سياست /

تخمین زمان مطالعه: 9 دقیقه

شبهه: در قرآن كريم، سوره انعام خداوند مي فرمايد: اي مسلمانان! به خدايان و مقدسات كافران و مشركان ناسزا مگوييد تا آن ها هم جاهلانه به خداي شما (مقدسات شما) توهين نكنند، پس چرا در كشور ما به پرچم و ملت كشور امريكا توهين مي شود و شعار مرگ بر آمریکا سر داده می شود.


چکیده پاسخ :عدم تحریف قرآن یا تحریف‌ناپذیری قرآن، از اعتقادات عموم مسلمانان و فِرَق اسلامی است که بر اساس آن،قرآنی که در دست مسلمانان است، دقیقاً همان است که بر پیامبراکرم (صلی الله علیه و آله) وحی شده و نه چیزی به آن افزوده و نه از آن کم شده است. به نظر غالب مفسران، فقیهان و قرآن‌پژوهان شیعه، قرآن با همین ترتیب و ساختار کنونی در زمان پیامبر اکرم شکل گرفته است ولذا هر روایت و نقل تاریخی که منافات با این اصل دشته باشد از اعتبار ساقط است.مقدمه :وجود واژه «تحريف» در عنوان برخي منابع شيعي، موجب شده تا كساني كه دنبال بهانه اند و بدون تأمل و تعمق در اطراف مسأله، بي مهابا به شيعه افترا مي بندند و قدماي شيعه را به گرايش به تحريف متهم مي كنند[1]؛ بدون دقت و تعمق در معنای تحریف و گستره ی آن،آن كتاب ها را در موضوع تحريف قرآن، به معناي افزايش يا كاهش در متن الفاظ قرآن، به حساب آورده و بد تد تر از آن بدون رعایت مبانی و معیار های علمی، به روایات و مطالب تاریخی استناد نموده اند که با اندک دقت و کاوش بطلان ادعای شان آشکار می گردد. در این نوشتار سعی داریم مطالب مطرح شده در شبهه را مختصر و علمی مورد نقد و تحلیل منصفانه قرار دهیم.پاسخ :در پاسخ به شبهه مورد نظر لازم است به نکاتی اشاره نمائیم:الف . تحریف و گستره آناز آن جا كه اساساً مكتوبات قدما روايي و موضوع اصلي كتاب هاي شان، نگارش و يا تنظيم و تنسيق احاديث به صورت باب بندي بوده است، مراد آنان از عنوان تحريف بر نگاشته هاي شان، همان معناي اصطلاحي تحريف در متن احاديث است كه ظهور در تحريف در معنا و حمل آيات بر خلاف مراد خداوند است, بنابراين به طور قطع مي توان ادعا كرد كه ظاهر اكثر احاديث در اين كتاب ها، تحريف در الفاظ قرآن نيست[2]. بلكه قدر متيقن اصناف گوناگون آنها تحريف به معناي اعم است كه شامل اختلاف قرائت ها، تحريف در وحي تفسيري (كه به نظر مي رسد اين مورد بيش تر مدنظر آنان بوده)، اختلاف در تأليف آيات، حمل آياتي كه بنابر شأن نزول ها و تبيين پيامبر اكرم(صلي الله عليه وآله)درباره ي ولايت اهل بيت عليهم السلام بوده، ولي ديگران بر خلاف آن حمل كرده اند و... مي باشد. شاهد بر اين مطلب كتاب هايي در اين زمينه است كه هم اكنون در دسترس ماست, مانند كتاب القراءات (يا التنزيل والتحريف) از احمد بن محمد سياري (كه شايد گسترده ترين كتاب در اين باره باشد). هر كس با ديده ي انصاف به مضامين احاديث اين كتاب بنگرد، خواهد ديد كه اكثر احاديث اين كتاب از موضع نزاع (تحريف در الفاظ قرآن) بيرون است.بنا بر این مراد از اين احاديث که در این نوشتار مجال بحث و بر رسی همه آن ها نیست، با توجه به قراين دروني و بيروني، تحريف در الفاظ آيات قرآني نبوده و برخی از روایات هم که بیانگر اعداد و ارقام آیات و... می باشند هم باید در راستای نص آیات و دیگر روایات تبیین گردد.ب. مصحف فاطمه سلام الله علیهامصحف در لغت به كتاب ، نامه ها و اوراقي گفته مي شود كه آنها را در يك جلد جمع كرده باشند ولذا نسخه هايي از قرآن كه در دست اصحاب پيامبر بود ، را «مصحف» مي ناميدند ، همچون مصحف ابن مسعود ،مصحف ابي بن كعب و از اين رو برخي از مغرضان گفته اند كه شيعيان مدعي هستند قرآن موجود تحريف شده است و قرآن تحريف نشده همان قرآني است كه به نام مصحف فاطمه معروف است .