تخمین زمان مطالعه: 5 دقیقه
در خصوص سئوال فوق به دليل وصف اسلامي بودن انقلاب ايران ميتوان ضمن ارائه يك تقسيم كلي دو گانه از انقلاب، آن را به دو بخش اسلامي و غير اسلامي متمايز ساخت و بر اين اساس ميبايست بينش اسلام را درباره يك انقلاب اسلامي با غير آن مورد بررسي قرار داد كه در ذيل اين مبحث به آن خواهيم پرداخت.ـ انقلاب و ماهيت دين اسلام:آنچه نخست لازم به تذكر است آن است كه ماهيت دين اسلام با سرشت انقلاب به گونهاي در هم آميخته كه تصور وجود اسلام را جدا از وصف انقلابي آن ناممكن ميسازد. انقلاب و شورش عليه ظلم و استبداد يکی از جلوه هايی بود که در دينِ اسلام، با ظهور رسالت رسول اكرم ـ صلّي الله عليه و آله ـ انجام گرفت. انقلاب و شورش عليه حكومت يزيد به رهبري امام حسين ـ عليه السّلام ـ و سپس قيام عليه حُكّام بني عباس در تحت لواي اسلام و حضور اهل بيت پيامبر، همه نمونههائي از انقلاب اسلامي با خصلت اسلام انقلابي در صدر اسلام است. بررسي تحليلي تاريخ اسلام روشن ميكند كه اين دين خود به عنوان انقلاب عليه جهل، ظلم، استبداد و عليه تمام ناهنجاريها و به منظور استقرار حكومت عدل الهي ظهور كرد. حضرت علي ـ عليه السّلام ـ در نخستين خطبه، پس از انتخاب به امر حكومت به وضوح، محتواي خصوصيات و اهداف انقلاب را بررسي و روحيه انقلابي يك حكومت اسلامي را مورد تذكر قرار ميدهد.[1] به عبارتي آن را به عنوان ديباچه و برنامة كاري حكومت انقلابي خود معرفي مينمايد. تشيع به عنوان يك حركت انقلابي از صدر اسلام تا كنون، همواره در طول تاريخ اسلام به وصف انقلابي گري بر عليه ظلم و بيعدالتي مشهور بوده است. بر اين اساس انقلاب اسلامي ايران يك پديده مستقل و مجزا از كل حركت و ماهيت انقلابي اسلام نيست بلكه بخشي از انقلاب مداوم، مستمر و جهاني نهفته در خود اسلام است كه در واقع معلول دين اسلام است كه 14 قرن پيش ظهور كرده و همواره در طول تاريخ اسلام به صورت مستمر تداوم يافته است.با توجه به ماهيت انقلابي بودن دين اسلام، بطور طبيعي اين دين تعريف خاصي از انقلاب دارد. يك نهضت انقلابي در اسلام حركتي است كه ضمن برخورداري از خصائص ديني، براي تأمين هدف يا اهداف خاص مادي و معنوي جامعه اسلامي بوجود آمده باشد، انقلاب مورد نظر اسلام انقلابي است كه عوامل، محتوا، رهبري، روش، اهداف و خصوصيات ديگر آن كاملاً اسلامي بوده و در راستاي تأمين و تحقق ارزشهاي الهي برپا شده باشد. چنين انقلابي نه تنها تداوم يافته انقلابي است كه با ظهور اسلام و آغاز رسالت پيامبر خاتم ـ صلّي الله عليه و آله ـ در 14 قرن پيش تجلّي يافت بلكه اساساً ريشه در انقلابها و نهضتهاي توحيدي انبياء گذشته از آدم تا خاتم دارد كه قرآن كريم در آيات متعددي بر اين اتصال و استمرار انقلاب توحيدي اسلام به انقلابها و حركتهاي توحيدي پيامبران گذشته تأكيد ميورزد.[2]به اين ترتيب از ديدگاه اسلام، انقلابي مورد تأييد است كه با اتصاف به وصف اسلاميت، در چارچوب اصول پنج گانه فوق و ايمان به آنها آغاز گرديده و تداوم يابد و هر انقلابي خارج از اين چارچوب، مطلوب و مورد تأييد اسلام نخواهد بود.