علوم و معارف قرآن /

تخمین زمان مطالعه: 6 دقیقه

در آيه ی شريفه 64 سوره ی مائده، خداوند رحمان از تلاش قوم يهود براي فساد بر روي زمين و عداوت ايشان و دشمني بين خودشان تا روز قيامت ياد کرده است. آيا اين شامل همه ی يهوديان دنيا تا روز قيامت است يا تنها مربوط به صهيونيست ها مي باشد؟ عداوت و دشمني ای که خداوند از آن در بين خودشان ياد کرده، چگونه است؟ يعني در حال حاضر این گونه است يا تا روز قيامت اقوامي از يهود با يکديگر دشمني خواهند داشت و يا دشمن خواهند شد؟ يا اين دشمني نسبت به ساير اديان آسماني مي باشد؟ ضمن پاسخ به سؤالات فوق، تفسيري از اين آيه ارائه نماييد.


مقدمه: دين گريزي، دين ستيزي و دين فروشي يهوديان زبان زد عام و خاص است. شواهد قرآني، روايي و تاريخي بسيار زيادي در اين راستا موجود است. با اين نگاه، بسياري از آيات قرآني براي انسان تفسير مي شود و گره ذهني افراد باز مي گردد. با اين مقدمه و توجه به آيات قبل و بعد، آيه مورد نظر و هم چنين توجه به صدر و ذيل اين آيه و دقت در متن آن، مي توان به تفسير روشني دست يافت و آن این که جنس و طبیعت يهود، حسودورز و کينه توز است. از اين روي، با نزول قرآن بر رسول رحمت ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ و امّت اسلام، آتش حسادت آن ها شدّت گرفت و کفر و طغيان گري آن ها شدت يافت. در حقیقت پيام آيه اين است که رفتار وقيحانه ی يهود و جرأت و جسارت آن ها نسبت به خداوند، تعجّب آور است و هويّت آن ها را که خود را نژاد برتر مي دانند و ساير ملل را وحشي و بي سواد مي خوانند، تا جايي که خودشان را فرزندان خدا مي خوانند، به همه جهانيان نشان دهد تا همه بدانند که اين ها چه قدر در دشمني و لجاجت با حق تعالی، جسور هستند و اگر اين ها هر روز بر عناد خود مي افزايند؛ خدا نيز بر آن ها غضب کرده و نور دلشان را خاموش مي نمايد. در مورد اين که مراد از عداوت و دشمني چيست؟ چند نظر وجود دارد نظريه اول بر این است که: دشمني يهوديان بين خودشان است. علامه طباطبايي مي فرمايد: منظور از عداوت و بغضا، همان تشتت در عقايد و اختلاف در مذهب خواهد بود که خداي تبارک و تعالي در موارد زيادي نيز به آن اشاره کرده است. در واقع عداوت خشم توأم با تجاوز عملي است. گاهي اين عداوت تنها خشم دروني و خود خوري است. از اين روي، هر وقت يهود خواست دست به اقداماتي بزند، آتش جنگي را با رسول حقّ و مسلمين دامن بزند، خداي تبارک و تعالي بين سران آن ها عداوت و اختلاف انداخت و به اين وسيله، آتش آن ها را خاموش ساخت. در واقع اين آيه نويد و مژده است براي جامعه مسلمين؛ چون رهنمود و اعجاز اين آيه اين است که هميشه سعي و کوشش يهود عليه ی رسول حقّ و مسلمين و بر افروختن آتش و ايجاد فتنه، به ويژه عليه ی اسلام و ايمان بي نتيجه، خنثي و نقش بر آب خواهد شد. آتش افروزي يهود در جامعه ديني، چند گونه مي باشد: 1. گاهي آتش افروزي يهود عليه ی اسلام و ايمان است؛ 2. گاهي عليه ی مسلمين است؛ 3. گاهي عليه ی اسلام و ايمان و مسلمين هر دو که متن اين آيه به آتش افروزي يهود عليه ی اسلام و ايمان اشاره دارد. نظريه دوم بر این است که: دشمني يهود با مسيحيان است. برخي از مفسرين گفته اند: مراد از «القينا بينهم...»