تدابیر رهبری در جریان فتنه ۸۸ /

تخمین زمان مطالعه: 9 دقیقه

نظام جمهوری اسلامی ایران نظامی مبتنی بر اندیشه‌های شیعی است که از مهمترین مؤلفه‌های آن توجه به جایگاه ولایت به عنوان مبنای مشروعیت حکومت است. این امر در زمان غیبت بر عهده فقهای عادل گذاشته شده که از آن با نام ولایت‌فقیه یاد می‌شود. این نظریه سیاسی هم از نظر فکری و هم از نظر عینی اثرات قابل توجهی در جمهوری اسلامی ایران داشته است که از نمونه‌های آن مهار فتنه پس از انتخابات ریاست جمهوری سال گذشته بود. بررسی ابعاد این ماجرا و نیز استراتژی‌های مهار آن یکی از نقاط عطف تاریخ انقلاب اسلامی است که به اعتراف دوست و دشمن کارآمدی نظام ولایت‌فقیه را اثبات می‌کند.


نظام جمهوری اسلامی ایران نظامی مبتنی بر اندیشه‌های شیعی است که از مهمترین مؤلفه‌های آن توجه به جایگاه ولایت به عنوان مبنای مشروعیت حکومت است. این امر در زمان غیبت بر عهده فقهای عادل گذاشته شده که از آن با نام ولایت‌فقیه یاد می‌شود. این نظریه سیاسی هم از نظر فکری و هم از نظر عینی اثرات قابل توجهی در جمهوری اسلامی ایران داشته است که از نمونه‌های آن مهار فتنه پس از انتخابات ریاست جمهوری سال گذشته بود. بررسی ابعاد این ماجرا و نیز استراتژی‌های مهار آن یکی از نقاط عطف تاریخ انقلاب اسلامی است که به اعتراف دوست و دشمن کارآمدی نظام ولایت‌فقیه را اثبات می‌کند. در تبیین این امر باید گفت؛ انقلاب اسلامی ایران با تکیه بر سه اصل اسلام، رهبری و مردم بر پا شده است و تداوم این سه اصل، باعث می‌شود هیچ قدرتی نتواند به این نظام ضربه بزند. این سه اصل نوعی هم‌پوشانی نسبت به همدیگر در رسیدن به اهداف دارند. یعنی به طور مثال مردم در عمکردهای خود باعث تقویت جایگاه اسلام و به تبع آن ولایت‌فقیه شده، قوانین اسلامی و نیز عملکرد رهبری نیز باعث حفظ جایگاه مردم در مسائل و جلوگیری از ظلم و اجحاف به ایشان خواهد شد.در مورد حوادث پس از انتخابات که در تعبیرات فراوانی از مصادیق فتنه دانسته شده است، نکته قابل ذکر این‌که، در هر کشور و نظامی موضوعی وجود دارد به نام فصل‌الخطاب. یعنی نهاد یا کسی که سخن نهایی را در مسائل بیان کرده همگان به آن تسلیم باشند. به این صورت که در هنگام بروز چالش به سمت فصل الخطاب بروند اگر چه آن فصل الخطاب مطابق میل تمامی افراد نیز سخن نگوید. این مسئله در بسیاری از کشورها مورد توجه است. برای مثال در ایالات متحده پس از رسوایی اخلاقی بیل کلینتون، و مسائلی که در این باره پیش آمد، دادستان عالی این کشور اعلام کرد که دیگر بحث در مورد این مسئله ممنوع می‌باشد. این نظر مورد رعایت تمامی احزاب و افراد در این کشور قرار گرفت. حال کشوری به مانند ایران که مبتنی بر اخلاق و دیانت اداره می‌شود، این فصل‌الخطاب نه به یک فرد بلکه به نهادی تعلق گرفته که با رعایت موازین شرع و قانون سخن می‌گوید.