تخمین زمان مطالعه: 7 دقیقه

آيا تشكيل حكومت براي امام حسين ـ عليه السلام ـ در صورت پيروزي و به شهات نرسيدن يك اصل بود يا آن كه امام حسين صرفاً به نهي از منكر پرداخت و تشكيل حكومت بر ايشان اهميت نداشت؟


قيام حضرت ابا عبدالله الحسين كه موجب احياء سنت رسول اكرم و تجديد حيات دين گرديد و بدعت گزاران و نابودكنندگان دين را رسوا نمود، تاكنون از سوي انديشمندان زيادي مورد بررسي و كاوش قرار گرفته است. در اين ارزيابي‌ها، برخي اصلاً انكار كرده اند كه اين قيام جنبه سياسي داشته است و هر چه بود شهادت طلبي بوده است.[1] برخي ديگر آن را حركت سياسي دانسته و در راستاي برپايي حكومت اسلامي تحليل كرده‌ اند. خود اين گروه دو دسته‌ اند. دسته اي به علم امام نسبت شهادت و عاقبت قيام كاري ندارند و آن را انكار مي كنند.[2] اما دسته اي ديگر، قيام امام را با علم امام به شهادت سنجيده اند.[3] به عبارتي گروه اخير مي گويند امام بين تكليف ظاهري و تكليف واقعي جمع كرد و در حركت به كوفه هر دو وظيفه را انجام داد. از حيث واقعي او مأموريت داشت در راه مبارزه با منكر و حكومت جور قيام كرده و در بر پايي حكومت عدل بكوشد و خون خود را نثار آن كند. و از حيث ظاهري و براي پاسخ گويي به دعوت مردم كوفه، به عنوان وجود حجت، به آن جا رود و برنامة خويش را عملي سازد.[4] اما بر اين كه امام حسين انگيزة تشكيل حكومت داشته است قرائن تاريخي چندي وجود دارد كه به آنها اشاره مي كنيم. 1. «امام ابتدا مسلم بن عقيل را فرستاد تا مردم را دعوت كند و بيعت بگيرد تا حكومت اسلامي تشكيل دهد و حكومت يزيد را از بين ببرد.»[5] چنان چه آن حضرت در نامه اي خطاب به كوفيان نوشتند: «اگر مسلم براي من بنويسد كه بر همان اعتقادي هستيد كه در نامه هايتان نوشته بوديد، به سويتان خواهم آمد.»[6] اين حركت امام در حالي صورت مي گيرد كه او به عاقبت قضيه عالم بود و شهادت را در پيش چشمان مباركش مي ديد. آن گونه كه موقع اعزام مسلم بدو فرمود: «ترا به كوفه مي فرستم. در حالي كه خدا آنچه را مي خواهد انجام مي دهد، و اميد دارم كه من و تو در درجه شهدا باشيم».[7] 2. در بين راه كه امام ـ عليه السلام ـ فرزدق را ديدار كردند، و وضعيت كوفه را از او پرسيدند او جواب داد: قلبهاي مردم با توست اما شمشيرهايشان عليه تو. اما امام كه طبق قصد و انگيزه قبلي خود در راه كوفه بودند، فرمودند: «راست گفتي همواره امر به دست خداوند است. هر چه بخواهد مي شود و هر روز خداي ما در كاري است،[8] اگر قضاي او چنان باشد كه ما دوست داريم و مي پسنديم او را بر نعمتهايش سپاس گوييم و او ما را ياري مي دهد تا سپاس گزارش باشيم و اگر قضاي او چيز ديگري باشد، كسي كه حق و راستي، نيت و انگيزة اوست و تقوي پشتوانه اش، ضرري نمي كند.[9] 3. در مسير بين مكه و كوفه امام حسين به بزرگان بصره نامه اي نوشت و توسط غلام خود، سليمان. به آنها فرستاد. كه در آن بصريان را به اطاعت از خويش و كمك و ياري در قيامتش دعوت كرده بود. كه حاكي از قصد امام به مبارزه اي جدي با حكومت وقت مي باشد.[10] 4. در ملاقاتي كه بين امام ـ عليه السلام ـ و حر بن يزيد رياحي در ابتداي ورود به عراق اتفاق افتاد .حضرت بعد از اقامه نماز ظهر و عصر، خطاب به او و يارانش چنين فرمود: «اي مردم اگر تقوا كنيد و حق را به اهلش وا گذاريد، رضايت الهي را به دست آورده ايد. ما اهل بيت محمد، اولي به سرپرستي مقام خلافت و امر هستيم. از آن كساني كه ادعاي آن را دارند و بر شما ستم روا مي دارند.[11] باري با تمامي اين شواهد كه حتماً بيشتر از اين هم مي توان شاهد يافت، مي توان گفت «امام ـ عليه السلام ـ متوجه بودند كه چكار مي كنند، او آمده بود و حكومت هم مي خواست تشكيل دهد. اصلاً به خاطر همين نيت آمده بود. چرا كه حكومت بايد در دست مثل سيد الشهداء باشد. و يا كساني كه شيعة او هستند».