۱۱- وَ أَجْرِ لِلنَّاسِ عَلَى یَدِیَ الْخَیْرَ وَ لَا تَمْحَقْهُ بِالْمَنِّ /

تخمین زمان مطالعه: 21 دقیقه

۱۱- وَ أَجْرِ لِلنَّاسِ عَلَى یَدِیَ الْخَیْرَ وَ لَا تَمْحَقْهُ بِالْمَنِّ بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم


11- وَ أَجْرِ لِلنَّاسِ عَلَى یَدِیَ الْخَیْرَ وَ لَا تَمْحَقْهُ بِالْمَنِّ بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم به خواست خداوند این عبارت از دعاى ((مکارم الاخلاق )) موضوع سخنرانى امروز است . امام سجاد (ع) از پیشگاه خدا درخواست مى کند. بارالها! خیر و خوبى را به دست من براى مردم جریان ده و آن را با منت گذاردن بر سرشان محو و باطل منما. در این عبارت دو مطلب آمده است : مطلب اول آنکه خیر انسان باید به مردم برسد و مطلب دوم آنکه خیر را با منت گذاردن بر سرشان محو و باطل منما. در این عبارت دو مطلب آمده است : مطلب اول آنکه خیر انسان باید به مردم برسد و مطلب دوم آنکه خیر را با منت گذاردن به آنان نابود نکنیم و از بین نبریم . نکته اى که به موقع است قبل از آغاز بحث ، تذکر داده شود این است که اگر کسى یک یا چند بار در طول یک ماه صدقه بدهد عمل خیر انجام داده ، ولى آن را صدقه جاریه نمى گویند. صدقه جاریه تاسیس یک اثر خیرى است که نفعش جریان داشته باشد و خیرش پیوسته عاید مردم گردد. کسى که ملک پرقیمتى را وقف کند که از درآمد آن همه روزه صد گرسنه فقیر را سیر کنند یا درمانگاهى تاسیس نماید که مرضاى بى بضاعت در آن مورد معاینه قرار گیرند و به آنان داروى رایگان داده شود یا قناتى حفر کند که اهالى یک محل ، به طور مستمر، از آب آن مشروب گردند و از این قبیل کارها که پیوسته نفعش ‍ عاید مردم مى شود، در اسلام ، صدقه جاریه خوانده شده است . امام (ع) که از خداوند جریان خیر را براى مردم به دست خود تمنى مى کند شاید از این نظر باشد که مى خواهد بگوید: بارالها! در طول زندگیم وسایل را به گونه اى مهیا فرما که خیر من به طور مستمر عاید مردم شود و هرگز منقطع نگردد. پیش از آنکه درباره خیر و نیکوکارى نسبت به مردم و ارزش انسانى و اسلامى آن توضیح داده شود، لازم است براى تبیین و تشریح مطلب مقدمه اى به عرض شنوندگان محترم برسد. تمایلاتى که در ما وجود دارد دو گروه است : یک گروه ، تمایلات حیوانى است و یک گروه دیگر تمایلات انسانى . تمایلات حیوانى آن چیزهایى است که مشترک بین ما و حیوانات است ، تمایل به غذا، تمایل به آب ، تمایل به خواب ، تمایل به بازى ، تمایل جنسى ، تمایل به غضب و انتقامجویى ، تمایل تفوق طلبى ، تمایل در حب اولاد، و امثال اینها. این تمایلات را حیوانات هم دارند و ما هم داریم . وجود این تمایلات ، ضرورت زندگى است . یکى از این تمایلات اگر نباشد باید گفت یکى از پایه هاى اساسى زندگى نیست . با اینکه این تمایلات براى زندگى ضرورى است اما معیار افتخار نیست ، خوابیدن و استراحت براى رفع خستگى ضرورت دارد و فقدان آن منجر به مرگ مى شود اما افتخار انسانیت نیست ، حب اولاد لازمه تربیت اولاد است و مادر به مهر و محبت ، آن همه مصائب را تحمل مى کند اما حب اولاد، افتخار انسان نیست . بنابراین ، گروه تمایلات حیوانى در وجود انسان براى امرار زندگى ، واجب و لازم و قطعى و ضرورى است ، اما معیار بزرگى و بزرگوارى نیست . در کنار تمایلات حیوانى تمایلات عالى انسانى وجود دارد. این تمایلات عالى انسانى به هر نسبتى که پیشروى کند و تحقق زیادترى بیابد انسانیت ، بیشتر شکوفا مى شود و افتخار براى انسان بیشتر خواهد بود. تمایلات انسانى از قبیل : 1.