تخمین زمان مطالعه: 17 دقیقه
به دو مقاله در این باره توجه کنید : 1. مقاله اول در روز شمار ایرانیان باستان هریک از سیروز ماه را نامی است که نام دوازده ماه سال نیز در میان آنهاست ، ایرانیان باستان در هر ماه که نام روز با نام ماه برهم منطبق و یکی میشدند آن را به فال نیک گرفته و آن روز را جشن میگرفتند ، اغلب جشنهای ایرانیان آریایی چه آنهایی که امروز برگزار میشوند و چه آنهایی که فراموش شدهاند ریشه در آئین کهن زرتشتی دارد، به قول پرفسور مری بریس شادی کردن، تکلیفِ دلپذیرِ دینی این جماعت است. در کتیبههای هخامنشی هم شادی و جشن ودیعهای الهی «اهورایی» خوانده شده است. پیوند ایرانیان آریایی قبل از اشو زرتشت با ایزدان خود نه پرپایه جهل و ترس از آنان بلکه بر اساس مهر و دوستی استوار بود و مردم در مقابل نعمات و سلامتی عطا شده به آنان به جشن (یَزَشْنْ = نیایش شادمانه) میپرداختند و آنان بایستی با خشنودی و شادی و پایکوبی (نه غم و سوگ و گریه و زاری که از صفات و علامات اهریمنی میباشد) و در عرصه روشنایی و آگاهی به نیایش و ستایش ایزدان میپرداختند. در گذشتههای دور آریاییان به گرد آتش جمع میشدند و با نوشیدن شیره گیاه هوم (هَئومَه haoma) و با پایکوبی و هلهله و شادی به قربانی حیوانی (معمولاً گاو) میپرداختند و بخشی از آن گوشت را به آتش میافکندند زرتشت غریوهای مستانه و افکندن گوشت قرابانی در آتش و الوده کردن آن را نفی کرد و کشتن جانوران را به رنج، و تباه کردن گوشت آن را کاری اهریمنی به شمار آورد و در برابر اینها خشنودی و پایکوبی و شادمانی از هستی و آفرینش را در گرد آتش درست و برابر با اَرْتَة (فضیلت، سامان و نظم هستی ) و نیکوکارانه شمرد.مطابق قول و حدس استاد ذبیح بهروز چهارشنبه سوری جشنی است مانند بیشتر جشنهای ایرانی که با ستاره شناسی بستگی تام داشته ومبدإ همه ی حسابهای علمی تقویمی بشمار می رود. در آن روز در سال 1725 پیش از میلاد زرتشت بزرگترین حساب گاه شماری جهان را نموده و کبیسه پدید آورده و تاریخ های کهن را درست و منظم کرده است؛ پس به نظر ایشان در سال 1725 پیش از میلاد،شبی که در روز آن زرتشت تاریخ را اصلاح کرده است، به یادبود آن ، همه ساله مردم ایران جشن بزرگی بر پا کرده و با آتش افروزی،شادی خود را آشکار و اعلام کرده اند و آن رصد و اصلاح تاریخ تا کنون در هیأت و یادمان چهارشنبه سوری ( شب جشن سوری) یا جشن سوری باقی و جاری مانده است. یک رشته از جشنهای آریایی،که عمر هر کدام از آنها برابر با عمر ملت اهورایی ایران و آریاییها می باشد، از اقوام هند و ایرانی و هند و اروپایی ، جشنهای آتش یا سده میباشد و جشنهایی است که با افروختن آتش جهت سور و سرور و شادمانی آغاز و اعلام میشد. در ایران از جمله جشنهای باقیمانده از جشنهای آتش و جشنهای سده، جشن سوری و در پایان سال و یا همان چهارشنبه سوری میباشد؛ در وهلهی نخست بایستی گفت که گروهی چهارشنبه سوری را مستحدثات جشنهای ایرانی میدانند و اینکه در تاریخ باستان ایران پایه و نشان و ریشهای برای آن وجود ندارد، و عدهای نیز آن را کاملاً آریایی و ایرانی میپندارند که بدعتها و انحرافاتی در آن واقع شده است. آقای هاشم رضی پژوهشگر برجسته اوستا و گاثاهای زرتشت در کتاب گاهشماری و جشنهای ایران باستان بدرستی اشاره میکند که در اواسط سدة چهارم هجری از این جشن