کلام /

تخمین زمان مطالعه: 5 دقیقه

مقام سلمان فارسي بالاتر است يا امام خميني (ره) ؟ آيا امام خميني (ره) چون سيد است مقامش بالاتر از سلمان است ؟


چند نکته را به عنوان مقدمه پاسخ اصلي ذکر مي کنیم: 1.فهم دقيق و صحيح جايگاه ومقام عرفاني اولياء خدا موضوعي نيست که از عهده هر کسي برآيد و در توان هر شخصي باشد. صحبت در اين خصوص را بايد به اشخاصي که خود حائز مقامات روحاني و عرفاني مي باشند واگذار نمود. هر دونفري که شما در پرسش خود از آنها نام برده ايد از بزرگان اولياء خدا شمرده مي شوند و قطعا مورد تأييد و توجه خداي متعال و معصومين مي باشند. 2. اگر براي فهميدن توانايي جسمي و يا علمي افراد مي توان از مسابقات ورزشي و يا المپيادهاي علمي بهره جست، ميزان عمق، مرتبه و جايگاه معنوي افراد تنها در آزمون ها و ابتلائات الهي به دست مي آيد و در اين معرکه هاست که حقيقت معنوي انسان آشکار مي شود. 3. موقعيت تاريخي سرنوشت سازي که هر کدام از دو بزرگواري که شما از آنها نام برده ايد، اقتضائات و ويژگي هاي خاص خود را داشت. سلمان فارسي ـ عليه السلام ـ در عصري زندگي مي کرد که دين نو ظهور اسلام نيازمند حمايت، همراهي و ثبات قدم تمامي گروندگان خويش بود و سلمان نيز به گواهي تاريخ صدق و استعانت خود را در راه حمايت از دين به اثبات رساند. از سوي ديگر امام نيز در دوره اي مي زيست که دين، نيازمند تجديد حيات و پيراسته شدن از ناپاکي هاي خرافي و التقاطي بوده وجامعه ديني نيازمند بود به احياگري که بانفس ملکوتي خود روح تازه اي در آن بدمد و امام خميني عهده دار اين نقش گرديد. حال با توجه به نکات ذکر شده به مقايسه تاريخي اين دو شخصيت برجسته مي پردازيم: 1. سلمان فارسي ـ عليه السلام ـ : به نظر مي رسد برجسته ترين نقطه روشن در زندگي سلمان که او را در نزد ما بزرگ جلوه مي دهد، پايبندي او به امامت امير المؤمنين پس از رحلت رسول اکرم ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ مي باشد. بر اساس نقل هاي متفاوت تاريخي پس از رحلت رسول اکرم ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ به جز 3 نفر ابوذر غفاري، مقداد بن اسود و سلمان فارسي، تمام مسلمين عهدي را که در غدير خم با رسول اکرم ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ بستند ناديده گرفته و خلافت امير المؤمنين را انکار نمودند. اگر چه پس از مدتي عده اي از کار خود پشيمان شده و توبه نمودند و به ولايت و خلافت امير المؤمنين اعتراف نمودند. در روايتي از حضرت صادق ـ عليه السلام ـ نقل شده است که: تمامي مسلمين غير از سلمان، ابوذر و مقداد از ولايت امير المؤمنين دست کشيدند، در اين هنگام راوي از امام مي پرسد حتي عمار بن ياسر و امام در پاسخ مي فرمايند بله، عمار هم به باطل متمايل شد، امّا پس از مدت کوتاهي بازگشت. در روايت ديگري از امير المؤمنين علي ـ عليه السلام ـ نقل شده است که: دنيا بر هفت نفر سخت شد در حالي که آنها واسطه رزق و روزي خلايق مي باشند و به واسطه آنهاست که از آسمان باران نازل مي شود، و يکي از آنها سلمان فارسي است. او کسي است که براي تشييع جنازه فاطمه ـ سلام الله عليها ـ و نمازگزاردن بر او دعوت شد. غرض اصلي از نقل اين روايات توجه دادن به اين نکته است که سلمان فارسي در شرايطي زندگي کرد که مورد امتحاني سخت واقع شد، اما از آن سر بلند بيرون آمد. اين توصيفات کار ما را در مقام مقايسه سخت تر مي کند. 2. امام خميني (ره): به نظر مي رسد درخشان ترين برگ زرين زندگي حضرت امام در تلاشي که براي احياء دين رسول الله به انجام رساند، خلاصه شده، هر چند ايشان صاحب کرامات و مقامات بلند و روحي و عرفاني ديگري نيز بوده اند. امام خميني در دوراني دست به قيام براي خدا و اصلاح امت جد بزرگوارشان زدند که کفر و طاغوت بر تمام کشورهاي به ظاهر اسلامي، سايه افکنده بود و تمامي دولت ها در خدمت درخواست هاي نظام سلطه، خود به غارت و چپاول مردم و ملت خويش مي پرداختند. در اين زمان امام بدون هيچ پشتوانه اي و يک تنه پاي در اين عرصه نهاد. تلاشي که امام با همه سختي ها، زخم زبان شنيدن ها، اسارت ها و تبعيدها و.... در راه احياء دين کردند، بدون اين که حضور هيچ معصومي را درک کرده باشند و معجزه هيچ پيامبري را ديده باشند، عظمت واقعي ايمان او را روشن مي نمايد. اگر سلمان فارسي محضر رسول اکرم ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ را درک نمود، معجزات آن حضرت را ديد و مستقيما مورد تربيت رسول الله قرار گرفت و با امير المؤمنين به مانند دوستي، سال ها همراه بود؛ امام با ايمان به قرآن و رسولي که هزاران سال قبل ظهور کرده، کاري را انجام داد که قطعا مورد تأييد رسول الله و ائمه معصومين خواهد بود. امام با ايمان به غيب، رسالت خود را به انجام رسانيد. به نظر مي رسد برتري جايگاه امام از اين جهت، قابل توجه است. با اين همه ما انسان ها با علم محدود و ناقص خود، هم چنين با توجه به ابعاد پيچيده انسان و چگونگي انجام افعالش؛ در مقامي نيستيم که بين انسان ها مقايسه و داوري کنيم و اين کار را بايد به خود خداوند که خالق و عالم به ضمير همه بندگان است بسپاريم، چون اصلا ما در اين زمينه هيچ ملاک و معيار کامل و ثابتي نداريم تا بين اولياء الهي قضاوت کنيم که کدام يک نزد خداوند برترند. ضمناً مقام سيادت منهاي فضايل ايماني و اخلاقي، به تنهايي نمي تواند موجب برتري شود. خلاصه آن که رده بندي بين مقامات انسان ها خصوصاً اولياي بزرگ الهي، در توان ما نيست و اگر نص معتبري در اين باره موجود نباشد، داوري هاي ما ظاهري، ناقص و غير کامل است. .

مرجع:

ایجاد شده در 1400/10/19



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر



آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image