در مورد اصلاح طلبان و اصول گرایان و موج سبز و حوادث اخیر برای آگاهی بیشتر مطالب می خواهم؟

اصولا در هر نظام سیاسى براى پیشبرد امور ، بخش ها و نهادهاى مختلفى شکل گرفته که بخش سخت افزارى آن نظام را شکل مى دهند و در این میان بخش دیگرى که از آن مى توان به بعد نرم هر نظام یاد نمود نیز شکل یافته که از آن به احزاب یاد مى شود . امروزه وجود و حضور احزاب و گروه هاى سیاسى در قالب هاى منسجم و سازماندهى شده از ضروریات دنیاى سیاست بوده بطورى که باید گفت نظامى بدون این مهم ، بدرستى شکل نخواهد گرفت . کشور ما که پش از انقلاب بدرستى توانست به این مهم دست یافته و احزاب مختلفى را در درون خود شکل دهد از این قاعده مستثنى نبوده و طبعا در این راستا احزاب و گروه هاى سیاسى موافق یا مخالفى نیز به فعالیت هاى سیاسى مبادرت و در مواقع لزوم ( همچون انتخابات . به ابراز نطرات خود اقدام مى کنند که هر کدام بر حسب قدمت و تجربه علمى و عملى خود از کارآیى مختلف و متفاویى برخوردار مى باشند . در میان احزاب و جبهه هاى فعال در درون نظام اسلامى مى توان از اصول گرایان ، اصلاح طلبان و . . . که از نمود و شانس بیشترى در رقابت هاى سیاسى برخوردارند و عموما در این گونه رقابت ها حضورى تعیین کننده و سرنوشت ساز دارند یاد نمودکه ما به اختصار به توضیح آنان در شکل گیرى مى پردازیم . اصول گرایان گفتمان اصولگرایى به شیوه امروزى در اواخر دوره اصلاحات بروز یافت و اولین تجلى آن با چنین نامى در دومین دوره شوراهاى اسلامى شهر و روستا و پس از آن با قاطعیت بیشترى در هفتمین دوره مجلس شوراى اسلامى صورت گرفت . نقطه اوج گفتمان اصولگرایى درنهمین دوره انتخابات ریاست جمهورى بروز یافت که حاصل آن به دست گرفتن سکان هدایت قوه مجریه توسط اصولگرایان بود . البته نگرش اصولگرایى از ابتداى انقلاب تاکنون وجود داشته و در هر برهه اى با لفظى خاص در ادبیات سیاسى کشورمان شناخته شده است ، اما شاید نام اخیر آن را بتوان حاصل اتفاقاتى دانست که در دوره اصلاح طلبان رخ داد . بدین صورت که پس از برخى تندروى ها و اقدامات خارج از چارچوب برخى اصلاح طلبان که در آن مقطع صورت گرفت ، این جریان دیرپا در کشور این بار با نام اصولگرایى و با تاکید بر ضرورت پایبندى بر اصول اسلام و انقلاب اسلامى حرکت کرد . 1 : تعریف اصول گرایى اصولگرایى که چند سالى است در ادبیات سیاسى کشورمان رایج گردیده واژه اى است برگرفته از اصل به معناى ریشه ، بن و بنیاد است . تعریف عملیاتى اصولگرایى در نظام جمهورى اسلامى به کسانى اطلاق مى گردد که اعتقاد و التزام به اسلام و انقلاب اسلامى ، نظام اسلامى و قانون اساسى ، آرمان هاى امام خمینى ( ره ) ، ولایت فقیه و مقام رهبرى دارند . این مفهوم تفاوت ماهوى با بنیادگرایى دارد . بنیادگرایى بازگشت به گذشته و توقف در آن است . در حالیکه اصول‌گرایى به مفهوم تأکید بر اصول اساسى با نگاه به آینده است . ( مقاله مبانى و شاخصه‌هاى اصولگرایى دکتر رشید جعفرپور . سایت مرکز اسناد ) 2 : سطوح و مبانى اصول‌گرایى معمولا براى بررسى یک جریان ، یا یک اندیشه و یا یک مفهوم به سطوح مختلفى که آن جریان ، اندیشه یا مفهوم مى‌تواند داشته باشد مى‌پردازند . اندیشمندان براى بررسى سطوح اصولگرایى معتقدند که مى‌توان آن را در سه سطح بررسى کرد و در هر سطحى نیز شاخصه‌هایى را براى آن در نظر مى‌گیرند که ما در این جا به بررسى آن مى پردازیم . الف : سطح نظام . 1 اعتقاد و التزام به اسلام اصولگرایان به اسلام معتقد و ملتزم هستند و هویت خودشان را از اسلام مى‌گیرند هم به لحاظ اقتصادى به اسلام معتقد هستند و به لحاظ رفتارى ملتزم به اسلام هستند . در هیچ حالى از اسلام رو بر نمى‌گردانند و سعى مى‌کنند در رفتار و گفتار و عملکردهاى خود به اسلام پایبند باشند و در تصمیم‌گیرى‌هاى خود به اسلام توجه ویژه دارند . . 2 ولایت محورى این گفتمان ، به ولایت مطلقه فقیه به عنوان یک اصل مترقى در اداره جامعه اسلامى ، معتقد و پایبند هستند واز ولى‌فقیه زمان خود پیروى کامل مى‌کنند . آنان تلاش مى‌کنند که حول محور ولایت فقیه جمع شده و از دستورات او به عنوان یک عنصر اساسى و راهگشا متکى بر اجتهاد پویا و جوهرى ، تبعیت نماید . . 3 اعتقاد به جامعیت دین اسلام و کارآمدى آن آنان اعتقاد دارند که دین اسلام ، کامل ترین دین است که به نام ابعاد حیات ایشان توجه داشته و مى‌تواند مشکلات جامعه بشرى را بر اساس جامعیت خود حل کند . به نظر آنان اسلام دین دنیا و آخرت و بعد مادى و معنوى زندگى انسان است و دانش بشرى به تنهایى نمى‌تواند مشکلات انسان‌ها را حل کند . . 4 جمهوریت نظام این جبهه سیاسى بر این باورندکه نظام اسلامى متعلق به همه مردم ایران است و این نظام بر اساس آراء مردم شکل گرفته است و در نتیجه تلاش نظام این است که مشکلات همه مردم را حل کند . در این نظام بر اساس دین و قانون اساسى ، فرقى بین شهرى و روستایى ، فرقه‌ها به زبان ها و قومیت‌ها و . . . نیست و همه در برابر قانون مساوى هستند ونظر و حق همه محفوظ و محترم است . . 5 مردم باورى ( مردم سالارى دینى ) اصولگرایان معتقدندکه : الف : این ملت ایران است که توانسته جامعه را از دست طاغوتیان نجات دهد . ب : این ملت ایران است که با هشت سال دفاع مقدس از مرز و بوم ایران دفاع کرده است . ج : این ملت ایران است که با اراده توانسته در برابر تحریم‌هاى اقتصادى و ناتوى فرهنگى مقاومت کند . د : و این ملت ایران است که توان هر تحولى را دارد . ب : سطح فرآیند . 1 عدالت عدالت ، محورى‌ترین شاخصه اصولگرایى است . عدالت به هر تعریفى که باشد اصولگرایان باید توجه داشته باشند که در همه زمینه‌ها ( سیاست ، اقتصاد ، فرهنگ ، اجتماع و . . . ) عدالت برقرار کنند و حق همه افراد را به آنان بپردازند . . 