کلام /

تخمین زمان مطالعه: 23 دقیقه

اطلاعات دقيق وجامعی در خصوص رجعت وحکومت ديگر ائمه بعد از ظهور می خواستم ؟


برای ارائه ی يک پاسخ جامع وکامل در آغاز لازم است تعريفي روشن از (رجعت) آورده، بعد زمان و جايگاه اعتقادي آن را از منظر عقل ونقل بيان نموده و در پايان، اشاره ی کوتاه به رجعت کنندگان و فلسفه و حكمت رجعت نماييم : رجعت در لغت به معناي يك بار بازگشتن است و در اصطلاح علم كلام در عقيده شيعيان عبارت است از اينكه: خداوند گروهي از اموات را در هنگام ظهور حضرت مهدي آل محمد (عج) به همان صورتي كه در عالم ماده داشتند به دنيا بر مي‌گرداند، گروهي را عزيز و گروهي را ذليل مي‌كند و اهل حق را بر اهل باطل غلبه داده، داد مظلومان را از ستمگران مي‌گيرد. رجعت با اندك فاصله بعد از ظهور ولي عصر(عج) و پيش از شهادت آن حضرت و برپاشدن قيامت واقع خواهد شد. و بازگشت به دنيا طبق روايات اختصاص به مؤمن خالص و كافر خالص دارد. كما اينكه امام صادق _ عليه السلام _ در اين باره فرموده: بازگشت به دنيا عمومي نيست بلكه اختصاص دارد به كساني كه به مرتبه ايمان كامل و يا شرك محض رسيدند. ولي بازگشت گروه مؤمنان اختياري است چنانچه امام صادق _ عليه السلام _ مي‌فرمايد: هنگام ظهور حضرت مهدي (عج) (فرشتگان الهي) بر قبر اهل ايمان وارد مي‌شوند و به او مي‌گويند: اي اهل ايمان همانا صاحب و مولايت ظهور كرده است، اگر خواستي با اختيار و اراده خود به او مي‌پيوندي و يا در جوار كرامت و رحمت پروردگارت باقي بماني. بعد از ذكر مقدمه فوق اذعان مي‌داريم كه : اعتقاد به رجعت هر چند از ضروريات اسلام نيست و شيعه در عين اعتقاد به رجعت و اينکه آن يک مسأله قرآني و حديثي است و از مکتب اهل بيت ـ عليهم السلام ـ گرفته شده است، آن را به عنوان ضروري دين نمي داند، به طوري که اگر کسي منکر آن شد، کافر باشد، حتي مذهب شيعه را نيز آن چنان با اين مسأله وابسته نمي داند که اگر شخصي آن را منکر شد از مذهب شيعه خارج باشد، لذا طبق نقل مرحوم طبرسي در مجمع البيان بعضي از شيعيان رجعت را بدان گونه که اکثريت شيعه معترفند، قبول ندارند و مي گويند: مقصود، رجعت حکومت به خاندان پيامبر اکرم ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ در زمان ظهور حضرت مهدي ـ عليه السلام ـ است. در اين مورد مي توانيد به دو کتاب «اصل الشيعه و اصولها» نوشته مرحوم کاشف الغطاء، و «عقايد الامامية» نوشته مرحوم شيخ محمد رضا مظفر مراجعه نمائيد. آنها در پاسخ به احمد امين مصري به اين مطلب اشاره کرده اند. اما افزون براينکه از جمله اجماعيات شيعه و معتقدات مذهب فرقه محقه،وقوع رجعت است و با وجود روايات فراواني که از ائمه اطهار ـ عليهم السلام ـ راجع به مسأله رجعت نقل شده به گونه اي که اعتقاد به آن را ضروري مي سازد، گرچه آن را ضروري دين ندانيم، ولي در عين حال يک مسأله اي است که از بعضي جهات داراي ابهام و اجمال بوده و کيفيت آن به وضوح و تفصيل در روايات بيان نشده است، که از جمله آن تبيين دقيق زمان رجعت و ترتيب رجعت کنندگان مي باشد. بهرحال اكثر علماء اماميه دعواي اجماع بر حقيقت رجعت كرده اند مانند محمد بن بابويه در رساله«اعتقادات»، شيخ مفيد، سيد مرتضي، شيخ طوسي، سيد بن طاووس و غير ايشان از اكابر علماي اماميه و پيوسته اين عقيده مطرح بوده و بسياري از علماء و محدثين