در رابطه با تاثیر انقلاب اسلامی بر عدالت خواهی جامعه ایران؟ /

تخمین زمان مطالعه: 25 دقیقه

دوست عزیز در ابتدا از اینکه این مرکز را به منظور دریافت پاسخ سوالات خویش انتخاب نموده اید از شما سپاسگذاری می نماییم. اما به منظور بررسی نقش و تاثیر انقلاب اسلامی بر عدالت خواهی جامعه ایران لازم است در باره چند مطلب به صورت نکته وار بحث شود : رابطه اسلام و عدالت :


دوست عزیز در ابتدا از اینکه این مرکز را به منظور دریافت پاسخ سوالات خویش انتخاب نموده اید از شما سپاسگذاری می نماییم. اما به منظور بررسی نقش و تاثیر انقلاب اسلامی بر عدالت خواهی جامعه ایران لازم است در باره چند مطلب به صورت نکته وار بحث شود : رابطه اسلام و عدالت : انقلاب اسلامی ، انقلابی است که بر خلاف بسیاری از انقلابهای دیگر بر پایه اسلام بنا نهاده شده است و اسلام به عنوان ایدئولوژی تعیین کننده آن مطرح می باشد بنابر این پیش از ورود به رابطه انقلاب اسلامی و عدالت خواهی لازم است رابطه میان اسلام و عدالت مورد بررسی قرار گیرد تا سپس میزان تاثیر انقلابی که بر مبنای اسلام بنا نهاده شده است بیشتر فهمیده شود . عدالت خواهی به عنوان یک امر کمالی، مطلوب و مقصود بشر است و انسان به طور فطری گرایش به آن دارد (نحل، آیه 90) و از ظلم و بی عدالتی می گریزد؛ زیرا کمال خواهی آدمی موجب می شود تا به عدالت به عنوان مهم ترین سازوکار رشد و تعالی و کمال بنگرد و تحقق و اجرای آن را بخواهد. از این رو کسانی که هم چنان بر فطرت الهی باقی مانده اند و به وسوسه های نفسانی و شیطانی، فطرت و طبیعت خدادادی خود را دگرگون نساخته اند، گرایش به عدالت داشته و با ستم به مبارزه برمی خیزند و از آن بیزاری می جویند. بر این اساس خداوند در آیاتی از جمله 135 سوره نساء و 8 سوره مائده و 85 سوره اعراف، اجرای عدالت و گرایش و گواهی به آن را به عنوان یک حق، مقتضای ایمان انسان می شمارد. به این معنا که انسانی که بر فطرت سالم و عقل سلیم است، به خداوند ایمان دارد و همین ایمان، وی را به سوی کمال دیگری چون عدالت می کشاند و اجرای آن را خواهان می شود. آگاهی انسان به هدفمندی آفرینش و توجه به معاد و رستاخیز و حساب و کتاب آخرت موجب می شود تا اجرای عدالت را عاملی مهم برای قرار گرفتن در مسیر درست و امکان پاسخ گویی در رستاخیز قلمداد کند. از این رو خداوند در آیه 29 سوره اعراف چنین توجهی را پشتوانه خوبی برای اجرا و رعایت عدالت از سوی انسان و جوامع بشری معرفی می کند. از طرفی با نگاهی گذرا به اهدافی که قرآن برای پیامبران و ماموریت ایشان تعریف کرده به آسانی می توان دریافت که عدالت، قطب همه حرکت ها و محور همه تلاش های پیامبران و مصلحان تاریخ بشریت بوده است. خداوند همان گونه که خود نظام هستی را بر پایه عدالت آفریده (آل عمران آیه 18) همچنین فرد فرد انسان ها را به عدالت و رعایت آن دعوت می کند (نساء آیات 3 و 58 و 127 و 125 و آیات بسیار دیگر) و به عنوان یک وظیفه عمومی و همگانی از ملت ها و جوامع بشری می خواهد تا آن را در جامعه به مورد اجرا گذارند تا از برکات و آثار ارزشمند آن، یعنی دست یابی به توحید واقعی (آل عمران آیه 18)، بهره مندی از امدادهای خاص الهی (بقره آیه 194)، محبت الهی (مائده آیه 42 و حجرات آیه 9 و ممتحنه آیه 8) و دست یابی به کمالات از طریق متاله شدن و خدایی گشتن (آل عمران آیه 18 و آیات دیگر پیش گفته و نیز نساء آیه 135) و دست یابی به سعادت و فرجام نیک در دنیا و آخرت (اسراء آیه 25) برخوردار گردند. ریشه این خواسته الهی و ماموریت بشری را می بایست در ربوبیت