2 جهاد علمى شاخصه دیگر اصول گرایى جهاد علمى است . جهاد عملى با رشد علمى تفاوت دارد . رشد علمى یک روند تدریجى است که ممکن است در طى یک پروسه طولانى به ثمر برسد اما اصولگرایى باید تلاش کند که با یک حرکت سریع و جهادى در زمینه شکوفایى علمى جامعه گام بردارد . در این زمینه ایجاد بستر مناسب ، تقویت روحیه جهادى ، تشویق‌هاى مناسب دانشجویان و دانش‌پژوهان و . . . الزامى است . . 3 شکوفایى اقتصادى یکى دیگر از شاخصه هاى اصولگرایى شکوفایى اقتصادى است که اصولگرایان باید تلاش کنند تا بر اساس مدل ایرانى اسلامى توسعه ، به شکوفایى اقتصادى ایران بپردازند . لذا ایجاد پژوهشکده‌هاى کاربردى ، علمى ، ارتقاء سطح کیفى دانشگاه‌ها ، گسترش آموزش عالى و . . . ضرورى مى‌نماید . . 4 مهرورزى ایجاد جامعه متحول و پویا نیازمند محیطى صمیمى و آرام و با نشاط است . اصولگرایان معتقدند که باید با ایجاد فضاى اخوت و دوستى که لازمه جامعه اسلامى است ، به جوانان و مردم امید و نشاط داد و این ممکن نیست مگر اینکه نهادهاى فرهنگى جامعه از جمله مساجد ، شهردارى‌ها ، مطبوعات ، رسانه ملى و . . . به این مهم اهتمام ورزند و دولت نیز از این حرکت فرهنگى حمایت کند . . 5 خدمت‌گزارى شاخصه بسیار مهم اصولگرایى خدمتگزاى است . مسئولان اصولگرا تصدى پست دولتى را چیزى جز خدمت به مردم و جامعه اسلامى نمى‌دانند . در این راستا ، شبانه روز تلاش مى‌کنند که به امور مردم رسیدگى کنند و بارى از دوش آنان بر دارند . ج : سطح سیاستگذارى . 1 بومى سازى توسعه ( مرکز گریزى ) اصولگرایان چون معتقدندکه همه ایران باید از یک سطح توسعه برخوردار باشد لذا باید تمام مناطق ، توسعه یابند . در این راستا تلاش مى‌گردد که در امر توسعه روند مرکزگریزى در پیش گرفته شود و با توجه به مناطق مختلف کشور توسعه صورت گیرد و طرح آمایش سرزمینى یکى از این برنامه‌هاست . انتقال بسیارى از کارخانجات و شرکت‌ها به شهرستان‌ها و احداث شرکت‌ها و کارخانجات در مناطق محروم در این راستا صورت مى‌گیرد . . 2 ارتباط با مردم در حوزه رفتارى و ارتباطى ، این طیف فکرى بر این باورند که نباید بین مردم و مسولین فاصله بیفتد . باید بین مردم و مسئولین تعامل مناسبى صورت گیرد و مسئولین از درد مردم مطلع شوند . سفرهاى استانى به مناطق و شهرهاى مختلف ، علاوه بر توجه به توسعه و پیشرفت شهرستان‌ها ، مى‌تواند عامل مناسبى در تعامل رو در رو و بى‌واسطه مسولین و مردم باشد . . 3 محرومیت زدایى ( توجه به مناطق محروم ) شاخصه مهم دیگر اصولگرایى ، محرومیت‌زدایى است . از آنجایى‌که فقر و محرومیت خود مى‌تواند عامل مهمى در انحراف و فساد اجتماعى باشد ، در نتیجه ریشه‌کنى فقر و محرومیت ، شاخص مهمى براى توسعه بشمار مى رود . اصولگرایان در تلاشند که با برنامه‌ریزى و تلاش مجدانه از محرومیت بکاهند و برنامه‌هاى پوشش بیشترى داشته باشد . اعطاى سهام عدالت یکى از همین راهکارهاست . 