شيعه رسائل مفرده در اين باب تأليف نموده اند رجعت دلايل فراوان روايي وقرانی داشته و از ديدگاه عقل نيز ممكن و قابل پذيرش است، اما از نظرعقل : زيرا قدرت بي نهايت خداوند ايجاب مي‌كند كه همانگونه كه توانسته است انسان را از نطفه به وجود آورده، پس از مردن نيز ميتواند او را دوباره به دنيا بازگرداند. زيرا قدرت خداي متعال بر همه ممكنات احاطه دارد و احدي از پيروان اديان آسماني در اين امر ترديد نداشته است. بنابراين اگر كسي بخواهد امكان رجعت را انكار كند، بايد به يكي از دو امر گردن نهد: يا قبول كند كه زنده شدن مردگان حتي در روز رستاخيز به طور كلي محال است كه التزام به اين امر مخالف اصل پذيرفته شده عقلي و ديني _ معاد _ است. يا اينكه قدرت خداوند را نسبت به زنده كردن مردگان نفي كند در حالي كه هيچ شكي در قدرت خداوند هم وجود ندارد. بلكه اين مطلب نسبت به امتهاي گذشته بارها تحقق يافته است، و با توجه به اين كه دو فرض فوق، هر دو باطل هستند مي‌توان گفت هم قابليت قابل يعني زنده شدن و بازگشت به دنيا و هم فاعليت فاعل، يعني قدرت خداوند محرز و غيرقابل انكار است.با توجه به اينكه هيچ دليل متقني بر غيرممكن بودن رجعت وجود ندارد انكار آن بدون دليل، سفسطه و برخلاف اصول مسلم فلسفه است. شيخ الرئيس ابوعلي سينا كلام معروفي دارد، مي‌گويد: هر مطلبي كه به گوش شما مي‌رسد تا مادامي كه برهان قطعي بر بطلان آن اقامه نشده است آن را در ظرف امكان قرار بدهيد. در حقيقت بحث، از نوع بحث قيامت است و به همان دلائلي كه روز رستاخيز ثابت مي‌شود امكان رجعت نيز قابل اثبات است و علاوه بر آن ادله جداگانه‌اي هم دارد، بنابراين هر گونه ترديد در مورد امكان رجعت منجر به ترديد نسبت به قيامت مي‌شود. حضرت آيت الله مكارم شيرازي (دام عزه) فرمودند: بدون ترديد احياي گروهي از مردگان در اين دنيا از محالات نيست همان طوري كه احياي جميع انسانها در قيامت كاملا ممكن است و تعجب از چنين امري همچون تعجب گروهي از مشركان جاهليت از مسئله معاد است و سخريه در برابر آن همانند سخريه آنها در مورد معاد مي‌باشد، چرا كه عقل چنين چيزي را محال نمي بيند، و قدرت خدا آن چنان وسيع و گسترده است كه همه اين امور در برابر آن سهل و آسان است. اما ادله ی نقلی : الف- آيات و دلائل قرآني متعدد در باب اثبات رجعت وجود دارند که به برخی انها اشاره می کنيم : آيه اول: يَوْمَ نَحْشُرُ مِنْ كُلِّ أُمَّةٍ فَوْجاً مِمَّنْ يُكَذِّبُ بِآياتِنا ترجمه: (به خاطر آور) روزي را كه ما از هر امتي، گروهي را از كساني كه آيات ما را تكذيب مي كردند محشور مي كنيم و آنها را نگه مي داريم تا به يكديگر ملحق شوند. از اين آيه به خوبي استفاده مي شود كه امتها تقسيم مي شوند: عده اي تا قيامت به حال خود مي مانند ولي عده اي در آن قيامت صغرا (رجعت) كه قبل از قيامت كبرا است به حساب مي آيند چنين حشري همان رجعت است و گرنه حشر قيامت عمومي و همگاني است، اين طور نيست كه از هر امتي دسته اي محشور شوند، زيرا در مورد حشر قيامت مي فرمايد: وَ حَشَرْناهُمْ فَلَمْ نُغادِرْ مِنْهُمْ أَحَداً «پس همه را محشور كرديم و احدي را باقي نگذاشتيم.» اماميه كه معتقد به رجعت هستند به اين آيه استدلال كرده اند. زيرا آيه مي گويد: از هر امتي گروهي را محشور مي كنيم معلوم مي شود روزي كه اين گروها از هر امتي محشور