آخرین دولت /

تخمین زمان مطالعه: 11 دقیقه

آخرین دولت ساختار سیاسی حکومت امام مهدی علیه السلام چگونه و مبتنی بر چه مبانی ای است؟ دست یابی به پاسخی مناسب در این خصوص با استفاده از دو روش، یعنی مراجعه به اصول کلی پیرامون ساختار حکومت اسلامی و بررسی آیات و روایات خاصی که در این زمینه، در منابع اسلامی وجود دارد، امکان پذیر است. نوشتار حاضر عهده دار بررسی و تحلیل این موضوع می باشد. اصول کلی پیرامون ساختار حکومت اسلامی


آخرین دولت ساختار سیاسی حکومت امام مهدی علیه السلام چگونه و مبتنی بر چه مبانی ای است؟ دست یابی به پاسخی مناسب در این خصوص با استفاده از دو روش، یعنی مراجعه به اصول کلی پیرامون ساختار حکومت اسلامی و بررسی آیات و روایات خاصی که در این زمینه، در منابع اسلامی وجود دارد، امکان پذیر است. نوشتار حاضر عهده دار بررسی و تحلیل این موضوع می باشد. اصول کلی پیرامون ساختار حکومت اسلامی از مجموع آن چه در متون و منابع معتبر دینی درباره دولت و حکومت آمده است، چنین برمی آید که اسلام بر شکل خاصی از ساختار نظام سیاسی با جزئیات مشخص اصرار ندارد؛ بلکه اسلام فراتر از معرفی شکل خاصی از حکومت و متناسب با احکام ثابت و تغییرناپذیر خود، چارچوب کلی و کلانی را معرفی کرده که آن چارچوب در درون خود، تغییرات و اشکال متعدّد و متنوعی را پذیرا می شود. اسلام نه به طور کلی مردم را به حال خود رها کرده تا هر چه خواستند، انجام دهند و نه شکلی را برای حکومت معرفی می کند که فقط در شرایط زمانی و مکانی محدودی قابل اجرا باشد. چارچوب کلانی که اسلام ارائه می دهد، از دامنه وسیعی برخوردار است که همه اشکال صحیح و عقلایی حکومت در آن می گنجد؛ اما شکل های مختلف حکومت، نباید از آن چارچوب فراتر بروند. این چارچوب، در زمانی با شکل و ساختار خاصی ظهور می یابد و در زمانی دیگر، با شکل و ساختاری دیگر و هیچ یک از آن دو شکل و ساختار، با ماهیت اسلامی بودن حکومت، تضاد و منافات ندارد. این مطلب، نتیجه این مسئله دقیق علمی و عقلانی است که احکام ثابت و تغییرناپذیر اسلام که برای همه جوامع تا روز قیامت وضع شده اند، از ساختاری کلان و کلی برخوردارند و در مقابل آنها، احکام جزئی و متغیّر، متناسب با شرایط خاص زمانی و مکانی وضع می شوند. یکی از احکام متغیر، احکام حکومتی است که در هر زمانی توسط ولی فقیه، صادر و یا امضا می شود و اطاعت و تبعیت از آن احکام، با همان قالب و شکلی که دارند، واجب است. علامه طباطبایی نیز در رساله «ولایت و زعامت در اسلام»، چنین نظری دارد. به عبارت دیگر، در حکومت اسلامی، برخی از امور، مربوط به ساختار حکومت، ثابت و پایدار و بعضی دیگر، شناور و انعطاف پذیر است؛ مثلاً حکومت اسلامی، حکومتی ولایی است و باید فرد معصوم و یا نزدیک ترین شخصیت از نظر علم، تقوا، کیاست و توانایی به معصومان علیه السلام، در رأس آن باشد. در عین حال، از نظر متمرکز (Concentrated)و نامتمرکز (Decentralized)بودن، تابع اوضاع زمان و مکان است.اصول حاکم بر ساختار نظام سیاسی اسلام، عبارتند از: 1. ضرورت مشروعیت الهی مجریان. 2. ضرورت اسلامی بودن قوانین. 3. توجه به جایگاه مهم مردم، به عنوان مبدأ شکل گیری و کارآمدی همه نهادها. 