حدیث جاریه /

تخمین زمان مطالعه: 6 دقیقه

یکی از دلائل مجسمه برای اثبات مکان و جهت برای خدا حدیث جاریه است، این حدیث و نیز اشکالات وارد بر آن چیست؟


مجموع روایت در صحیح مسلم از دو قسمت تشکیل یافته است، و هر قسمتی حاکی از مضمون مستقل است که راوی آن دو را به هم ضمیمه کرده است.اینک ما متن حدیث را از صحیح مسلم در دو بخش نقل می کنیم و مسلّماً از نقل هر یک از دو بخش به طور مستقل نظر خاصی داریم.ترجمه بخش نخست از حدیثدر حالی که با پیامبر خدا نماز می گزاردم یک نفر از نمازگزاران عطسه کرد. من به او گفتم: «یرحمک الله» در این هنگام نمازگزاران با گوشه چشمهای خود به من نگریستند، من در حالت نماز گفتم: مادرم در عزایم بنشیند چه شده که به من می نگرید؟! آنان با دستهای خود بر رانهای خود می زدند تا مرا ساکت کنند، من نیز سکوت کردم، وقتی نماز پیامبر به آخر رسید، پدر و مادرم فدای او، معلمی بهتر از و در زندگی ندیده ام او نه چهره عبوس کرد و نه بد گفت و نه مرا زد بلکه به من گفت:«این نماز است در آن سخن آدمی صحیح نیست، نماز از تسبیح و تکبیر و قرآن و آنچه که پیامبر گفته تشکیل می شود، نه سخن آدمی.من عذر خواهی کردم، و گفتم: من تازه از جاهلیت بریده و به اسلام مشرف شده ام، آنگاه چند پرسش مطرح کردم و آن حضرت پاسخ گفت:1. با این که خدا آیین اسلام را فرستاده است آیا می توان به کاهن مراجعه کرد؟پیامبر: به سوی آنان نروید.2 . گروهی برخی موجودات را به فال بد می گیرند، این صحیح است؟پیامبر: این چیزی است که آنان بی اختیار در سینه های خود می یابند، نباید آنها را از کار باز بدارد. آنگاه به عنوان نمونه مثال زد و فرمود: « ابن الصباح» شما را از ادامه کار باز ندارد. 3. برخی از ما می نویسند؛پیامبر: پیامبری از پیامبران نیز خط نوشت هر گاه با خط او تطبیق کرد اشکال ندارد.تا اینجا بخش نخست از این حدیث به پایان رسد اکنون بخش دوم را آغاز می کنیم:ترجمه بخش دوممعاویة بن حکم می گوید: من کنیزی داشتم گوسفندان را (در شمال شهر مدینه) اطراف اُحد و «جوانیّه» می چرانید، روزی به سراغ او رفتم دیدم گرگ یکی از گوسفندان او را برده است. من نیز یکی از فرزندان آدم هستم همان طوری که آنها غمگین می شوند من نیز غمگین می شوم. در این حالت سیلی بر صورت او زدم. من از کار خود (زدن کنیز) ناراحت شدم به سوی رسول خدا آمدم او کار مرا گناه بزرگ شمرد. گفتم: ای پیامبر خدا! او را آزادش بکنم؟ فرمود: او را نزد من بیاور، او را نزد او بردم، پیامبر به او گفت:خدا کجاست؟کنیز گفت: در آسمان است.پیامبر فرمود: من کی هستم؟ او در پاسخ گفت: رسول خدا.آن گاه پیامبر فرمود: او را آزاد کن که زن با ایمان است.تا اینجا ما از دو بخش حدیث از نظر متن و ترجمه آگاه شدیم، ولی بخش دوم نمی تواند حدیث صحیح و پا برجا باشد. و احتمال دارد که راویان در نقل بخش دوم تصرف کرده و آن را درست نقل نکرده اند.اینک به دلایل خود اشاره می کنیم:1. پرسش از جایگاه خدا جزو اصول نیست؛سیرة پیامبر گرامی بر این جاری بود که در اسلامِ افراد به دو شهادت اکتفا می کرد:الف. شهادت بر وحدانیت و یگانگی خدا.ب . شهادت بر رسالت پیامبر گرامی.و در تاریخ زندگی پیامبر دیده نشده است که برای آزمودن ایمان فردی از جایگاه خدا بپرسد، در این صورت چگونه پیامبر از چنین فردی که کار او گوسفند چرانی در بیابان اُحُد بود از جایگاه خدا می پرسد! و این خود گواه بر این است که اگر چنین روی دادی صحت داشته باشد پیامبر برای آزمودن ایمان او سؤال دیگری مطرح کرده است نه سؤال از جایگاه او که خود یک مسئله پیچیده علمی است.