تخمین زمان مطالعه: 7 دقیقه
پيشدرآمدقرآن، آخرين پيام آسماني خداوند براي انسانهاست که با زبان عربي روشن و فصيح بر قلب پيامبر رحمت محمدمصطفي (صلي الله عليه و آله) نازل شده است؛ برپايهي ادلهي متقن عقلي و ديني، رسالت پيامبر اسلام، رسالتي فرازماني و فرامکاني[1] است و او آخرين پيامآور خداوند[2] براي بشريت تا برپايي قيامت کبراست؛ اما مخاطبان اوليهي رسالت او که به طور طبيعي بايد حامل پيام او به ديگر مردمان باشند[3]، اعراب شبهجزيرهي عربستان بودند و ضرورتا بايد پيام او را درک ميکردند تا بتوانند تبليغگر آن باشند؛ از اين رو قرآن با زبان عربي فصيح نازل شد و قاعدتا ميبايست تمام الزامات و قواعد زبان عربي را رعايت کند تا مخاطبان نخست او محتواي پيامش را بفهمند و آن را به ديگران منتقل کنند؛ توجه به اين نکتهي مهم و کليدي علاوه بر اينکه ما را در فهم بهتر مقاصد قرآن ياري ميکند، همچنين موجب رفع برخي سوءفهمها در برداشت از آن ميشود؛ يکي از اين سوءفهمها اين است که از سبک بياني ادبي قرآن، که امري اعتباري و قراردادي است، نتايج الاهياتي، فلسفي و اخلاقي بگيريم! کاري که در شبههي حاضر رويداده است و ما در اين مجال به بررسي و نقد آن ميپردازيم. چکيدهي شبهه در قرآن کريم، همه جا، مردان بر زنان برتري داده شدهاند؛ در بسياري از آيات، حتي روي سخن با مردان است و گويي زنان وجود يا ارزش مخاطب بودن را ندارند! حتي در جايي که بر فرض، مخاطب، همهي زنان و مردان هستند، از افعال و کلمات مختص مردان استفاده شده است؛ آيا اين به معناي فروتر بودن زنان در ذهن و زبان آورندهي قرآن نيست؟!چکيدهي نقدآشناشدن با سبک بياني قرآن، که همان سبک بياني عرب فصيح و اصيل است، بر بسياري از برداشتهاي نادرست از آيات قرآن و احيانا پندارهاي باطلي که به اين کتاب آسماني نسبت داده شده و ميشود، خط بطلان ميکشد؛ بدون شک، قرآن کريم در قالب زبان عربي نازل شده و ممکن نيست که از چارچوبهاي شناخته شده و اصيل عرب زبانان، خارج شود و بايد به ملزومات و مختصات اين زبان وفادار بماند تا مخاطبانش بتوانند به مقاصد او راهيابند و آموزههايش را فهم کنند؛ اگر جز اين باشد، حتي براي مخاطبان نخستين خود هم نامفهوم خواهد بود و به طريق اولي براي مخاطبان بعدي و بهويژه مخاطبان غير عرب، نامفهومتر خواهد ماند؛ چنان که گفتيم اين برداشت ناصحيح از ظواهر قرآن ناشي از ناآشنا بودن با مختصات زبان عربي است؛ در زبان عربي وقتي بخواهند جمعي، که همه از زنان هستند، را مخاطب قرار دهند از ضماير و اسمهاي اشاره و ديگر خطابات مؤنث استفاده ميکنند، اما اگر جمع مورد نظر، همه مرد باشند يا مردان و زنان همه با هم مورد خطاب قرار گيرند، از ضماير و خطابات مذکر استفاده ميشود.بررسي و نقدمقدمهبراي کسي که با ادبيات عرب و مختصات زبان عربي آشنا نيست، ممکن است پرسشها و ابهامهاي گوناگوني در ارتباط با سبک بياني قرآن ايجاد شود؛ اين ابهامها گاهي موجب و موجد شبهات بنياديتري در عرصهي هستيشناسي، انسان شناسي، ارزششناسي و معرفتشناسي اسلام ميشود؛ طبيعتا آشناشدن با سبک بياني قرآن، که همان سبک بياني عرب فصيح و اصيل است، بر بسياري از برداشتهاي نادرست از آيات قرآن و احيانا پندارهاي باطلي که به اين کتاب آسماني نسبت داده شده و ميشود، خط بطلان ميکشد؛ بدون شک، قرآن کريم در قالب زبان عربي نازل شده و ممکن نيست که از چارچوبهاي شناخته شده و اصيل عرب زبانان، خارج شود و بايد به ملزومات و مختصات اين زبان وفادار بماند تا مخاطبانش بتوانند به مقاصد او راهيابند و آموزههايش را فهم کنند؛ اگر جز اين باشد، حتي براي مخاطبان نخستين خود هم نامفهوم خواهد بود و به طريق اولي براي مخاطبان بعدي و بهويژه مخاطبان غير عرب، نامفهومتر خواهد ماند؛ يکي از پرسشها و ابهامهايي که فروان مورد توجه قرار ميگيرد و برداشتهاي نادرستي را، خصوصا براي خانمهاي متدين و علاقهمند به ارزشهاي ديني، ايجاد ميکند و همين برداشتها در بسياري از مواقع، دستآويز بدخواهان و کجانديشان براي نکوهش