و چگونگی برپای و هنگام آن بوسیله ابوجعفر نَرْشًحی مورخ سده سوم آگاهیم که در زمان منصور بن نوح سامانی در میانه سده چهارم هجری این جشن برقرار بوده است و چنین آورده شده است که «... و چون امیر منصور بن نوح به مُلک نشست اندر ماهِ شوالیّه سال سیصد و پنجاه به جوی مولیان، فرمود تا آن سراهای دیگر بار عمارت کردند و ... آن گاه امیر سدید به سرای نشست و هنوز سال تمام نشده بود که شب سوری چنانکه عادات قدیم است، آتشی عظیم افروخته ، پـارههای آتش به جست و سقف و سرای درگـرفت و دیگر بـاره جملهسـرای بسوخت و ...» همانطور که ملاحظه میشود نکاتی چند در این سند تاریخی که بسیار با اهمیت میباشد وجود دارد از جمله اینکه در این سند تاریخی شب سوری ذکر شده است و از چهارشنبه سوری نامی برده نشده است دوم اینکه گفته شده برسم عادات قدیم ایرانیان و این نشان از برگزاری این جشن قبل از تسلط اعراب و اسلام بر ایران و کهن بودن آن میدهد و سوم اینکه آتش افروختند بطوریکه عمارت و سرای سلطان سوخته است. چهارم اینکه هنگام برگزاری آن ، که گفته شده هنوز سال تمام نشده است. اما زمان و هنگام اجرای جشن سوری برپایه مستندات گاهشماری ، چهارشنبه نبوده است چون در تقویم و روزشماری ایرانیان، شنبه و چهارشنبه ،آدینه و جمعه وجود نداشته است و هر سال به 12 ماه تقسیم میگشته است و هر ماه دستکم، بی کم و کاست 30 روز داشته است و هر روز هم برای خودش نامی داشته است و جهت حساب کبیسه پنج روز افزون را که سال شمسی 365 روز کسری بود به پنج نام از عنوان گاثاها که سرودها و نیایشها زرتشت بود مینامیدند و این پنج روز مجموعاً پنج خمسه، پنجة دزدیده و ... مینامیدند.از جمله اظهارات آقای کوروش نیکنام موبد زرتشتی را که گفته است ما زرتشتیان در کوچه آتش روشن نمی کنیم و پریدن از روی آتش را ( به نیّیت فریضه دینی) زشت می شماریم و این مراسم مربوط به زمان بعد از اسلام و تسلط اعراب می باشد، می تواند دلیل بر خلط و انحراف این مراسم به نام چهار شنبه سوری با شب سوری آریایی باشد. با این مقدمه میتوان مدعی شد که در یکی از چند شب آخر سال ایرانیان جشن سوری را که عادات و سنتی قدیم آنان بود، با آتش افروزی همگانی بر پا میکردند، اما چون تقسیم آنان در روزشماری بر آن پایه نبود که ماه را به چهار هفته با نامهای کنونی روزها بخش کنند و بخوانند لاجرم در شب چهارشنبه آخر سال تحقیقاً چنین جشنی برگذار نمیشده است و روزشماری کنونی بر اثر ورود اعراب به ایران باب شده است، بی گمان سالی که این جشن به شکلی گسترده و فراگیر برقرار بود، مصادف با شب چهارشنبه شده و چون در روزشماری و فرهنگ تازیان ، چهارشنبه نحس و نامبارک و بدیمن محسوب میشده است از آن تاریخ به بعد شب چهارشنبه آخر سال را با جشن سوری به شادمانی پرداخته و به این وسیله سعی داشتند که نحوست چنین شب و روزی را منتفی کنند. چنانکه جاحظ نویسنده مشهور عرب در رساله المحاسن و الاضداد آورده است «الأربعاء یوم ضنک و نحس» چهارشنبه روز شوم و نحس نزد اعراب بوده است. البته در چگونگی تطبیق جشن شب سوری با چهارشنبه سوری تازی، داستانها و دلایلی را ذکر نمودهاند که به ذکر یکی از آنها اکتفا میشود. یکی از دلایل آن این بوده است که مختار سردار شیعیِ معروف عرب همان کسی که به خونخواهی امام حسین و یارانش قیام کرد، هنگام آزاد شدن از زندان به خونخواهی