[12] با تمامي اينها امام خود به عاقبت قضيه مطلع بود و علم به شهادت خويش و يارانش داشت و مي دانست «كه با اين عدد كم نمي تواند با آن عده اي كه آنها دارند مقابله كند. لكن تكليف خود را تشخيص داده بود كه بايد نهضت كند و اظهار مخالفت و استنكار نمايد».[13] در اين مورد هم شواهد و قرائن تاريخي بسياري وجود دارد كه به تعدادي از آنها اشاره مي كنيم: 1. در جايي حضرت با قاطعيت چنين فرمودند: اما يقيناً مي دانم كه آن جا محل به خاك افتادن من و اصحاب من مي باشد كه از آن نجات نمي يابيم جز پسرم علي ـ عليه السلام ـ .[14] 2. بعد از منزل «ثعلبيه» در بين راه امام را بر روي اسب لختي خواب ربود پس بيدار شد و چند مرتبه فرمود: انا لله و انا اليه راجعون، در اين حال جناب علي اكبر پرسيد: پدر جان سبب گفتن اين جملات چه بود؟ حضرت فرمود: لحظه اي چشمانم را خواب ربود، پس شنيديم كه منادي مي گفت: اين كاروان مي روند و مرگ به دنبال آنها مي رود. دانستم كه او، خبر مرگ ما را مي دهد. پس علي اكبر گفت: مگر ما بر حق نيستيم. امام فرمود: چرا سوگند به خدايي كه بازگشت بندگان به سوي اوست. لذا علي اكبر گفت: بنابراين ما از مرگ باكي نداريم.[15] 3. امام ـ عليه السلام ـ در نامه اي به بني هاشم چنين مي نويسد: هر كس به من ملحق شود، شهيد مي شود و هر كس بماند به فتح و پيروزي دست نخواهد يافت.[16] گفتني است اين هر سه مورد كه ذكر شد، قبل از رسيدن خبر شهادت مسلم بوده است لذا كسي نمي تواند ادعا كند كه قضيه شهادت و يقين بدان، بعد از شهادت مسلم و خيانت كوفيان بوده است. در نهايت بايد گفت «حضرت سيد الشهداء به همه آموخت كه در مقابل ظلم و حكومت جائر چه بايد كرد. با اين كه از اول مي دانست كه در اين راه بايد همه اصحاب و خانواده اش را فدا كند»[17] «بايد فرد، فداي جامعه شود، جامعه بايد اصلاح شود. بايد عدالت در بين مردم و جامعه تحقق پيدا كند، ليقوم الناس بالقسط».[18] معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر: 1. رضا استادي، سرگذشت كتاب شهيد جاويد. 2. كنگره بين المللي امام خميني و فرهنگ عاشورا، ديدگاهها (مجموعه مصاحبه ها دفتر اول).--------------------------------------------------------------------------------[1] . كساني چون علي پناه اشتهاردي، در كتاب «هفت ساله». [2] . كساني چون صالحي نجف آبادي در كتاب شهيد جاويد. [3] . كساني چون امام خميني در بياناتشان و صافي گلپايگاني در كتاب شهيد آگاه. [4] . شوشتري، جعفر، الخصائص الحسينيه، ترجمه محمد حسين شهرستاني، قم، جزايري، چاپ پنجم، 1378، ص 132. [5] . بيانات امام خميني، صحيفه نور، مركز تنظيم و نشر آثار امام خميني، ج 1، ص 174. [6] . مفيد، الارشاد، قم، آل البيت، چاپ اول، 1413، ج 3، ص 39. [7] . عبدالرزاق مقرم، مقتل الحسين، بيروت، دار الكتاب الاسلامي، 1399ق، ص 145. [8] . آيه شريفه: كل يوم هو في شأن. [9] . مفيد، پيشين، ص67. [10] . سيد بن طاوس، الملهوف، قم، اسوه، 1375، چاپ دوم، ص 115. [11] . شيخ مفيد، پيشين، ص 79. [12] . بيانات امام خميني، پيشين، ج20، ص191، نقل به تصرف. [13] . بيانات امام خميني، همان، ج 4، ص 15. [14] . سيد بن طاوس، پيشين، ص 126. [15] . سيد ن طاوس، پيشين، ص 131. [16] . مهاجراني، سيد عطاء الله، پيام آوري عاشورا، تهران، اطلاعات، 1371، ص 138. [17] . بيانات امام خميني، پيشين، نقل با تصرف. [18] . همان، ج15، ص148 (نقل با تصرف). .

راسخون

مرجع:

ایجاد شده در سه روز پیش



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر



آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image