مي شوند، غير از روز قيامت است. زيرا در مورد روز قيامت حشر همگانی می باشد. اخبار بسياري دلالت دارند بر اينكه خداوند در زمان قيام حضرت مهدي ـ عليه السّلام ـ گروهي از آنها كه مرده اند را زنده مي کند كه بعضي از رجعت كنندگان دوستان حضرت مهدي ـ عليه السّلام ـ و بعضي، از دشمنان حضرت اند ..... تفاسيري كه اين آيه را دال بر رجعت مي دانند بسيارند كه در بخش منابع متذكر مي شويم. آية دوم: إِنَّا لَنَنْصُرُ رُسُلَنا وَ الَّذِينَ آمَنُوا فِي الْحَياةِ الدُّنْيا وَ يَوْمَ يَقُومُ الْأَشْهادُ ترجمه: ما به يقين پيامبران خود و كساني را كه ايمان آورده اند در زندگي دنيا و (در آخرت) روزي كه گواهان به پا مي خيزند ياري مي دهيم. علي بن ابراهيم و سعد بن عبدالله روايت كرده اند كه حضرت جعفر صادق ـ عليه السّلام ـ فرمود: كه ياري دنيا در رجعت است مگر نمي داني كه بسياري از پيغمبران ياري نشدند در دنيا تا كشته شدند بلكه اين ياري در رجعت است. از جمله تفاسيري كه اين آيه را دال بر رجعت دانسته اند عبارتند از: تفسير جامع سيد ابراهيم بروجردي، تفسير شريف لاهيجي، تفسير قمي، تفسير البرهان مرحوم بحراني، تفسير نور الثقلين و .... آيه سوم: إِنَّ الَّذِي فَرَضَ عَلَيْكَ الْقُرْآنَ لَرادُّكَ إِلي مَعادٍ ترجمه: آن كس كه قرآن را بر تو فرض كرد تو را به جايگاهت باز مي گرداند بگو«پروردگار من از همه بهتر مي داند چه كسي(برنامه) هدايت آورده و چه كسي در گمراهي آشكار است. احاديث بسيار وارد شده كه مراد از كلمه معاد رجعت پيامبر ـ صلّي الله عليه و آله ـ به سوي دنيا است. گروهي از مفسران گفته اند: منظور از كلمه معاد رجعت پيامبر ـ صلّي الله عليه و آله ـ به عالم دنيا است. مرحوم علامه طباطبائي مي فرمايد: ..... و قمي در تفسير خود از جرير از ابي جعفر و از ابي خالد كابلي از علي بن الحسين ـ عليهما السّلام ـ روايت كرده كه فرمود: مراد از معاد رجعت است و شايد مسأله رجعت جزء باطن باشد نه تفسير ظاهر چنانكه ملاحظه كرديد آيات مذكوره به روشني صحت مسأله رجعت را بيان مي كند كه البته آيات ديگري ذكر شده كه ما جهت اختصار به همين مقدار اكتفاء مي كنيم ب- روايات : در روایات آمده است که وقتی حضرت ظهور می فرماید خبر مسرّت بخش ظهور در قبرها به اموات می رسد ... و آن ها با میل و رغبت فراوانی این فرصت گران مایه را غنیمت دانسته و از آن استقبال می کنند. چه كساني در هنگام ظهور زنده مي‌شوند؟ بر اساس روايات، اين مسأله اجمالاً قطعي و مسلم است كه ائمه ـ عليهم السّلام ـ وعده‌اي از مؤمنين و كفار در زمان ظهور مهدي ـ عليه السّلام ـ دوباره زنده مي‌شوند. و اين موضوع به عنوان «رجعت» جزء معتقدات شيعه و ضروري مذهب مي‌باشد. توضيح مطلب اين است كه زنده شدن مردگان و بازگشت آنان به دنيا، چون از امور غيبي مربوط به آينده است، لذا اعتقاد به آن متوقف است بر وجود دلائل معتبر نقلي از معصومين ـ عليهم السّلام ـ . در روايات مربوط به اين موضوع گرچه خصوصيات آن به طور كامل بيان نشده است ولي اصل مسأله رجعت در حد تواتر از ائمه ـ عليهم السّلام ـ نقل شده است. كه خداوند به هنگام ظهور امام زمان (عج) گروهي از شيعيان آن حضرت را كه پيشتر مرده‌اند، باز مي‌گرداند تا به ثواب ياري و كمك به آن حضرت برسند و حكومتش را ببينند. و هم چنين گروهي از دشمنان او را باز مي‌گرداند