شهدای کربلا قیام نموده و برای اینکه موافق و مخالف خود را از هم تمییز دهد اعلام نمود که شیعیان بربالای بامهای خود آتش بیفروزند تا موافق و مخالف از هم تمییز داده شود و این شب مصادف بود با شب چهارشنبه سوری آخر سال، واز آن به بعد مرسوم شد که ایرانیان مراسم آتشافروزی را در شب چهارشنبه آخر سال برپا کنند. بیگمان فلسفه انطباق جشن سوری با چهارشنبه سوری و اینکه جشن سوری ایرانی چگونه نحوست و شومی چهارشنبه سوری را از بین میبرد، میتواند این باشد که آتش در نزد ایرانیان آریایی مظهر روشنی، پاکی ، طراوت ، سازندگی و تندرستی و در نهایت مظهر اهورا مزدا «خداوند» است، بیماریها ، زشتیها ، بدیها و همة آفات و بلایا در عرصه تاریکی و ظلمت مظهر و نماد اهریمن میباشند؛ به اعتقاد ایرانیان هرگاه آتش افروخته شود، بیماری ، فقر، بدبختی، ناکامی و بدی محوّ و ناپدید میگردد چرا که از آثار وجودی ظلمت و اهریمن هستند. پس افروختن آتش و بطورکنایه، راه یافتن روشنیِ معرفت در دل و روح است که آثار اهریمنی و نحوست و نامبارکی را از میان برمیدارد به همین جهت جشن سوری پایان سال را به شبِ آخرین چهارشنبه سال منتقل کردند تا با طلیعة سالنو خوشی و خرم و شادکام گردند. چنانکه از آثار فرهنگی و رسوم کهن ایرانیان برپا کردن جشن و سرور و شادی بوده است و البته این جشن و سرور و شادی کاملاً جنبه دینی، اجتماعی و فلسفی بخود گرفته است و هدف از آن ارتقای روح و روان و همچنین شادی تن و جسم برای تلاش، کوشش و سازندگی بیشتر بوده است. ایرانیان مردمانی جشن باره بودهاند چنانکه میتوانیم آثار آن را در کتیبههای داریوش مشاهده نمود، که بسیار به، شادی و شادمانی ایرانیان آریایی و باورمندیهای که جزوه آیین زرتشتی بوده، اشاره شده است واز شادی آفریدهی اهورا مزدا و سوگ، اندوه و غم آفریدهی اهریمن نام برده شده است؛ مانند: «خدای بزرگ است ، اهورا مزدا که آسمان را آفرید، که این زمین را آفرید، که مردم را آفرید، که شادی را از برای مردم آفرید » استاد پورداود جشن پریدن از روی آتش و خواندن ترانههایی در آن خصوص را زشت میپندارد چنانکه در کتاب آناهیتا میگوید:« در جشن چهارشنبه سوری از روی شعله آتش جستن و ناسزای چون سرخی تو از من و زردی من از تو گفتن، از روزگارانی است که دیگر ایرانیان مانند نیاکان خود آتش را نماینده فروغ ایزدی نمیدانستند آن چنانکه در آتش افروزی جشن سده که به گفته گروهی از پیشینیان ، پرندگان و چارپایان را به قیر و نفت اندوده، و آتش میزدند، از دوران پس از اسلام است». آقای هاشم رضی تاریخ برگزاری جشن سوری را در ایران باستان از سه مرحله بیرون نمیداند یا در شب بیست و ششم از ماه اسفند، یعنی در نخستین شب از پنجة کوچک یا نخستین شب از دهشب و روز فروردگان قراردارد، یا در اولین شب پنجه بزرگ یا پنجة«وه» که پنج روز کبیسه است و نخستین شب و روز جشن هَمَسْپتْمَدَم و آخرین گاهنبار و جشن آفرینش انسان است. یکی از واجبات و سنتهای معمول آتش افروختن بر سر بامها و در کوی و برزن بوده است جشن دهروز فروردگان مطابق با هر جشن دیگر، با افروختن آتش و نیایشهای ویژهای معمول بوده است، اما علت اصلی برافروختن آتش که نشانه شادمانی، ستایش اهورا مزدا و آغاز جشن بود تا ارواح را راهنما باشد ودر روشنی و فروغ اتش به خانههای خود در آیند، البته در پشت بام در کنار آتش