الهی بر همگان جست که خواهان عدالت و اجرای آن در میان همگان است (شورا آیه 15) و برپایی آن را در جامعه، هدف الهی از بعثت پیامبران و ارسال کتب آسمانی بر می شمارد. (حدید آیه 25) ایجاد عدالت در جامعه، فلسفه تشریع میزان، دین، قوانین عادلانه (حدید آیه 25) و اقامه و برپایی آن از سوی توده های مردم به عنوان یک وظیفه، مسئولیت، فلسفه آفرینش و هدف خلقت، در آیاتی از جمله 29 و 187 سوره اعراف و 35 سوره اسراء و 181 و 182 سوره شعراء بیان شده است. با نگاهی به نقش و ارزش عدالت در همه ابعاد زندگی بشر و بلکه هستی می توان دریافت که چرا عدالت تا این اندازه ازنظر اسلام و قرآن و مصلحان تاریخ بشر از جایگاه ویژه ای برخوردار بوده و به عنوان دغدغه اصلی بشر و رهبران آن درآمده است؛ زیرا بدون عدالت هرگز سنگی روی سنگی بند نمی شود و جهان، پایدار و باقی نخواهد ماند؛ چه آنکه جهان بر پایه قسط و عدالت استوار است. خداوند مومنان را موظف به رعایت عدالت در مسیر زندگی کرده است (شورا آیه 4) و همین امر موجب شده که حرکت توفنده انقلاب اسلامی برای برپایی عدالت و ستم ستیزی شکل بگیرد. ایمان مردم به درستی راه پیامبران و نومیدی ازنظریه ها و دکترین های بشری برای ساختن جامعه ای برتر و متمدن موجب شد تا به بهره گیری از آموزه های وحیانی روی آورند و تلاش کنند آنرا در جامعه اجرایی کنند و عدالت همه سویه و فراگیر را بجویند.(محسن عابدینی ، عدالت خواهی و ظلم ستیزی دو ویژگی برجسته انقلاب اسلامی ، روزنامه کیهان ، پنجشنبه 29 بهمن 1388- شماره 19585 ) عدالت و انقلاب اسلامی : در زمینه رابطه عدالت و انقلاب اسلامی باید بگوییم با بررسی مختصر موضوع عدالت و مقایسه آن با موضوع انقلاب اسلامی به نظر می رسد نوعی رابطه دو سویه میان این دو موضوع مطرح باشد : به عبارتی از یک سو انقلاب اسلامی برآمده از یکی از مهمترین خواست های اصلی مردم ایران در تاریخ معاصر به نام «عدالتخواهی» بود و از سویی دیگر انقلاب اسلامی تاثیرات فراوانی بر موضوع عدالت و عدالتخواهی در جامعه اسلامی ایران گذاشته است . به تعبیری دیگر یکی از انگیزه ها و نیز اهداف انقلاب اسلامی تحقق عدالت اجتماعی و ریشه کن نمودن ظلم و ستم در تمامی ابعاد واز بین بردن فاصله طبقاتی بوده و هست و اهمیت این اصل تا جایی است که تحقق عدالت اجتماعی به عنوان غایت حرکت جامعه اسلامی معرفی شده است . مقام معظم رهبری در این زمینه معتقدند : اساس اداره تشکیلات کشور عدالت اجتماعی است در تمام آثار دینی که شما نگاه می کنید ، هدف و غایت برای حرکت جامعه اسلامی ، تشکیل جامعه عادله است راجع به امام زمان ( عج) این همه اثر است ولی در اغلب اینها گفته می شود که این بزرگوار تشریف می آورند تا این که جهان را پر از عدل کنند ( منشور دولت اسلامی ، باز خوانی مواضع و انتظارات مقام معظم رهبری از قوه مجریه ، دفتر جریان شناسی تاریخ معاصر ، قم: همای غدیر، 1384،پیام به مناسبت دومین سالگرد ارتحال امام ره 13 خرداد 70) و از سویی دیگر نیز تحقق جامعه اسلامی بدون عدالت اجتماعی غیر ممکن است و هدف بزرگ انبیاء تامین عدالت اجتماعی بوده است ؛ « لقد ارسلنا رسلنا بالبینات و انزلنا معهم الکتاب و المیزان لیقوم الناس بالقسط ، ما رسولان خود را با دلایل روشن فرستادیم و با آنها کتاب و میزان نازل کردیم تا مردم قیام به عدالت کنند.» ( سوره حدید آیه 25)بر این اساس اولین و مهمترین ارزش در نظام جمهوری اسلامی از نظر عملی تحقق عدالت اجتماعی است و مقام معظم رهبری در این باره فرمودند: اولین ارزش در نظام ما از لحاظ عملی باید تامین عدالت