علوم و معارف قرآن /

تخمین زمان مطالعه: 8 دقیقه

مراد از آيه 3 سوره نور چيست که مي فرمايد: «مرد زناکار جز با زن زناکار و مشرک نکاح نمي کند»؟


خداوند متعال در آيه 3، سوره نور مي فرمايد: الزَّانِي لا يَنْکحُ إِلاَّ زانِيَةً أَوْ مُشْرِکةً وَ الزَّانِيَةُ لا يَنْکحُها إِلاَّ زانٍ أَوْ مُشْرِک وَ حُرِّمَ ذلِک عَلَي الْمُؤْمِنِينَ؛ «مرد زناکار جز با زن زناکار يا مشرک ازدواج نمي کند، و زن زناکار را، جز مرد زناکار يا مشرک، به ازدواج خود در نمي آورد، و اين کار بر مؤمنان حرام شده است». آيه ياد شده حرمت ازدواج با زن و مرد زناکار و مشرک را بيان مي کند و مي فرمايد: چنين ازدواجي بر مؤمنان حرام شده است. اين آيه در دو مطلب بحث دارد: مطلب اول: حرام بودن ازدواج با زن و مرد زناکار در اين باره سوالاتي وجود دارد: 1. آيا اين آيه نسخ شده است؟ از نگاه به روايات و تفاسير مي توان بدست آورد که اين آيه نسخ نشده است. 2. آيا مراد اين است که مرد يا زن زناکار نمي تواند با زن و مرد پاکيزه ازدواج کند؟ آيه نمي خواهد بگويد مرد زنا کار حق ندارد با زن پاکيزه ازدواج کند بلکه فقط مي خواهد بگويد ازدواج با زناکار مشهور و توبه نکرده حرام است. 3. آيا مرد مي تواند با زن زناکار و يا زن با مرد زناکار ازدواج کند؟ صريح اخبار اين است که ازدواج با زناکار حرام است و اين حکم قبل از توبه و بعد از اجراء حد است پس اگر مرد يا زن زناکار توبه واقعي کند و دست از زنا بردارد، ديگر ازدواج مانعي ندارد. و ائمه ـ عليهم السلام ـ فرمودند: «و الناس اليوم بتلک المنزلة فمن اقيم عليه حد زنا او شهر به لم ينبغ لاحد ان يناکحه حتي يعرف منه التوبة؛ يعني امروز نيز به هر کسي حد زنا جاري شود يا مشهور به زنا باشد بر هيچ کس سزاوار نيست با آن ازدواج کند مگر اينکه توبه کند». علامه طباطبايي نيز مي نويسند: ظاهر آيه و مخصوصا با در نظر گرفتن سياق آن، چنين مي رساند که: آيه شريفه در مقام بيان حکمي تشريعي تحريمي است، چون مراد از اين خبر تاکيد در نهي است، و امر و نهي وقتي به صورت خبر بيان شود، امر و نهي مؤکد مي شود، و اين گونه تعبيرها زياد است مثلا مي گوييم فلاني اين کار را مي کند، و يا ديگر از اين کارها نمي کند، يعني به هيچ وجه نبايد کند. و حاصل معناي آيه با کمک روايات وارده از طرق اهل بيت ـ عليهم السلام ـ اين است که: زناکار وقتي زناي او شهرت پيدا کرد و حد بر او جاري شد، ولي خبري از توبه کردنش نشد، ديگر حرام است که ديگران با او ازدواج کنند. پس اين آيه، آيه اي است محکم و باقي بر احکام خود که نسخ نشده و احتياج به تاويل هم ندارد، و اگر در روايات حکم را مقيد کرده اند به صورت اقامه حد و ظهور توبه، ممکن است اين قيد را از سياق آيه نيز استفاده کرد، براي اينکه حکم به تحريم نکاح، در آيه شريفه بعد از امر به اقامه حد است، و همين بعد واقع شدن ظهور در اين دارد که مراد از زاني و زانيه، زاني و زانيه حد خورده است و همچنين اطلاق زاني و زانيه ظهور در کساني دارد که هنوز به اين عمل شنيع خود ادامه مي دهند، و شمول اين اطلاق به کساني که توبه نصوح کرده اند، از دأب و ادب قرآن