در تبیین اقدامات و عملکرد رهبری در مسائل پس از انتخابات که دغدغه ذهنی شما نیز بوده است، ابتدا باید کلیت فضایی که پس از انتخابات دهم ریاست‌جمهوری شکل گرفت را تبیین، سپس به تحلیل استراتژی‌های مهار آن پرداخت. گروه‌های مختلفی در مسائل رخ داده پس از انتخابات دخیل بوده هرکدام به نوبه خود عملکردهای متفاوتی داشتند، هم عملکردهای منفی در تشدید و هم مثبت در مهار. نقش ولی‌فقیه در این باره هماهنگی هر چه بهتر میان گروه‌های موثر در مهار و جلوگیری از عملکردهای ناصواب در تشدید بوده است. نکته دیگری که در این زمینه قابل ذکر است این‌که یک نظام سیاسی را نمی‌توان تنها با موعظه اداره کرد و مردم هم نباید توقع داشته باشند رهبر تنها به موعظه بسنده کند. رهبر در یک نظام سیاسی، باید نسبت به مسائلی که در جامعه رخ می‌دهد حساس باشد به خصوص در مسائلی که کلیت نظام را با چالش مواجه می‌کند. حتی در برخی موارد با قاطعیت عمل نماید. بعضی گمان می‌کنند چون رهبر یک روحانی است تنها باید موعظه کند. معنای ولی امر یعنی فرمانده، که در موارد لازم دستور داده و اجرا را از تمامی ارکان جامعه بخواهد.از این جهت است که می‌بینیم رهبری معظم که به حق بهترین فرد برای رهبری این انقلاب پس از دوران حیات امام بودند، زیرا به مانند امام خمینی (ره) در برابر فشارهای دشمنان اسلام و انقلاب با صلابت ایستادند، در مواقع حساس یک قدم به عقب برنداشته‌اند، پس از مسائل به وجود آمده، ابتدا طرفین را به منطق و قانون دعوت نموده با صدور فرمان‌های مختلف به نهادها و افراد، به صورت منطقی و قانونی سعی در حل و فصل مسئله داشتند. پس از آن که مشاهده شد، ابزار منطق برای برخی از افراد مغرض جوابگو نیست، دست به روشنگری عموم مردم زدند. که روشی بسیار مؤثر در ریزش برخی اطرافیان ناآگاه جریان فتنه بود. در کنار همه این مسائل روش‌های برخورد قانونی با سران و مغرضان فتنه اجرا شد که از طریق محاکمه قانونی مورد پیگیری قرار گرفت. در همه این موارد رهبری معظم با تدابیر خود آتشی را که به دنبال بود در خرمن انقلاب شعله اندازد مهارکرده یکی از حساس‌ترین چالش‌های نظام طی سی سال گذشته را به فرصتی برای بالارفتن فضای فکری و فرهنگی نظام تبدیل نمودند.اما اگر بخواهیم نقش رهبری را تحلیل بکنیم‌، باید بگوییم که اساساً توانمندی هر مدیر‌ی در مواقع بحرانی خودش را نشان می‌دهد. این‌که ‌مدیران چگونه بحران‌ها را مدیریت می‌کنند و با کم‌ترین هزینه‌ها جامعه را از مشکلات بزرگ ‌‌می‌رها‌نند‌، مسئله‌ای بسیار مهم است. این اتفاقات هم محدود به کشور ما نیست‌، بلکه در هر کشوری ممکن است چنین اتفاقاتی رخ دهد‌. اتفاقاً در کشورهایی که مردم‌سالاری بیشتری وجود دارد، زمینه چنین اتفاقاتی بیشتر خواهد بود. لذا چگونگی مدیریت این حوادث بسیار مهم است و خودش یک شاخص اساسی است. در تبیین این امر می‌توان عملکرد رهبری را در مسائل اخیر در سه مقطع بررسی نمود. مقام معظم رهبری قبل از انتخابات، در حین و بعد از انتخابات چه تد‌ابیری اتخاذ کرده‌اند و این تدابیر آیا می‌توانسته در وضعیت بهتری هم باشد یا نه؟ به صورت کلی، رفتار رهبر انقلاب ‌در قبل، حین و بعد از انتخابات یک رفتار مدبرانه، اخلاقی، مبتنی بر قانون و در جهت مصالح و تعالی کشور بوده‌ است.1. قبل از انتخابات؛ در این مقطع رهبری به مانند برگزاری تمامی انتخابات گذشته که دستگاه‌هایی در کشور اعم از مجریان و ناظران مسئول آن هستند،ضمن تاکید بر مشارکت حد اکثری و پرهیز از شایعات دشمنان مبنی بر وقوع تقلب ، هیچ‌گونه جانبداری و موضع‌گیری صریحی نیز نسبت به کاندیداها نداشتند. تنها برخی رهنمودها را برای مسائل بیان می‌نمودند. در این باره می‌توان به پیام رهبری به بعضی از کاندیداها اشاره کرد که از ایشان خواسته بودند، که اسمی را قبل از این‌که مسئله‌ای ثابت شود نبرند و این نشان می‌دهد که رهبری در پیشگیری از حوادثی اقدام کردند که احساس می‌کردند امکان دارد اتفاق بیفتد.رهبری در این برهه، ضمن این‌که بنا به یک وظیفه‌ی الهی مردم را به شرکت حداکثری در این انتخابات تشویق کردند. تدابیری را هم انجام دادند که تمام جناح‌های سیاسی بتوانند در این انتخابات شرکت کنند تا میزان مشارکت افزایش پیدا کند و درواقع آن اقتدار سیاسی نظام بتواند خودش را نشان بدهد. در عین حال شاخص‌هایی را هم مشخص کردند که به شخص خاصی متوجه نبود‌، بلکه می‌شد در بین کاندیداها با نسبت‌های مختلف برای آن مصادیق پیدا کرد. مدعی این امر این است که بعضی روزنامه‌ها که طرفدار جناح‌های مختلف بودند‌، هرکدام آن شاخص‌های مد نظر رهبری را با کاندیدای خودشان تطبیق می‌دادند. لذا به طور کلی می‌توان گفت؛ که قبل از انتخابات‌، رهبری تمام تلاش و تدبیر خودشان را به کار بردند که جامعه به دور از تشنج و درگیری بتواند در یک رقابت پرشور ‌وارد انتخابات شود.2. در طول انتخابات هم رهبر انقلاب از هرگونه اظهار نظری که توازن انتخاباتی را به نفع یکی از کاندیداها تغییر بدهد خودداری کردند. ایشان همچون برنامه انتخابات گذشته در اولین ساعات حضور پیدا کرده و ضمن انتخاب کاندیدای مورد نظرشان، همگان را به شرکت در انتخابات و حفظ آرامش و اتحاد دعوت نمودند. این روش هر ساله ایشان نوعی ایجاد آرامش در جامعه است که توجه به آن می‌تواند باعث برگزاری یک انتخابات پرشور و سالم شود.3. اما بعد از انتخابات موقعیتی شکل گرفت که خارج از اداره‌ی نهادهای جمهوری اسلامی ‌بود. در آن موقعیت باز رهبری بهترین و اثرگذارترین تدابیر را به کار بردند‌. آن فتنه‌ای را که همه فکر می‌کردند که تا ماه‌ها ممکن است رشد ‌کند و جامعه را ‌به سوی مسائل غیرقابل پیش‌‌بینی ببرد‌، با تدابیر رهبری و البته با اتکاء به خداوند و آموزه‌های اسلامی و نیز حمایت توده‌های مردم، یعنی تشکیل سه اصل اسلام رهبری و مردم، با حداقل هزینه آرام شد. درواقع بردباری مقتدرانه‌ی رهبری‌، آن اخلاق الهی و انصاف‌، قانون‌مداری و حق‌مداری واقع‌بینانه‌ی ایشان و مهمتر از همه سطح بصیرت عموم مردم‌، توانست کسانی را هم که دچار غفلت یا حتی تردید شدند‌، به‌تدریج هوشیار کند. رهبری با تبیین و ارائه‌ی تحلیل، با گذر زمان و