اما هیچکسی از شیعیان ادعا نکرده است که مصحف حضرت فاطمه سلام الله علیها، قرآن است؛ بلکه عقیده شیعیان مطابق آن چه در روایات آمده اینست که مصحف حضرت صدیقه، كتابي است كه بر فاطمه پس از مرگ پدرش القا شده است و به عنوان وديعه امامت ، هماره در دست امامان بوده است که به بيان امام صادق ـ عليه السلام ـ مشتمل است بر تمامي حوادث و رويدادها مرتبط با پيامبر – صلي الله عليه و آله – و ذريه او ، و نيز اسامي همه سردمداران تا روز قيامت در آن آمده است[3].با توجه به اینکه كه امامان (عليهم السلام ) شايعات بي اساس و مغرضانه مخالفان مانند آن چه در شبهه مطرح شده را پيش بيني كرده بودند ، در احاديثشان تاكيد بسياري داشته اند كه در مصحف فاطمه (سلام الله عليها) هيچ مطلبي از قرآن نيامده است. در همين راستا امام صادق (عليه السلام ) فرمودند: در مصحف فاطمه چيزي از كتاب خدا نيامده است و آن كتابي است كه بر فاطمه پس از مرگ پدرش القا شده است[4] .ج. آیا قرآن هفده هزار آیه بوده است.در کتاب «اصول کافی»، باب «نوادر» که بعد از باب «فضل قرآن» تدوین شده، روایاتی درباره قرآن نقل شده است. در آخرین روایت این باب چنین آمده است: امام صادق(علیه السلام) فرمود: «قرآنی که جبرئیل آن‌را برای محمد(صلی الله علیه و آله) آورد، هفده هزار آیه داشت»[5].این روایت به دو طریق، نقل شده است؛ که بنابر هر دو طریق، راویانشان ثقه و مورد اطمینان هستند[6]. پس روایت از جهت سندی اشکالی ندارد.ظاهر این حدیث با توجه به این‌که تعداد آیات موجود در قرآنی که در اختیار ما قرار دارد، طبق روایت اهل کوفه 6236 آیه است، منافات داشته و چنین برداشت می‌شود که قرآن دچار تحریف شده و برخی از آیات آن، یا به عبارت صحیح‌تر بیش از نیمی از آیات آن،‌ از بین رفته و به دست ما نرسیده است. این مسئله نه فقط با ادله عدم تحریف قرآن هم‌خوانی ندارد، بلکه با برخی نقل‌ها که مدعی حذف یا از بین رفتن برخی از کلمات یا آیات قرآن هستند، سازگاری ندارد؛ چرا که حجم مطالب محذوفی که نقل‌ها به آن می‌پردازند، به مراتب، کمتر از این حجمی است که در حدیث کافی به آن اشاره شده است. ولذا محققان در ذیل این روایت مطالبی بیان کرده اند که به برخی از آن ها اشاره می شود:اگرچه سید مرتضی «ره» این گونه اخبار را از حشویه دانسته و به کلی از اعتبار ساقط دانسته است؛ اما عده ای گفته اند: ممکن است بسیاری از آیات قرآن منسوخ القرائه باشند و در زمان پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) و به دستور آن حضرت، آیات نازله قرائت آنها نسخ و از قرآن حذف شده باشد و لذا صحت این روایات با درستی و صحت و قطعیت قرآن موجود تعارض و مخالفتی ندارد[7].برخی از بزرگان گفته اند: مطمئنا لفظ عشر (10) را نسخه برداران و یا راویان بر حدیث اضافه کردند و در اصل سبعة آلاف (7000) بوده است که تقریبا با عدد واقعی آیات قرآن برابر است، و در این موارد که غرض بیان عدد دقیق نیست، معمولا با کم و کسر کردن و یا افزودن، یک رقم مناسب کامل ارائه می­گردد چنانچه گفته می شود احادیث کافی شش هزار است و غرض بیان کثرت و تخمین است نه بیان دقیق عدد؛ چه آن که تعداد آیات قران بین شش و هفت هزار می باشد.[8] یا مثلا روایت شده است که امام سجاد علیه السلام، پس از شهادت پدر در طول 40 سال پیوسته گریان بودند، با اینکه می­دانیم امام پس از پدرش بیش از 35 سال زندگی نکردند.