ریشه های مسیحیت /

تخمین زمان مطالعه: 8 دقیقه

ریشه های مسیحیت چیست؟


در قرون اخیر عده اى از دانشمندان غربى مشاهده کرده اند که بین عقاید مسیحیان و ادیان هندى تشابه عجیبى وجود دارد. آنان در مطالعات خود متوجه شده اند که عقاید تثلیث، فدا، تصلیب و سایر مسائل اعتقادى مسیحیان عیناً در مذاهب بت پرستان وجود داشته، ولى در اعتقادات بنى اسرائیل سابقه اى نداشته است.دانشمندان محقق، حتى در برابر جمله هایى از انجیل، عبارت هاى مشابه در کتاب هاى هندو و بودایى یافته اند که حیرتشان را برانگیخته است. آنان دیدند که حتى لقب هاى گوسفند خدا، فرزند خدا، بردارنده گناهان، فدا شونده و غیر اینها که به مسیح(ع) اطلاق مى شود، در آن مذاهب نیز هست و چون سابقه تاریخى آن ادیان بیشتر است، دانشمندان نظر دادند که اعتقادات و اصطلاحات مسیحیان در این باب باید از آن ادیان گرفته شده باشد.در سال 1974 در بیابان هاى فلسطین، در غارهایى بر کرانه بحرالمیت، طومارهایى کشف شد که یک جنبش فکرى را در باب مسیحیت پدید آورد. این طومارها که شامل بخش هایى از کتاب مقدس و تفاسیر و ادعیه است، حدود 2000 سال قدمت دارد یعنى خط آنها در حدود عصر مسیح(ع) نوشته شده است.دانشمندان پس از مطالعه طومارها فهمیدند که آنها به فرقه اى از یهودیان به نام اِسِنیان مربوط مى شود. این فرقه در صحراها زندگى مى کردند و افکارى عرفانى داشتند و انتظار مسیحاى بنى اسرائیل را مى کشیدند. آنان نوشته هاى خود را در کوزه مى کردند و در غارهایى در کنار بحرالمیت به ودیعت نهادند و پس از آن به سرنوشتى نامعلوم گرفتار شدند و خبرى از ایشان باز نیامد.کشف این طومارها انعکاس عجیبى در محافل علمى جهان داشت. در ابتدا برخى آنها را جعلى مى پنداشتند، ولى پس از آزمایش هاى فنى، اعتبار آنها ثابت شد.براى مطالعه بیشتر در این موضوع، رک : دانیلو، ژان، ریشه هاى مسیحیت در اسناد بحر المیت، ترجمه على مهدى زاده، قم نشر ادیان، 1383. برخى دانشمندان گفتند: طومارهاى کشف شده دیدگاه علمى ما را نسبت به حضرت مسیح(ع) و آغاز مسیحیت تغییر خواهد داد.تا کنون هزاران کتاب درباره این طومارها نوشته شده است، از جمله کتابى به نام «مفهوم طومارهاى بحرالمیت» نوشته یک روحانى آزاد اندیش مسیحى به نام «اى.پاول دیویس» که بسیار جالب توجه است. در این کتاب پس از تحقیق درباره محتویات طومارهاى مذکور چنین آمده است:نظریه اى که یک تن مسیحى عامى درباره پدیدآمدن مسیحیت اتخاذ مى کند این است که مسیح بشارت خود را تبلیغ کرد، به عنوان مسیح و منجى مرد، از مردگان برخاست و کلیساى مسیحى را تأسیس کرد که در سراسر جهان با فعالیت حواریان گسترش یافت... .همچنین یک مسیحى عامى اظهار مى دارد که عیسى یک تن یهودى بود که سنن و فرهنگ یهودى را به ارث برده بود. علاوه بر این اظهار مى کند که رسولان برداشت هایى از بشارت از عیسى دیده و شنیده بودند و بر اثر تجربیات شخصى خویش دریافتند که او منجى و خداوندگار بشر و پسر خدا بوده است.به هر حال، یک عامى اعتقاد مسیحى را چنین بیان مى کند و ابداً به ذهنش خطور نمى کند که مقدار زیادى از آن اعتقادات پیش از مسیحیت وجود داشته است... و نمى داند که پایه و اساس بسیارى از آن اعتقادات در کتاب مقدس یافت نمى شود.