3 : شاخص هاى اصولگرایى از دیدگاه مقام معظم رهبرى مقام معظم رهبرى در مناسبت‌هاى مختلف به شاخصه‌هاى اصولگرایى پرداخته‌اند و آن را جریانى اصیل در انقلاب اسلامى و اسلام دانسته‌اند . لذا در این جا به ذکر این شاخص ها از دیدگاه ایشان تنها اشاره مى کنیم . . 1 عدالت خواهى و عدالت گسترى . 2 ایمان و هویت اسلامى و انقلابى . 3 حفظ استقلال همه جانبه کشور . 4 تقویت خودباورى و اعتماد به نفس . 5 جهاد علمى . 6 تثبیت و تصمیم آزادى و آزاد اندیشى . 7 اصلاحات به مفهوم صحیح آن . 8 شکوفایى اقتصادى کشور و رسیدگى به زندگى مردم . 9 فساد ستیزى . 10 اعتزاز به اسلام . 11 ساده زیستى و مردم گرایى . 12 تواضع و نغلتیدن در گرداب غرور . 13 اجتناب از اسراف و ریخت و پاش . 14 خودگرایى و تدبیر و حکمت در تصمیم‌گیرى و عمل . 15 مسئولیت پذیرى و پاسخگویى . 16 سعه صدر و تحمل مخالف . 17 اجتناب از هواهاى نفس . 18 شایسته سالارى . 19 نظارت بر عملکرد زیر مجموعه . 20 تلاش بى‌وقفه براى ارائه خدمات . 21 قانون گرایى . 22 شجاعت و قاطعیت در بیان و اعمال آن چه حق است ( همان . همان ) اصلاح طلبان این اصطلاح در معناى امروزى خود ، بر جریانى که از سال 86 و پس از انتخاب خاتمى به ریاست جمهورى وارد ادبیات سیاسى کشور ما گشت صدق مى کندکه بدنبال تغییر در برخى زمینه ها بوده و مرتبا بر آن شعار مى داد که متاسفانه آهسته آهسته ( بر اساس ماهیت خود ) به سمت و سوى خلاف مبانى امام وانقلاب و نظام اسلامى سوق داده شد بگونه اى که در مواردى در تقابل با آن بوده و موضع گیرى مى نمود . 1 : چیستى اصلاحات در تعریف و توضیح مفهوم اصلاحات ، اختلاف زیادى وجود دارد و تعاریف اصطلاحى آن نیز بسیار محدود و یا نزدیک به هم هستند . فرهنگ علوم سیاسى اصلاح را رفورم {L= (Reform) =L} معنا کرده و مراد از آن اقداماتى است که براى تغییر و تعویض برخى ازجنبه هاى اقتصادى ، اجتماعى و سیاسى و . . . مى باشد ، بدون آن که بنیاد جامعه را دگرگون سازد ، مثل رفورم هاى آموزشى ، ادارى ، بازرگانى ، انتخاباتى و . . . به عبارت دیگر اصلاحات به معناى دگرگونى در جهت تامین برابرى اجتماعى ، اقتصادى و سیاسى بیش تر و گسترش دامنه اشتراک سیاسى در جامعه است . 2 : کیستى اصلاح طلب در باب تطبیق واژه اصلاح طلب گفته اند : اصلاح طلب ، کسى است که رسالت اصلى خود را اصلاح نافرمى ها و کژى ها مى داند . یعنى به شناخت مشکلات و نواقص و نقایص جامعه اى که در آن زندگى مى کند و یا حتى ایدئولوژى اى که معتقد به آن است ، مى پردازد و تلاش مى کند آنرا اصلاح نماید . ( به نقل از وبلاگ تارنما ) 3 : اصلاح طلبى دینى و غیر دینى اسلام و مصلحان مسلمان ، در واقع اصلاحات را در راستاى سعادت انسان و ایجاد زمینه رشد و کمال انسان دنبال مى کنند . از نگاه اسلام و نظام اسلامى ، اصلاحات ، جزیى وتدریجى ( البته مشروع ) است و هر جامعه اى نیاز به اصلاحات دارد چرا که بدون اصلاحات قادر به بقا نخواهد بود . هر حکومتى لاجرم دچار آفت