حدیث /

تخمین زمان مطالعه: 4 دقیقه

آیا روایتی در مورد کسانی که در حال عزاداری میان هیئت ها غش کنند مطلوب است، وجود دارد؟


برقراری مجالس عزاداری حضرت ابا عبد الله الحسین ـ علیه السلام ـ برای این است که در این مجالس اهداف قیام بررسی شده و به جامعه ارائه گردد تا انسان ها به سوی کمال حرکت کنند و گریه بر آن حضرت خود مقدمه ای است برای رسیدن به این اهداف و گریه ها به خاطر این است که عده ای در عاشورا نگذاشتند این اهداف روشن و انسان ساز در جامعه اجرا گردد. آری اشک ریختن بر مظلومیت های اهل بیت ـ علیهم السلام ـ و به خصوص حضرت ابا عبد الله الحسین ـ علیه السلام ـ، انسان ساز، جامعه ساز، سعادت بخش و تنها راه رسیدن به کمال الهی است و این است فرمایش حضرت امام صادق ـ علیه السلام ـ که فرمودند: ((آه کشیدن غمگین برای ستمی که به ما رسیده تسبیح است و اندوه او برای ما عبادت و پوشیدن راز ما، جهاد در راه خداست. آن گاه فرمود: باید این حدیث با طلا نوشته شود)). این نیست جز برای انسان ساز بودن این مجالس، چرا که در این مجالس سخنان راه گشای اهل بیت ـ علیهم السلام ـ به جامعه ارائه می گردد و راه و روش امامان معصوم معر فی می شود. در پاسخ پرسش باید گفت که: اگر منظور این است که کسی برای ابا عبد الله الحسین ـ علیه السلام ـ آن قدر گریه کند که حالت غش به او دست دهد، آیا روایات اسلامی چنین عملی را تایید می کند یا نه؟ جواب مثبت است چنان چه شیخ عباس در کتاب معتبر نفس المهموم آورده است که: ((امام زین العابدین ـ علیه السلام ـ می فرماید: آن شبی که فردایش پدرم کشته شد، عمه ام زینب پرستاری من می کرد، ناگاه پدرم برخاست و در خیمه دیگر که «حویّ» مولای ابی ذر غفاری شمشیرها را تیز می کرد، وارد شد و اشعاری را خواند (که ترجمه اش این است): ای روزگار اف بر تو باد که بد دوستی، چه بسیار در بامداد و شام یار خود و طالب حق را کشته ای روزگار به دل قبول نمی کند، کار واگذارده به خداوند بزرگ است و هر زنده بر این راه که من می روم، رفتنی است. دو سه بار این ابیات را تکرار کرد تا من مقصود پدرم را یافتم، پس گریه گلوی مرا گرفت و خود را نگه داشته و دانستم بلا فرود آمد ولی عمه ام زینب نتوانست خودداری کند و برخاست نزد پدرم رفت و گفت: ای وای از این مصیبت، کاش مرگ آمده و زندگانی را نابود کرده بود، امروز مادرم فاطمه و پدرم علی و برادرم حسن ـ علیهم السلام ـ از دنیا رفتند. ای جانشین گذشتگان و پناه بازماندگان. امام سوی او نگریست و فرمود: ای خواهرک من! بردباری تو را شیطان نبرد و اشک در دو چشمش بگردید و فرمود: اگر مرغ سنگ خوار را به حال خود بگذارند می خوابد. پس عمه ام گفت: آیا تو را به ستم می گیرند و این دل مرا بیشتر خسته و آزرده می کند و بر جان من گران و دشوار است. آن گاه سیلی بر روی خود زد و گریبان چاک کرد و بی هوش افتاد. امام حسین ـ علیه السلام ـ برخاست و آب بر روی او ریخت تا به هوش آمد...)) از این روایت می توان استفاده کرد که اگرکسی بر اثر گریه بر مصیبت های امام حسین ـ عليه السلام ـ بیهوش شود، کار ناروایی انجام نداده است. در روایت دیگر آمده امیر مؤمنان ـ علیه السلام ـ وقتی به سرزمین کربلا رسید آن قدر گریه کرد تا آن که به صورت به زمین افتاد و به مدت طولانی در حال بی هوشی ماند. در شهادت حضرت قاسم بن حسن مجتبی ـ علیه السلام ـ نیز می خوانیم: ((چون امام حسین ـ علیه السلام ـ دید که او به جنگ می رود، در آغوشش گرفت و با هم گریستند. چندان که بیهوش شدند و پس از آن که به هوش آمد از امام حسین ـ علیه السلام ـ اذن جهاد خواست و حضرت اذن نداد. پس حضرت قاسم بر دست و پای عمویش افتاد و بوسید تا اذن گرفت و به میدان رفت...)) . در روایت دیگری آمده است که وقتی بلال اذان می گفت و حضرت زهرا نام پدرش را شنید به صورتش زد و غش کرد و مردم به بلال گفتند: ((اذان را ترک کن که دختر پیامبر از دنیا رفت و مردم فکر می کردند که حضرت از دنیا رفت)). ولی اگرمنظور از غش کردن، غش تصنعی وساختگی وبرای نشان دادن به مردم باشد،عملی ریایی محسوب شده ومورد تایید شرع نمی باشد. .

مرجع:

ایجاد شده در 1400/10/19



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر



آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image