چیزى که عامى نمى داند، اما دانشمند مى داند این است که در عصر مسیح و پس از آن، بت پرستان Mitra مهر، مظهر روشنایى و فروغ؛ خدایى که در رداهاى هندى به همراه وارونا ذکر شده؛ ظاهراً میتراز ایزد روز و وارونا ایزد شب بوده است؛ ایزد خورشید زرتشتیان، (واژه نامه ادیان، عبدالرحیم گواهى). منجى بشریت بود، براى خدایان خود باورهایى داشتند و نام هایى مى گفتند که عین آنها در عقیده مسیحى اظهار شده است. میترا خداى کشاورزى در مصر باستان که با خواهرش ایزیس (الهه . اعتقاد به فادى فدا شونده. بودن مسیح که سرانجام، در مسیحیت وارد شد یک اعتقاد یهودى نبود و مسیحیان نخستین در فلسطین نیز آن را باور نداشتند. خداى گیاهان نزد قوم آکاد که سومرى ها خداى یونانى رشد گیاهان ازدواج کرد و فرزندى به نام هوروس (خداى آفتاب) به دنیا آورد. اوزیریس به دست برادر خود به نام سِت (خداى خشکسالى) کشته شد. و همین طور تموز آن را دوموزى مى خواندند.مسیحاى مورد انتظار یهودیان و مسیحیانِ یهودى الاصل پسر خدا نبود، بلکه پیامبرى از طرف خدا بود. او بنا نبود با خون خویش کفاره گناهان دیگران شود، بلکه قرار بود که از راه ایجاد حکومت مسیحایى بر روى زمین، مردم را نجات دهد. مسیحیان یهودى الاصل به نجاتى که به ایشان اجازه دخول در آسمان دهد، چشم ندوخته بودند؛ بلکه به نجاتى که نظام جدیدى روى زمین تأسیس کند، اعتقاد داشتند و این مطلوب آنان بود، گرچه به فناپذیرى روح و جاودانگى جان معتقد بودند.عقیده مسیحى هنگامى میان بت پرستان رواج یافت که عقیده به عیسى به عنوان خداى نجات بخش پدید آمد. این عقیده کاملاً بر آنچه پیش از آن بود، به ویژه میترا، منطبق مى شد. همچنین روز 25 دسامبر(انقلاب شتوى) سالروز تولد میترا بود که توسط مسیحیان، سالروز تولد عیسى شد و حتى روز سبت(شنبه) یعنى هفتمین روز یهودیان که توسط خداوند در شریعت موسى(تورات) مشخص شده و خداوند آن را تقدیس کرده بود... تحت تأثیر اندیشه هاى میترایى به روز اول یعنى یکشنبه (Sunday)، روز خورشید فاتح، تبدیل شد.در زمان گسترده شدن مسیحیت، در حوزه مدیترانه منطقه اى نبود که فکر مادر باکره و فرزند او که باید (در راه گناهان) بمیرد، وجود نداشته باشد. اصولاً زمین الهه اى بود که در هر بهار باکره مى شد. فرزند وى میوه زمین بود که براى مردن به دنیا مى آمد، و همین که مى مرد در زمین دفن مى شد تا تخم میوه بعدى باشد و دوره تازه اى را به وجود آورد. این افسانه رستنى بود که داستان غم انگیز خداوند رهاننده و مادر غمدیده را به گونه اى ماهرانه پدید آورد.گردش فصول روى زمین به گردشى مانند آن در آسمان ها مربوط شد. این عقیده نیز وجود داشت که الهه باکره همان برج سنبله است که درست هنگامى که ستاره شعراى یمانى در مشرق، تولد تازه خورشید را اعلام مى کند، این برج در قسمت شرقى آسمان طالع مى شود. قرار گرفتن خط افق در میان سنبله رمز پذیرفته شدن مادر باکره بود که توسط خورشید عطا مى شد. افسانه زمین به این گونه با افسانه آسمان درآمیخت و این دو با افکار قهرمانان واقعى و غیر واقعى عهد باستان مخلوط شدند و داستان قهرمان فداشونده پدید آمد.