اجتماعی باشد این مهم باید در تمام برنامه ریزی ها و عمل ها و امثال آن مورد توجه قرار بگیرد در نظام اسلامی عدالت مبنای همه تصمیم گیریها ی اجرایی است و همه مسئولان نظام باید به جد و جهد و با همه اخلاص در صدد اجرای عدالت در جامعه باشند ( منشور دولت اسلامی ، 19/10/ 83 سخنرانی در دیدار با اقشار مختلف مردم قم) شهید مطهری نیز عدالت اجتماعی را به عنوان یکی از ارکان سه گانه ( عدالت اجتماعی , استقلال و آزادی , معنویت )اصلی بقاء و تداوم انقلاب اسلامی مطرح نموده است که این مساله گویای اهمیت این امر در انقلاب اسلامی است ایشان در این خصوص فرموده اند: در مورد وضع آینده انقلاب اسلامی خودمان یکی از اساسی ترین مسائل , همین مساله عدالت اجتماعی است ...انقلاب اسلامی ما اگر می خواهد با موفقیت به راه خود ادامه دهد راهی بجز بسط روشهای عدالت جویانه و عدالت خواهانه در پیش ندارد. ( مرتضی مطهری , پیرامون انقلاب اسلامی , تهران : انتشارات صدرا, 1368, ص 149 و 154و155 ) انقلاب اسلامی در طول حیات پربرکت خویش تلاش نموده است تا زمینه عدالت اجتماعی را فراهم نماید و در این راستا اقدامات شایسته ای انجام داده است اما در عین حال ایجاد عدالت اجتماعی و ساختن جامعه ای این چنین نیازمند تلاش و کوشش بیشتر و بی وفقه مسئولان نظام است و هنوز تا تحقق جامعه ای کاملا اسلامی که عدالت اجتماعی بر تارک آن بدرخشد و به عنوان الگویی برای سایر جوامع و کشورها مطرح گردد فاصله زیادی وجود دارد اما آنچه در این راستا دارای اهمیت است این است که انقلاب اسلامی این راه را آغاز نموده و با جدیت پیگیری و دنبال می کند و دولت برای تحقق عدالت اجتماعی مصمم است .(برای اطلاع بیشتر به منابع زیر مراجعه شود؛ ویژگیهای انقلاب اسلامی , در آینه نگاه مقام معظم رهبری , تهران : موسسه فرهنگی قدر ولایت , 1380,رویش , درآمدی بر کارآمدی نظام جمهوری اسلامی , علی اکبر کلانتری , قم: نشر معارف , 1383, نود ودو دستاورد انقلاب اسلامی ایران , تهران: موسسه فرهنگی قدر ولایت , 1382) بنابر این هم عدالتخواهی مردم ایران منجر به آغاز و پیروزی انقلاب اسلامی شد و هم پیروزی انقلاب اسلامی به گسترش عدالت در جامعه کمک شایانی نمود . تاثیرات انقلاب اسلامی در روندعدالت خواهی در ایران : علاوه بر مباحث نظری پیرامون رابطه عدالت و انقلاب اسلامی لازم است به تاثیرات انقلاب اسلامی بر روند عدالت خواهی در ایران نیز اشاره ای داشته باشیم . از این منظر تاثیرات زیر را می توان به عنوان مهمترین این تاثیر ها بیان کرد : 1 – آغاز روند انقلاب اسلامی باعث تبدیل عدالت به یکی از مهمترین خواسته های اصلی مردم شد . علت نیز این بود که پس از دوران مشروطه که جنبش عدالتخانه به برکت منورالفکران غربزده و برخی خواص ناآگاه تبدیل به جنبش مشروطه شد و عدالت با قرائت غربی آن ، جاده مشروطه را به سمت استبداد رضاخانی منتهی کرد ، عدالت تبدیل به گوهر گمشده ای شد که وصول به آن امری دست نایافتنی تلقی شد فلذا در جریان جنبش های اجتماعی دوران پهلوی اول و دوم و به ویژه در جریان نهضت ملی شدن صنعت نفت کمتر شاهد طرح عدالت به مثابه یک مطالبه عمومی و خواست اصلی بودیم . اما آغاز روند انقلاب اسلامی که به دلیل اتکاء به مبانی اسلامی ، عدالت را به عنوان یکی از ارکان وجودی خویش همراه داشت باعث شد تا عدالت به عنوان یک خواست عمومی مطرح گردد . امام خمینی ره نیز به عنوان رهبر انقلاب همواره یکی از اهداف خود از انقلاب اسلامی را تحقق عدالت به ویژه از طریق ایجاد حکومت اسلامی عنوان کرده و می فرمودند : « ما که مى گوییم حکومت