4. خطاپذیری مجریان و ضرورت نظارت بر آنها. خلاصه آن که اسلام، شکل و روش خاصی برای حکومت ارائه نمی دهد؛ بلکه اصول و چارچوب های کلی خاصی را بیان می کند و حکومت نباید خارج از این چارچوب ها باشد. حال با توجه به شرایط و نیازمندی های زمان ها و مکان های گوناگون، هر روشی که بیشترین انطباق را با این چارچوب ها داشت، مورد تأیید اسلام است. بر این اساس، در زمان حضور امام معصوم علیه السلام، شکل الهی حکومت، دولت مداری فرد معصوم است که در رأس هرم قدرت سیاسی قرار گرفته، اختیاراتش را مستقیماً از خدا می گیرد و با تعیین خاص الهی - بدون دخالت مردم و آرائشان - دولت مداری می کند. با این حال، توجه به رأی مردم در سایر حوزه های مشورتی و اجرایی، یکی از اصول مهمی است، که در متون اسلامی، از جایگاه بااهمیتی برخوردار می باشد. در این باره، می توان به آیات و روایات مربوط به شورا، بیعت مردم، مسئولیت مردم، مسئولیت عمومی مسلمانان، اهتمام به امر مسلمانان و...، اشاره کرد؛ مثلاً در مورد شورا، دو آیه «و امرهم شورا بینهم» و «و شاورهم فی الامر».1 در قرآن آمده اند. همچنین در سیره معصومان علیهم السلام چنین آمده است: «رسول خدا صلی الله علیه وآله این گونه بودند که با اصحاب خود مشورت می کردند؛ سپس تصمیم به انجام آن چه خدا اراده کرده بود، می گرفتند».2 بر اساس آیات و روایات متعدد، نظام سیاسی - اداری که حضرت مهدی علیه السلام برپا می کند، دارای همان ویژگی های حکومت نبوی و علوی است؛ با این تفاوت که حکومت نبوی و علوی، تنها درگستره ای محدود از کره زمین و در مدت زمانی ناچیزی برقرار شد و آن حضرت هم به دلیل درگیری در جنگ های داخلی، نتوانست به همه آن چه که در نظرداشت، جامه عمل پوشد؛ اما امام مهدی علیه السلام، با پیش گرفتن سیره جدش، تا آستانه برپایی قیامت، جهان را از عدالت پرمی سازد و به همه اهداف خود دست می یابد و آن چه را که خواست پیامبر خاتم صلی الله علیه وآله بوده است، محقّق می سازد. در حدیثی از پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله چنین نقل شده است: سیره و سنّت او (مهدی)، سیره و سنّت من است.3 اداره سرزمینی به گستردگی دنیا، کار دشواری است که تنها با برخورداری از رهبری الهی و کارگزارانی دل سوز ومعتقد به نظام الهی و حاکمیت اسلام، امکان پذیر است. آری، امام علیه السلام برای اداره سرزمین ها، وزیرانی را می گمارد که پیشینه مبارزاتی داشته، در تجربه و عمل، پایداری و قاطعیت از خود نشان دهند؛ استاندارانی با شخصیتی قوی، اداره امور استان ها را بر عهده می گیرند که جز مصالح کشور اسلامی و خشنودی خداوند، به چیز دیگری نمی اندیشند. کشوری که مسئولانش دارای این ویژگی ها باشند، بر دشواری ها پیروز می شود و ویرانی های حکومت های پیشین، با موفقیّت، به آبادانی تبدیل می گردد. از این رو، روایات، ترکیب دولت امام مهدی علیه السلام را از پیامبران، جانشینان آنان، تقواپیشگان، صالحان روزگار و امّت های پیشین و از سران و بزرگان اصحاب پیامبر صلی الله علیه وآله بیان می کند که نام برخی از آنان بدین گونه است: حضرت عیسی علیه السلام، هفت نفر از اصحاب کهف، یوشع وصی موسی علیه السلام، موءمن آل فرعون، سلمان فارسی، ابودجانه انصاری، مالک اشتر نخعی و قبیله همدان. از حضرت عیسی علیه السلام در روایات با واژه های گوناگونی مانند وزیر، جانشین، فرمانده و مسئول در حکومت یاد شده است. برخی روایات این گونه است: 1. «عیسی علیه السلام به حضرت مهدی علیه السلام می گوید: همانا من به عنوان وزیر، فرستاده شده ام؛ نه امیر و فرمانروا». 