کلام /

تخمین زمان مطالعه: 8 دقیقه

چرا آيه شريفه تطهير ما بين آيات زنان پيامبر قرار گرفته است؟ در صورتي كه به نظر مي رسد با آيات ديگر سوره مباركه احزاب متناسب نيست؟


اين پرسش در دو بخش قابل جواب است: الف) بدون ترديد همان طوري که از شأن نزول و تصريح روايات و بسياري از مفسرين بر مي‌آيد آيه تطهير در مورد اهل بيت ـ عليهم السلام ـ نازل شده و روايات متعدد در منابع شيعه و سني به اين مضمون آمده است که پيامبر اکرم ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ ، علي و فاطمه و حسن و حسين ـ عليهم السلام ـ را فراخواند و آن گاه عبا را بر آن ها افکند و فرمود: «اللهم هولاء اهل بيتي اللهم اذهب عنهم الرجس و طهرهم تطهيرا» خدايا اينها خاندان من هستند رجس و پليدي را از آن ها دور کن و آن ها را از آلودگي پاک و منزه قرار بده و در اين هنگام آيه تطهير نازل شد. فخر رازي از علما بر جسته اهل سنت ذيل آيه 61 سوره آل عمران در مورد حديث کساء مي گويد در صحت اين روايت مناقشه اي نيست زيرا مورد اتفاق علماي تفسير و حديث مي باشد. و نيز جلال الدين سيوطي 18 روايت را در تفسيرش آورده که مضمون دسته اي از آنها نزول آيه تطهير در شأن اهل بيت ـ عليهم السلام ـ است و دسته ديگر دلالت دارد که پيامبر اکرم ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ در حق اهل بيت دعا و آن ها را مشخص کرده و رواياتي نيز از زنان پيامبر و از جمله از ام سلمه و عايشه نقل کرده که اعتراف نموده اند به اين که اين آيه ويژه رسول خدا و فاطمه و علي و حسن و حسين ـ عليهم السلام ـ مي باشد. علاوه بر اين پيامبر اکرم ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ بعد از نزول آيه تطهير، براي آموزش مردم به مدت چندين (6 يا 8يا 9) ماه، هرگاه از جلو در خانه امام علي ـ عليه السلام ـ براي نماز صبح عبور مي کرد مي فرمود: الصلؤه يا اهل البيت و آنگاه آيه تطهير را تلاوت مي نمود. بنابراين بر اساس شأن نزول آيه تطهير و نيز ضماير مذکر در اين آيه «کم» و ضماير مؤنث در آيات قبل و بعد از اين آيه (کنّ، ن)، معلوم و روشن است که ذيل آيه 33 سوره احزاب با قبل و بعدش ارتباطي ندارد و از آيه 28 تا 34 در مورد دو دسته از اقربا پيامبر اکرم ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ سخن گفته شده است: 1. دسته اي که همسران پيامبرند و خانه هاي شان به نام پيامبر اکرم ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ ياد نشده بلکه به نام خودشان عنوان شده «بيوتکنّ، خانه هاي شما» به اين دسته دستورات أکيد همراه با وعيد داده شده و آنان مخاطب به خطابات شديده قرار گرفته است. 2. دسته اي که به عنوان «اهل بيت» مخاطب قرار گرفته و با آنان با احترام خطاب شده و از طهارت و عصمت شان سخن به ميان آمده و روايات وارده و رسيده مصاديق اهل البيت را معين نموده و آنها پيامبر اکرم ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ به علاوه امام علي و فاطمه و حسن و حسين ـ عليهم السلام ـ هستند. ب) حال سؤال اين است که با توجه به عدم ارتباط آيه تطهير به آيات قبل و بعدش، چرا در ضمن آيات مربوط به همسران پيامبر قرار گرفته است؟ در پاسخ به اين سؤال بايد گفت اولا اين شبهه از آنجا ناشي شده که تصور شده آياتي که کنار هم قرار گرفته بايد مرتبط به هم باشد در حالي که از مطالعه چگونگي آيات و کيفيت جمع آوري آيات به اين نتيجه مي رسيم که هيچ ضرورتي ندارد آياتي که در کنار هم قرار گرفته مربوط به يک موضوع باشد چون قرآن يک کتاب کلاسيک نيست که روي يک موضوع واحدي متمرکز شده و فقط همان موضوع را دنبال کند هر چند در ميان اجزاء هر سوره قرآن و نيز تمام قرآن يک پيوند کلي و عام وجود دارد ولي اين معنايش اين نيست که حتما يک آيه با آيات قبل و بعدش مرتبط باشد. زيرا آيات قرآن به تدريج و بر حسب اقتضا نيازها و ضرورت ها نازل شده و جاي هر آيه به دستور خدا تعيين و پيامبر هر آيه را در جاي خود قرار داده است و لذا يک سوره از نظر محتوا متنوع است و درباره مسايل مختلفي در آن سخن به ميان آمده است مثلا در سوره نور درباره توحيد، داستان إفک، مسايل مربوط به منافقين، حجاب، اجراي حد زنا و... سخن گفته شده چون هر کدام به مناسبت خاصي نازل شده است. ثانيا : مي دانيم آيه تطهير يکي از آيات امامت است و آيات مربوط به اين مسأله معمولا در وسط آياتي قرار گرفته که مربوط به موضوع امامت