اسلامى، مى گوییم حکومت عدالت، ما مى گوییم یک حاکمى باید باشد که به بیت المال مسلمین خیانت نکند، دستش را دراز نکند بیت المال مسلمین را بردارد، ما این یک مطلب را مى گوییم. این یک مطلب مطبوعى است که در هر جامعه بشرى که گفته بشود، براى هرکس گفته بشود، از ما مى پذیرند»(صحیفه امام، ج 3، ص: 509) 2 – انقلاب اسلامی تفسیری اصیل از عدالت و عدالت خواهی را به جامعه اسلامی ایران ارائه داد . چرا که موضوع عدالت یکی از موضوعاتی بود که دستمایه برخی فعالان اجتماعی و سیاسی و به ویژه احزاب و گروههای ایدئولوژیک قرار گرفته و با توجه به برانگیخته شدن مردم برای تحقق عدالت هرکدام از این گروهها تفاسیری از عدالت ارائه می کردند که در مجموع با دیدگاه اصیل دینی در تعارض بودند که در این میان دو تفسیر از عدالت از همه بیشتر مشهود بود : الف – تفاسیر مارکسیستی از عدالت : در تفاسیر مارکسیستی عدالت در «برابرى اقتصاد و رفاه اجتماعى» است. معیار توزیع در مرحله سوسیالیستى «کار» است؛ یعنى هر کس به قدر کارش پاداش مى گیرد و در مرحله کمونیسم، هر کس به قدر نیازش بهره خواهد برد و بدین سان، «عدالت اجتماعى» در جامعه تحقق خواهد یافت. هدف مشترک همه سوسیالیست ها حذف مالکیت خصوصى و استقرار مالکیت عمومى و دولت بود تا بتوانند سازمان اجتماعى جوامع را براى استقرار عدالت و مساوات اجتماعى تغییر دهند. در این نگرش اگرچه مفهوم عدالت از مفاهیم اساسى و اصولى به شمار آمده، اما در واقع، به عدالت توزیعى در محصولات، امکانات و فراورده هاى مادى منتهى شده است. در این نگاه، توزیع عادلانه و برابرى ثروت ـ مبتنى بر نیاز ـ موردنظر است و مالکیت خصوصى مطلقاً نفى شده و آزادى انسان ها را تحت الشعاع قرار داده است؛ یعنى با نام عدالت، عدالت ذبح گردیده است. از این رو در عمل هیچ یک از اصول آن نتوانسته است مشکل اجتماعى، سیاسى و فکرى انسان ها را حل کند و در نهایت، به حکومت هاى تک حزبى و توتالیتر ختم شده که منجر به شکست و فروپاشى گردیده است. (ر.ک : نیم نگاهى به مفهوم عدالت و عدالت نبوى ، على عطائى ، ماهنامه معرفت، شماره 110 ؛ عبدالحسین کافى، پس از کمونیسم حکومت حق و عدالت، تهران، اتحادیه مسلمین ایران، 1333، ص 133ـ 148 .) این مفهوم از عدالت اگر چه به طور کلی در جامعه ایرانی به دلیل ریشه های مذهبی آن نتوانست هرگز جای پایی برای خود باز کند اما به هر حال تفکری بود که در میان روشنفکران چپ گرا رواج کامل داشت و تلاش می شد تا در شرایط خلا تفاسیر اصیل از عدالت در جامعه به عنوان نسخه بی بدیل از مفهوم عدالت اشاعه یابد و با توجه به اینکه در آن مقطع هیچ تفکر انقلابی غیر از تفکر مارکسیستی در جامعه فعالیت وسیع و گسترده نداشت لذا این موضوع به تدریج مورد توجه اقشار مذهبی انقلابی هم قرار گرفت که باعث بروز التقاط در دیدگاههای دینی آنان گردید . اما آغاز انقلاب اسلامی به رهبری امام خمینی نشان داد که عدالت از منظر اسلام گوهر یگانه ای است که هدفش رساندن بشر به سعادت واقعی او می باشد . بر این اساس عدالت مفهومی اصیل در اسلام است که نیازی به ایدئولوژی های غربی و شرقی برای تفسیر و تبیین جایگاه آن در تفکرات انقلابی ندارد چرا که خود اسلام ، دارای تفکرات انقلابی می باشد و بر اساس آن توانایی تفسیر و تبیین عدالت در جامعه را دارا می باشد . ب – تفاسیر التقاطی دینی از عدالت : این تفسیر از عدالت در راستای تلاشهای برخی مسلمانان متاثر از فضای روشنفکری چپ زده برای تاویل و تفسیر مفاهیم دینی صورت گرفت و بر این اساس همانگونه که بسیاری از مفاهیم دینی همچون توحید ، معاد و ... مورد تاویل و تفسیر های مادی گرایانه قرار گرفت عدالت نیز دستخوش تحریف و تاویل قرار گرفت و به گونه ای تفسیر شد که تنها شامل جنبه های محدودی از عدالت شامل برخورداری از رفاه مادی همگانی می شد و کاری به کارویژه های فراتر از جنبه های مادی عدالت نداشت که این قبیل تفاسیر به شدت با واکنش رهبر انقلاب اسلامی مواجه شد به گونه ای که ایشان در اظهار نظر های مختلفی به رد چنین تفاسیر جزء گرایانه پرداختند از جمله اینکه در یکی از سخنرانی های خود در این زمینه فرمودند : «یک دسته اى پیدا شده اند که اصل تمام احکام اسلام را مى گویند براى این است که یک عدالت اجتماعى پیدا بشود؛ طبقات از بین برود. اصلًا اسلام دیگر چیزى ندارد؛ توحیدش هم عبارت از توحید در این است که ملتها در زندگى توحید داشته، واحد باشند. عدالتش هم عبارت از این است که ملتها همه به طور عدالت و به طور تساوى با هم زندگى بکنند؛ یعنى، زندگى حیوانى على السواء! یک علفى همه بخورند و على السواء با هم زندگى بکنند و- عرض مى کنم- به هم کار نداشته باشند، همه از یک آخورى بخورند. این همه آیاتى که وارد شده است راجع به معاد و راجع به- عرض مى کنم- توحید، و آن همه براهینى که وارد شده است راجع به اثبات یک نشئه دیگرى (3)، اینها [را] آنى که متدین است غَمْضِ عین مى کند، چشمهایش را از این آیات مى پوشد و مى رود سراغ آیات دیگر؛ آنى که خیلى تدینش قوى نیست تأویل مى کند و همین.»(صحیفه امام، ج 3، ص: 223) ایشان در باره علت این امر می فرمایند : « این براى این است که اسلام را نشناخته اند... باید- عرض مى کنم که- رفع ظلم بشود و عدالت بسط پیدا کند، شما مى توانید تخطئه کنید. آن هم باید باشد. همه هست. محصور نیست اسلام به اینها. اسلام انسانى مى سازد عدالتخواه و عدالت پرور، صاحب اخلاق کریمه، صاحب معارف الهیه؛ که وقتى که از اینجا رخت بربست و وارد شد در یک عالم دیگرى، به صورت انسان باشد، آدم باشد.»(همان ، ص 226) 3 – انعکاس موضوع عدالت و عدالت خواهی در قانون اساسی که نشاندهنده اهتمام انقلاب اسلامی ایران و نظام برآمده از آن به موضوع عدل و عدالت می باشد که در این راستا نگاهی به کاربرد واژگان عدل و عدالت حاکی از این امر است به گونه ای که در سرتاسر قانون اساسی ، 9 بار از واژه عدل و 8 بار از واژه عدالت استفاده شده و در تمامی موارد بر اجرای آن تاکید شده است . علاوه بر کاربرد واژگانی عدل و عدالت در قانون اساسی بررسی روح کلی حاکم بر سرتاسر قانون اساسی و نیز محتوای اصول و بندهای قانونی مرتبط با عدل و عدالت نیز حاکی از توجه ویژه انقلاب اسلامی به موضوع عدالت و لزوم پیاده شدن آن در جامعه و تبدیل شدن آن به یک قانون می باشد . در این قانون در همان ابتدای قانون و اصل 1 ، انقلاب اسلامی برآمده از اعتقاد مردم به حکومت حق و عدل قرآن برشمرده شده است . همچنین در اصل دوم آن ، نظام برآمده از چنین انقلابی ، بر عقایدی استوار شده است از جمله اینکه « نفی هر گونه ستمگری و ستم کشی و سلطه گری و سلطه پذیری ، قسط و عدل و استقلال سیاسی و اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی و همبستگی ملی را تامین می کند.» و در اصل سوم نیز دولت جمهوری اسلامی موظف شده است تا برای تحقق اهداف مذکور در اصل دو ، اموری را به کار برد که بسیاری از آنها اموری هستند که مرتبط با تحقق عدل و عدالت در جامعه می باشند . در این قانون علاوه بر اعتقادی که به عدالت به عنوان حق مسلم ملت انقلابی ایران وجود دارد ، این موضوع از جمله حقوقی برشمرده شده است که برای تمام ملت های جهان نیز