2. «حضرت عیسی علیه السلام وزیر حضرت قائم و پرده دار و جانشین آن حضرت است». 3. «... آن گاه عیسی فرود می آید و مسئول دریافت اموال حضرت قائم علیه السلام می شود و اصحاب کهف نیز در پشت سر او خواهند بود». 4. امام صادق علیه السلام می فرماید: «هنگامی که حضرت قائم آل محمد صلی الله علیه وآله قیام کند، هفده تن را از پشت کعبه زنده می گرداند که عبارتند از: پنج تن از قوم موسی علیه السلام؛ آنان که به حق قضاوت کرده وبا عدالت رفتار می کنند. هفت نفر از اصحاب کهف، یوشع وصی موسی، موءمن آل فرعون، سلمان فارسی، ابادجانه انصاری و مالک اشتر». 5. ابن عباس می گوید:« اصحاب کهف، یاران مهدی هستند». 6. حلبی می گوید: «اصحاب کهف، همگی از نژاد عربند و جز به عربی سخن نمی گویند. آنان وزیران مهدی هستند». از روایات و سخنان بالا نتیجه می گیریم که بار سنگین حکومت و اداره سرزمین های پهناور اسلامی را نمی توان به دوش هر کس نهاد؛ بلکه افرادی باید این مسئولیت را بپذیرند که بارها آزمایش شده، شایستگی خود را در آزمایش های گوناگون به اثبات رسانده باشند. از این رو، می بینیم که در رأس وزیران حکومت مهدی علیه السلام، حضرت عیسی علیه السلام قرار دارد که یکی از پیامبران اولواالعزم است. هم چنین از جمله مسوءولان برجسته حکومتی او سلمان فارسی، مقداد، ابودجانه و مالک اشتر می باشند که شایستگی سرپرستی کارها را در روزگار پیامبر صلی الله علیه وآله و امیرموءمنان علیه السلام داشته اند و قبیله همدان که برگ های درخشانی را در تاریخ اسلام و در روزگار حکومت علی بن ابی طالب علیه السلام به خود اختصاص داده اند، از مسوءولان این حکومتند.4 امام زمان علیه السلام در سخنان الهی خود برای مسئولین و دولت مردان، دو شاخصه بسیار مهم را ذکر می کند که بنیان های سعادت جامعه مهدوی و الهی راتشکیل می دهند؛ «و تفضل علی امراء نا بالعدل و الشفقه» الف) عدالت عدالت، قوی ترین و مهم ترین شاخصه یک حکومت موفق است. حکومت، با کفر باقی خواهد ماند؛ ولی با ظلم باقی نخواهد ماند. اگر در بدنه حاکمیت جامعه اسلامی، عدالت به معنای واقعی کلمه وجود داشته باشد، مشکلات بشریت رخت بربسته، حقوق به صاحبان حق برگشته، سفره ظلم و تعدی برچیده خواهد شد و جامعه ایده آل بشری و مدینه فاضله، محقق خواهد شد. پست ها و مسئولیت های حساس و کلیدی، به افراد لایق و متخصص واگذار می شود؛ افرادی که لیاقت و شایستگی آنها را داشته باشند. نهادینه کردن عدالت در مسئولیت پذیری و مسئولیت دهی و استفاده از تخصص ها، یعنی استفاده مناسب و بهینه از نیروی انسانی، در جامعه و پیشرفت مدینه مهدوی. ب) دل سوزی (شفقه) ویژگی دوم مسئولین و دولت مردان در دولت مهدوی، این است که دل سوز مردم باشد؛ مردم را بر خود مقدم بداند و خود را فدای مردم کنند؛ نه این که از مردم نردبان بسازد و آنان را زیر پا له کنند تا دستشان به جایی برسد. ساختار کلی