اسلام و معرفي آن به عنوان يک دين زنستيز و نامهربان با جنس زن، ميشود، اين است که ظاهرا خطابات قرآن در بسياري از موارد، متوجه مردان است و گويي اصلا زنان را به حساب نياورده و براي آنها ارزشي قائل نشده است و زنان را طفيل وجود مردان در نظر گرفته است! استفاده مکرر قرآن از ضماير و کلمات مخصوص مذکر به عنوان يکي از دلائل برجسته بر اين مدعا بيان شده است؛ مثلا گفتهاند: در هيچ کجا خطاب "يا ايتها اللاتي آمنن" نيامده است و همه جا گفته شده: "يا ايها الذين آمنوا"؛ يا در جريان بازگويي قصهي حضرت مريمعليها السلام در سوره مبارکهي تحريم آمده است: "وَصَدَّقَتْ بِكَلِمَاتِ رَبِّهَا وَكُتُبِهِ وَكَانَتْ مِنَ الْقَانِتِينَ"؛[4] (كلمات و کتابهاي پروردگارش را تصديق کرد و از فرمانبرداران (خداوند) بود" و اين در حالي است که بايد گفته ميشد: وَ كانَتْ مِنَ القانِتات! و نظائر بيشمار ديگر...قرآن سخني عربي و فصيحچنان که گفتيم اين برداشت ناصحيح از ظواهر قرآن ناشي از ناآشنا بودن با مختصات زبان عربي است؛ در زبان عربي وقتي بخواهند جمعي، که همه از زنان هستند، را مخاطب قرار دهند از ضماير و اسمهاي اشاره و ديگر خطابات مؤنث استفاده ميکنند، اما اگر جمع مورد نظر، همه مرد باشند يا مردان و زنان همه با هم مورد خطاب قرار گيرند، از ضماير و خطابات مذکر استفاده ميشود؛ بنابر اين در اکثر مواردي که در قرآن از خطابات مذکر استفاده شده است، زنان و مردان همه با هم مورد نظر بودهاند؛ مگر مواردي که خطاب، مخصوص مردان باشد؛ بنابر اين خطاب "ياايها الذين آمنوا" در اکثر موارد، همهي اهل ايمان، اعم از مرد و زن، را مخاطب قرار داده است؛ کلماتي مانند: المؤمنين، الصالحين، المستغفرين، الحامدون، و ...هم شامل مردان است و هم شامل زنان؛ در برخي از روايات آمده است که همين توهم براي برخي از زنان در زمان پيامبر اکرم هم پيش آمده بود و به عنوان اعتراض، همين ترديد را به پيامبر عرضه کردند و پيامبر هم همين پاسخ را براي آنها بيان کرد؛ برخي از مفسران گفتهاند آيه 35 سوره احزاب براي دلجويي و اطمينان قلب زنان مؤمن و معترض نازل شده است؛ از اين رو هرچند قرآن كريم در بعضي سورهها مثل آل عمران، ارزشهاي معنوي و اخلاقي را با الفاظ مذكّر آورده و مثلا ميفرمايد: "اَلصّابِرينَ وَ الصّادِقينَ وَ الْقانِتينَ وَ الْمُنْفِقينَ وَ الْمُسْتَغْفِرينَ بِالأسْحارِ" (شكيبايان و راستگويان و عبادتپيشگان و انفاق كنندگان و استغفار كنندگان در سحرگاهان)[5] اما در سوره احزاب مشخص ميكند كه در اين فضائل، زن و مرد همتاي هم هستند و به هر دو گروه استقلال داده و ميفرمايد: "اِنَّ المُسْلِمينَ وَ الْمُسْلِماتِ وَ الْمُؤمِنينَ وَ الْمُؤمِناتِ وَالْقانِتينَ وَ الْقانِتاتِ وَالصّادقينَ وَ الصّادقاتِ..." (مردان و زنان مسلمان و مردان و زنان مؤمن و مردان و زنان فرمانبردار و مردان و زنان راستگو...)؛[6] حال اگر در توصيف مريم (عليها السلام) ميگويد: "وَ كانَتْ مِنَ القانِتين" و نگفته است : "وکانت من القانتات" براي اين نيست كه "قانتات" نداريم و فرمانبرداران خداوند تنها مردان هستند؛ بلکه قانتين شامل زنان و مردان هر دو ميشود و خداوند در سوره مبارکهي احزاب صريحا فرموده است: "وَالقانِتينَ وَالْقانِتاتِ"؛ اين سبک سخن گفتن تنها براي حفظ و رعايت فرهنگ محاوره عربي است؛ در فرهنگ زباني عربان و برخي از ديگر زبانها، آنجا که مخاطب هم زنان و هم مردان هستند، از ضماير، اسم اشارهها و افعال مذکر استفاده ميشود و اين شيوه، صرفا جنبهي اعتباري دارد نه جنبهي حقيقي و ارزشي! علاوه بر اين، خود قرآن تصريح ميکند که مخاطب اصلي من در معارف و ارزشهاي توحيدي، جان و قلب انسانهاست[7] و روشن است که روح و دل انسانها نه مذكّر است و نه مؤنث! .
سامانه پاسخگویی به سوالات و شبهات
تماس با ما
آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود
09111169156
info@parsaqa.com
حامیان
همكاران ما
کلیه حقوق این سامانه متعلق به عموم محققین عالم تشیع است.