امام خمينی / قيام امام خمینی /

تخمین زمان مطالعه: 6 دقیقه

بعضي شبهه وارد مي كنند و با ارائه چند حديث از باب خروج در علايم آخر الزمان قيام حضرت امام(ره) را زير سؤال مي برند... چه احاديثي مويد قيام امام خميني(ره) و اشاره به قيام امام دارد ؟


در علم اصول فقه مشهور است که: هر گاه دو دليل و يا چند روايت با هم اختلاف پيدا کردند به گونه اي که جمع بين آن دلائل اعم از روايات و غير آن، امکان داشته باشد، جمع بهتر است از ترک يکي از آنها و يا همه آنها. «الجمع مهما امکن اولي من الطرح».و نيز اين که: هرگاه مطلبي و حکمي در کلام معصوم بيان بشود که همراه با بيان ويژگي وصف و خصوصيتي باشد که حکم تعليل را داشته باشد، بيانگر عليت آن وصف براي آن حکم مي باشد (تعليل الحکم باالوصف مشعر بالعليه).با توجه به مطالب ياد شده در پاسخ به سئوال مورد نظر به دو نکته اشاره مي کنيم:الف) درمنابع روائي دو قسم روايات نقل شده است: يک دسته رواياتي اند که هر کس در زمان غيبت قيام کند، فقط موجب آزار و اذيت ما اهل بيت مي گردد، و يا اين که: هر پرچمي قبل از قيام قائم ـ عليه السلام ـ برافراشته شود صاحب آن طاغوت بوده و منجر به پرستش غير خداي عزوجل مي گردد.[1] بنابراين قيام مردم عليه ستمگران و بذل جان و مال در اين راه نه تنها ايثار، فداکاري، شهادت به حساب نمي آيد بلکه مصداق القاي نفس در هلاکت است که قرآن کريم از آن نهي فرموده است: «و لا تلقوا بايديکم الي التهلکه»[2] لذا در زمان غيبت جز سکوت و انتظار فرج و نشستن در خانه و دعا کردن راه ديگري وجود ندارد.دسته ديگر رواياتي است که در آن پيامبر اکرم ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ و ائمه معصومين ـ عليهم السلام ـ خبر از قيام هايي داده اند که زمينه ساز قيام حضرت مهدي ـ عليه السلام ـ است و در آن روايات از رهبران قيام و اطرافيانش تجليل و تمجيد شده و کشته هاي آنها شهيد به حساب آمده اند. طبق اين روايات نمي توان هر قيامي را پيش از ظهور امام زمان ـ عليه السلام ـ موجب آزار و اذيت ائمه اطهار ـ عليهم السلام ـ و دوستان آنان دانسته و محکوم به بطلان تلّقي نمود.اين نوع روايات زياد است، در اين جا فقط به برخي از آنها اشاره مي شود:1. از رسول خدا ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ نقل شده که فرمود: «يخرج ناس من المشرق فيوطئون للمهدي (عج) سلطانه»[3] از اين حديث شريف به روشني استفاده مي شود که قومي و مردمي از مشرق زمين قيام مي کنند، زمينه انقلاب و ظهور حضرت مهدي ـ عليه السلام ـ را مهيّا و آماده مي سازند، پيداست که لحن روايت مدح و ستايش است نه مذمت و نکوهش.2. از امام باقر ـ عليه السلام ـ نقل شده که فرمود: «کاني بقوم قد خرجوا بالمشرق يطلبون الحق فلا يعطونه ثم يطلبونه فلا يعطونه، فاذا رأوا ذالک وضعوا سيوفهم علي عواتقهم فيعطون ماسئلوه فلا يقبلونه حتي يقوموا و لا يدفعونها إلاّ إلي صاحبکم قتلاهم شهداء اما انّي لو ادرکت ذالک لأسبقتٌ نفسي لصاحب هذالامر».[4]گويا مي بينم قومي را که از مشرق زمين خروج (قيام) مي کنند حق را مي جويند اما به آنان سپرده نمي شود، بار ديگر خواستار آن شوند، اما راه به جائي نبرند، با مشاهده اين وضع سلاح بر دوش گرفته، و به مبارزه روي آورند. آنگاه حقوق شان را به رسميت شناساندند اما اين بار، آنها نپذيرند، تا دست به قيام زنند. و پرچم نهضت را رها نکنند تا به دست صاحب شما (يعني حضرت مهدي ـ عليه السلام ـ ) بسپارند. کشته هاي آنان شهيدند.