خوراکهای ویژهای نیز میگذاشتند. جشن سوری در قدمت برابر است با اعتقاء آریاییها و به ویژه مردم ایرانزمین به فروهرها یعنی ارواح پاکنیاکان. که البته باید ریشه آن را در اوستا و گاثاهای زردتشت پیدا کرد چنانکه در فروردین یشت پاره 49 آمده « فروهرهای نیک توانای پاک در هنگام (جشن گهنبار) همسپتمدم از آرامگاه خود به سوی زمین فرود آیند و ده شب پی در پی از برای آگاهی یافتن از بازماندگان در این سرا بسر برند». « آتش را میستایم که آفریدهی پاک اهورا مزدا میباشد» پس تقدس آتش به دلیل آفریده شدن ان توسط اهورامزدا بوده و خودِاتش به منظور یاری و استمداد جُستن ستایش نمیشده است. شب سوری بیگمان شکل درست تلفظ این جشن «جشن سوری یا چهارشنبه سوری» است؛ در دوران ساسانیان واژه سوری فارسی، در پهلوی به گونه سوریک صفت اسـت چون سـور به معـنی سـرخ و « یکِ» پسوند صفت میباشد به معنی سرخ و سرخرنگ، و شب سوری یعنی شب سرخ، چرا که عنصر اصلی این مراسم برافروختن آتش سرخ بوده است. در اوستا کلمه سور با واژه سوئیریه یا« suirya » به معنی چاشت آمده است ،که ان را در معنی مهمانی بزرگ گرفته و بکار برده اند؛ البته کردهای امروزی هنوز هم به آذر(واژه اوستایی) آگِر و به شب سرخ، شَوِ ْ سور میگویند و آگِرَه سوره همان آتش سُرخ و یا آذر سوئیریه اوستایی میباشد. بسیاری از مراسم کنونی که در پایان سال یا چهارشنبه سوری باقی مانده است کنایه از اهدای نذور و فدیه ارواح و فروهرها میباشد ودر این شب سال، به زیارت اهل قبور رفتن و نذری جهت اموات دادن و مراسم آتش افروختن بر بامها؛هنوز میان زرتشتیان و بسیاری از مردم روستاها جهت راهنمایی فروهرها مرسوم می باشد؛ اهدای آجیلِ مشکلگشا که همان لُرْک lork یا آجیل هفت مغز زرتشتان است ،و مراسم فال کوزه و کجاوه بازی و شال اندازی و ... میان مردم آذربایجان و ...، جای پای مشخصی در رسوم ایرانیان قدیم دارد.نوشته شده توسط : سحر مقاله دوم جشن ها وآیین ها در نزد هر قوم وملتی از دیر باز وجود داشته است. ملتی را نمی توان یافت که در تاریخ خود جشن یا آیینی نداشته باشد اگر چه در پی ضرورتهای زندگی در دورهای ویژه ای از تاریخ ایجاد شده وکارآیی مشخصی داشته اند اما به تدریج وبا گذشت زمان از ریشه های اصلی خود جدا شده وبا توجه به نیازها ونگرشهای جدید ادامه یافته اند مردم هم که نسل به نسل این آیین ها و جشنها را در حافظهی خود حفظ کردهاند پذیرای این تغییر و تحول شدهاند و در این تغییرات شریک هستند و باعلاقهمندی آن را دنبال میکنند.این شور و علاقه به حفظ این جشنها و آیینها در بین ملتهای مختلف و جدیگرفتن آن در طول تاریخ ،گذشته از برخی عقاید واعلام هویت آنان وعشق به آن، در حقیقت دور شدن و رهایی از روزها ،هفته ها ونیز ماهها کاری یکنواخت وخسته کننده است که برای تلاش معاش انجام میگیرد وبایدقانونها وضابطه های اجتماعی را بصورت جدی در نظر گرفته وبه ناگزیر محدودیتها وممنوعیتهایی که آنان را در بر گرفته است رعایت کنند. روزهای جشن، این قرارداد ومحدودیتها را میشکنند واعمالی را به دنبال دارد که در روزهای عادی انجام آن اعمال نه میسر است و نه شایسته ،در نتیجه این جشنها موقعیتهای ویژه ای را ایجاد میکنندکه به تخلیه ی هیجان ها وفشارهای ناشی از این محدودیتها وممنوعیت ها می انجامد وسلامت روحی وروانی افراد جامعه را تضمین میکند.