به رسمیت شناخته شده است چنانکه در اصل 154 قانون اساسی در این زمینه چنین ذکر شده است : « جمهوری اسلامی ایران سعادت انسان در کل جامعه بشری را آرمان خود می داند و استقلال و آزادی و حکومت حق و عدل را حق همه مردم جهان می شناسد. بنا بر این در عین خودداری کامل از هر گونه دخالت در امور داخلی ملتهای دیگر، از مبارزه حق طلبانه مستضعفین در برابر مستکبرین در هر نقطه از جهان حمایت می کند.» موضوع عدالت در قوانین جمهوری اسلامی ایران به اندازه ای اهمیت دارد که یکی از مهمترین شرایط رهبری به عنوان رکن مهم انقلاب اسلامی و عالیترین مقام رسمی کشور ، بر اساس اصل 109 این قانون ، عدالت بوده و رئیس جمهور نیز به عنوان دومین مقام عالی کشور پس از رهبری ، یکی از وظایفی که باید به منظور تحقق آنها در برابر قرآن کریم به خدای متعال سوگند بخورد « پشتیبانی از حق و گسترش عدالت » می باشد . به همین ترتیب موضوع عدالت را در کلیه ساختارهای قانونی نظام جمهوری اسلامی و نیز گزینش مسئولان ارشد آن می توان مشاهده کرد و حتی اگر در گزینش مسئولی به این موضوع تصریح نشده باشد ، با توجه به خطوط کلی ترسیم شده برای نظام اسلامی و هدفی که در متن و روح قانون اساسی برای تحقق عدالت در نظر گرفته شده است می توان گفت که در گزینش کلیه مسئولان نظام جمهوری اسلامی باید عدالت گرایی به عنوان یک شاخص مطرح باشد هر چند ممکن است در مقام عمل در گزینش برخی مسئولان به این شاخص کمتر بها داده شده باشد. 4 - یکی دیگر از تاثیرات انقلاب اسلامی بر روند عدالت خواهی در جامعه ایران ، تاثیر انقلاب و رهبران آن بر روند مطالبه عدالت حتی در دوران پس از پیروزی انقلاب اسلامی می باشد . به گونه ای که مقام معظم رهبری علاوه بر اینکه همواره بر تحقق عدالت در جامعه ایرانی تاکید کرده و اقدامات فراوانی برای تحقق مظاهر مختلف عدالت انجام داده اند ، در عین حال مطالبه عدالت را به عنوان یکی از وظایف مهم در جامعه تلقی کرده و همگان را به مطالبه عدالت فراخوانده اند . لذا تاثیر مهمی که در این زمینه به وجود آمده است این است که مطالبه عدالت که روزی توسط مردم درخواست می شد و به شدت از جانب نهادهای حاکمیت نفی می شد امروزه از جانب خود نهاد حاکمیت به عنوان وظیفه و تکلیف مردم تلقی شده و رهبر انقلاب اسلامی از مردم می خواهد تا با مطالبه دائمی عدالت مسئولان امر را نسبت به وظایف خویش متنبه سازند . مقام معظم رهبری در این زمینه می فرمایند : «من اعتقادم این است که باید مردم نسبت به مسأله‌ى عدالت اجتماعى و خواست عدالت اجتماعى، مجدانه و منطقى، با مسؤولانشان صحبت کنند و از دولتها و از نمایندگان مجلس این را بخواهند. باید آن کسى را که شعار عدالت اجتماعى مى‌دهد، موظف و مسؤول کنند و از او مطالبه نمایند.»( بیانات در جلسه پرسش و پاسخ مدیران مسئول و سر دبیران نشریات دانشجویی ، 1377/12/04) بر همین اساس مشاهده می کنیم که اوایل دهه‌ی 80 با پیام‌های رهبر انقلاب و نام‌گذاری سال‌هااز سوی ایشان به عنوان «سال امام علی(علیه‌السلام)»، «سال پاسخ‌گویی مسؤولان» به عنوان سرآغاز گفتمان عدالت در ایران اسلامی مطرح می شود . پس از آن، عدالت‌خواهی فرمانی بود که رهبر انقلاب در 6 آبان ماه 81 طی پیامی به تشکل‌های دانش‌جویی اعلام داشتند و ازدانش‌جویان خواستند به عنوان پرسش‌گران و مطالبه‌گران به میدان بیایند و از مسؤولینیکه مظنون به فساد هستند، مطالبه کنند: «امروز سرآغاز فهرست بلند مسایل کشور مسأله‌ی عدالت است.»