خودی و غیرخودی /

تخمین زمان مطالعه: 15 دقیقه

با سلام دانشجوی گرامی توجه شما به مساله مهم «خودی و غیر خودی» نشان از حساسیت شما پیرامون موضوعات مهمی است که جنبه های اعتقادی و سیاسی دارند که این مساله به نوبه خود قابل تقدیر می باشد . اما به منظور پاسخ در این زمینه ابتدا لازم است نیم نگاهی به اصل موضوع و ریشه های موضوع داشته باشیم .


با سلام دانشجوی گرامی توجه شما به مساله مهم «خودی و غیر خودی» نشان از حساسیت شما پیرامون موضوعات مهمی است که جنبه های اعتقادی و سیاسی دارند که این مساله به نوبه خود قابل تقدیر می باشد . اما به منظور پاسخ در این زمینه ابتدا لازم است نیم نگاهی به اصل موضوع و ریشه های موضوع داشته باشیم . موضوع خودی و غیر خودی یکی از موضوعاتی است که اگر چه در سالهای اخیر مورد توجه قرار گرفته و پیرامون آن بحثهای فراوانی صورت گرفت اما ریشه های این موضوع را بایستی در مسائل عقیدتی جستجو کرد چرا که این موضوع یکی از موضوعاتی است که در اعتقادات دینی نیز می توان رد پاهای آن را شناسایی کرد و شاید اگر دقیقتر نگاه کنیم ریشه های این موضوع را در فطرت و خلقت تمامی انسانها می توان یافت چرا که هر انسانی با هر عقیده ومرامی که باشد پس از اندک زمانی که نخستین قوای ادراکی او شروع به کار می کنند به تدریج نسبت به پاره ای از امور پیرامون خود احساس مثبت پیدا کرده و آن را به اصطلاح خودی دانسته و نسبت به پاره ای از امور دیگر نوعی احساس منفی پیدا کرده و اصطلاحا آن را غیر خودی تلقی می کند هر چند معمولا در چنین مواردی این برداشت صرفا از روی احساسات بوده و ممکن است چه به لحاظ معیار و چه به لحاظ مصداق این احساس وی خطا بوده باشد . در طول حیات نیز انسانها معمولا نسبت به رخدادهای پیرامون خود و به ویژه انسانهایی که با آنها مواجه می شوند و یا موضعی در قبال آنها اتخاذ می کنند یا نوعی سنخیت یافته و آنها را خودی می دانند و یا نوعی ناهمگونی و عدم سنخیت یافته و آنها را غیر خودی می شمارند هر چند ممکن است بازهم معیارهای تشخیص آنها اشتباه بوده باشد و یا از عناوین دیگری برای تمایز خودی و غیر خودی استفاده ننمایند . لذا اصل وجود خودی و غیر خودی در زندگی انسانی اصلی ضروری و بدیهی می باشد .اما به لحاظ اعتقادی مساله خودی وغیر خودی با عناوین مختلف از جمله مساله تولی و تبری مطرح می شود که جزء فروع دین شیعه محسوب شده و بر اساس آن هر مسلمانی مکلف است با در نظر گرفتن اصول و معیارهایی که از سوی پیشوایان دینی مشخص شده است با طرفداران دین خدا دوستی نموده و آنها را خودی بداند و از سویی دیگر دشمنان دین خدا را غیر خودی محسوب نموده و از آنان برائت بجوید . در قرآن کریم نیز بر لزوم مرزبندی ها بین خودی و غیر خودی اعتقادی تاکید دارد به عنوان مثال در آیه ای از قرآن می فرماید : لاَ تـَجِدُ قَوْماً یُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْیَوْمِ الا خِرِ یُوَادُّونَ مَنْ حَادَّاللَّهَ وَرَسُولَهُ وَلَوْ کَانُوا اَّبَاءَهُمْ اءَوْ اءَبْنَاءَهُمْ اءَوْ إِخْوَانَهُمْ اوْ عَشِیرَتَهُمْ (مجادله / آیه 22)هـیـچ گـروهـى را کـه ایـمـان بـه خـدا و روز قـیامت دارند نمى یابى که با دشمنان خدا و رسولش دوستىکنند هر چند پدران یا فرزندان یا برادران و یا خویشان آنها باشند. در آیات دیگر نیز بر ضمن بر شمردن یکی ازمعیارهای خودی و غیر خودی یعنی ایمان و کفر بر لزوم مرزبندی میان خودی و غیر خودی اعتقادی تاکید می نماید : یـَا اءَیُّهـَا الَّذِیـنَ اَّمـَنـُوا لاَتـَتَّخـِذُوا اَّبـَاءَکُمْ وَإِخْوَانَکُمْاءَوْلِیَاءَ إِنِ اسْتَحَبُّوا الْکُفْرَ عَلَى الْإِیمَانِ(توبه / آیه 23)اى کـسانى که ایمان آورده اید پدران و برادران خویش را دوست انتخاب نکنید اگر کفر را بر ایمان ترجیحداده اند.بر اساس این آیه وقـتـى بـرقـرارى ارتـباط دوستانه با پدر و مادر کافر و غیر خودى بر فرزند مؤ من و خودى جایز نباشد،حساب دیگران کاملا روشن است .لاَ یَتَّخِدِ الْمُؤْمِنُونَ الْکَافِرِینَ اءَوْلِیَاءَ مِنْ دُونِ الْمُؤْمِنِینَ (237)افـراد بـا ایـمـان (و خـودى ) نـبـایـد کـافـران را بـه جـاى مـؤ مـنـان (و خـودى ها) دوست و سرپرستخود انتخاب کنند.بنابر این اصل مساله تمایز گذاری میان خودی و غیر خودی بر اساس معیارهای مختلف اصلی است که هم ریشه در فطرت و نوع خلقت انسان دارد و هم در آموزه های دینی بر آن تاکید شده است و در این میان آنچه معیار وملاک کلی می باشد مساله سنخیت می باشد که به تناسب هر چیزی فرق می کند مثلا در بحث خودی و غیر خودی در یک مدرسه سنخیت از نوع همکلاسی یاهم مدرسه ای می تواند باشد که بر اساس آن مثلا دانش آموزان کلاس الف به نسبت دانش آموزان کلاس ب غیر خودی محسوب شده و به نسبت دانش آموزان همان کلاس خودی می باشند و یا در مباحث اعتقادی در مقایسه با کفار کلیه مسلمانان خودی محسوب شده و غیر مسلمانان غیر خودی به شمار می آیند و ... لذا مساله خودی و غیر خودی امری نسبی می باشد و آنچه اهمیت دارد تعیین معیار برای تشخیص خودی از غیر خودی در زمینه های مختلف می باشد . اما آنچه امروزه با عنوان خودی و غیر خودی در فضای سیاسی جامعه ما مورد بحث قرار می گیرد موضوعی است که با مسائل سیاسی عقیدتی نظام اسلامی پیوند می خورد و آن عبارتست از تمایزگذاری میان معتقدین به نظام اسلامی از غیر معتقدین آن که اگر چه بحثهای آن با عناوین دیگر در دوران امام راحل نیز وجود داشت (همچون توصیه های مکرر امام راحل به صف بندی افراد با دشمنان نظام اسلامی که نمونه بارز آن توصیه به بنی صدر ، سران نهضت آزادی ، آیت الله منتظری و ... برای توجه به مساله خودی و غیر خودی و مرزبندی با دشمنانی که پیرامون ایشان گرد آمده و از آنها سوء استفاده می کردند ) اما برای نخستین بار به صورت آشکار و با این عنوان توسط مقام معظم رهبری پس از آن بیان شد که با تحولات به وجود آمده پس از دوم خرداد 76 