فصل دوم: مشخصات راه حضرت امام خمینى قدس سره حرکتى که امام امت از حدود بیست سال پیش شروع کردند، منجر به تاسیس نظام حکومتى شد که اسلام را مبناى زندگى قرارداد و با توفیق الهى، کار را به جایى رساندند که اسلام و مسلمین در دنیا عزیز شدند. اولین تکلیف، شناخت عناصر اصلى حرکت امام

فصل دوم: مشخصات راه حضرت امام خمینى قدس سره حرکتى که امام امت از حدود بیست سال پیش شروع کردند، منجر به تاسیس نظام حکومتى شد که اسلام را مبناى زندگى قرارداد و با توفیق الهى، کار را به جایى رساندند که اسلام و مسلمین در دنیا عزیز شدند. اولین تکلیف، شناخت عناصر اصلى حرکت امام وقتى که اعلام مى کنیم راه اماممان را قاطعانه دنبال خواهیم کرد، اولین تکلیف این است که ببینیم عناصر اصلى حرکت امام (ره) چه بود. حرکتى که امام امت از حدود بیست سال پیش شروع کردند، منجر به تاسیس نظام و حکومتى شد که اسلام را مبناى زندگى قرار داد و با توفیق الهى، کار را به جایى رساندند که اسلام و مسلمین در دنیا عزیز شدند. این راه، راهى طولانى و دشوار بود. پیمودن این مسیر، شرایطى داشت و چون امام بزرگ ما حایز آن شرایط بود، توانست این راه را طى کند. ما که مى خواهیم آن راه را دنبال کنیم و بر این نیت هم صادقیم; باید ببینیم که آیا آن شرایط را در خودمان ایجاد کرده ایم یا خیر. این مهم است. یقینا امام با همان روحیه و روشى حرکت مى کرد که پیامبران الهى حرکت مى کردند. راه و هدف او هم بر اساس راه و هدف پیامبران بود. آنها در پیمودن راه دشوار خود، عواملى را ملاحظه مى کردند: «قال موسى لقومه استعینوا بالله و اصبروا ان الارض لله یورثها من یشاء من عباده و العاقبة للمتقین » . (1) اول، صبر و استقامت و دوم، استعانت به خدا و تکیه به او. این دو عامل، حتما لازم است و اگر نباشد; راه طى نخواهد شد. (2) چیزهاى قابل تقلید امام، هدفها و آرمانها جمهورى اسلامى، در حالى به وجود آمد که هیچ کس در دنیا باور نمى کرد این نظام پا بر جا بماند و بر دشمنان کینه ورز و قدرتمند خود، فایق آید. ما باید این راه را ادامه دهیم. آن چیزى که از امام براى ما قابل تقلید است، هدفهاى او و حرکت به سمت آن هدفهاست. هیچ کدام از هدفها و آرمانهایى که امام معین کردند، صرف نظر کردنى نیست. آن بزرگوار براى ملت ایران و انقلاب و نظام جمهورى اسلامى، بهترین و والاترین و اصیلترین هدفها را انتخاب کردند و به زبان آوردند و آنها را در دهها اثر از ادبیات مخصوص خود، ثبت کرده و حرکت به سمت آنها را نشان دادند. (3) خطى که امام ترسیم کردند خطى که امام براى انقلاب ترسیم کردند و ده سال است که ملت ایران بر اساس آن حرکت مى کند، خط عظمت اسلام و مسلمین و دفاع از محرومان و مستضعفان در سراسر عالم است. خط و راهى است که ملت ایران را در دنیا، به صورت یک ملت زنده و سرافراز و مستقلترین و زنده ترین و فعالترین ملتهاى دنیا درآورده و ما را از حالت ملت عقب افتاده ى وابسته ى مرده، خارج ساخته است. خطى است که ایمان و محبت و عشق مردم به اسلام را برانگیخته و آنها را در این راه، به فداکارى هاى اعجاب انگیز و بى نظیر واداشته است. این خط، زندگى و همه ى هستى و هویت ملى و انقلابى ماست و به فضل پروردگار این خط، با قاطعیت و قدرت و امید و با همان روحیه یى که امام در طول دوران نهضت و انقلاب، عملا به ما تعلیم دادند، به پیش خواهد رفت. ما براى تحکیم راه امام و انقلاب و فداکارى و تلاش و کوشش شبانه روزى، آماده ایم. جانها و خونهاى ما، فداى این راه و خط است. سعادت ما در این است که زندگى خود را در این راه بگذرانیم. در این، هیچ تردیدى نیست. (4) آرمانهاى بزرگ امام آرمانهاى بزرگى که امام (ره) بیان مى کردند، عبارت بود از: مبارزه با استکبار جهانى، حفظ اعتدال قاطع در خط «نه شرقى و نه غربى » ، اصرار فراوان بر استقلال حقیقى و همه جانبه ى ملت (خودکفایى به معناى کامل)، پافشارى فراوان و تمام نشدنى بر حفظ اصول دینى و شرع و فقه اسلامى، ایجاد وحدت و همبستگى، توجه به ملتهاى مسلمان مظلوم دنیا، عزت بخشیدن به اسلام و ملتهاى اسلامى و مرعوب نشدن در مقابل قدرتهاى جهانى، ایجاد قسط و عدل در جامعه ى اسلامى، حمایت بى دریغ و همیشگى از مستضعفان و محرومان و قشرهاى پایین جامعه و لزوم پرداختن به آنها. همه ى ما شاهد بودیم که امام در این خطوط، مصرانه و بدون تعلل، حرکتش را ادامه