اداى امانت 2. وفاى به عهد، 3. انصاف ، 4. عدالت ، 5.احسان 6. دگردوستى ، و امثال این امور که خیلى هم معدود و محدودند. هر کدام از این صفات ، یک پایه اصولى در تعالى بشر است . اکنون روى احساس و روى دگردوستى به اعتبار جمله اى از صحیفه سجادیه که مورد بحث امروز است تکیه مى شود. ملاحضه بفرمایید در مسله دگردوستى . این صفت در مقابل خوددوستى است . خوددوستى را تمام حیوانات ، حتى حشرات ، هم دارند، مثلا مگس ، پشه ، این دو حشره ناچیز هم خوددوستى دارند، در تابستان به صورت شما نشسته ، همین که دستتان نزدیک آمد احساس خطر مى کند و فورا فرار مى نماید، چرا؟ زیرا به خودش و زندگیش علاقه دارد. یک بچه ماهى کوچک در آب تا دستتان به حوض دراز مى شود فرار مى کند، اینها خوددوستى دارند و این خوددوستى را ما هم داریم و حیوانات هم دارند ولى هیچیک از این تمایلات حیوانى معیار عظمت و بزرگى انسان نیست ، معیار بزرگى و عظمت انسان ، دگردوستى است و به هر نسبت که دگردوستى ، در یک جامعه تقویت شود و علاقه به مردم و حفظ لزوم خدمتگزارى به مردم تقویت گردد، دلالت دارد بر اینکه انسانیت رشد بیشترى کرده و بشر قدمهاى بلندترى به سوى تعالى و تکامل برداشته است . امام موسى بن جعفر علیهماالسلام فرموده است : ان اهل الارض لمرحومون ماتحابوا و ادوا الامانه و عملوا الحق (246) مردم روى زمین تا وقتى که یکدیگر را دوست بدارند، اداى امانت کنند و بر طریق حق قدم بردارند و عمل نمایند مورد ترحم و تفضل ذات اقدس الهى هستند. ملاحضه مى کنید که در این حدیث ، حضرت موسى بن جعفر از اهل کره زمین ، صرف نظر از عقاید مذهبى و روشهاى دینى سخن مى گوید، یعنى اگر این سه مطلب ، که شاءن انسانیت است ، یکى دگردوستى ، آن دگر اداى امانت ، و سوم قدم برداشتن به راه حق و درستى ، این سه صفت که در جامعه بشرى موجود باشد استحقاق تفضل و عنایت الهى را دارند و همواره مورد رحمت اند. همین سخن امام (ع) است که سعدى به صورت نظم آورده : بنى آدم اعضاى یک پیکرند که در آفرینش ز یک گوهرند چو عضوى بدرد آورد روزگار دگر عضوها را نماند قرار تو کز محنت دیگران بى غمى نشاید که نامت نهند آدمى بشر دوستى آدمى را وامى دارد که به بیماران بى بضاعت کمک کند، به افتادگان دستگیرى نماید، عناصر گرسنه را سیر کند و افراد یتیم را مورد نوازش قرار دهد و از این قبیل اعمال خیرخواهانه انسانى . على (ع) موقعى که مالک اشتر را ماءمور مصر مى نماید و حکومت آن کشور پنهاور را به وى مى سپارد دستورهاى لازم را ضمن عهدنامه مبسوطى که مرقوم فرموده ، به وى مى دهد و در اوایل نامه از بشر دوستى و محبت سخن مى گوید و توصیه مى کند که این سجیه انسانى را درباره تمامى مردم از مسلمانان و غیر مسلمان رعایت بنماید. و اشعر قلبک الرحمه للرعیه و المحبه لهم و اللطف بهم ولا تکونن علیهم سبعا ضاریا تغتنم اکلهم فانهم صنفان : اما اخ لک فى الدین ، او نظیر لک فى الخلق (247 ) مالک ! دلت را مهیا کن تا با رحمت و محبت و یا لطف و مهربانى با مردم برخورد نمایى . مبادا همچون درنده اى