سیاست /

تخمین زمان مطالعه: 4 دقیقه

اگر امامت يک منصب الهي است، پس تکليف است امام به تشکيل حکومت الهي اقدام ورزد. پس چرا امام علي ـ عليه السلام ـ در زماني که از او مي خواستند امر ولايت بر مسلمين را بپذيرد قبول نمي فرمودند؟


در پاسخ به سئوال شما بايد بگويم هر چند بر اساس مذهب تشيع، امامت منصبي الهي است و همان گونه که تعيين پيامبر ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ از سوي خداوند است، تعيين امام ـ عليه السلام ـ نيز از سوي اوست زيرا شناخت انسان کامل و معصوم فقط مقدور خداوند است. اما در عين حال عينيت و تحقق خارجي آن منوط به همراهي و پذيرش مردم است و بدون همراهي و پذيرش مردم و فراهم بودن شرايط، امکان تحقق آن وجود نخواهد داشت و اين همراهي هم در ابتداء و هم در ادامه و تداوم امامت لازم و ضروري است. از اين رو علي ـ عليه السلام ـ با اين که از سوي خدا به امامت و رهبري جامعه منصوب شده بودند و حکومت ايشان مشروعيت داشت، ولي بيست و پنج سال از دخالت در امور اجتماعي خودداري کرد، زيرا مردم با او همراهي نکرده بودند و ايشان با توسل به زور حکومت خويش را بر مردم تحميل نکرد. و آن گاه که مردم براي بيعت به حضرت هجوم آوردند، حضرت آنان را در همراهي و بيعت با ايشان ثابت قدم و استوار نديدند از اين رو از پذيرفتن آن کراهت داشتند، نه به اين دليل که حکومت و امامت را منصبي الهي نمي دانستند بلکه به اين علت که شرايط را براي تحقق حکومت اسلامي مهيا نمي ديدند و مردم را در پذيرش و همراهي با آن صادق و استوار نمي دانستند و تاريخ به خوبي ثابت کرد که حضرت به خوبي تشخيص دادند که مردم آمادگي همراهي با حکومت حضرت و تحمل حکومت عدل را ندارند. لذا فرمود: «مرا واگذاريد و ديگري را به دست آريد، زيرا ما به استقبال حوادث و اموري مي رويم که رنگارنگ و فتنه آميز است و چهره هاي گوناگون دارد و دل ها بر اين بيعت ثابت و عقل ها بر اين پيمان استوار نمي ماند، چهره افق حقيقت را ابرهاي تيره فساد گرفته و راه مستقيم حق ناشناخته ماند، آگاه باشيد اگر دعوت شما را بپذيرم بر اساس آن چه که مي دانم با شما رفتار مي کنم و به گفتار اين و آن و سرزنش کنندگان گوش فرا نمي دهم». بنابراين براي تحقق و برپايي حکومت اسلامي تنها وجود رهبري الهي کافي نيست و همراهي و پذيرش مردم نيز لازم است و هر چند مردم در ابتدا با حضرت بيعت نمودند، اما نتوانستند حکومت عدل را تحمل کنند از اين رو حضرت در پذيرش بيعت آنان، با آنها اتمام حجت نمود و عزم خويش را در برپايي حکومت عدل و اسلام اصيل استوار خواند ولي آنان حضرت را همراهي نکردند. امام در اين باره فرمود: «روز بيعت، فراواني مردم چون يال هاي پرپشت کفتار بود، از هر طرف مرا احاطه کردند تا آن که نزديک بود حسن و حسين ـ عليهما السلام ـ لگدمال شوند و رداي من از دو طرف پاره شد، مردم چون گله هاي انبوه گوسفند مرا در ميان گرفتند، اما آن گاه که به پا خاستم و حکومت را به دست گرفتم جمعي پيمان شکستند و گروهي از اطاعت من سرباز زده از دين خارج شدند و برخي از اطاعت سر برتافتند». از اين رو، اگر حضرت در خطبه شقشقيه مي فرمايد: «سوگند به خدايي که دانه را شکافت و جان را آفريد، اگر حضور فراوان بيعت کنندگان نبود و ياران حجّت را بر من تمام نمي کردند و اگر خداوند از علماء عهد و پيمان نگرفته بود که برابر شکم بارگي ستمگران و گرسنگي مظلومان سکوت نکنند، مهار شتر خلافت را بر کوهان آن انداخته، رهايش مي ساختم». اين سخن را حضرت پس از تحمل رنج هاي دراز مدت و فراوان فرمودند نه اين که در اولين قدم گفته باشند. زيرا ايشان از احتجاج به خانه مهاجرين و انصار شروع نموده و مناظره ها و تبليغ ها و نقدهاي سازنده بسيار کرد. ليکن شرايط تحصيلي براي ايشان فراهم نشد و پس از سالها رنج وقتي که امت حاضر شدند با آن حضرت بيعت نمايند اين جمله را فرمودند. بنابراين کراهت حضرت در پذيرش بيعت مردم بدان جهت بود که شرايط را براي تحقق و برپايي حکومت اسلامي فراهم نمي ديدند و مردم را در همراهي و بيعت با حکومت شان استوار نمي دانستند. اما در عين حال زماني که مردم به سوي ايشان براي بيعت هجوم آوردند و حجّت بر ايشان تمام شد، حکومت را پذيرفتند و اين منافات با اين که امامت و حکومت منصبي الهي است ندارد. زيرا اين که امامت منصبي الهي است به معناي ناديده گرفتن شرايط تحقق خارجي آن نيست. .

مرجع:

ایجاد شده در 1400/10/19



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر



آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image