جریاناتی بر سر کار آمدند که اگر چه داعیه خط امام داشته و سابقه درخشانی در نظام اسلامی داشتند اما به مرور زمان مرزبندی های خود را با جریانات معاند نظام کم رنگ کرده و مواضعی اتخاذ می نمودند که باعث سوء استفاده دشمنان می شدند لذا مقام معظم رهبری برای نخستین بار در سخنرانی 7تیر 78 به صورت گذرا به بحث خودی و غیر خودی پرداختند و آنگاه پس از حوادث 18 تیر که یکی از علل آن عدم تمایزگذاری میان خودی و غیر خودی بود در نمازجمعه تهران به صورت مفصل موضوع خودی و غیر خودی را مطرح و ضمن اشاره به برخی سخنان مدعیان اصلاحات مبنی بر اینکه خودی و غیرخودی نداریم بر لزوم تفکیک میان خودی و غیرخودی در مباحث سیاسی تاکید فرمودند ایشان در این زمینه چنین فرمودند : «من خطوط سیاسی را از یک منظر نگاه می کنم. برای من اسمها اهمیت ندارند؛ برای من مغزها و دلها و عملها اهمیت دارند. هر کسی که به اسلام و ارزشها، به امام، به مصالح ملی و به سرنوشت این کشور بیشتر علاقه نشان دهد، او برای من عزیزتر است؛ متعلّق به هر خطی باشد؛ متعلق به هر جماعتی باشد؛ متعلق به هر جریان سیاسی ای باشد. سعی کنید خودتان را با این معیارها تطبیق دهید. ملت این را از شما می خواهد. ملت، اسلام را می خواهد. ملت، حاکمیت و اقتدار اسلامی خود را می خواهد. به دشمن و ایادی او اعتماد نکنید. این بدحالتی است که انسان ببیند در داخل خطوط سیاسی، با خطّ مقابل خودشان خصمانه رفتار کنند؛ اما مرزهای خودشان را به روی دشمن باز بگذارند! من این را نمی پسندم؛ این را ملت نمی پسندد؛ به جرأت می توانم بگویم که این را خدا هم نمی پسندد. گفته می شود «خودی» و «غیر خودی». حالا خودی و غیر خودی داریم یا نداریم؟ اگر بخواهیم ملت را حساب کنیم، نه؛ آحاد ملت همه خودیند. اما جریانات سیاسی، بله؛ جریان خودی داریم، جریان غیرخودی هم داریم. خودی کیست؟ خودی آن است که دلش برای اسلام می تپد؛ دلش برای انقلاب می تپد؛ به امام ارادت دارد؛ برای مردم به صورت حقیقی - نه ادّعایی - احترام قائل است. غیر خودی کیست؟ غیر خودی کسی است که دستورش را از بیگانه می گیرد؛ دلش برای بیگانه می تپد؛ دلش برای برگشتن امریکا می تپد. غیر خودی آن کسی است که از اوایل انقلاب در فکر ایجاد رابطه دوستانه با امریکا بود. به امام اهانت می کرد؛ اما برای امریکا اظهار علاقه می نمود! کسی به امام اهانت می کرد، ناراحت نمی شد؛ اما اگر کسی به دشمنان بیرون از مرز یا همدستان آنها اهانت می کرد، ناراحت می شد! اینها غریبه اند. اسمشان چیست، هرچه باشد؛ چه کسی هستند، به ما ربطی ندارد که حالا بخواهم در خطبه های نماز جمعه اسم کسی را بیاورم. هر کس این طور باشد، غریبه است و خدا کند این طوری نداشته باشیم. این به عهده دستگاههای مسؤول کشور است که حواسشان جمع باشد. دستگاههای امنیتی - وزارت اطّلاعات و وزارت کشور - نیروی انتظامی، سپاه، بسیج و بقیه، حواسشان باید جمع باشد. این که بعضی از دلسوزان به