سیاست /

تخمین زمان مطالعه: 6 دقیقه

منابع و مباني فقه سياسي در اسلام چیست؟


فقه سیاسی , مجموعه قواعد و اصول فقهی و حقوقی است كه عهده دار تنظيم روابط مسلمانان با خودشان و ملل ديگر عالم بر اساس مباني قسط و عدل است كه تحقق فلاح و آزادي و عدالت را فقط در سايه توحيد، عملي مي داند. منابع فقه سياسي: هر دانشي نياز به منابعي دارد كه با بهره جويي و بهره مندي از آن منابع (كه در واقع آن دانش بايد به آن استناد داده شود) مطالب خود را ارائه دهد منابع فقه سیاسی,همان منابع فقه است يعني كتاب (قرآن مجيد) و سنّت (گفتار، رفتار و تقرير و امضاي معصومين )و اجماع و عقل كه اين ها منابع تغذيه فقه شيعه هستند و فقه سیاسی نیز که یکی از شعب های فقه است از این منابع بهره می گیرد . مباني فقه سياسي: مباني يك علم همان مبنا و منشاء و يا خاستگاه هاي آن علم است که در حقیقت پايه ها و بناهاي اساسي آن علم محسوب می گردد و اثبات قضاياي آن برآن پايه ها و اصول استوار است و از آن ها سرچشمه مي گيرد. مبانی فقه سیاسی عبارتند از: 1ـ جامعيّت دين اسلام: دین اسلام به عنوان خاتم ادیان , از جامعیت برخوردار بوده و تمامی ابعاد زندگی فردی و اجتماعی انسان را در برمی گیرد و از آن جا كه هدف دين , تأمین سعادت مادی و معنوی انسان است , دستیابی به این هدف , بدون ارائه برنامه دقیق و جامع در تمامی ابعاد زندگی انسان از جمله مسایل سیاسی اجتماعی امکان نمی باشد .اگر راه آخرت از دنيا مي گذرد و سعادت انسان با زندگي سياسي ـ اجتماعي گره خورده است , خود به خود امور اجتماعي و سياسي در قلمرو دين حق و جامع خواهد بود. از این رو امام رضا ـ عليه السلام ـ فرمودند: «و ما ترك شيئا مما يحتاج اليه الامه الا و قد بيّنه فمن زعم ان الله لم يكمل دينه فقد رد كتاب الله و من رد كتاب الله فقه كفر» «خداوند هيچ چيزي را كه امت بدان نيازمندند فروگذار ننموده بلكه آن را بيان نموده است هر كس گمان كند خداوند دين خويش را كامل نكرده است كتاب خدا را انكار نمود،‌ و هر كس كتاب خدا را رد كند كافر گشته است» بنابر این , جامعیت دین اسلام اقتضا می کند که به ابعاد سیاسی و اجتماعی دین نیز توجه داشته باشد زیرا مسایل سیاسی اجتماعی از ابعاد مهم دین محسوب می گردد و همانگونه که امام راحل فرمودند: « نسبت اجتماعيات قرآن در مقابل عباديات و آيات عبادي آن از صد به يك هم بيشتر است.» همچنین فرمودند: «اسلام دين سياست است (با تمام شئوني كه سياست دارد) اين نكته براي هر كس كه كمترين تدبري در احكام حكومتي، سياسي، اجتماعي و اقتصادي اسلام بكند آشكار مي گردد پس هر كه را گمان بر اين برود كه دين از سياست جداست نه دين را شناخته و نه سياست را». 2ـ جاودانگي اسلام و ضرورت اجراي احكام آن:احکام و تعالیم دین اسلام در کنار جامعیت و توجه به تمامی ابعاد زندگی , از جاودانگی نیز برخوردار است و محدود به زمان خاصی نیست و گستره تاریخ و همه برهه های تاریخی را در بر می گیرد , این امر ایجاب می کند که برای همه زمان ها چه زمان حضور و چه زمان غیبت معصومین علیهم السلام تا روز قیامت برنامه داشته باشد 3ـ اجتهاد و تفقه در دين: اجتهاد و تفقه در دین یک از مبانی فقه سیاسی است که بر اساس آن , مسایل مختلف و فروعات متنوع و نیازهای نو و جدید , بر پایه اصول و قواعد کلی توسط مجتهدان و فقها استنباط می شود فقه سياسي شيعه با داشتن اين اجتهاد و تفقه در دين است كه مسائل مختلف و متغير