تخمین زمان مطالعه: 3 دقیقه

گذشته از اين كه پيامبر اكرم(صلي الله عليه و آله و سلم) در آخرين حج خود حضرت علي(عليه السلام) را به عنوان جانشين خود برگزيد ند همين طور كه مي دانيد مردان خدا از قبيل پيامبران و اولياء خداوند از اسرار پشت پرده مطلع اند و مي توانند بيش از زمان خود را درك كنند. باز هم همان طور كه مي دانيم پيامبر اكرم(صلي الله عليه و آله و سلم) از شهادت امام حسين (عليه السلام)در دشت كربلا خبر مي دهند. سؤال ـ چگونه است پيامبر اكرم(صلي الله عليه و آله و سلم) بعد از مرگ خود را عيان نمي كنند و دست به قلم نبرده و ولايت علي (عليه السلام) را بر كاغذ درج نكرده تا ظاهرپرستان به صورت نوشته راضي شوند وقتي پيامبر اكرم(صلي الله عليه و آله و سلم) و يارانشان در شعب ابي طالب در محاصره بودن، بي‌خدايان به پاره مكتوب موجود در صندوق اكتفا كردند و پيامبر اكرم(صلي الله عليه و آله و سلم) و يارانش از محاصره در آمدند.


نكته اول اين است كه معصوم (عليه السلام) به اذن خدا از غيب باخبر است و از همه آن چه در مصالح امت اسلامي دخالت دارد، آگاه است. ولي بايد به چند نكته توجه داشت : 1.علم غيب تكليف آور نيست، يعني اگر علم از راه شرايط حجيت و مانند اين ها حاصل شود، انسان در برابرش تكليف دارد. مثلاً اگر برايش علم حاصل شد كه اين لباس نجس است (و اين علمش از طريق خبر دادن دو فرد عادل حاصل شد) براي او تكليف مي آورد به اينكه در آن نماز باطل است. ولي علمي كه از ناحيه غيب به دست آمده، تكليف آور نيست. مثلاً اگر امام بعد از راه علم غيب فهميد كه يكي از دو نفر قاتل است، نمي تواند آن شخص را به عنوان قاتل معرفي كند، بلكه بايد از راه دليل ها و شاهدها و يا اقرار خود قاتل استفاده كند و امام تكليفي ندارد كه بگويد او قاتل است. 2.از سوي ديگر، سنت خداوند چنان اقتضا دارد كه معصومان(عليهم السلام) هم مانند افراد ديگر آزموده شوند و آسيب ببينند بنابراين نبايد از آن علم استفاده كنند يا مأمور به استفاده نبودند البته گاه از غيب براي ياري دين كمك مي گرفتند ولي اساس بر اين است كه در جريان امور عادي از علم غيب بهره نبرند. (1) اما درمورد بخش دوم سؤال شما، پيامبر بارها براي مردم از تفرقه ميان امت بعد از خود سخن گفتند و در قرآن هم ذكر شده است كه بعد از پيامبر افراد ناصالح از منبر پيامبر بالا و پايين مي آيند و حكومت را در دست مي گيرند و پيامبر اين افراد را قوم بني اميه معرفي مي كند. مثلاً در حديثي پيامبر مي فرمايد: "اي مردم آتش فتنه برافروخته شده و فتنه مانند پاره شب تاريك روي آورده، و شما هيچ نوع دستاويزي برضد من نداريد. من حلال نكردم مگر آنچه را كه قرآن حلال نموده و تحريم ننمودم، مگر آنچه را كه قرآن، آن را تحريم نموده است." (2) اين جمله ها از نگراني شديد پيامبراكرم(صلي الله عليه و آله و سلم)از آينده وسرنوشت اسلام پس از درگذشت وي بود. و اتفاقاً پيامبراكرم(صلي الله عليه و آله و سلم) چون از فعاليتهايي كه در خارج از خانة او براي قبضه كردن موضوع خلافت انجام مي گرفت آگاه بود و براي پيشگيري از انحراف مسأله خلافت از مسير اصل خود تصميم گرفتند كه موقعيت خلافت علي (عليه السلام) و اهل بيت خود را به طور كتبي تحكيم كرده كه سندي زنده پيرامون موضوع خلافت به يادگار بگذارد. از اين جهت روزي كه سران صحابه براي عيادت آمده بودند به آنان گفت كاغذ و دواتي براي من بياوريد تا براي شما چيزي بنويسم كه پس از آن گمراه نشويد. در اين لحظه خليفه دوم گفت: بيماري بر پيامبر غلبه كرده، قرآن پيش شما است. كتاب آسماني ما راكافي است. نظر خليفه مورد گفتگو قرار گرفت گروهي با وي مخالفت كردند و گروهي هم موافق با عمر بودند. پيامبر از اختلاف و سخنان جسارت آميز آنان سخت ناراحت شد و گفت برخيزيد و خانه را ترك كنيد. ابن عباس، پس ازنقل اين واقعه مي گويد: بزرگترين مصيبت براي اسلام اين بود كه اختلاف و مجادلة گروهي از صحابه مانع از آن شد كه پيامبر نامه مورد نظر خود را بنويسد. منابع و مآخذ : 1.توصيه ها، ج2، آيت ا...جوادي آملي، ص85 2.سيرده ابن هشام، ج2، ص654 ر.ك: فرازهايي از تاريخ اسلام، جعفر سبحاني، 527 www. eporsesh.com .

راسخون

مرجع:

ایجاد شده در سه روز پیش



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر



آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image