برخی از مطبوعات گله دارند، از این ناحیه است، والّا هیچ کس با مطبوعات آزاد مخالفتی ندارد. فلسفه این انقلاب، آزادی است - آزادی بیان و آزادی فکر - اما طوری نباشد که حرف و خواست و تحلیل و جهتگیری دشمن را بر همه حرفهای دیگر مقدّم کنند؛ آن را اصل و ملاک قرار دهند. کسی که با دشمن دوست شد، دوست دیگر نمی تواند به او اعتماد کند.» (مقام معظم رهبری ، خطبه های نمازجمعه ۱۳۷۸/۰۵/۰۸ به نقل از پایگاه اطلاع رسانی مقام معظم رهبری )به دنبال این سخنان موضوع خودی و غیر خودی به عنوان یکی از مسائل داغ و مورد بحث جامعه در آمد که در فضای آن روز برخی بیماردلان سیاسی که منافع خویش را در عدم تمایزگذاری میان خودی و غیر خودی جستجو می کردند با این موضوع مخالفت کردند که بعدها با پیوستن رسمی برخی از این افراد به دشمنان قسم خورده نظام اسلامی علت مخالفت آنها با تمایز گزاری ها مشخص تر شد. بنابر این ملاک تمایز در جمهوری اسلامی ایران ، پای‌بندی افراد به نظام اسلامی، وفاداری به امام خمینی(ره) و پیروی از ولایت است. این معیار همه کسانی را که به امام و انقلاب و ولایت عشق می‌ورزند در صف خودی وارد می‌کند؛ هرچند از نظر عقیدتی، ایمانشان به حد نصاب ایمان اسلامی و شیعی نرسد؛ مانند همه‌ی مدافعان مسلمان و غیرمسلمان انقلاب. در مقابل، همه‌ی خائنان به نظام اسلامی و انقلاب و ارزش‌ها غیرخودی شمرده می‌شوند، هرچند از اسم اسلام نیز بهره گیرند. شاهد گویای این سنجش سیاسی، پیمان پیامبر(ص) با یهودیان مدینه است. در این پیمان حضرت، اگر یهود به شرایط آن پای‌بند باشد، خودی شمرده می‌شود. بنابراین، مثلاً مسیحی‌ای که با مسالمت در جامعه‌ی اسلامی زندگی می‌کند و با انقلاب و ارزش‌ها مخالفت نمی‌ورزد، از جنبه‌ی سیاسی خودی به‌شمار می‌آید و قابل اعتماد است؛ هرچند از جنبه آرمانی و عقیدتی غیرخودی شمرده می‌شود.(رک : کتاب خودی و غیرخودی در مجموعه از چشم‌انداز امام علی(ع)؛ کانون اندیشه جوان) التبه لازم است به چند نکته در زمینه موضوع خودی و غیرخودی اشاره نماییم :الف. خودی و غیرخودی مفهومی نسبی است؛ یعنی این گونه نیست که فرد یا گروهی همواره خودی یا غیرخودی شمرده شود. این مرزبندی، با توجه به موقعیت و عملکرد افراد، در هر زمانی متفاوت است. ممکن است فردی قبلاً خودی بوده، اکنون غیرخودی، غریبه و غیرقابل اطمینان به‌شمار آید. ب. خودی و غیرخودی دارای مراتب شدید و ضعیف است؛ به عبارت دیگر، خودی‌ها، با توجه به میزان ایمان و وفاداری به انقلاب و نظام اسلامی به درجات شدید، متوسط و ضعیف تقسیم می‌شوند؛ چنان که غیرخودی‌ها نیز، با توجه به نحوه‌ی عملکردشان در قبال ارزش‌ها و انقلاب و نظام، به مراتب شدید و متوسط و ضعیف تقسیم می‌گردند. ج. این صف بندی به معنای نقض حقوق شهروندی و تقسیم جامعه به شهروند درجه یک و دو نیست؛ غیرخودی‌ها تا وقتی به توطئه‌آفرینی روی نیاورند، از حقوق شهروندی برخوردارند. مقام معظم رهبری در این‌باره