نظام سیاسی مهدوی گستره جهانی حکومت حضرت مهدی علیه السلام، مربوط به ساختار کارآمد و منحصر به فرد نظام سیاسی مهدوی است. حکومت فاضله حضرت مهدی علیه السلام، دارای ویژگی ها و ساختاری واحد، منسجم، کارآمد، و تحت مدیریت کامل و با کفایت اوست. در این ساختار، به همه ابعاد زندگی بشری، توجه شده و در تمامی زمینه های اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و اجتماعی، برنامه و راه کار ارائه می شود. هیچ بعدی از زندگی بشری، مورد غفلت واقع نشده و جزئی ترین مسائل حیات اجتماعی و فردی روی زمین، در این حکومت، دارای اهمیت و ارزش است. ساختار نظام سیاسی مهدوی، کاملا فراگیر و جهان شمول است و ساز و کارهای اجرایی و اداری آن، بر اساس مدیریت «همه عرصه های جهانی» تنظیم شده است. با توجه به مطالب فوق درباره ساختار کلی و چهارچوب نظام سیاسی مهدوی، گفتنی است که ساختار کالبدی و پیکره بندی راهبردی این نظام بر اساس سه منبع مهم زیر تنظیم و ترسیم می شود: 1. اصول کلی و ثابت در زمینه ساختار حکومت اسلامی که بر این اساس، امام زمان علیه السلام با تعیین خاص الهی، در راس هرم قدرت سیاسی قرار دارد و مشروعیت و اختیاراتش را مستقیما از خدا می گیرد و به کارگزاران و سایر بخش های حکومتی خویش نیز که بر اساس معیارهای اسلامی بر گزیده می شوند و مشروعیت می بخشد. همچنین سایر اصول کلی نظیر مشورت با مردم و اهتمام به آرای مردمی در زمینه هر چه کارآمدتر کردن حکومت و چگونگی اجرای صحیح مسائل اجرایی و...، در این راستا قابل ارزیابی است. 2. سیره و سنت پیامبراکرم صلی الله علیه وآله و امام علی علیه السلام. 3. سایر اجزا و تقسیم بندی های مربوطه این ساختار، متناسب با شرایط خاص آن زمان و تا حدود زیادی با بهره گیری از دستاوردهای سیاسی بشر در طول تاریخ خویش و در جغرافیای جهان، میسر می باشد.5 بر این اساس، ساختار کلان حکومت مهدی علیه السلام بر اساس متون اسلامی، این گونه قابل ترسیم است: در مرحله اول و در راس هرم سیاسی، شخص امام مهدی علیه السلام قرار دارد. در مرحله دوم معاونان و وزیران نظیر حضرت عیسی علیه السلام و.... در مرحله سوم والیان و حاکمان جهان. در مرحله چهارم کارگزاران امور اجرایی و قضایی. در مرحله پنجم فرماندهان، حسابداران، مسئولین امور مالی و... و در مرحله ششم مردم قرار دارند.6 در قالب این چارچوب و شرایط فوق (اصول ثابت اسلامی و عناصر متغیر متناسب با مقتضیات زمان)، ممکن است ساز و کارهایی جدید یا مشابه آن چه قبلاً وجود داشته و در کارآمدی هرچه بهتر حکومت لازم است، اتخاذ گردد. پی نوشت: 1. شوری، آیه 39-38؛ آل عمران، آیه 159. 2. محاسن برقی، ص 601. 3. کمال الدین، ج2، ص411. 4. نجم الدین طبسی، چشم اندازی به حکومت مهدی (عج)، بوستان کتاب، 1373. 5. ر.ک: دکتر علیرضا صدرا، دیباچه ای بر پدیده شناسی نظام سیاسی مهدوی. 6. ر.ک: رحیم کارگر آینده جهان، دولت و سیاست در اندیشه مهدویت، نشر بنیاد فرهنگی مهدی موعود(عج)، 1384. پرسمان :: شهریور 1385، شماره 48 .

پرسمان دانشگاهیان

مرجع:

ایجاد شده در 1401/03/25



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر



آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image