نسبت دین و سیاست  /

تخمین زمان مطالعه: 5 دقیقه

اگر ماهیت دین و وجه نیاز آدمى بدان به خوبى شناخته شود، قلمرو آن نیز تعیین مى گردد و مشخص مى شود که عدم جدایى دین از سیاست چراست. دین مجموعه اى است از: ۱. معارف و بینش ها (جهان بینى) ۲. سلسله دستورات اخلاقى که سازنده خصایل نیکو و شخصیت حقیقى انسان است ۳. سلسله قوانین و مقرراتى که مناسبات انسان را با خدا، جامعه و طبیعت به نیکوترین وجهى تبیین نموده و سعادت بشر را در پى آنها تضمین مى نماید (ایدئولوژى).


اگر ماهیت دین و وجه نیاز آدمى بدان به خوبى شناخته شود، قلمرو آن نیز تعیین مى گردد و مشخص مى شود که عدم جدایى دین از سیاست چراست. دین مجموعه اى است از: 1. معارف و بینش ها (جهان بینى) 2. سلسله دستورات اخلاقى که سازنده خصایل نیکو و شخصیت حقیقى انسان است 3. سلسله قوانین و مقرراتى که مناسبات انسان را با خدا، جامعه و طبیعت به نیکوترین وجهى تبیین نموده و سعادت بشر را در پى آنها تضمین مى نماید (ایدئولوژى). از طرف دیگر سعادت انسان ها- چه در دنیا و چه در سراى آخرت- در گرو قوانینى جامع کامل و بى نقص است و چون این جهان گذرا و سراى جاوید ابدى، با یکدیگر در ارتباط وثیق بوده و هر کنشى در این دنیا نسبت به سر نوشت آدمى در حیات پایدار خویش مؤثر است پس قانونگذار علاوه بر احاطه کامل به تمام نیازهاى دنیایى بشر، باید ربط آنها را با زندگى اخروى نیز منظور دارد و این در حالى است که هنوز متفکران بشرى، تعریف واحدى از سعادت انسان به دست نداده اند و حتى در اینکه تنها در همین دنیا واقعا کدامین راه تضمین کننده کمال و سعادت بشرى است، اختلاف شدیدى وجود دارد. و از همین رو مکتب هاى گوناگونى به وجود آمده که هر یک پس از چند صباحى تجربه، ضعف و شکست خود را برملا کرده اند. بنابراین بشریت بر سر دو راهى قرار دارد: یک. یا همواره در مسائل انسانى سیاسى و اجتماعى خویش، به دنبال مکاتب بشرى راه افتد و هر روز چیزى را تجربه کند و پس از شکست راه دیگر برگزیند تا پایان حیات تاریخى خود. دو. از ناحیه خداوند- که عالم به تمام نیازهاى او و راه کمال حقیقى او است- قانونى بدون خطا به او عرضه شود تا با تبعیت از آن به سمت سعادت و خوشبختى حرکت نماید. این است معناى عدم جدایى دین از سیاست و راه اول راه «سکولاریسم» و جدایى دین از سیاست است. با مرورى کوتاه بر قوانین اسلامى و آیات قرآن روشن مى گردد که اسلام دینى جامع و همه سونگر است که تمام ابعاد زندگى انسان (فردى، اجتماعى، دنیوى، اخروى، مادى و معنوى) را در نظر گرفته و همان گونه که مردم را به عبادت و یکتاپرستى دعوت نموده و دستورات اخلاقى و مربوط به خودسازى فردى را دارد احکام و دستوراتى در مورد مسائل حکومتى، سیاسى، اقتصادى، اجتماعى، قضایى و اداره صحیح جامعه، روابط بین الملل، حقوقى و دارا است و مقررات قضایى حقوقى روابط اجتماعى مسائل اقتصادى تربیتى و دارد. سیره و روش رسول اکرم (ص) نشان دهنده این است که دین از سیاست جدا نیست و خود آن حضرت ضمن تشکیل حکومت، مسؤولیت اجرایى و قضایى آن را بر عهده داشت. امیرالمؤمنین على (ع) نیز حکومتى بر اساس عدل و اجراى دستورات الهى بنا نهاد و پس تشکیل حکومت از ضروریات دین اسلام است و آیات فراوانى در این زمینه وجود دارد از جمله: 1. آیات مربوط به امر به معروف و نهى از منکر(1) 2. اطاعت از اولى الامر(2) 3. نپذیرفتن ولایت و سرپرستى بیگانگان کافران و ظالمان(3) 4. ولایت پیامبر و ولایت مؤمنین بر یکدیگر(4) 5. مشورت با مومنان(5) 6. نجات مظلومان و مستضعفان(6) و همه آیات مربوط به جهاد و دفاع 7. هدف از دین و بعثت انبیاء برپایى عدالت اجتماعى و قوانین الهى است(7) 8. نهى از حکم به غیر دستورات الهى(8) 9. خصوصیات جامعه اسلامى(9) 10. لزوم وجود نیرو و تجهیزات براى حکومت اسلامى(10) 11. رهبر و کسى که مردم از او اطاعت و پیروى مى کنند باید از همه اصلح باشد(11) 12. سرانجام دین خدا بر همه ادیان و مکاتب پیروز مى گردد و حکومت در دست صالحان قرار مى گیرد(12) 13. نمونه حکومت انبیا در قرآن، مانند حکومت داود و سلیمان (ع)(13) و روایات در این زمینه زیاد است از جمله روایتى است که صدوق در کتاب «علل الشرایع» نقل کرده است که فضل بن شاذان از امام رضا (ع) پرسید: چرا خداوند دستور داد که از اولوالامر اطاعت کنید؟ حضرت در ضمن جواب فرمودند: اگر خداوند امامى که امین و حافظ دستورات الهى باشد براى مردم قرار ندهد، دین از بین مى رود و سنت ها و دستورات الهى دگرگون مى گردد(14) و نامه امیرالمؤمنین (ع) به مالک اشتر و همه اینها دلالت بر عدم تفکیک سیاست از این دین دارد. بنابراین اگر یک مسلمان نخواهد نظام و اندیشه سیاسى اسلام را بپذیرد در واقع به نوعى گزینش گرى در دین دست زده است و بخشى را برگرفته و بخش دیگر را فرونهاده است و این در منطق قرآن مردود مى باشد. پى نوشت (1)) آل عمران 104 و 110 توبه 71) (2)) نساء، 59 65 10) (3)) آل عمران/ 28 و 118 نساء/ 6، 141 و 144 مائده/ 51 و 57 هود/ 113) (4)) احزاب/ 6 توبه/ 71) (5)) آل عمران/ 115 و 151 شورى/ 38) (6)) نساء/ 57) (7)) نساء/ 58 و 135 حدید/ 29 مائده/ 8 نحل/ 90) (8)) مائده/ 44، 45، 47 و 50) (9)) اعراف/ 157 فتح/ 29) (10)) انفال/ 60) (11)) یونس/ 35) (12)) قصص/ 5 فتح/ 28 توبه/ 33) (13)) نمل/ 62) (14) صدوق، علل الشرایع، ج 1، باب 182، حدیث 9. (منبع: نورپرتال) .

پرسمان دانشگاهیان

مرجع:

ایجاد شده در 1401/03/25



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر



آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image