که خوردن شکار خویش را مغتنم مى شمارد با آنان موجه گردى چه آنکه مردم مصر دو گروه اند: یا از نظر دینى برادر تو هستند، یا از جهت آفرینش و خلقت همانند تو، و در هر صورت ، انسان اند و باید با روش انسانى با آنان معامله نمایى . در روایت دیگر، ماءمور دیگرى را مخاطب ساخته و فرموده است : عامل سائر الناس بالانصاف و عامل المومنین بالایثار(248) رفتارت با همه مردم براساس انصاف باشد و با برادران دینیت از روش خود گذشتگى و ایثار استفاده کن . عن ابیعبد الله علیه السلام قال : قال رسول الله صلى الله علیه و آله : الخلق عیال الله فاحب الخلق الى الله من نفع عیال الله و ادخل على اهل بیت سرورا(249) امام صادق (ع) فرموده است : مردم رزق خوار خدا هستند و مؤ ونه آنان به عهده اوست . محبوبترین خلق کسى است که به روزى خواران خدا نفعى برساند و اهل بیتى را خوشحال و مسرور نماید. احساس نمودن و نفع رسانیدن به بندگان خدا لازمه دگردوستى و انسانیت است و این مهم در اسلام ، پسندیده و ممدوح شناخته شده ، ولى مهمتر از احساس مالى رفع ظلم و اقامه عدل و انصاف درباره آنان است ، خواه شخص مورد ستم مسلمانان باشد یا غیرمسلمان . رسول گرامى در این باره فرموده است : من سمع رجلا ینادى یا للمسلمین فلم یجبه فلیس بمسلم (250) کسى که بشنود شخص مظلومى فریاد مى زند و مسلمانان را به یارى مى طلبد اگر صداى استغاثه او را بشنود و به یاریش نرود مسلمان نیست . از مواردى که حقوق انسانى باید رعایت شود درباره همسایگان است و رسول اکرم در این باره چنین فرموده است : الجیران ثلثه : منهم من له ثلثه حقوق : حق الاسلام وحق الجوار و حق القرابه : و منهم من له حقان : حق الاسلام و حق الجوار. و منهم من له حق واحد والکافر له حق الجوار(251 ) همسایگان سه قسم اند: قسمتى داراى حق اند: حق اسلام ، حق همسایگى ، و حق قرابت . قسمتى داراى دو حق اند: یکى حق اسلام و آن دیگر حق همسایگى . و بعضى داراى یک حق اند، و همسایه کافر از این قسم است و حق همسایگى دارد. تا اینجا روایاتى راجع به عدل و انصاف ، نیکى و احسان ، و رحمت و محبت درباره عموم مردم از نظر دگردوستى و انسانیت معروض افتاد. اینک چند درباره روابط مسلمانان با هم و خدمت آنان به یکدیگر ذکر مى شود. عن النبى صلى الله علیه و آله قال : انما المومنون فى تراحمهم و تعاطفهم بمنزله الجسد الواحد اذا اشتکى عضو تداعى له سائر الجسد بالحمى و السهر(252) رسول اکرم فرموده است : مؤ منین در مقام رحمت و عطوفت نسبت به یکدیگر به منزله یک جسدند، وقتى یک عضو از جسد بیمار شود سایر اعضاى آن همانند او تبدارى و شب بیدارى دارند و در غم و مصبیت او شریکند. معلى بن خنیس که از اصحاب امام صادق علیه السلام از آن حضرت سؤ ال کرد که حق مسلمان بر مسلمان چیست . حضرت فرمود: من بر تو خائفم ، مى ترسم حقوق را بدانى و عمل ننمایى . معلى اظهار امید کرد که به قوه الهى عمل نمایم . آنگاه امام حقوقى را شمرد که بعضى از آنها در اینجا ذکر مى شود: قال : ایسر حق منها ان تحب له ما تحب لنفسک وتکره له ماتکره لنفسک و ان تجتنب سخطه و تتبع مرضاته و تطیع امره و ان تعینه بنفسک و مالک و لسانک و یدک و رجلک و ان تکون عینه و دلیله و مرآته و ان لا تشبع و یجوع و لا تروى و یظما و لا تلبس و یعرى (253) امام على (ع) فرمود: آسانترین