می‌فرمایند: محیط‌ های سیاسی باید از چنین عناصری [غیرخودی] که به فکر مصالح کشور نیستند، برحذر باشد که البته این به معنای برخورد و محروم کردن آنان از حقوق شهروندی نیست. امام علی(ع) در زمان حکومتش، حقوق خوارج را مراعات می‌کرد و سهم آنان را از بیت‌المال می‌پرداخت. آن حضرت به کسانی که به جبهه‌گیری علیه وی پرداخته بودند، فرمود: شما حق دارید در جامعه‌ی اسلامی با حقوق یکسان زندگی کنید؛ ولی خواست شما مبنی بر اداره‌ی کشور پذیرفتنی نیست. بر این اساس، حق شهروندی سکولارها و ملی‌گراها و اهل نفاق محفوظ است؛ هرچند از آن‌ها در امور کشورداری نظیر وزارت و وکالت و استان داری استفاده نمی‌شود. بنابراین، هدف از این تمایز، جداسازی دقیق محرم از نامحرم، سد راه نفوذ عوامل بیگانه در بدنه‌ی انقلاب، بازشناسی دشمن و واسطه‌های او و نمایاندن چهره‌ی واقعی اغیار جهت محفوظ نگه داشتن هویت دینی جامعه و تثبیت اقتدار سیاسی نظام جمهوری اسلامی در درون و بیرون است. این مرزبندی، معیار تمایز افراد است تا هویت حقیقی آنان شناخته شود و صف‌ها از یکدیگر متمایز گردد؛ زیرا تا صفوف جدا نشود، تشخیص حق و باطل و دوست و دشمن آسان نمی گردد. مقام معظم رهبری می‌فرمایند: دوران دشوار هر انقلابی آن دورانی است که حق و باطل در آن ممزوج شود. ببینید امیرالمؤمنین علی(ع) از این می‌نالد: ولکن یوخذ من هذا ضغث و من هذا ضغث فیمزجان فهنالک یستولی الشیطان علی اولیائه. .(رک : کتاب خودی و غیرخودی در مجموعه از چشم‌انداز امام علی(ع)؛ کانون اندیشه جوان) اما مهمترین دلایلی که باعث می شود تا برخی این مساله را نادیده انگاشته و حتی علیه آن به موضع گیری بپردازند عبارتنداز : 1 – بر خی از این افراد که گاه سوابق درخشانی هم در نظام و انقلاب دارند از آنجایی که خود در طول زمان دچار انحرافات فکری وعقیدتی شده اند و طرح آشکار این مطالب انحرافی را با واکنشهای منفی جامعه همراه می دانند و باعث خروج آنها از صف خودی ها و داخل شدن در صف غیر خودی ها می بینند لذا برای اینکه صورت مساله را پاک نمایند اصل طرح موضوع خودی و غیر خودی را تخطئه می کنند تا به مرور زمان که افکار انحرافی آنها آشکار تر شد برچسب غیر خودی بر آنها نخورد تا بتوانند باز هم در پوشش همان سوابق گذشته به طرح آرای خویش و اجرایی کردن منویات منفی خود بپردازند . 2 – استفاده از ظرفیت های غیر خودی ها به منظور قدرت نمایی و اجرای پروژه فشار بر نظام به منظور تحمیل خواستهای خویش در شرایطی که بر آوردها حاکی از ضعیف بودن پشتوانه های داخلی و توان استفاده از ظرفیت های خودی ها دارد که این امر متاسفانه در فتنه های پس از انتخابات سال گذشته کاملا مشهود بود در این پروژه متاسفانه از سویی دشمنان نظام در حمایت از برخی منتسبان به انقلاب انواع هتک حرمتها نسبت به نظام اسلامی و مقدسات ملت ایران انجام دادند و از سویی دیگر نه تنها با سکوت این افراد مواجه شدند بلکه حتی در مواردی که نظام