داد. ما باید راه و اعمال صالح و حرکت مداوم او را دنبال کنیم. (5) خصوصیات خط امام من خصوصیات چیزى که ما به آن مى گوییم خط و جهت گیرى امام که مشخصه ى حرکت نظام جمهورى اسلامى در طول ده سال حیات پربرکت امام بوده است، را به طور خلاصه عرض مى کنم. اول: ایستادگى در برابر تحمیل و نفوذ قدرتهاى خارجى و سازش نکردن با این قدرتهاست. دوم: اهتمام به تعبد و عمل فردى و ایستادگى در برابر سلطه ى شیطان نفس و وسوسه هاى شیطانى. این دو مطلب بزرگ و این دو میدان مبارزه را امام از هم جدا نمى کردند. در صحنه اجتماع و سیاست، در مقابل شیطان بزرگ و شیطانهاى قدرت مى ایستادند و در صحنه ى روان آدمى و درون وجود انسان نیز با نفس مبارزه مى کردند و در هر حال اصرار بر تعبد در عمل انسانى و فردى و شخصى داشتند. سوم: اهمیت دادن به توانایى ملتها و اصل دانستن آنهاست. امام با ملتها سخن مى گفتند و معتقد بودند که تحولات بزرگ عالم اگر بدست ملتها انجام بگیرد غیر قابل شکست است و ملتها مى توانند در دنیا تحول ایجاد کنند و محیطهاى خود را عوض کنند. چهارم: اصرار بر وحدت مسلمین و مبارزه با تفرقه افکنى استکبار است. پنجم: اصرار بر ایجاد روابط سالم و دوستانه با دولتهاست مگر استثناهایى که پشت سر منطق عدم رابطه با هر کدام از آنها، استدلال هاى قوى وجود دارد. امام به ما یاد دادند که جمهورى اسلامى در سطح عالم مى تواند و باید از روابطى سالم با دولتها برخوردار بشود. البته رابطه ى با آمریکا مردود است. بخاطر اینکه او یک دولت استکبارى و متجاوز و ظالم و با اسلام و جمهورى اسلامى در حال مبارزه و محاربه است. هم چنین ارتباط با رژیم صهیونیستى و رژیم نژادپرست آفریقاى جنوبى مردود است. در مورد بقیه ى دولتها، با توجه به مصالح نظام جمهورى اسلامى، اصل بر ایجاد ارتباط است. ششم: اصرار بر شکستن حصار تحجر و التقاط در فهم و عمل اسلامى و التزام به اسلام ناب است. از نظر امام، در بیان و عمل ایشان، هم تحجر مردود بود و هم التقاط که بمعنى رها کردن قیود صحیح براى فهم دین و اسلام است. هفتم: محور دانستن نجات محرومین و تامین عدالت اجتماعى است. مردم همیشه در نظر امام، اصل و محور بودند. در منطق و خط حکومتى امام امت، محرومین و مستضعفین همواره محور تصمیم گیرى ها محسوب مى شدند و همه ى فعالیت هاى اقتصادى و امثال آن باید بر محور نجات محرومین از محرومیت ها انجام گیرد. هشتم: توجه ویژه به مبارزه با رژیم اشغالگر قدس و رژیم غاصب صهیونیستى است. مساله ى مبارزه با اسرائیل در منطق و راه و رسم امام، جایگاهى خاص داشت. در نظر امام امت یکى از اصولى که به هیچ وجه براى ملتهاى مسلمان قابل اغماض نیست مساله ى مبارزه با صهیونیست هاست. و این بخاطر آن است که امام بزرگوار ما نقش ویرانگر و مخرب رژیم تحمیلى را از سالهاى پیش از انقلاب بدرستى تشخیص داده بودند. نهم: حفظ وحدت ملى و ایجاد یکپارچگى در میان ملت ایران و اصرار بر مقابله و مبارزه با هر شعار تفرقه افکنانه است. دهم: حفظ مردمى بودن حکومت و ایجاد و حفظ ارتباط با مردم است. امام همواره هم به مسؤولین سفارش مى کردند که از مردم جدا نشوید، با مردم باشید، زى مردمى داشته و به فکر مردم باشید و هم متقابلا به مردم سفارش مى کردند و با کسانى که ارگانهاى نظام و دولت را تضعیف مى کردند. به نحوى از انحاء مقابله مى کردند. یازدهم: اصرار بر سازندگى کشور و ارائه ى یک نمونه ى عملى به جهان است که در ماههاى آخر عمر با برکت امام، این مساله جایگاه مهمى در نظر ایشان داشت. ایشان اصرار داشتند که این کشور باید بازسازى بشود، هم از لحاظ اقتصادى و کارهاى زیر بنایى و هم از لحاظ تامین درآمد براى کشور و مردم تا بتوانیم یک نمونه ى عینى و عملى از سازندگى اسلامى را به دنیا ارائه دهیم. چیزهایى که به اعتقاد بنده رئوس و خطوط اصلى بینش امام و سلوک عملى و حکومتى ایشان بود همین مواردى است که عرض شد. (6) پى نوشت: 1 - سوره ى اعراف، آیه ى 128. 2 - حدیث ولایت - سازمان مدارک فرهنگى انقلاب اسلامى - چاپ اول - جلد اول - صفحه صفحه 114 و 113. 3 - همان صفحه 5. 4 - همان جلد دوم صفحه 24. 5 - همان جلد اول صفحه 5. 6 - از بیانات مقام معظم رهبرى که در تاریخ 14/3/71 در سالگرد رحلت حضرت امام (ره) در حرم مطهر آن حضرت ایراد گردید. .

پرسمان دانشگاهیان

مرجع:

ایجاد شده در 1401/03/25

لینک کوتاه