حق مسلمانان این است که آن را که براى خود دوست مى دارى براى او دوست دارى و آن را که خود میل ندارى براى او بى میل باشى و اینکه او را خشمگین نکنى ، رضایش ‍ راجلب نمایى ، و دستورش را به کار بندى ، و اینکه او را با نفست ، با مالت ، به زبانت ، و با دست و پایت یارى نمایى ، و اینکه تو به منزله چشم او، راهنماى او، و آیینه او باشى ، چنین نباشد که تو سیر باشى و او گرسنه ، تو سیراب باشى و او تشنه ، و تو پوشیده باشى و او برهنه . خلاصه اینکه مواسات مسلمانان با یکدیگر و دگردوستى آنان نسبت به هم آنقدر در اسلام مهم است که در بعضى از روایات رسول گرامى آمده است : مسلمانان متمکن اگر نسبت به همسایه خود که تهیدست و فقیر است بى تفاوت باشد از اسلام واقعى برخوردار نیست و در اینجا به بعضى از آن روایات اشاره مى شود: عن النبى صلى الله علیه و آله قال : ما امن بى من بات شبعانا و جاره جائع (254 ) آن کسى که خودش شب سیر بخوابد و همسایه او گرسنه باشد به من ایمان نیاورده است . و عنه صلى الله علیه و آله : ما آمن بى من بات کاسیا و جاره عار(255) رسول اکرم مى فرمود: آن انسان مسلمانى که خودش سیر و همسایه اش در کنار او گرسنه باشد از گروه مؤ منین و پیروان واقعى قرآن شریف نیست . اسلام علاوه بر آنکه مواسات و تعاون را به پیروان خود درس داده ، از ایثار که مرحله بالاترى از تعاون است نیز سخن گفته و آنان را به ایثار تشویق نموده است که به منظورى جلب خشنودى ذات اقدس الهى در مواقعى که بتوانند دگران را بر خویشتن مقدم دارند و چیزى که مورد احتیاج خود آنان است به مسلمانى که نیازمندتر است اعطا نمایند. عن على علیه السلام قال : عند الایثار على النفس یتبین جواهر الکرماء(256) على (ع) فرموده است : در زمینه ایثار بر نفس گوهر طبع و رفعت روح افراد کریم النفس آشکار مى گردد. احسان به مردم و اقناع تمایل دگردوستى منحصر به خدمات مالى نیست بلکه هر قسم خدمتى به دگران نشانه انسانیت و حاکى از فضیلت است . ناتوانى را دست گرفتن ، یتیمى را نوازش نمودن ، راه گم کرده اى را هدایت کردن ، نابینایى را از خیابان عبور دادن ، و دیگر خدماتى از این قبیل مورد ترغیب و تشویق اولیاى گرامى اسلام است . قال رجل للنبى صلى الله علیه و آله : احب ان اکون خیر الناس . فقال : خیر الناس من ینفع الناس ، فکن نافعا لهم (257) مردى به رسول گرامى عرض کرد: دوست دارم که بهترین مردم باشم . حضرت فرمود: بهترین مردم کسى است که نفعش بیشتر عاید مردم گردد پس تو در راه نفع رساندن به مردم کوشا و جدى باش تا از بهترین مردم باشى . یکى از خدمات ارزنده و پرارج نسبت به مردم دفاع از عرض و شرف آنان است و بدبختانه در محیط ما به این امر مهم کمتر توجه مى شود. نال رجل من عرض رجل عند النبى صلى الله علیه و آله . فرد رجل من القوم علیه ، فقال رسول الله صلى الله علیه و آله : من رد عن عرض اخیه کان له حجابا من النار(258) مردى در حضور رسول گرامى نسبت به کسى سخن ناروا گفت و به عرض او تجاوز نمود. شخصى که در مجلس حاضر بود گفته او را رد کرد و از مرد مورد تجاوز دفاع نماید همان دفاع براى او در مقابل آتش ‍ حجابى مى شود و او را از خطر مصون و محفوظ مى دارد. امام سجاد (ع) در پیشگاه الهى دعا مى کند: و اجر للناس على یدى الخیر بارالها! به دست من براى