( پیام مقام معظم رهبری به مناسبت دومین همایش جنبش عدالت‌خواه دانش‌جویی، 6/8/81) پیامی که البته یک سال قبل از این، رهبر انقلاب طی فرمانی هشت ماده‌ای به مسؤولین سه قوا و نمایندگان دستگاه اطلاعاتی و سازمان بازرسی امر به برخورد با مفاسد اقتصادی نموده بودند اما این پیام عدالت‌خواهی به دانش‌جویان بود که سر منشأ حرکتی نو در میان نسل جوان دانش‌جوی انقلابی و عدالت‌خواه گردید و توانست عدالت‌خواهی وگفتمان امام(ره) و انقلاب اسلامی را دوباره احیا و باز تولید نماید. معظم‌له خود در این خصوص می‌فرمایند: «مسأله‌ی عدالت‌خواهى را که من با شما و جوانان مطرح مى‌کنم، به معناى این نیست که با غیر جوانان مطرح نکرده‌ام. قبل از این نامه‌اى که دو، سه سال پیش به یک تشکل دانش‌جویى نوشتم، مسأله‌ی عدالت‌خواهى را ده‌ها بار با مسؤولانى که وظیفه‌ی اجرایى دارند، مطرح کرده‌ام ... اما همه‌ی این حرکت‌ها براى ماندگارى و عمق‌یابى، پشتوانه مى‌خواهد که آن پشتوانه، مطالبه و خواست، شما هستید.»( بیانات مقام معظّم رهبرى در دیدار جمعى از اعضاى تشکل‌ها، کانون‌ها، نشریات، هیأت‌هاى مذهبى و شمارى از نخبگان دانش‌جویى، 15 آبان 1382) از منظر رهبر انقلاب، عدالت‌خواهی شأن و تکلیف همیشگی و ثابت جنبش دانش‌جویی است و باید به گفتمان غالب محیط‌های دانش‌جویی مبدل شود: «این نامه ى ما، مطالبه ى ما، مال سال 1380 است؛تاریخش آن وقت است اما همیشه تاریخِ روز دارد. (5/4/87) مطالبه‌ی عدالت به معناى این است که عدالت، گفتمان غالب در محیط‌هاى جوان ودانش‌جویى شود؛ عدالت را مطالبه کنند و آن را از هر مسؤولى بخواهند.»( بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامى در جلسه‌ی پرسش و پاسخ دانش‌جویاندانشگاه شهید بهشتى، 82/02/22) «یک لحظه از درخواست و مطالبه‌ی عدالت کوتاهی نکنید؛ این شأن شماست.»( بیانات مقام معظم رهبری در دانشگاه شیراز، 14/2/87) هم‌چنین «تئوریزه کردن پایه‌های معرفتی عدالت، مطالبه‌ی عدالت از مسؤولان در همه‌ی ابعاد آن (22/2/82) و ترویج «فرهنگ مطالبه‌ی عدالت» از مسؤولان در جامعه»(بیانات مقام معظم رهبرى در دیدار جمعى از اعضاى تشکل‌ها و... ، 15 آبان 1382) و تبدیل کردن آن به گفتمانی ملی، محورهای وظایفی است که مقام عظمای ولایت برای دانش‌جویان در تحقق گفتمان عدالت برشمرده‌اند. از منظر رهبر انقلاب، عدالت‌خواهی شأن و تکلیف همیشگی و ثابت جنبش دانش‌جویی است و باید به گفتمان غالب محیط‌های دانش‌جویی مبدل شود: «یک لحظه از درخواست و مطالبه‌ی عدالت کوتاهی نکنید؛ این شأن شماست.» گفتمان عدالت‌خواهی با ورود به دهه‌ی چهارم انقلاب اسلامی در سطح کلان تحت عنوان «گفتمان عدالت و پیشرفت» به گفتمان و خواست اصلی رهبر انقلاب به عنوان گفتمان آینده ساز کشور - مطرح شد و باز هم «دانشگاه و جنبش دانش‌جویی» محمل و میزبان مطالبه‌ی رهبر انقلاب گردید. پیام نوروزی رهبر انقلاب در فروردین 87 و پیام ایشان به مجلس هشتم به مناسبت آغاز به کار هشتمین دوره‌ی مجلس شورای اسلامی(7/3/1387) سرآغاز گفتمان «پیشرفت و عدالت» که هم‌چون گفتمان عدالت‌خواهی در آغاز دهه‌ی 80، جنبش دانش‌جویی مهم‌ترین نقطه‌ی امید ایشان برای تثبیت این گفتمان بود.