، اين است که تا قيامت بين يهود و نصاري عداوت و دشمني افکنديم. با نگاه به تاريخ به دست مي آيد که هم خبر درست درآمد و هم وعده حقّ تعالي؛ چون مي دانيم که يهود در منطقه ی حجاز به گونه اي داراي شکوه و اقتدار بود که قريش در شرايط سخت از آن ها، تقاضاي ياري مي کرد؛ ولي خداي تبارک و تعالي به گونه اي آن ها را به کيفر حقّ ستيزي و حقّ گريزي و حقّ فروشي شان سرکوب کرد که ديگر توان پايدار ماندن را نيافتند. در اين آيه که به يکي از مصاديق روشن سخنان شرک آلود و گناه آلود يهود پرداخته شد به دست مي آيد که: زماني يهود صاحب قدرت بوده است. زمان حضرت داود و حضرت سليمان این گونه بود و مي توان آن را به عنوان نمونه ارايه کرد؛ ولي با ظهور اسلام و به ويژه در محيط حجاز، ستاره قدرت آن ها افول کرد و مبارزه رسول حقّ با يهوديان بني نضير و بني قريظه و بني قينقاع، موجب تضعيف آن ها شد. از اين روي، خداوندتبارک و تعالی، در برابر لجاجت و يک دندگي آن ها در طريق کفر و طغيان، مجازات سنگيني را در اين دنيا براي آن ها قايل شد و آن اين که: تا قيامت بين آن ها عداوت و دشمني انداخته است و به خاطر همين عداوت دشمني، با تمام قدرت مالي و توان رزمي اي که يهوديان صدر اسلام برخوردار بودند و از تمام مردم حجاز نيرومند تر بودند؛ با اين همه، طومار قدرت آن ها در هم شکست و در هم پيچيد که قابل پيش بيني نبود. يهوديان بني نضير و بني قريظه و بني قينقاع مجبور به جلاي وطن شدند و ساکنان خيبر و سرزمين فدک تسليم شدند و يهودياني که در بيابان حجاز سکونت داشتند، آن ها نيز در برابر عظمت اسلام زانو بر زمين زدند و از صحنه مبارزه کنار رفتند. در مورد اين که: آيا عداوت و دشمني بين خودشان، تا قيامت شامل همه يهوديان است يا تنها مربوط به صهيونيست ها است؟ بايد گفت: در واقع اين بخش از جواب، در آيه بعدي نهفته است که در آن آمده است: «اگر آن ها ـ يهوديان و نصاري ـ به تورات و انجيل و آن چه از جانب پروردگارشان به سويشان نازل شده است، عمل مي کردند، به طور قطع از بالاي سرشان ـ برکات آسماني ـ و از زير پاهايشان ـ برکات زميني ـ برخوردار مي شدند. و از ميان شان گروهي ميانه رو هستند و بسياري از ايشان بد رفتاري مي کنند». از اين آيه به دست مي آيد که: يهود نيز همانند ساير ملل دو دسته اند: يک دسته ميانه رو و معتدل و دسته ديگر منحرف و بد رفتار. در راستاي عداوت و دشمني نيز بايد گفت: ملاک و معيار در اين راستا، بود و نبود کفر و طغيان است. تا زماني که کفر و طغيان گري است، عداوت و دشمني نيز در بين يهود وجود دارد و از زماني که يهود از کفر و طغيانگري دست بردارند و راه ميانه روي و اعتدال را پيشه کنند، دشمني و عداوت نيز برداشته مي شود و آن ها از برکات آسماني و زميني بهره مند مي گردند آن چه به عنوان خلاصه و نتيجه بحث مي توان ارايه کرد اين است که: سلسله يهود تا قيامت باقي خواهند ماند و تا زماني که قوم يهود از دين ستيزي و دين گريزي و دين فروشي، دست برندارند و در کفر و طغيان خود باقي بمانند، عداوت و دشمني به عنوان يک جنگ رواني، يک بيماري روانی و روحي و عذاب الهي در بينشان باقي خواهد بود و اين تنها اختصاص به صهيونيست ندارد؛ هر چند صهيونيست ها هسته ی مرکزي کفر و طغيان گري را تشکيل مي دهند و صهیونیست یهودی و صهیونیست مسیحی، در صد بالايي از عداوت و دشمني را به خود اختصاص مي دهند. .

مرجع:

ایجاد شده در 1400/10/19



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر



آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image