مردم خیر و خوبى جارى کن . با توجه به اینکه خیر رساندن به مردم داراى معناى وسیع و گسترده اى است و افراد خیر مى توانند به اشکال مختلف و صور گوناگون به آنان نفع و خیر برسانند، امام (ع) از خدا مى خواهد که او را در طول ایام زندگى به انواع خوبى ها و خیرات نسبت به انسانها موفق و موید بدارد. ناگفته نماند که نه تنها احسان و نیکى به مردم باعث جلب رحمت بارى تعالى است ، بلکه احسان به حیوان نیز مى تواند آدمى را مشمول رحمت خداوند بنماید و بر اثر آن گناهش مورد عفو قرار گیرد و در اینجا به طور نمونه یک مورد که در حدیث آمده است به عرض شنوندگان محترم مى رسد: عن النبى صلى الله علیه و آله قال : اطلعت لیله اسرى على الجنه فرایت امراه زانیه ، فسالت عنها. فقیل انها مرت بکلب یلهث من العطش . فارسلت ازارها فى بئر فعصرته فى حلقه حتى روى . فغفر الله لها(259) رسول گرامى فرمود: در شب معراج به بهشت اشراف یافتم . در آنجا زن زانیه اى را دیدم ، پرسیدم این آلوده دامن چه عملى کرده است که بهشتى شده ؟ پاسخ دادند: او بر سگى گذر کرده است که زبانش بر اثر شدت عطش از دهانش درآمده و پیوسته نفس مى زد. آن زن و روپوش بلند سرتاسرى خود را از بر گرفت و در چاهى که در آن نزدیک بود آویخت ، روپوش به آب رسید، مقدارى از آب را به خود گرفت ، پارچه را بالا کشید، نقطه پرآب را در گلوى سگ تشنه فشرده و حیوان را سیراب نمود. خداوند بر اثر این خدمت ، گناهان زن را بخشید و او را بهشتى نمود. شاید حدیث دیگرى نظیر روایت آن زن در اخبار آمده باشد که سعدى آن را دیده و به نظم آورده است : یکى در بیابان سگى تشنه یافت برون از رمق درحیاتش نیافت کله دلو کردآن پسندیده کیش چوحبل اندر آن بست دستار خویش به خدمت میان بست و بازوگشاد سگ ناتوان را دمى آب داد خبر داد پیغمبر از حال مرد که داورگناهان از او عفو کرد الا گر جفاکارى اندیشه کن وفاپیش گیروکرم پیشه کن کسى با سگى نیکویى گم نکرد کجا گم شود خیر با نیکمرد کرم کن چنان کت برآید زدست جهانبان درخیربرکس نبست امام على (ع) در جمله دوم دعا که موضوع قسمتى از سخنرانى امروز است به پیشگاه خدا عرض مى کند: ولا تمحقه بالمن بارالها! خوبى و خیرى را که با دست من به جریان مى اندازى با منت گذاردن ، محو و نابود منما. از این جمله استفاده مى شود که افراد خیر و نیکوکار اگر کار خوب خود را به منت آلوده کنند عمل خیرشان باطل و بى اثر مى شود و خداوند آن را محو و نابود مى کند، و این مطلب در قرآن شریف آمده است : یا ایها الذین آمنوا لاتبطلوا صدقاتکم بالمن والاذى (260) اى مردم با ایمان ! صدقات خود را با منت گذاردن و اذیت کردن باطل ننمایید. براى آنکه روشن شود چرا منت گذاردن صدقات را باطل مى کند لازم است در این باره توضیح مختصرى داده شود. اسلام ، دین تعاون و مواسات است و از افراد متمکن خواسته که قسمتى از اموال خود را به عنوان واجب یا مستحب به گروه کم بضاعت و تهیدست بدهند. ولى این کار باید به قصد قربت و با رعایت احترام کامل به تهیدستان انجام پذیرد و آنان مورد تحقیر و اهانت واقع نشوند. آیین مقدس اسلام عز و شرافت مسلمانان را بسیار محترم شمرده و پرارج دانسته است و هیچکس حق ندارد کرامت نفس و بزرگوارى خود را با پول معامله کند و بر همین اساس است که تملق گویى و چاپلوسى ممنوع گردیده