حوادثی که بعداً اتفاق ‌افتاد‌، زمینه را فراهم کردند تا حتی برخی از کسانی که دچار لغزش شده بودند، خودشان متوجه و متنبه شوند. با وجود این‌که در فضای منفی بعد از انتخابات‌، قدرت‌طلبی بعضی جناح‌ها، بی‌انصافی‌ها، تهمت‌ها، خودخواهی‌ها و کینه‌ورزی‌‌ها نسبت به رهبری و نظام و انقلاب موج می‌زد، ما می‌بینیم که خوشبختانه ایشان با مدیریت بسیار عالی و خویشتن‌داری، بدون شتابزدگی‌، با آن اعتماد قلبی که نسبت به توان و همراهی مردم داشتند و با توکل به خداوند متعال توانستند بسیار مدبرانه جامعه را از این مسیر عبور بدهند.به نظر می‌رسد خود این جریان‌های یک سال گذشته که به تعبیر مقام معظم رهبری امتحان بزرگ بود برای همه‌ی اقشار جامعه، برای شخص رهبری ‌هم یک امتحان الهی بزرگ‌تر بود که ‌ایشان بسیار سربلند و سرافراز از آن بیرون آمدند. امروز هیچ کس نمی‌تواند بگوید که رهبری به‌خاطر رفاقت یا نسبت‌های خاصی که با برخی اشخاص داشتند‌، از آنها حمایت‌های خاصی کردند. هیچ کس نمی‌تواند بگوید که رهبری در این جریان‌ها از یک جناح خاص جانب‌داری غیر قانونی کردند. هیچ کس نمی‌تواند بگوید که رهبری راه را برای تبیین و اعتراض منطقی معترضان بستند‌، چرا که در همان چند روز اول حاضر شدند ‌که بنشینند و با نمایندگان کاندیدا‌ها به‌طور صریح صحبت کنند و مسائل‌شان را مطرح کنند. رهبری از لحاظ قانونی شاید چنین وظیفه و تکلیفی نداشتند. ولی برای رهبری انجام تکلیف الهی، حفظ کشور و نظام و انقلاب و پیشبرد جریان امور در جهت مصالح کشور بر همه چیز اولویت داشته و دارد. به طور کلی در قضایای یک سال اخیر رهبری نظام در مقام این نبود که اقتدار حکومتی خویش را به رخ معترضان بکشد، بلکه به‌عکس‌، دائماً معترضان را هم به عنوان بخشی از مردم و به عنوان کسانی تلقی می‌کردند که به هر حال اگر حرف قانونی دارند، باید شنیده شود. به نظر می‌رسد که خود همین برخورد‌، قضایا را برای خیلی از افراد روشن کرده است. به همین جهت موجب شد که آن پشتیبانی اجتماعی که بعضی‌ها توانسته بودند با یک نوع اغواگری و فریب برای خودشان به دست بیاورند‌، به‌شدت تضعیف شد و جریان فتنه دچار ریزش شدیدی شود. به‌گونه‌ای که امروز وقتی آنها حرفی می‌زنند و اقدامی انجام می‌دهند‌، اساساً در جامعه هیچ گوشی به سمت ‌آن برنمی‌گردد و هیچ چشمی به آنان نگاه نمی‌کند. بنابراین خودبه‌خود می‌شود گفت که آنها در حاشیه قرار گرفته‌اند. البته این به آن معنی نیست که ما آن لایه‌های عمیق این فتنه را نادیده بگیریم و از طراحی‌های دشمن غافل باشیم‌، ولی به نظر می‌رسد آن‌چه را که تا امروز پشت سر گذاشته‌ایم‌، بهترین وضعیتی بوده ‌و این خودش یکی از نمادهای توانمندی و کارآمدی رهبری ولایی است. (لوح فشرده پرسمان، اداره مشاوره نهاد رهبری، کد: 3/100131329) .

پرسمان دانشگاهیان

مرجع:

ایجاد شده در 1401/03/25



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر



آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image