اسلامی برخوردی با این قبیبل افراد هتاک و معاند انجام می داد با حمایت این افراد مواجه می شد که نمونه بارز آن حمایت برخی از همین قبیل افراد از تروریستهای اعدام شده گروهک پژاک و انجمن پادشاهی که در انفجار حسینیه وصال شیراز دست داشتند . که همه این مسائل نشاندهنده اینست که این بی توجهی به مرزبندی ها و حتی اعلام رسمی اینکه ما هیچ مرزی برای همکاری در به اصطلاح جنبش سبز نداریم و همه خودی هستند (ادعایی که شامل تروریستها و سلطنت طلبان و ... می شد ) در راستای استفاده از ظرفیت های آنان در دوران فقدان مشروعیت و توان داخلی و حمایت مردمی به منظور اعمال فشار بر نظام اسلامی ارزیابی می شود هر چند که نظام اسلامی به اندازه ای قوی و مقتدر است و تمامی غیر خودی های نظام اسلامی اعم از ملی گراها ، سلطنت طلبان ، منافقین و سایر گروهکهای مخالف نظام اسلامی به اندازه ای ضعیف هستند که این حربه نیز جز آبروریزی بیشتر خود هیچ ثمری نداشته و ندارد . 3 – تلاش برای نفوذ دادن برخی چهر ها وعناصری که سابقه و عملکرد نامطلوبی در نظام اسلامی داشته و طبق مبانی ومعیار های نظام اسلامی غیر خودی محسوب می شوند و بر همین اساس در طول تاریخ انقلاب اسلامی از سوی ملت طرد شده اند و تلاش بر ای تطهیر چهره آنها که این پروژه با احیای موضوع خودی و غیر خودی و لزوم تمایز گذاری میان این دو بخش قطعا به شکست می انجامد لذا بر ای جلوگیری از چنین شکستی به جو سازی علیه طرح این موضوع می پردازند . نتیجه اینکه اولا موضوع خودی و غیر خودی موضوعی است که ریشه در فطرت و نوع خلقت انسانی داشته و میتوان گفت امری است بدیهی و البته نسبی که بر اساس مسائل مختلف معیارهای تمایزگذاری تفاوت می کند . ثانیا لزوم تمایزگذاری میان خودی وغیر خودی مساله ای است که در آموزه های دینی نیز بر آن تاکید شده است. ثالثا این موضوع به لحاظ سیاسی در سال های اخیر توسط مقام معظم رهبری و در پی کمرنگ شدن مرزبندی برخی عناصر خودی با عناصر غیر خودی و سوءاستفاده دشمنان از این افراد در نمازجمعه 5مرداد 78 مطرح شد . رابعا مخالفین مرزبندی میان خودی و غیر خودی تنها در ادعا به مخالفت با این امر می پردازند و گر نه در مقام عمل خود به این مساله اعتقاد داشته و متاسفانه به مرور زمان مرزبندی های خود را با خودی ها پر رنگ تر می کنند و مخالفت های آنان با مرزبندی بین خودی ها و غیر خودی ها می باشد که برخی دلایل این مخالفتها نیز در بالا گذشت.دوست عزیز در پایان امیدواریم پاسخ ما ذهن پرسشگر و حقیقت طلب شما را قانع نموده باشد در غیر این صورت با طرح سوالات خود و بیان نقاط ابهام در حد مقدور باز هم در خدمت شما خواهیم بود . (لوح فشرده پرسمان، اداره مشاوره نهاد رهبری، کد: 13/100106793) .

پرسمان دانشگاهیان

مرجع:

ایجاد شده در 1401/03/25



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر



آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image