پیامبر می فرمود: «أمرتُ أن اقاتل الناسَ حتّی یَشْهَدُوا أنْ لاإلهَ إلاّ الله وأنّ محمّداً رسول الله» ؛(بخاری، صحیح 1/14)[من مأمورم با مردم بجنگم تا بر یگانگی خدا و رسالت محمد گواهی دهند،] و هرگز نفرمود: از جایگاه خدا گزارش نمایند.2. تعیین جایگاه، گواه بر ایمان نیست؛هدف از پرسش و پاسخ، آزمودنِ وجود ایمان در قلب جاریه بود در حالی که شهادت بر جایگاه خدا در آسمان، ملازم با توحید در عبادت نیست؛ زیرا چه بسا ممکن است فردی جایگاه «الله» را در آسمانها بداند و در عین حال، خدایان زمینی را نیز عبادت کند و همگی می دانیم که در مکتب شرک، «الله» و «آلهه» داریم، اوّلی نام خدای آفریدگار است در حالی که دومی نام خدایان کوچکی است که در عین مخلوق بودن ـ از دیدگاه مشرکان ـ پاسخ گوی نیاز بندگان می باشند. بنابراین، هرگاه فردی جایگاه خدا را در آسمان ها بداند ملازم با ترک عبادت خدایان زمین نیست.مسیحیان معتقدند خدای پدر، خدای پسر را به آسمانها برد و در کنار خود در عرش نشاند ولی این عقیده، آنان را از دایرة شرک بیرون نبرده است.3. آزادی کنیز، مشروط به ایمان نیست؛معاویة بن حکم چون بر صورت کنیز سیلی زده بود، به عنوان جبران ظلم خواست او را آزاد کند و آزاد کردن چنین فردی مشروط به ایمان نیست تا حضرت رسول او را از نظر ایمان بیازماید. آری در برخی از کفاره ها لازم است که فردی که آزاد می شود، مؤمن باشد مانند کفاره قتل؛ ولی در کفاره ظهار و یمین و مقاربت در ماه رمضان در میان فقهای اهل سنت اختلاف نظر است و در این مورد هیچ کدام از اینها مطرح نبود. (نووی، صحیح مسلم: 3/25)و در هر حال آزاد کردن کنیز به خاطر جبران ستمی که بر او روا داشته بود مشروط به ایمان نیست تا پیامبر ایمان او را بیازماید.همه این پرسش های بی پاسخ، گواه بر اضطراب حدیث است.4. در عصر بیهقی، در صحیح مسلم بخش دوم نبود؛بیهقی محدث بزرگ و مؤلف کتاب «سنن کبری» و کتاب «الأسماء و الصفات» در کتاب دوم می گوید: علت این که مسلم در صحیح خود از آوردن بخش دوم خود داری کرده است این است که بخش دوم از نظر الفاظ مضطرب و مختلف است و به خاطر اضطراب در لفظ، مسلم آن را نیاورده است، سپس می گوید: من در کتاب ظهار سنن کبری الفاظ مختلف حدیث را آورده ام. (بیهقی، سنن کبری: 7/ 388)از این کلام استفاده می شود که در نسخه صحیح مسلم او (بر خلاف نسخ های مطبوع امروز) فقط بخش نخست وجود داشته است و لذا از نیامدن بخش دوم عذر خواهی می کند که به خاطر اضطراب در الفاظ، مسلم آن را نیاورده است. 5. حدیث به چند صورت وارد شده است؛هرگاه ما از همة این اشکالات و خدشه ها صرف نظر کنیم، نمی توان از اضطراب حدیث صرف نظر کرد و همین طوری که بیهقی در کتاب «ظهارِ» «السنن الکبری» یادآور شده، این بخش از حدیث به صورتهای مختلفی نقل شده است.نتیجه این که این بحث به پنج صورت یا بیشتر نقل شده در حالی که صورت نخست دارای اشکالات متعددی است و چهار صورت دیگر پیراسته از اشکال است و این نشانه آن است که راویان در حدیث تصرف کرده، و به جای سؤال از وحدانیت، سؤال از جایگاه را آورده اند.آیة الله جعفر سبحانی،سیمای فرزانگان ج 1به نقل از سایت تبیان .

پرسمان دانشگاهیان

مرجع:

ایجاد شده در 1401/03/25



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر



آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image