از میان این جشنها وآیین ها، جشن «چهارشنبه سوری» در سرزمین کهن ایران از همه مهمتر و شناختهشدهتر است .این آیین که با کمی اختلاف در شکل ظاهری آن در میان تمامی اقوام ایران زمین برگزار می شود از جایگاه ویژه ای بر خوردار است وآنچه بیش از همه در این جشن نمود برجسته ای دارد وجود آتش است. اصولادر میان همه ی اقوام آریایی، آتش از موقعیتی والا ومقام قداست مآبانه برخوردار است. در اساطیر ،اقوام وگروههای مختلف آریایی در سراسر اروپا وآسیا وشبه قاره ی هند، افسانه ها وداستان های فراوانی درباره ی آتش وتقدیس و مقام و تیمار و نگهداری آن وجود داشته و دارد، جشن های آتش جشن هایی است که با افروختن آتش جهت شور وسرور وشادمانی آغاز و اعلام می شود .میان یونانیان و رومیان و برخی از ملل دیگر اروپایی نظایرش با جشنهای آتش ایرانی هنوز باقی است. روشنی، آتش و آفتاب تجلی اهورامزدا است و اهورامزدا به وسیله ی نور تجلی میکند، نور مایه ی زندگی وخورشید ابزار زندگی است.
در باره ی دلایل انتخاب روز چهارشنبه باید گفت از آن جایی که در تقویم و روز شماری ایرانیان شنبه وچهار شنبه وآدینه وجود نداشته است واین آتش سوزی در یکی از چند شب آخر سال انجام می شده وروز شمار کنونی(چهار شنبه)بر اثر ورود اعراب به ایران باب شد، بی گمان سالی که این جشن به شکل گسترده پا بر جا بود مصادف با شب چهارشنبه شده و چون در روز شماری اعراب ،چهارشنبه نحس ونامبارک وبدیمن محسوب می شده از آن تاریخ به بعد شب چهار شنبه ی آخر سال را با جشن سوری به شادمانی پرداخته و بدین وسیله می کوشیدند نحوست چنین شب و روزی را منتفی کنند. بنابراین اجرای مراسم چهارشنبه سوری یعنی دور کردن نحس وبد یمنی وشومی از زندگی و آرزوی نیکبختی وخوش اقبالی برای آینده است.
دلیل دیگر انتخاب روز چهارشنبه می تواند این باشد که مراسم آن در غروب آفتاب روز سه شنبه برگزار می شود در گاه شماری قمری آغاز بیست و چهار ساعت یک شبانه روز از غروب آفتاب روز پیش است وآغاز ماه های قمری از دیدن هلال ماه( رویت ماه) است و چهارشنبه سوری مانند بسیاری از آیین ها و جشن های مذهبی بر اساس گاه شماری قمری است ودر غروب روز پیش بر گزار می شود .