(الهه خانی ، مطالبات تحول ساز ، نقل از پایگاه اطلاع رسانی برهان ، http://borhan.ir/NSite/FullStory/News/?Id=1393 ) 5 – یکی دیگر از تاثیرات انقلاب اسلامی بر موضوع عدالت این بوده است که این مساله به عنوان یکی از شاخص های مهم مردم در ارزیابی میزان کارآمدی دولت های بعد از انقلاب اسلامی درآمده است به گونه ای که حتی دولتی همچون دولت اصلاحات که شعار توسعه سیاسی را بیش از هر شعار دیگری مبنای کار خویش قرار داده بود را می توان دولتی دانست که بر اساس اعتقاد مردم به این شعارها به عنوان عنوان یک راهکار مهم در برابر شعارهای دولت توسعه گرای آقای هاشمی رفسنجانی که اولویت را در مقایسه با عدالت اجتماعی و توسعه به توسعه داده بود ، توانست به جلب نظر مردم بپردازد . چرا که حتی این دولت نیز به نفی ارزش عدالت اجتماعی نمی پرداخت بلکه در تعارض میان توسعه سیاسی و مظاهر آن از قبیل آزادی با موضوع عدالت ، اولی را در اولویت قرار داده و عدالت را در اولویت بعدی و راه رسیدن به عدالت را هم توسعه سیاسی می دانست (برای مطالعه در این زمینه رک : « فراز و فرود گفتمان عدالت در جمهوری اسلامی ایران » ، دکتر غلامرضا خواجه سروی ، دانش سیاسی ، سال سوم، شماره 6، صفحه 5-35 (31)، اسفند 1386) که متاسفانه گذر زمان نشان داد که این تز ، جز سیاست زدگی هر چه بیشتر جامعه و در نتیجه دلزدگی مردم از سیاست و نیز دور شدن هر چه بیشتر از مسیر عدالت نتیجه دیگری نداشت و به همین دلیل مردم برای تحقق عدالت اجتماعی سراغ دولتی رفتند که شعار اصلی آن عبارت از عدالت اجتماعی بود که نتیجه آن اقبال عظیم مردمی به دولت نهم و دهم بود که نه تنها شعارش تحقق عدالت اجتماعی بود بلکه در عمل هم تلاش می کرد در سیره و منش شخصی از این موضوع پیروزی کند . 6 – تبدیل شدن موضوع عدالت به یکی از محوری ترین موضوعات تحقیق و پژوهش در دوران انقلاب اسلامی . به ویژه اینکه تحقق عدالت یکی از شعارهای محوری انقلاب اسلامی بوده و در نتیجه بررسی ابعاد مختلف آن به منظور تحقق نهایی آن ، یک ضرورت به شمار می آمد و حاصل این امر نیز برگزاری دهها همایش با عناوین مرتبط با عدالت و تالیف دهها جلد کتاب و نگارش هزاران مقاله با این موضوع بود . به گونه ای که با جستجویی کوتاه در میان سایت هایی که بخش هایی از مقالات مرتبط با این موضوع را جمع آوری کرده اند به آمار های جالبی بر می خوریم به عنوان مثال با جستجوی واژه «عدالت» در پایگاه مجلات تخصصی نور به 27472 عدد مقاله و با جستجوی واژه «عدل» به 15984 عدد مقاله بر می خوریم و این در حالی است که قطعا صدها مقاله تحقیق شده در طی دوران پس از انقلاب اسلامی و به ویژه سالهای اول انقلاب اسلامی که هنوز سخنی از اینترنت و رسانه های دیجیتال اینچنینی و فضاهایی همچون پایگاه مجلات تخصصی نور مطرح نبود ، وجود داشته است که در این پایگاه ثبت نشده است و صدها مقاله دیگر نیز در حال تالیف است که آنها نیز در این پایگاه درج نشده اند و علاوه بر آن برخی مقالات و پژوهش های انجام شده با موضوع عدالت ، در درون خود فاقد واژه های عدل و عدالت می باشند و در نتیجه با یک حساب ساده می توان دریافت که آمار مربوط به این مقالات قطعا بسیار بیشتر از این عدد و رقم می باشد . به هر حال ما امیدواریم که حاصل این همه زحمت ها و تلاشها و تاثیرات متقابلی که انقلاب اسلامی و جریان عدالت خواهی بر یکدیگر داشته اند این باشد که درآینده ای نه چندان دور شاهد استقرار کامل عدالت در جهان باشیم و چه زیباست آن زمانی که این امر با دستان با کفایت عدالت گستر واقعی جهان ،حضرت صاحب الزمان عج ، لباس واقعیت به خود بپوشد . دانشجوی گرامی امیدواریم این مطالب راهگشای ذهن پرسشگر شما بوده باشد . در پایان ضمن آرزوی موفقیت برای شما و عذرخواهی مجدد بابت تاخیر به وجود آمده منتظر تماسهای بعدی شما با این مرکز هستیم . .

پرسمان دانشگاهیان

مرجع:

ایجاد شده در 1401/03/25



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر



آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image