هایى مى شود که این آفت ها جز از طریق اصلاحات رفع نمى شود . به طور طبیعى یک نظام پویا ، باید بتواند براى حفظ سلامت خود از طریق اصلاحات با این آفت ها مقابله جدى کند . گاه موضوع اصلاح طلبى مبتنى و در خدمت این آموزه ها بوده و گاه هم بدور و بدون توجه به این مبانى الهى مى باشد و تنها جنبه بشرى و به عبارتى این جهانى داردکه از دسته اول به اصلاح طلبى دینى و از دسته دوم به اصلاح طلبى غیر دینى یاد مى شود . به طور کلى سه ویژگى براى اصلاح طلبى دینى مى توان برشمرد : 1 : پیراستن عقیده مسلمانان از خرافات و بدعت ها و بازگشت به اسلام اصیل 2 : وحدت و همبستگى مسلمانان در برابر خطر سلطه فرهنگى ، سیاسى ، اقتصادى و . . . غرب 3 : هماهنگ کردن تعالیم و رهنمود هاى دینى با عقل و مقتضیات زمان 4 : نوع اصلاحات در قانون اساسى جمهورى اسلامى ایران ، گستره وسیعى از اصلاحات مطرح شده است مثل اصلاح نظام ادارى ، اصلاح قوانین و مقررات و برنامه ریزى ها در جهت آسان کردن تشکیل خانواده ، و اصلاح وضعیت مطبوعات ، اصلاح نظام اقتصادى بر طبق ضوابط اسلامى ، اصلاح در جهت رفع تبعیضات ناروا بین آحاد ملت . اصلاح طلبانى که به چیزى فراتر از قانون اساسى و اسلام دل بسته اند ، خواسته یا ناخواسته در مسیر غیر اسلامى گام برمى دارند . با توجه به شعارهاى انقلاب که برخاسته از متن منابع دینى است اصلاحات در کشور و نظام دینى ما به هیچ روى نمى تواند خارج از معیارهاى اسلامى و انقلابى باشد . قانون اساسى ما سند واضح و تبیین کننده اندیشه اصلاح طلبى در جمهورى اسلامى مى باشد . اصلاحات امریکایى که مورد نظر غربى ها به ویژه امریکایى ها و برخى طرفداران آن ها در داخل است ، با اصلاحات اسلامى تفاوت اساسى دارد . یکى از تفاوت هاى عمده این دو این است که اصلاحات آمریکایى فقط به بعد مادى آدمى توجه دارد و معناى انسان در فرهنگ اصلاحات پست مدرنیستى ، ملهم از اومانیسم و سکولاریزم است که دو رکن اساسى توسعه سیاسى به معناى غربى است . بدون شک هدف اصلاحات امریکایى حذف باورها و ارزش هاى دینى است که بامنافع آنان تنافى دارد . ( مقاله نگاهى به اندیشه اصلاح طلبى . به نقل از سایت حوزه ) جالب این جا است که آنچه در فضاى سیاسى کشور از سال 86 طرح گردید در راستاى اصلاحات آمریکایى بوده و اصولا به اصلاحات ایرانى - اسلامى توجهى نمى شد لذا در بررسى بسیارى از مواضع متخذه سیاسى در آن دوران ، به آبشخور اصلى آن که همان غرب و آموزه هاى ضد بشرى آن باشد مى توان پى برد . موج سبز یکى دیگر از طیف هاى سیاسى‌اى که اخیرا و پس از انتخابات دهم ریاست جهمورى در دابیات سیاسى کشور پدید آمده و تازه وارد و تازه کار مى باشد . گروه به اصطلاح موج سبز در پى نارضایتى از برخى مسائل از جمله نتیجه انتخابات دهم بوجود آمده و در تلاش براى اغراض عده اى از انسان هاى فرصت طلب و قدرت طلب مى باشد . تحقیقا از آنجا که این موج در جهت خلاف