آتش در نظر ایرانیان مظهر روشنی، پاکی، طراوت، سازندگی، زندگی، سلامت وتندرستی است وبیماریها، زشتی ها، بدیها و همهی آفات و بلایا در عرصهی تاریکی وظلمت مأوا و جای دارند به اعتقاد ایرانیان هرگاه آتش افروخته می شود، بیماری، فقر، بدبختی و ناکامی و همه بدیها وزشتیها محو و ناپدید می شوند. پس، افروختن آتش نشانهای از راه یافتن روشنی و معرفت در دل و روح انسان است. به همین جهت جشن سوری پایان سال را به شب آخرین چهارشنبهی سال منتقل کردند تا با طلیعهی سال نو، خوش و خرم و شادکام گردند.
در ایران دوره ی ساسانیان نیز جشن ها هنگام برگزاری، درآمد ومقدمه ای داشت و آن آتش افروزی بود، یعنی گیاهان ودانه های خوشبو چون اسپندر و کندر و عود، بر آتش می نهادند وچراغ ها می افروختند وروشن می کردند. چنانکه امروز در ایران وبسیاری از جاهای دیگر نیز در هر جشنی با چراغان کردن و آتش بازی به استقبال آن می روند و همه ی این ها اهمیت نور وروشنایی را از عهد کهن تا به امروز در زندگی اجتماعی و فرهنگی انسان و همچنین بازتاب آن را در عمیق ترین اندیشه های بشری باز می نمایاند. شادمانی به هنگام بازیابی نو بهار، رسمی دیرینه است و هر ملتی که رسوم کهن را به دیگری می نهد، در واقع کودکی را می ماند که باید همه چیزش را از نو شروع کند.گردآورنده: سعدا بایزیدی ج. نظر علمای دین درباره چهارشنبه سوری به نقل از مرکز خبر حوزه، حضرت آیت الله مکارم شیرازی در پاسخ به استفتاء شنوندگان برنامه زمزم احکام رادیو معارف، اعمالی که در چهارشنبه سوری انجام می گیرد، را حرام دانستند.این مرجع تقلید در پاسخ به استفتاء شنوندگان برنامه زمزم احکام رادیو معارف در خصوص کارهای که درشب چهارشنبه سوری انجام می شود، بیان داشتند: کارهای که به عنوان شب چهارشنبه سوری می شود از چند جهت اشکال دارد. اول این که کارهای خطرناکی است، اگر خطری پیش بیاید در واقع مثل این است که انسان خودکشی کند و یا با دست خودش عضوی از بدن خود را از بین ببرد؛ پس مسئولیت عند الله دارد.این مرجع تقلید افزودند: چهارشنبه سوری یک سنت خرافی است، نباید سنت خرافی را احیا کنیم و از همه اینها گذشته اسراف در مال است و نباید اسراف در مال کرد.حضرت آیت الله مکارم شیرازی خاطرنشان کردند: کارهایی که در چهارشنبه سوری انجام می شود به جهات مختلف حرمت دارد، از جمله خطرهایی که در پیش دارد، دفاع از خرافات واسرافی است که می شود.ایشان ابراز امیدواری کردند: همه به خصوص جوانان عزیز مراقب باشند کاری نکنند که خدای نکرده یک عمر گرفتار مشکلات شوند؛ جوانان ببینند اشخاصی را که بر اثر یک لحظه غفلت در شب چهارشنبه سوری گرفتار مصیبت های بزرگ شدنداین مرجع تقلید ادامه دادند: اما کارهای دیگری که در آخر سال انجام می شود از قبیل خانه تکانی، نظافت، استقبال از خوشحالی و استقبال از ارحام، اینها هیچ اشکالی ندارد، بلکه از نظر اسلام تفریحات سالم جایز است. معظم له خاطرنشان ساختند: بزرگان دین اسلام به تفریح سالم تاکید کردند تا انسان بتواند روح وجسم خود را برای کارهای واجب زندگی آماده کند.
.
پرسمان دانشگاهیان
تماس با ما
آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود
09111169156
info@parsaqa.com
حامیان
همكاران ما
کلیه حقوق این سامانه متعلق به عموم محققین عالم تشیع است.