تخمین زمان مطالعه: 4 دقیقه
پیش از پاسخ باید توجه داشت بدعت، گرچه در لغت به معنای نوآوری است، ولی در اصطلاح، دارای یک بار منفی میباشد. بدعت اصطلاحی به این معنا است که چیزی جزء دین نباشد و ما آن را در دین وارد کنیم یا بخشی از دین را از مجموعة آن، خارج نماییم; بنابراین بدعت امری بسیار ناپسند است; به این علت هیچ کس حق ندارد خارج از ضوابط شرعی و بدون تخصص و اجتهاد، مسئلهای را که برداشت شخصی خودش میباشد، به دین نسبت دهد. امام امیرالمومنیندر این باره میفرماید: "هیچ چیزی مثل بدعت، اساس دین را منهدم نمیکند."(میزان الحکمة، ج 1، ص 380.) قرآن مجید میفرماید: "إِنَّ الَّذِینَ فَرَّقُواْ دِینَهُمْ وَکَانُواْ شِیَعًا لَّسْتَ مِنْهُمْ فِی شَیْءٍ;(انعام،159) کسانی که آیین خود را پراکنده ساختند و به دستههای گوناگون تقسیم شدند، تو هیچ گونه رابطهای با آنها نداری." پیامبراکرماز اهل بدعت جدا بوده و از آنها دوری میجسته است و آیة بالا مخصوص مشرکان نیست و اهل بدعت امت اسلام را نیز در بر میگیرد.(المیزان، علامه طباطبایی، ج 7، ص 290، جامعة مدرسین قم.) پیامبراکرمدر این باره میفرماید: "من از اصحاب بدعت، بیزارم و همین آیه را تلاوت فرمود."(میزان الحکمة، ج 1، ص 381.) اما آیا میتوان در دین نوآوری نمود؟ و آیا کار عالمان دینی و فقیهان و... نوآوری است؟ در این باره لازم است به نکته هایی دقت شود: الف ـ تغییر برخی احکام، گاهی به علت تغییر موضوعها است که برخی مردم تصوّر میکنند نوآوری رخ داده است; برای مثال قبلاً خرید و فروش خون، حرام بوده است، چون این موضوع، منفعت عقلایی نداشت، اما در دوران ما، این موضوع (خون) دارای اثر و منفعت عقلایی شده، به اصطلاح تغییر کرده است; از این رو، عالمان دین میفرمایند: "خرید و فروش آن جایز است و همین طور مسئلة شطرنج ; این چیزها نوآوری نیست." ب ـ برخی وقتها تغییر نیازمندیها و مقتضیات زمان، علمای دین را وا میدارد که نگرش و نگاهی نو به معارف دینی داشته باشند و قوانین متغیّری که به علت نیازمندی ای نوین ا نسانها مورد احتیاج است را از قوانین ثابت دینی، استخراج نمایند. این کار، وظیفة عالمان دینی است و "اجتهاد" نام دارد. اجتهاد یعنی فهم دقیق نیازمندیهای روز و تطبیق آن بر معارف ثابت دینی که این کار به یک معنا نوآوری ا ست و نه تنها عالمان دینی میتوانند که از مهمترین وظیفههای آنها در دوران غیبت امام معصومبه شمار میرود. و از توان دیگران نیز خارج میباشد. و باید توجه داشت اجتهاد کار هر کسی نیست و به هر عالم نمایی نمیتوان مجتهد گفت. ج ـ آیا عالمان دینی میتوانند بینشهای نویی دربارة معارف دینی داشته باشند و در عرصه بینش و فهم، نوآوری داشته باشند؟ بله، اجتهاد واقعی همین است و باید توجه داشت که منابع دینی، چون طبیعت است که هر چه بینشها وسیعتر و عمیقتر شود، راز و رمز جدیدی از آن کشف میشود و به این معنا، اجتهاد یک امر نسبی است که در هر عصری، عالمان دین، فهمی متناسب با شرایط همان دوران از دین دارند; البته قانونمند و طبق ضوابط. و جمود بر فهم گذشتگان ناپسند است; به ویژه این که بیشتر احکام و دستورهایی که از راه یکی از این سه صورت به دست میآید، برای رفع تکالیف و حتی مشکلات فرد و جامعه است و نمیتوان گفت این گونه قوانین، حکم واقعی و ثابت الهی و دینی هستند. این که در روایات بیان شده قرآن برای مردم یک زمان نیست، همین نکته منظور است که مردم هر عصری، فهمی ممتاز از دیگران دارند و این مایة رشد و بالندگی و حیات قرآن است. تاریخ هم نشان داده که فهم و بینش و عمق معرفت دینی در مسیر تاریخ، رشد کرده و به طور معمول آیندگان از گذشتگان بهتر بودهاند.(ر.ک: مجموعه آثار، شهید مطهری، ج 3، ص 195ـ203، صدرا.) بر این اساس، بدعت در دین ممنوع، ولی نوآوری و ابتکار و اجتهاد نه تنها جایز، بلکه مطلوب و وظیفة عالمان دینی است. .
راسخون
تماس با ما
آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود
09111169156
info@parsaqa.com
حامیان
همكاران ما
کلیه حقوق این سامانه متعلق به عموم محققین عالم تشیع است.