با توجه به آن چه در ابتداء توضيح داديم مبني بر اين که در صورت اختلاف بين روايات در صورتي که امکان جمع وجود داشته باشد، جمع اولي و بهتر از ترک است، گذشته از اين که مقتضاي جمع بين اين دو دسته از روايات، اين است که بگوئيم مقصود از دسته اول، قيام هايي است که به نام مهدي موعود ـ عليه السلام ـ صورت گيرد نه هر قيامي، روايات دسته دوم حکم خاص پيدا نموده و دسته اول را از اطلاق مي اندازند. بنابراين نمي توان گفت که هر قيامي پيش از ظهور محکوم به بطلان است، بلکه قيام هايي محکوم به بطالت است و منجر به اذيت و آزار ائمه ـ عليهم السلام ـ مي گردد که به نام مهدويت باشد. اما قيام هايي که در راستاي تحقق عدالت و بستر سازي حکومت مهدوي باشد، همان گونه که در روايات دسته دوم به آن اشاره شده است و نيز ما در عصر حاضر به عيان مي بينيم انقلاب اسلامي ايران به رهبري فقيه جامع الشرائط نه تنها موجب اذيت و آزار مومنان و توسعه فساد و باطل نشده بلکه باعث آسايش مومنان و تحقق خيلي از حقوق و آرمان هاي حق طلبانه گرديده است.ب) دقّت و تامل در روايات دسته اول نشان مي دهد که قيام هائي مورد نهي و انکار قرار گرفته که باعث به وجود آمدن محظوراتي از قبيل در تنگنا قرار گرفتن و اذيت و آزار ائمه و مومنان، و اشاعه فساد و پرستش غير خدا، گردد. يعني شبيه حرمتي است که بر نوشيدن شراب مترتب است «لا تشرب الخمر لانه مسکر» شراب نخوريد چون که مزيل عقل و مست کننده است. به اين معنا که قيام و حرکتي نکنيد که نه تنها موجب تحقق عدالت و توسعه در امور دين و آسايش و رفاه در زندگي دنيوي تان نمي گردد بلکه منجر به توسعه طاغوت و افساد بيشتر و آزار مومنين و اولياء دين مي گردد و آن مصداقا منطبق بر قيام هايي است که به نام اسلام و شيعه و مهدويت صورت مي گيرد ولي از نظر ماهيت هيچ سنخيتي بين اين قيام ها و قيام هاي حق طلبانه که در راستاي تحقق اهداف عاليه اسلام و ظهور عدالت مانند: اذيت، آزار و بيشتر شدن فساد، در روايات دسته اول، در حکم تعليل حکم به وصف است که اشعار به عليت دارد. يعني علت منع از قيام پيش از ظهور، اين امور است. اما اگر قيامي چنين پي آمدهايي نداشته و موجب توسعه فساد و به وجود آمدن اذيت و آزار و در تنگنا قرار گرفتن مومنين و پرستش غير خدا نشود. بلکه باعث تحقق عدالت و آرمان هاي والاي اسلامي و زمينه ساز حکومت جهاني امام زمان ـ عليه السلام ـ گردد، نه تنها دليلي بر منع آن نداريم بلکه دلائل متعدد از عقل و نقل ـ مؤيد آن مي باشد. اما در خصوص قيام امام خميني قدس سره الشريف روايتي خاصي نداريم ولي انقلاب اسلامي که به رهبري آن بزرگوار و همکاري علماء مبارز و مردم مسلمان، صورت گرفت، مي تواند از مصاديق عام روايات دسته دوم باشد که در راستاي تحقق اهداف حق طلبانه صورت گرفته و ادامه آن انشاء الله بستري براي تحقق ظهور امام زمان ـ عليه السلام ـ و جهاني سازي اسلام ناب باشد.پی نوشتها:[1]. وسائل الشيعه، ابواب جهاد العدو، باب 13، ج11، ص37.[2]. بقره / 195.[3]. سيماي آفتاب، حبيب الله طاهري، ص152، به نقل از کنز العمال.[4]. غيبت شيخ طوسي، طبع جديد، ص182.[5]. سفينة البحار، ج2، ص646، بحار الانوار، ج60، ص216.منبع: اندیشه قم .

راسخون

مرجع:

ایجاد شده در سه روز پیش



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر



آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image