تخمین زمان مطالعه: 3 دقیقه

منظور از خودشناسي و خودسازي چيست؟


در هر چيزي، شناخت و معرفت مقدّم است، از اين رو، خودشناسي يا معرفت نفس بر خودسازي مقدّم است. به ديگر بيان، انسان مقصودي برتر و فراتر از خودسازي و قرب الي اللَّه (كه هدف نهايي خلقت او است) ندارد اما بايد توجه داشت كه خودسازي و خودشناسي آن چنان به هم وابسته و در هم تنيدهاند كه مي توان گفت دو روي يك سكّهاند. خودسازي چيزي جز تلاش براي رشد هر چه بيشتر جهت قرب الي اللَّه نيست و قرب الي اللَّه همواره با معرفت اللَّه قرين است. منظور از خودشناسي اين است كه انسان در يك نگاه به عظمت آفرينش خويش پي ببرد و به تواناييهاي برتر و استعدادهاي شگفتانگيز و متفاوت اما هماهنگ و هدفمند روح خويش آگاه شود و با چشم تيزبينش، دست قدرتمند حكيم و حسابگر توانا را در آفرينش خويش مشاهده نمايد، و از ديدن شگفتيهاي تكويني اش احساس عزّت و كرامت نفس نمايد و خود را در برابر خالقش مسئول و متعهّد بداند و كرامت انساني خود را با نافرماني به ناداني نرساند. در نگاهي ديگر، به كاستيها و ضعفها و محدوديت هايش بنگرد تا از غرور و خود پسندي (كه ريشه اكثر گناهان است) به دور ماند، چه اين كه وقتي به گذشتهاش مي نگرد، مي بيند منشأش از نجاست يعني مني است و سرانجامي جز مُرداري گنديده گشتن، نخواهد داشت و در زمان حال، هر آن چه را كه بخواهد و اراده كند، برايش ميسّر نيست. رزق و روزي، حيات و مرگش به مشيّت و اراده حق تعالي بستگي دارد. چنين نگاهي به خويشتن باعث مي شود از عصيان و نافرماني دوري كند و به خودسازي و تهذيب نفس رو آورد.خودسازيانسان وقتي خود را شناخت، شوق تحصيل كمالات و تزكيه نفس در او جوانه مي زند و مي كوشد رذايل اخلاقي را از نفس خويش دور گرداند. منظور از خودسازي و به طور كلي پرداختن به خويش، شكل دادن و جهت بخشيدن به فعاليتهاي حياتي و تصحيح انگيزهها و در نظر گرفتن مقصد نهايي و جهتگيري فعاليتها براي خداوند است... شخصي كه در انديشه خودسازي واصلاح نفس خويش است، بايد بياموزد كه چگونه كوششهاي علمي و عملي خود را تنظيم كند تا در رسيدن به كمال حقيقي و رستگاري مؤثر باشد.خودسازي از منظر علماي اخلاقعلماي اخلاق، صفات روحي و نفساني انسان را به دو دسته فطري و طبيعي، دوم: اكتسابي و اختياري، تقسيم نمودهاند. صفات فطري به مجموعه غرايز و احساسات و استعدادهايي اطلاق مي شود كه هنگام آفرينش در طبيعت انسان قرار داده شده و اختيار و عمل در به دست آوردن آن هيچ گونه دخالتي ندارد مانند حس خداجويي، خداگرايي، كمالطلبي، كنجكاوي، استقلالطلبي و نيروي عقل و غريزه.صفات اكتسابي، در مقام عمل و اختيار به تدريج براي انسان حاصل مي شود.خودسازي، به كارگيري استعدادهاي فطري و صفات روحي خدادادي است، در مسيري كه شايسته مقام انسانيت و هدف آفرينش باشد. در اين صورت آن صفات را ملكات، فضايل و مكارم اخلاق مي نامند. اگر استعدادهاي فطري در مسير فجور به فعليت برسد، اگر چه به ظاهر و از ديد زيست شناسان، چنين فردي انسان است، ليكن از ديد علماي اخلاق و در جهان بيني الهي، موجود مسخ شدهاي است كه ماهيّتاصلي خود را از كف داده است. بنابراين، خودسازي يعني تلاش براي رهايي از رذايل اخلاقي و آراستن خويشتن به محاسن اخلاق - به قصد جلب رضايت - حق تعالي و تقرّب به ذات او.خودسازي با تهذيب نفس و تزكيه روح نيازمند رياضتهاي علمي و عملي بسياري است و داراي درجات و مراتب است. .

پایگاه اطلاع رسانی استاد حسین انصاریان

مرجع:

ایجاد شده در 1401/03/23



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر



آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image