تا از آنان انتقام بگيرد و شيعيان از مشاهدة ظهور حق و بالا گرفتن كلمه اهل آن، خشنود گردند. وهم چنين در روايات از موضوع «رجعت» به عنوان ايام الله تعبير شده است. امام صادق ـ عليه السّلام ـ مي‌فرمايد: ايام الله ـ كه ماية سرور و عزت مؤمنين است ـ سه مرحله دارد كه رجعت يكي از آن است. «ايام الله ثلاثة: يوم يقوم القائم و يوم الكره و يوم القيامه». و در حديث ديگر نيز امام صادق ـ عليه السّلام ـ ايمان به رجعت را ضروري شمرده و مي‌فرمايد: «از ما نيست كسي كه اعتقاد به بازگشت ما نداشته باشد.» از روايات مربوط به اين موضوع استفاده مي‌شود كه امر رجعت عمومي نيست، بلكه ائمه ـ عليهم السّلام ـ و عده خاصي از مؤمنين و كفار خالص در عصر قيام حضرت مهدي (عج) دوباره زنده مي‌شوند. امام صادق ـ عليه السّلام ـ مي‌فرمايد: «رجعت و بازگشت مردگان به دنيا، همگاني و فراگير نيست، بلكه مربوط به عده‌اي خاص است، برنمي‌گردند به دنيا مگر كساني كه از ايمان پاك برخوردارند و يا به حد شرك خالص رسيده‌اند.» و نيز مي‌فرمايد: «فقط كساني در زمان ظهور قائم ما به سوي دنيا باز مي‌گردند كه ايمانش را خالص كرده باشند و يا به مرز كفر خالص رسيده باشند. غير از اين دو گروه، ديگران برگشتي به دنيا نخواهند داشت، مگر در قيامت.» بنابراين مسأله رجعت محدود به افراد خاصي است كه در روايات اجمالا به برخي از اين افراد و گروه‌ها اشاره شده است، ذيلاً به اين روايات پرداخته مي‌شود: رجعت ائمه ـ عليهم السّلام ـ بيشتر روايات اين باب مربوط است به رجعت و بازگشت ائمه ـ عليهم السّلام ـ . در اين مورد نيز ما با دو دسته روايات مواجه هستيم: دسته‌اي از اين روايات رجعت را براي تمام ائمه ـ عليهم السّلام ـ ثابت مي‌كند. برخي ديگر از روايات ـ براي ذكر مصداق ـ تنها نام دو امام يعني امير المؤمنين و امام حسين ـ عليهم السّلام ـ را ذكر نموده است. و در پاره‌اي از روايات نام پيامبر ـ صلّي الله عليه و آله ـ نيز آمده است. امّا ساير ائمه ـ عليهم السّلام ـ از آنان به طور خاص ذكري به ميان نيامده است، بلكه به طور عام قائل به رجعت همه ائمه شده‌اند. نظير آنچه كه از امام صادق ـ عليه السّلام ـ در اين زمينه نقل شده است. حضرت مي‌فرمايد: «هيچ امام و پيشوايي نيست مگر اين كه مجدداً در زمان خودش در آينده به دنيا باز مي‌گردد در حالي كه نيكان و بدان زمان او نيز همراه او بر مي‌گردند تا افراد با ايمان از انسانهاي كافر جدا شوند.» و در حديث ديگر امام زين العابدين ـ عليه السّلام ـ مي‌فرمايد: «دوباره به سوي شما بر مي‌گردند پيامبر شما و امير المؤمنين علي ـ عليه السّلام ـ و امامان معصوم ـ عليهم السّلام ـ».اولين كسي كه به دنيا باز مي‌گردد امام حسين ـ عليه السّلام ـ است با اصحاب و يارانش امام صادق ـ عليه السّلام ـ مي‌فرمايد: «اولين كسي كه قبر او شكافته مي‌شود و به سوي دنيا باز مي‌گردد، حسين بن علي ـ عليه السّلام ـ است.» و در جاي ديگر مي‌فرمايد: «نخستين فردي كه به دنيا باز مي‌گردد، حسين بن علي است پس حكومت مي‌كند تا وقتي كه در اثر پيري ابروان او بر چشمانش مي‌افتد.» كه اشاره به طولاني بودن حكومت امام حسين در عصر رجعت است. و نيز از امام صادق عليه السّلام ـ نقل شده است كه : نخستين كسي كه سر ازخاك بر مي‌دارد و با هفتاد و پنج هزار نفر از شيعيان، رجعت مي‌كنند حسين بن علي