غارى که زادگاه عیسى محسوب شد، از پیش زادگاه هوروس بود که پس از بزرگ شدن، اوزیریس گردید و مقرر بود براى رهایى قوم خود بمیرد. ایزیس مادر غمدیده بود. تعداد زیادى از این ) و مسلک هاى معتقد به فدا وجود داشت که توسط نویسندگانى چون «فریزر» در کتاب شاخه زرین( شده The Goldern Boughدانشمند بزرگ و متخصص ادبیات یونان و روم استاد «ژیلبر مورى» شرح داده است.در این مسلک ها آیین هایى وجود داشت که پس از این، آیین هاى مسیحى نامیده شد. شام آخر(عشاى ربانى) به میترا پرستى تعلق داشت که از آن عاریت گرفته شد و با شام مسیحیت فلسطینى ترکیب شد. نه تنها آیین ها، بلکه یک مجموعه اعتقادات از قبیل خون بره (یا ثور، گاو نر) نیز از میتراپرستى گرفته شد. نه تنها اعتقادات مذهبى، بلکه شمارى از تعالیم اخلاقى نیز از مسلک کسانى که به مسیحیت مى گرویدند، جذب شد. به علاوه تعالیمى اخلاقى نیز وجود دارد که از غیر آن مسلک ها گرفته شده است، مانند تعالیم رواقیان.ارتباط مسیحیت با بت پرستى به اندازه اى زیاداست که اگر اصولاً یک هسته مسیحیت یهودى الاصل نیز در کار باشد، مسیحیت کنونى از آن بهره اندکى دارد. باید به خاطر داشت که پس از عیسى به ندرت به او معلم گفته شد. وى مسیح و نجات دهنده و خداوندگار مسیحیان شده بود.نویسنده کتاب مى افزاید: یک عامل اصیل براى فاتح ساختن مسیحاى یهود در رقابت مسلک هاى معتقد به فدا، پولس طرسوسى است که یک یونانى مآب و قدیس ملهم یهودى با درک ژرف از مسلک بت پرستى بود. او در ترکیب و پیوند، استادى ماهر بود و هم او نخستین کسى است که اندیشه پیوند دادن اسرائیل را به آتن و معبد اورشلیم را به قربانگاه میترایى و یَهْوَه فرقه اِسِنى را به خداى ناشناخته تپه آروپاگوس «کوه مریخ» اعمال رسولان، 17 :16-23. دانشمندان مغرب زمین کتاب هاى مستند و بى شمارى در این باب نوشته اند. خلاصه اى از مباحث ایشان در کتاب «افسانه هاى نوشته محمدطاهر تنیر. آمده است. در این کتاب تصاویرى از قبیل تصویر بت پرستى در آیین کلیسا» تریمورتى هندوان که به نشانه تثلیث سه سر دارد، به چاپ رسیده است.یکى از القاب حضرت عیسى(ع) کلمه(Logos) است که گفته مى شود از فلسفه هاى قدیم یونان گرفته شده است. مسیحیان، به خصوص با استناد به انجیل یوحنا، ایمان دارند که عیسى انسانى است که کلمه خدا در او زیست مى کند؛ یعنى پیام ازلى که خداى حکیم هر چیز را به وسیله آن آفرید، با تجسم یافتن در عیساى انسان، در میان بشر خیمه خویش را برافراشت. پیام ازلى با قرارگرفتن در عیسى، به شکل . انسانى زیست مى کرد که مانند همه مردم براى تحصیل لقمه اى مى کوشید، مى خورد و مى نوشید، دوستان وبرگرفته از : حسین توفیقى، آشنایى با ادیان بزرگ، تهران، قم : طه، سمت، مرکز جهانى علوم اسلامى، چاپ هفتم 1384. خویشاوندانى داشت، رنج کشید و مرددر تصاویر پیش رو مجسمه خدایان تثلیثى بوداییان در هند و کامبوج با مجسمه تثلیث مسیحیان مقایسه شده است.نماد گرایى خدایان و آیین هاى هندو، چاپ : هند : بمبئى، هندا.پارتازاراتى. (ادیان و مذاهب، حمید رضا شاکرین، کد: 18/500012) .

پرسمان دانشگاهیان

مرجع:

ایجاد شده در 1401/03/25



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر



آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image