : اطاعت از ولىفقیه ، واجب و مخالفت عملى با او حرام است . البته مخالفان دسته سوم ، چنانچه دلیل خاصى بر نظر خود دارند ، مىتوانند آن را در اختیار خبرگان رهبرى قرار دهند و نیز گروه چهارم - که حکم ولى فقیه را صحیح نمىدانند باید ضمن التزام عملى ، رأى خود را به عنوان مشاوره به ولى فقیه منتقل کنند . مطلب فوق شامل فقیهانى که ادعا مىگردد به ولایتفقیه معتقد نیستند و مقلدان آنان نیز مىشود زیرا فقیهانى که در ولایتفقیه اختلاف نظر دارند ، از نظر حسبه مىپذیرند که اگر مردم یک کشور حاضر شوند حکومت را بر اساس اسلام اداره کنند این یک امر زمین ماندهاى است که بر همگان - خصوصاً بر فقیهان واجب کفایى است تصدى آن را بر عهده بگیرند و اگر یک فقیه واجد شرایط رهبرى ، تصدى آن را بر عهده گرفت و امت اسلامى نیز او را قبول کردند در این حال مخالفت و تضعیف او ، جایز نیست . بنابراین کسى نمىتواند بگوید چون من ولایتفقیه را قبول ندارم ، مىتوانم از قانون کشور اسلامى - که مورد قبول من نیست سرپیچى کنم و قوانین و مقرارت آن را رعایت نکنم . بله ، اگر کسى از برخى مسائل و موضوعات و نحوه اجراى امور کشور ناراضى بود ، حق انتقاد سازنده ، نصیحت و تذکر دادن از باب « النصیحه لائمه المسلمین » را دارد . 3 ) و بالاخره اینکه آیت الله سیستانى به ولایت فقیه اعتقاد داشته و علاوه بر اهتمام به حفظ نظام جمهورى اسلامى ایران ، ولایت خویش را به تناسب امکانات و شرایط محیطى در جهت تامین مصالح عراق و جهان اسلام اعمال مى نماید . ایشان در پاسخ به سوالى مى فرماید : « سؤال : نظر شما راجع به شخص ولایت فقیه چیست ؟ پاسخ : ولایت در آن چه - به اصطلاح فقها - امور حسبیه خوانده مى شود براى هر فقیهى که جامع شرایط تقلید باشد ثابت است . و اما در امور عامه که نظم جامعه اسلامى بر آنها متوقف است هم در شخص فقیه و هم در شرایط به کار بستن ولایت امور دیگرى معتبر است از جمله مقبول بودن نزد عامه مؤمنین . » و « حکم حاکم شرعى عادل که مورد قبول عامه مؤمنین است ، درمواردى که نظام جامعه برآن متوقف است ، نافذ است . » آیت الله سیستانى همچنین درپاسخ به سوال دیگرى درباره حدود اختیارات ولایت فقیه تاکید کرد : « درامورى که مربوط به حفظ نظام است ، فقیه مقبول ، نزد عامه مؤمنین ولایت دارد . » ( منبع {L= :http://www.sistani.org) =L} بدیهى است تشکیل حکومت اسلامى در کنار مساله اعتقاد رهبران دینى و مردم ، نیازمند خواست ، مشارکت و مجاهدت و همکارى گسترده احاد یک جامعه است موضوعى که علیرغم تلاشها و دستاوردهاى درخشان تا کنون در عراق فراهم نگردیده است . ( 1 ) نگا : جوادى آملى ، آیت الله عبدالله ، ولایت فقیه ، ولایت فقاهت و عدالت ، ص . 352 ( 2 ) اصول کافى ، ج 1 ، ص 67 وسائل الشیعه ، ج 18 ، ص . 98 ( 3 ) ( براى آگاهى بیشتر . ک : الف . قاضىزاده ، کاظم ، اندیشههاى فقهى سیاسى امام خمینى ، ص . 222 ب . حکیم ، سیدمحمد سعید ، منهاج الصالحین ، ج 1 ، ص . 11 پ . حائرى ، سید کاظم ، اساس الحکومه الاسلامیه ، صص 180 - . 185
.
پرسمان دانشگاهیان
تماس با ما
آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود
09111169156
info@parsaqa.com
حامیان
همكاران ما
کلیه حقوق این سامانه متعلق به عموم محققین عالم تشیع است.