ـ رويكرد اسلام به انقلابهاي غير اسلامي:همان گونه كه گذشت به دليل ماهيت انقلابي بودن دين اسلام، قهراً در اين دين چارچوب مشخصي براي انقلابهاي مطلوب اسلام ترسيم گرديده و آن را تحت ضابطه خاصي كه همان ايدئولوژي اسلامي است قرار خواهد داد. از مطالب فوق چنين ميتوان نتيجه گرفت كه برپائي يك انقلاب در بينش اسلامي ميبايست با سلامتِ هدف و وسيله توأم باشد صِرف برپائي انقلاب در اسلام هدف نيست چه اگر چنين بود جز هرج و مرج چيزي حاصل نميگشت. انقلاب مورد نظر اسلام انقلابي است كه براي نفي سلطة ظالمان و اجراي قسط و عدالت برپا گردد.به طور كلي ميتوان گفت هر انقلابي كه براي تحقق عدالت اجتماعي، تضعيف فاصله طبقاتي، رفع تبعيضات ظالمانه، حمايت از محرومان و رهايي آنان از سلطه مستكبران و فقرستيزي به وقوع بپيوندد. انقلابي است كه اسلام با ديد مثبت به آن نگريسته و به هر ميزان كه آن انقلاب مصاديق بيشتري از آرمانهاي فوق را پوشش دهد به همان ميزان از ارزش بيشتري در ديدگاه اسلام برخوردار خواهد بود قرآن كريم با صراحت ميفرمايد كه هدف از ارسال رسل، براي اقامة عدل در ميان مردم بوده است.[3] و يا در جاي ديگر مبارزه براي نجات مستضعفان را از جمله وظايف انسانها ميداند.[4]بر اين اساس اگر انقلاب و وصول به حكومت جديد چنين اهدافي را تضمين نكند ارزشمند نخواهد بود. انقلاب فرانسه يكي از آرزوهاي مهم روسو، ولتر و مونتسكيو بود، انقلاب كمونيستي، ثمره برنامهريزي ماركس و لنين بود. اينها همه، حركتهاي مقطعي و زود گذري بودند كه تنها بعضي از جنبههاي مادي انسانها را پوشش ميدادند لذا انقلاب مورد تأييد اسلام در انقلابهاي سوسياليستي، ليبرال و انقلابهاي صرفاً استقلال طلبانه و يا اقتصادي محض خلاصه نميشود. اسلام نميتواند با روح چنين حركتهائي همدم و هماهنگ باشد بلكه ديد اسلام نسبت به انقلاب ديدي فراتر و جامعتر از اهداف صرفاً مادي است. البته اين به آن معنا نيست كه در انقلاب اسلامي اهداف اقتصادي، اجتماعي، آزادي و استقلال، پيشرفت و توسعه دنبال نگردد بلكه مقصود آن است كه منظور كردن اين اهداف در رتبة نخست و بيتوجهي به ارزشهاي ديني و معنوي، انقلاب را غير اسلامي ساخته و اهداف مورد نظر اسلام را تأمين نخواهد كرد.معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:1. علي اكبر ذاكري، انقلاب اسلامي ايران در آيات و روايات، قم، دفتر نشر محمد، 1362.2. ابوالفضل عزتي، اسلام انقلابي و انقلاب اسلامي، انتشارات هدي، بيتا.پی نوشتها:[1] . نهج البلاغه، خطبه 16.[2] . نساء، آيات: 163، 165 ـ عنكبوت: 18 ـ حديد: 25 و...[3] . حديد/ 25.[4] . نساء/ 75.منبع: اندیشه قم .
راسخون
تماس با ما
آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود
09111169156
info@parsaqa.com
حامیان
همكاران ما
کلیه حقوق این سامانه متعلق به عموم محققین عالم تشیع است.