مرا راهنمايي کنيد که در مواقع رويارويي با گناه چه اعمالي باعث هشياري من مي شود؟

1. دانستن نه باورداشتن اولين نکته اي که بايد بدانيم اينکه تفاوت است بين دانستن و باور داشتن. به عنوان مثال همه ما تصوري از درد داريم و حتي با اينکه آن را بارها تجربه کرده ايم اما نگاهمان به آن و درکي که از آن داريم بسيار متفاوت است با کسي که مثلا دستش شکسته و هم اکنون به خود مي پيچد. اينکه فردي عالم را محضر خدا ببيند، و يا مثل آن جوان که در نشان صدق گفتارش در جواب پيامبر اکرم ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ توصيف وصف بهشتيان و اهل دوزخ مي کند به نحوي که دارد آنها را مي بيند، بسيار متفاوت است با آنچه که ما بر زبان مي آوريم. 2. قدرت کنترل پايين گاهي انسان از جهت شخصيتي ضعيف است و قدرت کنترلش پايين است. در رسيدن به خواسته ها صبر و تحمل ندارد و قدرت به تأخير انداختن را ندارد. اين گونه افراد سود کم اما فوري را بر سود زياد اما با تأخير ترجيح مي دهند؛ مثل بچه اي که اسباب بازي را مي بيند و با وجود معيوب بودن، خواهان آن مي شود و تحمل صبر تا فردا جهت دريافت سالم آن را ندارد و يا يک اسباب بازي کوچک را چون الان موجود است، ترجيح مي دهد بر دوچرخه اي با يک هفته تأخير. 3. عزت نفس پايين اين مسأله هم از مسائل شخصيتي است که باعث ارتکاب بعضي خطاها مي شود. در روايات شريف داريم که «من کرمت عليه نفسه هانت عليه شهواته» کسي که براي خودش احترام و ارزش قائل باشد شهوتش براي او پست مي شود، اگر انسان جايگاه واقعي خود را بداند و براي آن ارزش قائل باشد آن را با مسائل جذاب اما بي محتوا و بي نتيجه آلوده نمي کند. 4. قوي بودن دشمن انسان در سير الي الله با سه دشمن رو به روست هواي نفس، شيطان و دنيا (البته دنيا ابزار است). هيچ يک از اينها دشمن کمي نيستند و اساسا ارزش انسان در پيروزي بر اين دشمنان بزرگ است. شيطان عمري به درازاي پيش از خلقت انسان دارد، انسان را خوب مي شناسد. قسم به تلاش براي گمراهي انسان خورده است، مي داند بايد چکار کند و... طبيعي است اگرانسان غفلت بورزد، براي لحظات عمرش برنامه هدفمند نداشته باشد، مواظب اعمال، رفتار، تفکرات و... خود نباشد از شيطان زمين بخورد. 5. نيازهاي بنيادي علت ديگر گناه انسان عدم توجه به نيازهاست، نه اينکه اگر نيازي برآورده نشد دليل و توجيهي براي گناه محسوب شود اما زمينه بسيار قوي براي ارتکاب معصيت محسوب مي شود. از جمله دليل هاي تأکيد اسلام بر اجتماعي بودن، کار و تلاش، تشويق به تلاش براي برآوردن نيازهاي حتي ديگران همين است که انسان موجودي است اجتماعي. و خداوند تبارک و تعالي نيازهايي به طور طبيعي و براساس خلقت حکيمانه در او قرار داده است که بايد ارضا شوند و عدم توجه به نيازها نوعا يا باعث معصيت مي شود و يا باعث اختلال رفتاري و شخصيتي پيدا کردن فرد، از همين باب است که در احاديث شريف داريم «کاد الفقر أن يکون کفرا». 6. قدرت بعضي گناهان اين نکته در واقع برگشت به نکته قبل دارد، اما به جهت جوان بودن شما و همچنين اهميت به آن اشاره مي کنم، غريزه جنسي،غريزه اي نيرومند است که خداوند تبارک و تعالي بر اساس مصالحي چون بقاء نسل در وجود انسان نهاده است راه صحيح برخورد با آن هم نه رهبانيت مسيحي و نه ول انگاري غربي است، بلکه برخورد متعادل و ارضاء صحيح از طريق ازدواج مي باشد، اما آنچه که اينجا ذکر آن حائز اهميت است اينکه برخي امور از جمله غريزه جنسي ويژگي خاص دارند و اگر انسان آن را رعايت نکند دچار وضعيتي شبيه آنچه شما گفته ايد مي شود به اينکه انگار فرد قبلي نيست، خود به خود مغز از کار مي افتد و... . از جمله احکام اسلامي اين است که حرام است يک زن و مرد نامحرم درجايي با هم خلوت کنند که امکان رفت و آمد کس ديگر به آنجا وجود نداشته باشد از علت هاي اين حکم چنانچه در روايات آمده است اينکه امکان ندارد زن و مرد نامحرمي با هم خلوت کنند، مگر اينکه شيطان نفر سوم آنهاست. و يا درباره گناهان تعبير انجام ندهيد آمده است اما در قرآن کريم تعبير درباره زنا اين گونه است که در «لا تقربوا الزنا» به زنا نزديک نشويد، چون نزديک شدن به اين کار زمينه شديدي براي ارتکاب آن فراهم مي سازد. .

مرجع:

ایجاد شده در 1400/10/19

لینک کوتاه