و مرحوم ملا محسن فیض در وافی این روایت را بدون عشر آورده است پس نسخه اصلی کافی که در نزد او بوده این لفظ را نداشته است[9]. با این حساب چگونه می­شود به این روایت بر تحریف قرآن استدلال نمود، علاوه اینکه خود کلینی (ره) روایاتی را در کتاب فضل القرآن نقل کرده که بیان می­دارد قرائت قرآن ثواب زیادی دارد، و آیا می­شود گفت که منظور ایشان این است که قرآن محرف آن همه تاثیر را دارد و موجب آن همه ثواب می­شود؟د. امام زمان علیه السلام و قران جدید!روایتی که در شبهه به آن اشاره شده مفهومش آوردن قرآن جدید نیست بلکه بدین معنا است وقتي امام زمان ـ عليه السلام ـ ظهور مي کند، بدعت های بوجود آمده در دین و زنگارهای جهل را از رخسار دين، قرآن و احکام آن می زداید و آیات قرآن را آنگونه که باید برای مردم بیان خواهد نمود؛ و طبيعي است که چنين برنامه کاملا براي مردم تازگي دارد و تجديد و احياء دين و احکام روح بخش آن به حساب مي آيد. و خصوصا، این رفتار و روش حضرت بر گروهي که ارکان قطعي اسلام را، رها ساخته، و به برخي ظواهر آن اکتفاء کرده و احکام دين را به دلخواه خود تأويل و از قرآن فقط به قرائت و تجويد و احترام هاي ظاهري اکتفاء مي کنند، سخت و گران خواهد بود. و این حقیقتی است که در روایات متعدد به آن تصریح شده است که تنها بدو نمونه اشاره می کنیم:1- قائم از فرزندان من هم نام و هم کنيه من است، خوي او، خوي من و رفتارش، رفتار من خواهد بود. مردم را بر طاعت و دين من وادار مي کند و به سوي قرآن فرا مي خواند.[10]2- دوازدهمين از فرزندانم، به طوري غائب مي شود، که اصلا ديده نمي شود. زماني خواهد آمد، که از اسلام جز اسمي و از قرآن جز اثري، باقي نمي ماند. در آن هنگام، خدا به وي اجازه قيام مي دهد و به وسيله او، اسلام را تقويت و تجديد مي کند.[11]در این دو روایت و روایات دیگر بخوبی تصریح شده است که امام زمان ارواحنا فداه مجدد دین و احکام و آیات قرآن است نه مؤسس آن.[1] .ر.ک: احسان، الهى ظهير، الشيعة و تحريف القرآن.[2] . ر.ك: محمد باقر مجلسى، بحار الانوار، ج 10، ص 16، رقم 8, ج 17، ص 219، رقم 21، ص 304، رقم 14, ج 24، ص 297، رقم 5, ج 78، ص 359، رقم 2 و...[3] . مجلسي، محمد باقر، بحارالانوار، ج26، ص42، تهران، مکتبه اسلاميه، 1376ق.[4] . محمدي ري شهري، اهل بيت در قرآن و حديث ، ترجمه حميد رضا شيخي و حميد رضا آژير ، قم، دار الحديث ، ج1 ص 323 ح 503 .[5] . کلينی، محمد بن يعقوب، الکافی، ج 2، ص 634، تهران، دار الکتب الإسلامية، چاپ چهارم، 1407ق.[6] . ر. ک: مجلسی، محمد باقر، مرآة العقول فی شرح أخبار آل الرسول، ج 12، ص 525، ‌ تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ دوم، 1404ق.[7] . كلينى، محمد بن يعقوب‏، أصول الكافي / ترجمه كمره‏اى‏، ج6، ص 659، نشراسوه، ايران، قم، بيتا.[8] مازندرانى، محمد صالح بن احمد، شرح الكافي-الأصول و الروضة (للمولى صالح المازندراني)، 12جلد، المكتبة الإسلامية - تهران، چاپ: اول، 1382 ق.[9] . فيض كاشانى، محمد محسن بن شاه مرتضى‏، الوافي‏، ج9، ص 1780، كتابخانه امام أمير المؤمنين على عليه السلام‏، اصفهان، 1406ق.[10]. ابن بابويه، محمد بن على‏، کمال الدین و تمام النعمه، ج2، ص411، نشر اسلامیه، طهران، 1395ق.[11]. شيخ حر عاملى، محمد بن حسن،‏ اثبات الهداة، ج2، ص151، نشر اعلمی، بیروت، 1425ق. .

سامانه پاسخگویی به سوالات و شبهات

مرجع:

ایجاد شده در 1400/12/28



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر



آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image