است . کسى که به فرد بى بضاعتى کمک مى کند و خدمت خود را ماده منت نسبت به او قرار مى دهد با این عمل به عز و شرف او ضربه مى زند و به حیثیت انسانى وى آسیب مى رساند و خداوند چنین صدقه اى را هرگز نمى پذیرد و منت گذاردن موجب ابطال عمل خیر آن مرد خیر مى شود. تا جایى اسلام به این مهم عنایت دارد که فرموده است : قول معروف و مغفره خیر من صدقه یتبعها اذى (261) بگرمى با فقیر سخن گفتن و از او عذرخواستن از اینکه نمى تواند به وى خدمتى نماید بهتراز صدقه اى است که آمیخته به منت گذارى و آزار او باشد. براى آنکه شنوندگان محترم هر چه بهتر و بیشتر به اهمیت این موضوع واقف گردند و خدمات مالى خود را با منت گذارى ، باطل و تباه ننمایند در اینجا قسمتى از روایات اولیاى گرامى اسلام که در کتب اخبار آمده است ذکر مى شود: عن النبى صلى الله علیه و آله : من اسدى الى مؤ من معروفا ثم آذاه بالکلام اومن علیه فقد ابطل صدقته (262) کسى که به مؤ منى چیزى اعطا کند و به وى صدقه اى بدهد، سپس او را با کلام خود آزار نماید یا بر وى منت گذارد با این عمل ، صدقه خود را باطل نموده است . و عنه صلى الله علیه و آله : من اصطنع الى اخیه معروفا فامتن به احبط الله عمله و ثبت وزره و لم یشکر له سعیه (263) و نیز فرموده است : کسى که به برادر دینى خود خدمتى نماید سپس بر وى منت گذارد خداوند عمل او را محو و نابود مى سازد و بار سنگین آن عمل بر دوش وى مى ماند و از خدمتى که انجام داده است بهره اى نمى برد. عن ابیعبد الله علیه السلام قال : المن یهدم الصنیعه (264) امام صادق (ع) فرموده است : منت گذاردن عمل خیر انسان را نابود و فانى مى نماید. اگر شخص مسلمانى صدقه بدهد و به کسانى که آن را دریافت نموده اند به طور مستقیم منت نگذارد و آزارشان ننماید ولى در غیاب آنان عمل خود را به این و آن بگوید و در نتیجه موجب هتک حرمت و تحقیر دریافت کنندگان صدقه گردد، چنین شخصى مشمول آیه کریمه ابطال صدقه با من واذى است ، زیرا غیرمستقیم بر فقرا منت گذارده و آنان را آزار داده است ، و این مطلب را امام جواد (ع) به شخصى فرمود که در یک روز به ده نفر فقیر عائله دار کمک نموده بود بدون آنکه بر آنها منت گذارد یا آنان را آزار دهد، ولى قضیه احسان و انفاق خود را براى امام جواد نقل نمود. امام به وى فرمود: قد ابطلت برک باخوانک و صدقاتک ، قال : و کیف ذلک یابن رسول الله ؟ قال له محمد بن على : اقراء قول الله عزوجل : یا ایها الذین آمنوا: لا تبطلوا صدقاتکم بالمن والاذى ، قال الرجل : یا بن رسول الله ما مننت على القوم الذین تصدقت علیهم و لا آذیتهم ، قال له محمد بن على : ان الله عزوجل قال : لا تبطلوا صدقاتکم بالمن و الاذى و لم یقل لا تبطلوا بالمن على من تتصدفون علیه والاذى لمن تتصدقون علیه و هو کل اذى (265) تو با نقل این قضیه بر و نیکى خود به برادرانت را ابطال نمودى و از میان بردى ، عرض کرد: چگونه از میان بردم ؟ حضرت پاسخ داد: کلام خدا را بخوان که فرموده است :اى مردم با ایمان ! صدقات خود را با منت گذاردن و اذیت کردن ابطال منمایید، عرض کرد: یا بن رسول الله ! به کسانى که کمک نمودم نه بر آنها منت گذاردم و نه آزارشان دادم . حضرت فرمود: خداوند فرموده صدقات خود را با منت گذاردن و اذیت کردن باطل نکنید و نفرموده است که : صدقات خود را با اذیت دادن و منت گذاردن مستقیم بر سر کسى که صدقه را دریافت مى نماید باطل نکنید. این آیه ، شامل حال تمام اقسام منتها و آزارها مى شود، خواه کمک کننده ، خود مستقیما به گیرنده صدقه منت گذارد و آزارش دهد، خواه خدمت عملى و احسان خود را بدگران بگوید و این و آن را آگاه سازد و غیرمستقیم دریافت کنندگان را مورد منت یا مورد اذیت قرار دهد. بیان امام جواد (ع) و نکته اى را که در آیه تذکر داده است براى افراد خیر و احسان کننده درسى آموزنده است و به آنان خاطرنشان مى فرماید: شما که براى خدا و به نیت قربت به فقیرى آبرومند کمک مى کنید به گونه اى باشد که فقط خدا بداند و شما بدانید و فقیر، دگرى از آن آگاه نشود تا آن احسان ذخیره قیامت شما گردد و اگر به دگران بگویید و آبروى فقیر را ببرید با گفته خود، احسان خویش را ابطال نموده اید و ممکن است بر اثر پرده درى و اهانت به فقیر، در قیامت استحقاق کیفر و عذاب داشته باشید. نه تنها منت گذاردن و آزار دادن فقیر در زمینه صدقات ، ممنوع و نارواست ، بلکه اگر کیفیت پرداخت صدقات آبرومندانه و مناسب با عز و شرف مسلمان نباشد و موجب تحقیر و توهین وى گردد نیز در اسلام ممنوع و غیر مجاز است . ائمه معصومین علیهم السلام که در آموختن وظایف دینى ، معلم مسلمانان بودند براى آنکه اصحاب و دوستانشان به راه خطا نروند همواره به آنان تذکرات لازم را مى دادند و آگاهشان مى ساختند تا اگر در مسیر ناصحیح قدم بر مى دارند باز گردند و به راه درست گرایش یابند. عن اسحق بن عمار قال : قال لى ابوعبدالله علیه السلام : یا اسحق ! کیف تصنع بزکوه مالک اذا حضرت ؟ قلت : یاتونى الى المنزل فاعطیهم . فقال لى ما اراک یا اسحق الا قد ذللت المومنین و ایاک ایاک ، ان الله تعالى یقول : من آذى لى ولیا فقد ارصدلى بالمحاربه (266) اسحق بن عمار مى گوید: امام صادق (ع) به من فرمود: چگونه زکوه مالت را مى دهى ، گفتم : محصول را به منزل مى آورم . اهل استحقاق مى آیند و دریافت مى کنند امام فرمود: اسحق ! تو با این کار، مسلمانان را در معرض ذلت و خوارى قرار مى دهى ، از این کار پرهیز کن ، خداوند فرموده است هر کس دوست مرا خوار نماید براى جنگ با من مهیا گردیده است . در پایان بحث امروز لازم است به شنوندگان محترم تذکرى بدهم و آن این است که بحث ما درباره دعاى ((مکارم الاخلاق )) است . این دعاى شریف حاوى مطالب بسیار رفیع و بلند در شاءن انسانسازى و پرورش مکارم اخلاق در ضمیر مردم با ایمان است ، باید شنوندگان محترم حتما در هر قسمتى دقت نمایند و هر مطلبى را که امام سجاد (ع) به صورت دعا از زبان خود در پیشگاه الهى عرض مى کند آن را سرمشق خود قرار دهند و بر طبق آن عمل نمایند تا بتوانند از این دعا بهره علمى و اخلاقى ببرند و متخلق به سجایاى انسانى گردند. مثلا از دو جمله مورد بحث امروز استفاده شود که تمام افراد به قدرى که قدرت دارند با مال و قلم و قدم خود به مردم خدمت کنند و دیگر آنکه خدمات خود را منت گذاردن بر سر مردم و به رخ آنان کشیدن نابود و فانى ننمایند و خویشتن را از پاداش خدا در قیامت محروم نسازند. .

پرسمان دانشگاهیان

مرجع:

ایجاد شده در 1401/03/25



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر



آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image