فهم قرآن با توجه به معنای کلمات در عصر نزول /

تخمین زمان مطالعه: 5 دقیقه

چرا براى فهم قرآن باید به معانى کلمات در عصر پیامبر توجه کرد، و به معناى فعلى آن لغات اهمیت نداد، مگرقرآن داراى بطن‌هاى فراوان نیست! آیا نمیتوان هردو یا چند معنا را گرفت؟


در پاسخ به مطالبی توجه کنید1. برای فهم کلام باید از معنایی که لفظ در آن معنا به کار رفته است اگاهی داشت و بدون ان فهم کلام ناممکن است . 2. برای فهم قران کریم باید به همان معانی که الفاظ قران در وقت نزول بر ان معانی دلالت داشته اند علم و آگاهی داشت. 3. معانی حقیقی الفاظ و کلمات قران همان معانی اصلی و حقیقی انها است   و الفاظ قران در معانی جدید و فعلی به کار نرفته اند و استعمال نشده اند تا این معانی مورد توجه باشد . 4. ملاک نبودن معانی فعلی و جدید ربطی به موضوع بطن و بطون الفاظ قران ندارد و اصولا موضوع بطن مربوط به تاویل قران و از مقوله دیگری است . 5. توضیح اینکه قرآن کلام الهی است و عظمت کلام به عظمت گوینده آن است از این رو گفته شده است قرآن هفتاد بطن دارد که نشانه وسعت مفاهیم آن است و حتی درباره برخی از آیات قرآن مانند شش آیه اول سوره حدید آمده است که مردم آخر الزمان توانایی درک عمیق آن را دارند. لذا هم قرآن نیاز به تفسیر دارد و هم نیاز به تفسیرهای مختلف دارد. اما ناگفته نماند که همگان توانایی بهره گیری از قرآن را دارند قرآن به اقیانوس تشبیه شده است که هم می توان از منظره آن استفاده کرد. به طوری که حتی بی سوادان از نگاه به خط آن بهره مند می شوند و هم می توان از کناره های آن استفاده کرد به طوری که حتی شاگردان نوپا می توانند از آن لذت ببرند و هم غواصان می توانند با راهیابی به عمق آن از معارف بلند بهره مند شوند. اما باید توجه داشت که تفسیر قرآن همانند غواصی در عمق دریا نیاز به مقدمات، ابزار و تخصص ویژه دارد و کسانی که بدون داشتن شرایط وارد این مرحله می شوند چه بسا موجب غرق شدن خود و دیگران در ورطه هلاکت و انحراف شوند. مرحله بالاتر از تفسیر، دانش تأویل قرآن و راهیابی به بطون قرآن است. تأویل به معنای «بازگردانیدن شیئی یا کلامی» به مقصود و مراد از آن است. اگرچه از نظر لغوی و برخی اصطلاحات می توان گفت تفسیر اعم از تأویل است و بطون قرآن شامل تفسیرها و تأویل های متعدد می شود. اما با توجه به موارد استعمال تأویل در قرآن، می توان به این نتیجه رسید که منظور از بطون، تنها تأویل قرآن است و علم تأویل صحیح فقط از جانب پیامبر(ص) و امامان معصوم(ع) سزاوار است. در اینجا تنها به ذکر سه نمونه از تأویلات اشاره می کنیم که بیانگر آن است که تأویل آیات تنها شایسته مقام معصومان است. عبدالله بن سنان از ذریح محاربی نقل کرده است که گوید: به امام صادق(ع) گفتم: خداوند در کتاب خود به من فرمانی داده است، دوست دارم [تفسیر] آن را بدانم. فرمود: آن چیست؟ گفتم: سخن خداوند عزوجل «ثم لیقضوا تفثهم و لیوفوا نذورهم» (حج، آیه 29). فرمود: کوتاه کردن موی شارب و چیدن ناخن ها و مانند آن. گفتم: فدایت شوم! ذریح محاربی از قول شما برای من نقل کرد که شما به او فرموده اید: «ثم لیقضوا تفثهم» دیدار با امام و «ولیوفوا نذورهم» [انجام دادن] آن مناسک است؟ حضرت فرمود: ذریح راست گفته است و تو نیز راست می گویی. همانا برای قرآن ظاهری و باطنی است و چه کسی تحمل می کند آنچه را که ذریح تحمل می کند؟   (بحارالانوار، ج 89، ص 83). ب ) از داود جصاص نقل شده که گفت: از امام صادق(ع) شنیدم که می فرمود: [در آیه] «و علامات و بالنجم هم یهتدون» (نحل، آیه 16). نجم رسول خدا(ص) است و علامات ائمه(ع) اند (بحارالانوار، ج 16، ص 88). پیداست که حضرت معنای باطنی آیه را بیان فرموده اند؛ یعنی پیامبر ستاره ای است که مردم را در میان ظلمت و گمراهی ها به صراط الهی راهنمایی می کند؛ زیرا ظاهر آیه درباره ستاره ای است که در بیابان ها و دریاها راهنمای مردم در جهت یابی است و همین معنا در روایت دیگری بیان شده است. امام صادق(ع) از پدرش و او از پدرانش از علی(ع) نقل کرده است که پیامبر(ص) فرمودند: [مراد از] «و بالنجم هم یهتدون» ستاره جدی است؛ زیرا آن ستاره ای است که غروب نمی کند، بنای قبله بر آن است و به وسیله آن، اهل خشکی و دریا راهنمایی می شوند   (همان، ج 84، ص 66).حادثه پیروزی بنی اسرائیل بر فرعونیان و وراثت زمین که مورد نزول آیه شریفه زیر است: «و نرید ان نمن علی الذین استضعفوا فی الارض و نجعلهم ائمه و نجعلهم الوارثین و نمکن لهم فی الارض و نری فرعون و هامان وجنودهما منهم ماکانوا یحذرون» (قصص، آیه 5 -6 ؛ بحارالانوار، ج 51، ص 54). مراد ظاهری ومورد نزول آیه همان است که در جریان مبارزه بنی اسرائیل با فرعون و هامان و لشکریان آنان، خداوند به امداد مؤمنان آمد و مستضعفان را نعمتی بزرگ عنایت کرد و با هلاکت فرعون و فرعونیان آنان را پیشوا و وارث سرزمین مصر قرار داد. اما در برخی از روایات در بیان تأویل آن آمده است که مراد از مستضعفان، آل محمد(ص) هستند که خداوند مهدی آنان را بعد از رنج و مشقتشان بر می انگیزد؛ آنان را عزیز می کند و دشمنانشان را خوار می گرداند (بحارالانوار، ج 51، ص 54).   در روایات دیگری تصریح شده است که تنزیل این آیه درباره بنی اسرائیل است و تأویل آن درباره ماست . (همان، ج 53، ص 26).       .

پرسمان دانشگاهیان

مرجع:

ایجاد شده در 1401/03/25



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر



آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image