منافع انقلاب و مردم و دقیقا در تقابل با آن تعریف شده و تا کنون نیز این گونه عمل کرده است لذا نمى توان آنرا در زمره احزاب رسمى کشور قلمداد نمود و آن را داراى اعتبار قانونى دانست چرا که تمام احزاب فعال و رسمى باید به اصول و مبانى نظام اسلامى اعتقاد داشته باشند تا بتوانند در این فضا فعالیت کرده و از مزایا و اعتبارات برخوردار گردند ولى این عده ( از افراد به اصطلاح ناراضى ) چنین نیستند . این گروه که بر اساس تخیلات و اوهام برخى افراد معلوم الحال و در راستاى منافع ناحق آنان شکل گرفته و پى ریزى شده است اساسا و بطور اصولى به نظام اسلامى اعتقاد و التزام نداشته و در تلاش براى براندازى نرم بوده و در این راستا از هیچ تلاش فروگذار نمى کنند همچنان که تا کنون این گونه عمل کرده اند . از این بالاتر این که اینان اصولا اعتقادى به مقدسات و منافع این ملت نداشته تا جایى که این مهم ، خود را در عاشوراى حسینى به گونه اى فضاحت بار و بى ادبانه نشان مى دهد که گویاى گستاخى و سخافت آنان است و این که آنان نمى توانند از ملت باشند تا این که بخواهند در پى احقاق حقوق آنان برآیند . حوادث اخیر حوادث اخیرى که پس از انتخابات دهم ریاست جمهورى در کشور رخ داد و به اصطلاح ( و دروغ ) در جهت دست یابى و استیفاى حقوق مردم ایران شکل گرفت بر اساس اسناد و مدارک در حقیقت طبق نقشه هاى از پیش طراحى شده دشمنان قسم خورده داخلى و خارجى ( سرویس هاى جاسوسى انگلیس و آمریکاو . . . ) این ملت و نظام اسلامى بوده و نشان دادکه این عده دقیقا در جهت منافع بیگانگان گام برداشته و تنها به چیزى که نمى اندیشند ملت ایران مى باشند . در باره این پدیده نوظهور مسائل مختلفى مطرح مى گردد از جمله این که نظام اسلامى چرا با سران اصلى این پدیده شوم برخورد نمى کند ؟ و یا این که بالاخره تکلیف این پرونده چه شد ؟ در پاسخ مى توان گفت سیاست نظام در وهله اول به تعبیر رهبرى معظم انقلاب ، جذب حداکثرى و دفع حداقلى بوده و در مرحله بعدى برخورد با انسان هاى مغرض و خاطى است که در این میان این افراد به دوسته کلى اصلى و فرعى تقسیم مى شوند . طبعا از آنجا که برخورد با قسم دوم بعنوان تابع و مجرى این پروسه ، کم هزینه تر بوده و مشکلات جدیدى براى نظام بدنبال نمى آورد راحت تر صورت مى گیرد که هم اکنون این پرونده در جریان مى باشد و با برخى عناصر نیز برخورد قانونى صورت گرفته است ولى نسبت به قسم اول بدلیل این که ممکن است برخورد با آنان با هزینه هاى تازه اى همراه گردد لذا فعلا سیاست نظام بر عدم محاکمه در شرائط فعلى مى باشد ولى این بدین معنا نیست که پرونده این افراد بکلى بسته شده است بلکه هر زمان که زمینه فراهم آید ، نظام اسلامى تحقیقا با آنان برخورد قانونى خواهد نمود وحقوق مردم را مطالبه خواهد کرد و آنان را در برابر ملت پاسخگو خواهد نمود . .

پرسمان دانشگاهیان

مرجع:

ایجاد شده در 1401/03/25

لینک کوتاه