ـ عليه السّلام ـ است. جابر نيز از امام باقر ـ عليه السّلام ـ نقل مي‌كند كه امام حسين ـ عليه السّلام ـ در روز عاشورا، پيش از شهادتش، به تفصيل درمورد رجعت خود و ياران خود سخن گفت: «بشارت باد شما را به خدا قسم اگر اين قوم ما را بكشند، ما نخستين كساني هستيم كه نزد پيامبرمان باز مي‌گرديم و تا مدتي كه خدا بخواهد توقف خواهيم كرد، آن گاه من اولين كسي هستم كه قبرش شكافته مي‌شود و ناگهان از قبر خارج مي‌شوم، در حالي كه امير المؤمنين نيز از قبرش خارج شده و مهدي ما نيز قيام نموده است.» در اين روايت، رجعت امام حسين و امير المؤمنين ـ عليهما السّلام ـ همزمان با قيام حضرت مهدي (عج) بيان شده است. در روايت ديگر امام صادق ـ عليه السّلام ـ مي‌فرمايد: «امام حسين ـ عليه السّلام ـ همراه با شهداي كربلا و هفتاد پيامبر، بازگشت مي‌نمايد. رو مي‌آورد به سوي دنيا امام حسين همراه با كساني كه با وي به قتل رسيده بودند و همراهي مي‌كنند او را هفتاد پيامبري كه با موسي بن عمران مبعوث شدند. آن وقت حضرت قائم انگشترش را به او مي‌سپارد.» در ادامة اين حديث اشاره به غسل و دفن امام زمان ـ عليه السّلام ـ به وسيله امام حسين ـ عليه السّلام ـ نيز شده است. مفضل نيز از امام صادق ـ عليه السّلام ـ در اين مورد نقل مي‌كنند كه امام حسين ـ عليه السّلام ـ با دوازده هزار نفر از شيعيانش رجعت مي‌كنند، در حالي كه عمامة سياه پوشيده است. علاوه بر اصحاب امام حسين ـ عليه السّلام ـ در روايات ديگر اشاره به رجعت بعضي از مؤمنين و شيعيان علي ـ عليه السّلام ـ نيز شده است. امام باقر ـ عليه السّلام ـ از امير المؤمنين ـ عليه السّلام ـ نقل مي‌كند كه؛ در هنگام ظهور حضرت مهدي، مؤمنان، لبيك گويان، گروه گروه از قبرها بيرون مي‌آيند و حضرت از اين رخداد فوق العاده با تعجب ياد مي‌كند؛ پس چقدر حيرت آور است (زنده شدن مردگان) چگونه در حيرت نباشم از زنده شدن مردگان كه خداوند آنان را از قبورشان بر مي‌انگيزند در حالي كه گروه گروه مشغول گفتن لبّيك لبّيك اي دعوت كننده به سوي خدا، هستند.» رجعت دشمنان اهل بيت ـ عليهم السّلام ـ و كفار براي كيفر و انتقام بعضي از روايات اين باب، مربوط است به بازگشت معاندين و كفار تا به دست مؤمنان، ذلت و عذاب را بچشند و مؤمنان نيز تشفي پيدا كنند. امام صادق ـ عليه السّلام ـ مي‌فرمايد: «زماني كه مهدي ما ظهور نمايد، خداوند كساني را كه به اذيت و آزار بندگان مؤمن مي‌پرداختند، با همان قيافه قبلي‌شان، به دنيا باز مي‌گرداند تا مؤمنين از آنان انتقام بگيرند.» اين روايت با توجه به آنچه در روايتي كه قبلاً از امام صادق ـ عليه السّلام ـ نقل شد (ما من امام الا و يكرفي قرنه و يكرمعه البر و الفاجر في دهره حتي يميز المؤمن من الكافر) نشان مي‌دهد كه قبل از قيامت در زمان رجعت نيز بازخواست و دادرسي وجود دارد. و بازگشت اين عده از كفار با قيافه‌هاي اصلي شان، براي كيفر و تنبيه است. هم چنين در ذيل آية و اقسموا بالله جهد ايمانهم لايبعث الله من يموت بلي وعداً عليه حقاً و لكن اكثر الناس لا يعلمون... ليعلم الذين كفروا انهم كانوا كاذبين امام صادق ـ عليه السّلام ـ مي‌فرمايد: «يعني في الرجعه يردهم فيقتلهم و يشفي صدور المؤمنين فيهم»؛ يعني در زمان رجعت خداوند آنان را بر مي‌گرداند تا به دست مؤمنين كشته شوند و مؤمنين تسلي پيدا كنند. رجعت