نمي باشد مثلا آيه ابلاغ امامت حضرت علي ـ عليه السلام ـ در ميان آيات مربوط به اهل کتاب و آيه اکمال دين در ميان آيات مربوط به بيان احکام گوشت ها و آيه تطهير نيز در ميان آيات مربوط به همسران پيامبر اکرم ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ قرار گرفته و نکته اش اين است که مسأله امامت و رهبري امت از مسايلي است که مخالفت عده اي ضعيف الايمان را بر مي انگيزد و خداوند نمي خواهد مخالفت اين عده که به هر حال مخالفت و تمرد خواهند کرد، به صورت مخالفت صريح با قرآن و اسلام درآيد لذا مسأله را به گونه اي بيان مي کند که اين عده يک پرده توجيه بتوانند براي مخالفت خودشان درست کنند. ثالثا: همان طوري که اشاره شد در آيات قبل و بعد از آيه تطهير هشدارهاي تند و خطابات شديد به عده اي از اقرباء پيامبر اکرم ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ که همان همسران پيامبر باشند شده است و در بدو امر و با قطع نظر از آيه تطهير زمينه اين شبهه وجود دارد که: اين خطابات و هشدارها شايد شامل حال همه اقرباء پيامبر از همسران آن حضرت و غير آنان بشود ولي قرآن کريم که کلام حق تعالي است اين شبهه را دفع نموده و خداوند يک مرتبه رشته کلام را که مربوط به زنان پيامبر اکرم ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ است قطع نموده و به صورت جمله معترضه که نوعا ميان پرانتز قرار مي گيرد، بيان نموده است که حساب اهل بيت ـ عليهم السلام ـ جدا از حساب همسران پيامبر اکرم ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ است و خدا آنان را از هر گونه آلودگي تطهير نموده است يعني اين خطابات شديد ربطي به آنان ندارد زيرا آن ها تطهير شده اند و معصوم مي باشند. و اين گونه سخن گفتن و توجه از موضوعي به موضوع ديگر و بيان مطلبي با جمله يا جملات اعتراضي در ادبيات زبان عربي و غير آن رايج مي باشد و از نشانه هاي بلاغت کلام به شمار مي آيد که متکلم در حالي که گروهي را با شديدترين خطاب ها مخاطب قرار داده و از وعد و وعيد و سقوط آنان در معصيت و... سخن مي گويد، يک مرتبه گروهي ديگر را مخاطب قرار مي دهد و با احترام و ملايمت با آنان سخن مي گويد. در قرآن کريم نيز جمله هاي معترضه زياد است و مطالبي بسياري در ميان مطالب ديگر به همين صورت بيان شده مثلا در آيه 34 و 35 از سوره نمل که مي فرمايد: قَالَتْ إِنَّ الْمُلُوک إِذَا دَخَلُوا قَرْيَةً أَفْسَدُوهَا وَجَعَلُوا أَعِزَّةَ أَهْلِهَا أَذِلَّةً وَکذَلِک يَفْعَلُونَ ـ وَإِنِّي مُرْسِلَةٌ إِلَيْهِم بِهَدِيَّةٍ فَنَاظِرَةٌ بِمَ يَرْجِعُ الْمُرْسَلُونَ. [ملكه‏] گفت: «پادشاهان چون به شهرى درآيند، آن را تباه و عزيزانش را خوار مى‏گردانند، و اين گونه مى‏كنند.» (34) «و [اينك‏] من ارمغانى به سويشان مى‏فرستم و مى‏نگرم كه فرستادگان [من‏] با چه چيز بازمى‏گردند.» (35) ابتدا و انتها کلام مربوط به «بلقيس» است و در وسط جمله و کذلک يفعلون با تأکيد؟! معترضه مي باشد و يا در سوره يوسف آنجا که مي فرمايد: فَلَمَّا رَأَي قَمِيصَهُ قُدَّ مِن دُبُرٍ قَالَ إِنَّهُ مِن کيْدِکنَّ إِنَّ کيْدَکنَّ عَظِيمٌ يُوسُفُ أَعْرِضْ عَنْ هَذَا وَاسْتَغْفِرِي لِذَنبِک إِنَّک کنتِ مِنَ الْخَاطِئِينَ پس چون [شوهرش‏] ديد پيراهن او از پشت چاك خورده است گفت: «بى‏شك، اين از نيرنگ شما [زنان‏] است، كه نيرنگ شما [زنان‏] بزرگ است.» (28) «اى يوسف، از اين [پيشامد] روى بگردان. و تو [اى زن‏] براى گناه خود آمرزش بخواه كه تو از خطاكاران بوده‏اى.» (29) جمله «يوسف اعرض عن هذا» در ميان ديگر جملات به صورت جمله معترضه قرار گرفته و قبل و بعد آن مربوط به زليخا مي باشد. در آيه مورد سؤال نيز آيه تطهير به صورت جمله معترضه به منظور دفع شبهه که بدان اشاره شد، در ضمن آيات مربوط به همسران پيامبر اکرم ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ قرار گرفته يعني با اين آيه خداوند مي فرمايند: اهل بيت پيامبر معصوم هستند و مشمول خطابات قبل و بعد از آيه تطهير نمي باشند. بنابراين آيه تطهير در غير موضع فعلي خود نمي تواند قرار داشته باشد و جاي آن فقط و فقط همين جا است که قرار دارد و اگر در غير اين مورد باشد لطمه به مقصود وارد مي شود. .

مرجع:

ایجاد شده در 1400/10/19



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر

آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image