کريم بعيد است. مفسرين در معناي آيه مشاجراتي طولاني و اقوالي مختلف دارند. ولي چون فسادش روشن بود متعرض نقل آنها نشديم. در تفسير نمونه نيز با طرح اين سوال (که ازدواج مشروع با چنين زنان و مردان چه حکمي دارد؟) مي نويسد: آيه اين سؤال را چنين پاسخ مي گويد: و اين کار بر مؤمنان تحريم شده است و اين جمله بيان يک حکم شرعي و الهي است مخصوصا مي خواهد مسلمانان را از ازدواج با افراد زناکار باز دارد، چرا که بيماري هاي اخلاقي همچون بيماري هاي جسمي غالبا واگيردار است. و از اين گذشته اين کار يک نوع ننگ و عار براي افراد پاک محسوب مي شود. بعلاوه فرزنداني که در چنين دامان هاي لکه دار يا مشکوکي پرورش مي يابند سر نوشت مبهمي دارند، روي اين جهات اسلام اين کار را منع کرده است. شاهد اين تفسير جمله و حُرِّمَ ذلِک عَلَي الْمُؤْمِنِينَ است که در آن تعبير به تحريم شده. و شاهد ديگر روايات فراواني است که از پيامبر اسلام ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ و ساير پيشوايان معصوم ـ عليهم السلام ـ در اين زمينه به ما رسيده و آن را به صورت يک حکم تفسير کرده اند. حتي بعضي از مفسران بزرگ در شان نزول آيه چنين نوشته اند: مردي از مسلمانان از پيامبر ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ اجازه خواست که با «ام مهزول» ـ زني که در عصر جاهليت به آلودگي معروف بود و حتي پرچمي براي شناسايي بر در خانه خود نصب کرده بود! ـ ازدواج کند، آيه فوق نازل شد و به آنها پاسخ گفت: در حديث ديگري نيز از امام باقر و امام صادق ـ عليهم السلام ـ مي خوانيم: اين آيه در مورد مردان و زناني است که در عصر رسول خدا ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ آلوده زنا بودند، خداوند مسلمانان را از ازدواج با آنها نهي کرد، و هم اکنون نيز مردم مشمول اين حکمند هر کس مشهور به اين عمل شود، و حد الهي به او جاري گردد، با او ازدواج نکنيد تا توبه اش ثابت شود. اين نکته نيز لازم به يادآوري است که بسياري از احکام به صورت «جمله خبريه» بيان شده است، و لازم نيست هميشه احکام الهي به صورت جمله «امر» و «نهي» باشد. ضمنا بايد توجه داشت که عطف «مشرکان» بر «زانيان» در واقع براي بيان اهميت مطلب است، يعني گناه «زنا» همطراز گناه «شرک» است، چرا که در بعضي از روايات نيز وارد شده که «شخص زناکار» در آن لحظه اي که مرتکب اين عمل مي شود از ايمان باز داشته مي شود؛ رسول خدا ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ فرمود: شخص زناکار به هنگامي که مرتکب اين عمل مي شود، مؤمن نيست، و همچنين سارق به هنگامي که مشغول دزدي است ايمان ندارد، چرا که به هنگام ارتکاب اين عمل، ايمان را از او بيرون مي آورند همانگونه که پيراهن را از تن در مي آرند. بنابراين ظاهر آيات فوق تحريم ازدواج با زاني و زانيه است، البته اين حکم در روايات اسلامي مقيد به مردان و زناني شده است که مشهور به اين عمل بوده و توبه نکرده اند، بنابراين اگر مشهور به اين عمل نباشند، يا از اعمال گذشته خود کناره گيري کرده و تصميم بر پاکي و عفت گرفته، و اثر توبه خود را نيز عملا نشان داده اند، ازدواج با آنها شرعا بي مانع است. در حديث معتبري از امام صادق ـ عليه السلام ـ مي خوانيم که فقيه معروف «زراره» از آن حضرت پرسيد تفسير آيه الزَّانِي لا يَنْکحُ إِلَّا زانِيَةً... چيست؟ امام فرمود: اين آيه اشاره به زنان و مرداني است که مشهور به زنا بوده و به اين عمل زشت شناخته شده بودند، و امروز نيز چنين است، کسي که حد زنا بر او اجرا شود يا مشهور به اين عمل شنيع گردد سزاوار نيست احدي با او ازدواج کند، تا توبه او ظاهر و شناخته شود. اين مضمون در روايات ديگر نيز آمده است. پرسشگر محترم، يادآوري اين نکته لازم است که مباحث فقهي را بايستي هر کسي از مرجع تقليد خود بپرسد و هر کسي موظف است طبق فتواي مرجع تقليد خود عمل کند و ببيند فتواي مرجع تقليدش در اين باره چيست و اين نوشتار فقط تفسيري از آيه بود که در کتاب هاي تفسيري آمده است. مطلب دوم: حرام بودن ازدواج با مرد و زن مشرک خداوند در اين آيه ازدواج با زن و مرد مشرک را حرام دانسته و لذا مسلمان نبايد با مشرک ازدواج کند. خداوند همچنين در آيات ديگري ازدواج مؤمنان با مشرکان را نهي کرده است؛ چنان که مي فرمايد: وَ لا تَنْکحُوا الْمُشْرِکاتِ حَتَّي يُؤْمِنَّ وَ لَأَمَةٌ مُؤْمِنَةٌ خَيْرٌ مِنْ مُشْرِکةٍ وَ لَوْ أَعْجَبَتْکمْ وَ لا تُنْکحُوا الْمُشْرِکينَ حَتَّي يُؤْمِنُوا...؛ «و با زنان مشرک و بت پرست، تا ايمان نياورده اند، ازدواج نکنيد، کنيز با ايمان از زن آزاد بت پرست، بهتر است، هر چند (زيبايي يا ثروت، يا موقعيت او) شما را به شگفتي آورد و زنان خود را به ازدواج مردان بت پرست تا ايمان نياورده اند، در نياوريد...». کلمة «مشرک» در قرآن کريم غالباً به بت پرستان اطلاق مي شود، بنابراين، هرگاه در آيه اي از مشرکان نامي برده مي شود قدر مسلم بت پرستان را شامل مي گردد و در بسياري از آيات مشرکان در مقابل اهل کتاب (يهود، نصارا، مجوس و... قرار گرفته است. برخي از مفسران معتقدند که مشرک، ساير کفار مثل يهود، نصارا، مجوس و... را نيز شامل مي شود؛ چون هر کدام از اين طوايف براي خداوند يکتا، شريکي قائل هستند، مثلاً نصارا قائل به تثليث و مجوس به ثنويت (دوگانه پرستي) و يهود، عزير را فرزند خدا مي دانند و... . اين عقايد گرچه شرک آور است؛ ولي با توجه به آنکه در آيات فراواني از قرآن کريم مشرک در برابر اهل کتاب قرار داده شده، منظور قرآن از مشرکان همان بت پرستان است. ممکن است علت نهي قرآن از ازدواج با مشرکان نيز اين باشد که چون مشرکان معاشران خود را تحت تأثير و تأثر عقايد خود قرار مي دهند و به طرف بت پرستي و روحيات ناپسند که از بت پرستي سرچشمه مي گيرد سوق مي دهند و در نتيجه مؤمنان راه انحراف در پي مي گيرند. امروزه نيز ممکن است در جهان، عده اي باشند که به جاي پرستش خداي يگانه، به بت پرستي مشغول هستند، چنان که در بخشي از سرزمين هاي هندوستان، برخي از مردم به پرستش بت و اشياء و يا حيوانات ديگر مشغولند. .

مرجع:

ایجاد شده در 1400/10/19



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر



آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image