بعضي از شيعيان براي ياري حضرت مهدي (عج) امام صادق ـ عليه السّلام ـ به ابي‌بصير مي‌فرمايد: «اي ابابصير هنگامي كه قيام كند مهدي ما، خداوند گروهي از شيعيان ما را به سوي او بر مي‌انگيزند و از قبرهايشان خارج مي‌كند. پس آنان با او بيعت مي‌كنند در حالي كه شمشيرهاي‌شان بر گردن آنان آويخته است، اين خبر به گوش شيعياني كه زنده‌اند مي‌رسد و مي‌گويند: فلاني‌ها از قبرشان خارج شده‌اند و به سپاه حضرت مهدي ملحق گرديده‌اند!». اين حديث بيانگر انعكاس وسيع خبر زنده شدن و بازگشت مجدد اين عده از شيعيان و ملحق شدن آنان با سپاه امام زمان مي‌باشد، به گونه‌ كه اين خبر باشكوه، در ميان شيعيان در حال حيات ـ كه هر كدام چنين آرزويي را در دل مي‌پرورانند ـ و در مجالس آنان رد و بدل و گفتگو مي‌شود. در حديث ديگر نيز امام صادق ـ عليه السّلام ـ از برانگيخته شدن اين عده از شيعيان براي ياري امام زمان (عج) سخن مي‌گويد: «هنگامي كه قائم ما ظهور نمايد خداوند عده‌اي از شيعيان را زنده مي‌كند و آنان لبيك گويان گروه گروه به سوي او حركت مي‌كنند. آن وقت است كه ترديد منكران، رنگ مي‌بازد و آنان نابود مي‌شوند.» رجعت انصار و وزراء حضرت مهدي كه به طور خاص از آنان نام برده شده است در برخي از روايات نام بعضي از افراد ذكر شده است مثل: اصحاب كهف، يوشع بن نون، سلمان فارسي، مقداد، ابودجانه، مالك اشتر و... و حتي تصريح شده است كه اين افراد در سمت وزراء و معاونان حكومت جهاني حضرت، در جهان از ناحيه حضرت، فرمانروايي مي‌كنند. امام صادق ـ عليه السّلام ـ در اين مورد مي‌فرمايد: «از پشت كوفه تعداد 27 مرد، براي ياري مهدي، از قبرهايشان خارج مي‌شوند كه 15 نفر از آنان از قوم موسي است ـ آناني كه هدايت شدند و بر اساس حق رفتار نمودند ـ و 7 نفر از اصحاب كهف و يوشع بن نون و سلمان و ابودجانه انصاري و مقداد و مالك اشتر، مي‌باشند. اينها همواره در پيشگاه مهدي مشغول خدمت و حكمراني هستند.» رجعت مفضّل بن عمر، امام صادق ـ عليه السّلام ـ در مورد وي كه از اصحاب خاص حضرت مي‌باشد، مي‌فرمايد: تو نه تنها در هنگام ظهور مهدي (عج) دوباره زنده مي‌شوي، بلكه جزء افراد ويژة مهدي خواهي بود كه مرتب فرمان صادر مي‌كني ـ يا مفضل انت و اربعة و اربعون رجلاً تحشرون مع القائم. انت علي يمين القائم تأمر و تنهي و الناس ... اطوع لك منهم اليوم». رجعت داود بن كثير الرّقي امام صادق ـ عليه السّلام ـ در مورد شأن و منزلت اين صحابي بزرگوار خود مي‌فرمايد: «انزلوا داود الرقي مني بمنزلة المقداد من رسول الله ـ صلّي الله عليه و آله ـ»؛ يعني قدر و منزلت اين مرد نزد من نظير مقداد نزد پيامبر ـ صلّي الله عليه و آله ـ است. و نيز مي‌فرمايد: «من سرّه ان ينظر الي رجلٍ من اصحاب القائم فلينظر الي هذا» (داود رقي). كسي كه مي‌خواهد مردي از ياران مهدي را ببيند به او نگاه كند. رجعت عبدالله بن شريك عامري امام باقر ـ عليه السّلام ـ در مورد وي مي‌فرمايد: گويا مي‌بينم كه عبدالله بن شريك با چهار هزار نفر سپاه، پيشاپيش حضرت مهدي (عج) تكبيرگويان، از دامنه كوه بالا مي‌روند؛ «كاني بعبدالله بن شريك العامري عليه عمامة سوداء ... بين يدي قائمنا اهل البيت في اربعة آلاف يكبرون». رجعت اسماعيل فرزند امام صادق ـ عليه السّلام ـ ابوخديجه از امام صادق ـ عليه السّلام ـ در مورد فرزندش اسماعيل