سياسي اجتماعي را در حوزه مطالعاتي خود قرار داده و با استفاده از منابع و ادله شرعي پاسخ هاي لازم را بدست مي آورد و پویایی دین برخاسته از این ویژگی است 4ـ برخورداری ازاحكام ثابت و متغير: اسلام داراي احكام ثابت و متغيري است كه در اين احكام متغير , مقتضيات زمان لحاظ مي شود البته يكسري از احتياجات بشر ثابت و لا يتغير است مثل عدالت خواهي و حق طلبي او به عنوان نياز و تقاضاي ثابت و لايتغير بشري است كه احكام اسلام در اين باره و نظير آن ثابت است يعني با تحول و تطور مسائل سياسي و اجتماعي اين احكام و موضوعات دست خوش تغيير قرار نمي گيرد, امّا انسان براي تامين همين احتياجات به يك سري ابزار و وسائل نياز دارد، وسائل در هر عصر و زماني فرق مي كند دين هدف را معين مي كند و راه رسيدن به هدف را هم چنين معين مي كند امّا تعيين وسيله تامين احتياجات در قلمرو عقل است و اين جور چيزها واقعا تقاضاي زمان است . اين تقاضاي آدمي صرف پديده و پسند زمان نيست بلکه احتياج واقعي حكم مي كند مثلا در مسائل سياسي اجتماعي احتياج و نیاز حكم مي كند براي اداره جامعه از وسائل و شيوه هاي نوين استفاده كرد , يعني هيچ احتياج واقعي نيست كه اسلام جلوي آن را گرفته باشد در واقع اسلام جلوي هوس را گرفته است , معناي تقاضا و اقتضاي زمان را نبايد با پسند مردم و چون پديده قرن و يا عصر نبايد اشتباه كرد يعني در حقيقت بايد گفت حاجت هاي اوّلي بشر ثابت است و حاجت هاي ثانوي يعني حاجت هايي که انسان را به حاجت هاي اوّلي مي رساند، متغير است بنابراين , فقه شيعه كه بر گرفته از اسلام و دين جامع است بايد براي پرداختن به مسائل سياسي و اجتماعي اين مطلب را مبنا قرار داده و با مفروض قرار دادن آن در قلمروي مسائل سياسي اجتماعي پاي نهد و در حوزه فقه سياسي به بررسي و استنباط بپردازد. 5ـ نيابت عامه، در فقه شيعه: گرايش عمومي فقه شيعه بر مبناي نيابت فقيه شكل گرفته است، بدين معنا كه موارد دخالت حاكم در شئون جامعه، با توجه به نيابت از معصوم و اختيارات اواز سوي ایشان توجيه شده است در فقه شيعه، نيابت از وليّ معصوم در مسائل گوناگون اجتماعي مورد قبول فقها بوده است و نيابت عامه، چندان در فقه شيعه ريشه دار است كه از مسلمات فقه وشریعت می باشد . نيابت عامه فقیه از امام معصوم از عناصر اصلي و اختصاصي فقه شيعه است و به عنوان يك اصل در نزد فقهاء شيعه شناخته شده است و از اين رو، هر كس كه در عصر غيبت، در زمينه مسائل اجتماعي و حكومتي، دخالتي دارد به اذن و نيابت از امام معصوم نياز دارد. در فقه شيعه، تصرفات فقيه، تحت عنوان«نايب الغيبه»مشروعيّت مي يابد و سراسر اين فقه بر محور نيابت تنظيم شده و در كليه ادوار و اعصار شيعه در اين مسير حركت كرده است. يكي از مبناي اساسي فقه شيعه نيابت عامه است و در واقع شيعه با اصل محوري اجتهاد و همينطور نيابت عامه توانسته است تا به امروز , وظايف و تكاليف ديني شيعيان را مشخص و كيان شيعه را در عصر غيبت حفظ نمايد . همين اجتهاد و نيابت عامه است كه باعث گرديده شيعه در عرصه هاي مختلف سياسي اجتماعي از تنگناها خارج و موجبات عزت آن را فراهم نمايد و همين مبناي فقه شيعه است كه فقه شيعه توانسته است حيات و پويايي خود را در عرصه سياسي اجتماعي استمرار ببخشد. .

مرجع:

ایجاد شده در 1400/10/19



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر



آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image