همگرایی فقه و اخلاق /

تخمین زمان مطالعه: 3 دقیقه

گناه ظلم فقهی بیشتر از ظلم اخلاقیه؟ خیلی کارها هستن که ناپسند ِ اخلاقی اند فقط و منع فقهی ندارند... مخصوصا درباره رفتار با خانمها! این خیلی ناامیدم میکنه...اگر چنین باشه که خدا عدالت رو رعایت نکرده اصلا!عقلاً باید ظلم اخلاقی گناه بیشتری هم داشته باشه، چون وقتی اختیاری به کسی داده میشه نباید سواستفاده کنه


1. فقه، مشتمل بر حجم عظیمى از احکام با موضوع‌هاى گوناگون است که فقیه به همه آنها به عنوان «فعل مکلف» می‌نگرد و آنها را از مبادى، استنباط می‌کند و با یک شیوه، مورد مطالعه و تحقیق قرار می‌دهد. از این جهت فقه یک علم محسوب می‌شود نه چندین علم.پس، موضوع علم فقه «فعل مکلف» است و ربط مستقیم به عقاید و معارف و فضایل و رذائل نفسانى که مربوط به علم کلام و اخلاق است، ندارد؛ گرچه مبتنى بر عقاید و اخلاقیات است و همه یک نظام هماهنگ را تشکیل می‌دهند.2. ظلم را هم فقه و هم اخلاق قبیح می‌داند؛ اما تشخیص مصادیق ظلم مهم است که فقه و اخلاق در این مورد از جهت فعل مکلف تنافی ندارند و با هم تعاون دارند. ما ظلم اخلاقی و ظلم فقهی نداریم. بین فقه و اخلاق، هم‌گرایی و پیوستگی تامّی وجود داشته، بلکه اخلاق ثمره و نتیجه فقه خواهد بود. به دیگر سخن؛ اخلاق و فقه مکمّل و متمّم یکدیگرند. اگر چیزی واقعا اخلاقاً ظلم باشد از نظر فقهی هم ظلم است.3. ما قائل به حسن و قبح عقلى هستیم، یعنى بر این عقیده ایم که حسن و قبح افعال عقلى و ذاتى است. پاره اى از افعال ذاتاً نیکو و بایستنى بوده و برخى ذاتاً قبیح و نبایستنى هستند. عقل ما با قطع نظر از خطاب شارع، مى تواند درک کند که افعالى بایستنى است و باید بر انجام آنها قیام کرد و افعالى قبیح و نبایستنى است که باید آنها را ترک نمود. از آنجا که حکم عقل ثابت است و معیار ثابتى دارد و در ادراک خود، نه ظرف و قید را دخیل مى داند، نه شخص ادراک کننده را صفات بایستنى و نبایستنى که براى افعال مطرح مى کند دائماً ثابت است و براى همه ثابت و یکسان خواهد بود. یعنى اگر عقل گفت «عدل نیکو است» همیشه و براى همه چنین مى گوید و اگر گفت «ظلم قبیح است» نیز همچنین. بر این اساس، به اعتقاد ما خداوند عادل است و ظلم نمى کند. خداوند نیک کردار است و اعمال بد از او سرنمى زند چرا که ظلم و اعمال زشت و صفات ناپسند، به حکم عقل قبیح است و باید آنها را ترک نمود. و از آنجا که خداوند متعال حکیم و عالم على الاطلاق است، بهتر از هرکسى قبح این افعال را (که ذاتىِ آنها بوده و مقید به قید و ظرف زمانى و مکانى خاص و ادراک کننده مخصوص نمى باشد) درک فرموده، از انجام آنها دورى مى نماید. به بیان دیگر، انسان درک مى کند که قیام به عدل و هر فعل بایستنى، براى هر کسى کمال است و ارتکاب ظلم و هر فعل نبایستنى براى هر کسى نقص. خداوند متعال نیز به عنوان عاقل على الاطلاق این مسأله را درک مى کند. بنابراین با این ادراک باز خداوند مرتکب نقص و خلاف کمال نقص خواهد شد؟ به نظر شیعیان، بر اساس تحلیل گفته شده، خداوند داراى صفات رذیله همچون ظلم نمى باشد.(1) (1) ر. ک: آیه الله جعفر سبحانى، الالهیات، به قلم حسن محمد مکى العاملى، ج اول، صص 287-. 288 .

پرسمان دانشگاهیان

مرجع:

ایجاد شده در 1401/03/25



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر



آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image