نقل مي‌كند كه وي نخستين كسي است كه با ده نفر از يارانش زنده مي‌شوند و ظهور مي‌كنند و عبدالله بن شريك يكي از اين ده نفراست كه وظيفه پرچمداري را به عهده دارد. «انه يكون اول منشور في عشرة من اصحابه و منهم عبدالله بن شريك و هو صاحب لوائه». رجعت حمران بن اعين و ميسّر بن عبدالعزيز امام صادق ـ عليه السّلام ـ در مورد اين دو نفر مي‌فرمايد: گويا مي‌بينم كه آنان در حالي كه شمشير در دست دارند، ‌در ميان مردم، ميان صفا و مروه مشغول صحبت مي‌باشند؛ «كاني بحمران بن اعين و ميسّر بن عبدالعزيز يخطبان الناس باسيافهم بين الصفا و المروه». كلام آخر: قابل توجه سؤال كننده محترم و خوانندگان عزيز: اينكه، روايات بحث رجعت، هرگز درصدد برشمردن تعداد و آمار افراد و يا ذكر اسامي آنان، نمي‌باشد. بلكه اين روايات ضمن اشاره به اسامي برخي از افراد گروه‌ها، مسأله رجعت مردگان به دنيا را، محدود و مختص كساني مي‌داند كه قبل از مرگ از درجه بالاي ايمان برخوردار بوده و در حمايت از دين الهي و اطاعت از ائمه ـ عليهم السّلام ـ كوتاهي ننموده‌اند و يا كساني كه در راه كفر و عناد با اهلبيت ـ عليهم السّلام ـ از هيچ تلاشي فروگذار نبوده‌اند. اما غير از اين دو گروه ـ چنانچه قبلاً اشاره شد ـ بازگشت به دنيا نخواهند اشت (و اماما سوي هذين فلا رجوع لهم الي يوم الماب). بنابراين آنچه مهم و تعيين كننده است خلوص ايمان در پرتو عمل به دستورات الهي و اعتصام به ولايت امام معصوم ـ عليهم السّلام ـ است تا در اثر چنين پيوندي خداوند نيز وي را از چنين فوز عظيمي در ايام الله ظهور مهدي و رجعت اهلبيت ـ عليهم السّلام ـ برخوردار نمايد. به همين خاطر مهم‌ترين تقاضاي شيعه از خداوند در دعاي عهد اين است كه: «پروردگارا! ما را از ياران و كمك كنندگان حضرتش قرار بده و شرف شهادت در محضر او را نصيب ما بفرما، پروردگارا اگر چنانچه مرگ ميان من و ظهور او فاصله انداخت، پس من را بعد از مرگ نيز هنگام ظهورش، از قبرم خارج فرما در حالي كه كفنم را پوشيده و شمشيربه دست آماده انجام فرمان حضرت باشم.» جالب اين است كه اين آرزو و تقاضا، بعد از اعلام بيعت اكيد با حضرت ولي عصرارواحنا فداه و امضاي عهد و پيمان با او، ابراز مي شود؛ (عقدا و بيعة له في عنقي لا احول عنها و لا ازول ابداً). بديهي است كه تمام دشواري و اهميت كار، عمل به اين بيعت و به پايان رساندن آن است. فلسفه رجعت و بازگشت به دنيا با استفاده از آيات و روايات كه در باب رجعت وارد شده است، به چند حكمت اشاره مي‌كنيم: 1. رسيدن به تكامل عالم دنيا ظرف فعليت يافتن قوه ها و تكامل استعدادها است و براي رسيدن به آخرت خلق شده است. تا موجودات ارزنده خويش را در دامن خود پرورش داده به تكامل مطلوب برساند، اما از آنجايي كه عدة از مؤمنان خالص به خاطر موانع و مرگهاي غيرطبيعي از ادامه اين مسير معنوي باز مانده‌اند. حكمت خداي حكيم ايجاب مي‌كند كه آنان به دنيا برگردند و سفر تكاملي خود را به پايان برسانند. چنانچه امام صادق _ عليه السلام _ مي‌فرمايد: هر مؤمني كه كشته شده باشد به دنيا بر مي‌گردد تا _ بعد از زندگي مجدد _ به مرگ طبيعي بميرد و هر مؤمني كه مرده باشد بدنيا بر ميگردد تا كشته شود (و به ثواب شهادت برسد). 