تخمین زمان مطالعه: 2 دقیقه
ولايت، مانند مرجعيّت و قضاء، سِمَتي است كه از سوي شارع براي فقيه جامع الشرايط جعل شده است؛ يعني فقيه جامع الشرايط، مرجع فتواست و اين سمت را دارد و صلاحيت فتوا دادن را دارا ميباشد؛ چه به او مراجعه كنند و چه نكنند. اگر به او مراجعه كردند، از جهت مفهوم اضافيِ مرجعيت، ميشود مرجع بالفعل؛ و اگر به او مراجعه نكردند، گرچه همه سمتهاي معنوي و صلاحيتهاي ديني او بالفعل است، ولي از جهت مفهوم اضافيِ مرجعيت، مرجع بالقوه است نه بالفعل؛ چه اينكه اثر خارجي مرجعيت او نيز بالقوه است. و اين غير از آن است كه فقيه مزبور، وكيل امت باشد و از سوي مردم براي مرجعيت نمايندگي داشته باشد. در قضاء نيز همين است؛ يعني سمت قضاء، از سوي شارع به فقيه جامع الشرايط تفويض شده است؛ اگر مردم به او مراجعه كردند، از لحاظ مفهوم اضافي قضاء قاضي بالفعل ميشود و اگر به او مراجعه نكردند، فقط از جهت مفهوم اضافي قضاء، قاضي بالقوه است؛ چه اينكه از جهت اثر عينيِ قضاء نيز قاضي بالقوه است. سمت ولايت نيز همينگونه است كه پيش از رجوع مردم، ولايت فقيه از جهت مفهوم اضافي ولاء، بالقوه است و پس از مراجعه مردم، ولايت او بالفعل ميشود؛ اما اين، غير از وكالت است كه مردم فقيه را وكيل خود در حكومت كنند؛ زيرا در توكيل، اصالت از آنِ موكّل است و وكيل، فقط اجراءكننده منويات موكّل ميباشد؛ در حالي كه در حكومت اسلامي، تنها قانوني كه بايد اجرا شود، همان مقصود شارع مقدس است نه منويّ غير او. مأخذ: ( آیةالله جوادی آملی ، ولايت فقيه، ص 419، 420) .
راسخون
تماس با ما
آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود
09111169156
info@parsaqa.com
حامیان
همكاران ما
کلیه حقوق این سامانه متعلق به عموم محققین عالم تشیع است.