2. كيفر دنيوي گروهي از منافقان و جباران سرسخت علاوه بر كيفر خاص خود در رستاخيز بايد مجازاتهايي در اين جهان، نظير آنچه بعضي از اقوام سركش ديدند، ببينند و... و ممكن است آيه شريفة: و حرام علي قرية اهلكناها انهم لا يرجعون يعني حرام است بر اهل شهرهاي كه بر اثر گناه نابودشان كرديم، كه بازگردند، آنها هرگز باز نميگردند. نيز اشاره به همين معنا باشد چرا كه عدم بازگشت را در مورد كساني مي‌گويد كه در اين جهان به كيفر شديد خود رسيدند و از آن روشن مي‌شود گروهي كه چنين كيفرهايي را نديدند بايد بازگردند و مجازات شوند. بنابراين هدف از بازگشت مجدد اين دو گروه، تكميل يك حلقه تكاملي براي دسته اول و تنزل به پست ترين درجة ذلت براي دستة دوم است و با توجه به اينكه رجعت عمومي نيست و اختصاص به مؤمنان خالص و كافران محض دارد، چنانچه امام صادق _ عليه السلام _ فرمود: رجعت جنبة عمومي ندارد، بلكه اختصاص دارد به كساني كه به ايمان كامل و شرك خالص رسيده باشند. معلوم مي‌شود كه اين دو مورد از حكمتهاي اساسي رجعت است. 3. ياري دين و شركت در تشكيل حكومت عدل جهاني از آيات و روايات متعدد استفاده مي‌شود كه دين اسلام بر همه اديان و مكاتب موجود بشري غلبه گرديده حكومت عدل الهي به دست توانمند و با كفايت قائم آل محمد _ صلي الله عليه و آله _ جهانگير مي‌شود، خداوند مي‌فرمايد: همانا ما فرستادگان خويش و مؤمنان را در دنيا و روزي كه شاهدان برخيزند، ياري خواهيم كرد. از ظاهر اين آيه استفاده مي‌شود كه اين نصرت دسته جمعي انجام مي‌شود نه به صورت فردي اما از اين كه چنين نصرتي تا هنوز تحقق پيدا نكرده است، قطعاً در آينده محقق خواهد شد، زيرا وعده الهي تخلف ناپذير است. لذا امام صادق _ عليه السلام _ در تفسير همين آيه مي‌فرمايد: به خدا سوگند اين نصرت در رجعت است چرا كه بسياري از پيامبران و ائمه _ عليهم السلام _ در دنيا كشته شدند و كسي آنها را ياري نكردند؟ و اين مطلب در رجعت تحقق خواهد يافت. و نيز امام باقر _ عليه السلام _ در تفسير آيه مباركه: هو الذي ارسل...: يعني او كسي است كه رسول خود را با دين حق براي هدايت بشر فرستاد تا او را بر همه اديان پيروز گرداند. فرموده: يظهره الله عزوجل في الرجعه: يعني خداوند دين حق را در رجعت بر ساير اديان برتري ميدهد. 4. انتقام و قصاص مستقيم چه بسا افرادي در اين دنيا بودند كه از تمامي حقوقشان به عنوانهاي مختلفي محروم گشته و مظلومانه به قتل رسيده‌اند بدون اينكه حق او گرفته شده باشد، از حكمتهاي رجعت اين است كه خداوند، هر دو طرف را به دنيا بر ميگرداند تا شخص مظلوم به دست خود داد خود را از ظالم بگيرد. از امام كاظم _ عليه السلام _ نقل شده كه فرمود: مردمي كه مرده اند به دنيا بازگشت خواهند كرد تا انتقام خود را بگيرند، به هر كس آزاري رسيده به مثل آن قصاص مي‌كند و هر كس خشمي ديده بمانند آن انتقام مي‌گيرد و هر كس كشته شد، قاتل را به دست خود به تقاص خون خود مي‌كشد و براي اين منظور دشمنان آنان نيز به دنيا بر مي‌گردند تا آنها خون ريخته شده خود را تلافي كنند و بعد از كشتن آنها سي ماه زنده مي‌مانند، سپس همگي در يك شب مي‌ميرند، در حالي كه انتقام خون خود را گرفته و دلهايشان شفا يافته است، دشمنان آنها به سختترين عذاب دوزخ مبتلا مي‌شوند. .

مرجع:

ایجاد شده در 1400/10/19



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر



آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image