سلفی‌ها کیستند و از کجا پیدا شده‌اند؟  /

تخمین زمان مطالعه: 12 دقیقه

از زمان شکل‌گیری جریان‌های تندرو با لباس "سلفی‌گری" در دنیای معاصر، مدت زمان زیادی نمی‌گذرد اما وقوع برخی رویدادها و حمایت غرب از گروهی از مسلمانان که نگاهی افراطی به اسلام دارند، رشد سلفی‌گری و به تبع آن جریان تکفیری‌ را در پی داشته است. یکی از عوامل مهم درگیری‌های خونین منطقه، بحث تکفیر شیعیان و مطرح کردن آن از سوی علما و روحانیون افراطی وهابی و سلفی است که باعث قربانی شدن بسیاری از شیعیان بی‌گناه در منطقه شده است.


از زمان شکل‌گیری جریان‌های تندرو با لباس "سلفی‌گری" در دنیای معاصر، مدت زمان زیادی نمی‌گذرد اما وقوع برخی رویدادها و حمایت غرب از گروهی از مسلمانان که نگاهی افراطی به اسلام دارند، رشد سلفی‌گری و به تبع آن جریان تکفیری‌ را در پی داشته است. یکی از عوامل مهم درگیری‌های خونین منطقه، بحث تکفیر شیعیان و مطرح کردن آن از سوی علما و روحانیون افراطی وهابی و سلفی است که باعث قربانی شدن بسیاری از شیعیان بی‌گناه در منطقه شده است. متأسفانه به جای برخورد مناسب و معقولانه با این پدیده و اعلام برائت از اقدامات خشن و سرکوبگرایانه، در آذر ماه 1385، 38 تن از علمای سلفی عربستان سعودی در بیانیه‌ای ضمن ابراز تاسف از سقوط بغداد‌ آن را توطئه مشکوک صلیبیون، روافض و صفوی‌ها دانستند و هدف از آن را حفاظت و حمایت از اشغالگران و تحدید نفوذ اهل سنت در منطقه، ایجاد هلال شیعه و تجزیه عراق به سه منطقه کردی، شیعی و سنی خواندند! کاملا مشخص بود که در این نوع تقسیم بندی "روافض" شامل شیعیان، "صفویان" همان ایرانیان و "اشغالگران" نیز سربازان صلیبی هستند. جالب اینجاست که اولین بار بنا به درخواست انگلیسی‌ها در سال 1904 میلادی، عبدالعزیز اول در عربستان توافق و حکم (سری) مبنی بر حق تجمع و تشکیل منطقه یهودی در سرزمین فلسطین را به نفع صهیونیست‌ها صادر کرد. سیر تحول سلفی‌ها روایات خود را مستقیما از احمد بن حنبل (متولد 241)، احمد بن تیمیه (متولد 728)، ابن القیم الجوزیه (متولد 751) و محمد بن عبدالوهاب تمیمی نجدی (متولد 1115) می‌گیرند. آنها تنها راه رستگاری را پیروی از سلف صالح (صحابه عصر پیامبر "ص") می‌دانند و بدین علت "سلفی" نامیده شده‌اند.سلفیه بعد از "محمد بن عبدالوهاب" به صورت یک شکل و ساختار سیاسی در آمد و هم‌پیمانی وی با "محمد بن سعود" پایه‌گذار حاکمیت آل سعود در عربستان به این روند تسریع بخشید.اکنون پیوند میان علما و حاکمان سعودی گرچه دچار تغییر و تحول شده و شیوخ وهابی از برخی اختیارات خود از جمله امر قضا بازماندند، اما در عین حال هنوز هم از وضعیت و جایگاه خوبی در نظام سیاسی سعودی برخوردار هستند.وهابیت بعد از محمد بن عبدالوهاب متحول شد. بخصوص از زمانی که "سید قطب" و برادرش "محمد" به انتقاد از تفکرات محمد بن عبدالوهاب برخاستند و مبانی نظری او در بحث توحید را مورد بررسی قرار دادند.از نظر این دو، توحید مورد نظر محمد بن عبدالوهاب توحید ابتدایی و بدوی است و در مواجهه با جریان‌های انحرافی کاربردی ندارد. این نوع تفکر بیشترین هم‌پیمانی را با جریان دربار و سلطنت دارد و از توان لازم برای مواجهه با انحرافات برخودار نیست، به همین خاطر جریان وهابیت بعد از تلاش‌های فرهنگی برادران قطب به سه بخش تقسیم شد: 1- وهابیت نجدی یا حجازی که هم اکنون به سردمداری علمای وهابی عربستان بر طبل تکفیر شیعیان امامیه، زیدیه و اسماعیلیه می‌کوبد و البته عملگرا هم نیست و تلاشی برای از بین بردن فیزیکی فرق امامیه نمی‌کند. 2- وهابیت انقلابی یا جهادی که با نشر افکار سید قطب در عربستان توسط شاگردش "سلمان العوده" و گسترش افکار "ابوالاعلی مودودی" در پاکستان و تلاش‌های اخوان المسلمین در مصر، سر ناسازگاری با اهل کتاب بخصوص یهود و حضور نیروهای بیگانه در خاک کشورهای اسلامی دارد. البته باید در نظر داشت که کسانی که به وهابیت انقلابی اعتقاد دارند، در عین انتقادات جدی به شیعه، خواهان حذف فیزیکی شیعیان نیستند و جنگ بین فرق اسلامی را بر نمی‌تابند. 3- جریان تکفیری که چند دهه از شکل‌گیری آن می‌گذرد، تلفیقی از وهابیت نجدی با تاکید بر جنبه‌های ضدیت با شیعه و وهابیت انقلابی است. این گروه‌ بخصوص در عراق، افغانستان و پاکستان فعال هستند و از همه امکانات لازم برای حذف مخالفان خود استفاده می‌کنند. متأسفانه عملکرد بخش قابل توجهی از علمای اهل سنت در نقد تکفیری‌ها و اعلام برائت از آنان، چندان قابل اعتنا نبوده و نتواسته‌اند آن طور که باید و شاید در برابر این افراد بایستند؛ افرادی که به نام دین، سر از تن خلق جدا می‌کنند و از حسینیه شیعیان در پاکستان تا خیابان‌های کربلا، دست به عملیات انتحاری می‌زنند و کشتاری داخلی در جهان اسلام را رقم زده‌اند و نهایتا چهره‌ای "ترور محور " از اسلام در جهان عرضه می‌دارند.(سلفی‌ها کیستند و از کجا پیدا شده‌اند؟ ،بصیرت، به نقل از عصر ایران، 91/03/09 ) تبارشناسی وهابیت در کشور عبدالله دوم؛ سلفی‌های اردن؛ رهروان ابو مصعب الزرقاوی "جریان سلفی جهادی" اردن در بیانیه‌ای تبعیت خود را از خط مشی "ابو مصعب الزرقاوی" سرکرده به‌هلاکت‌رسیده سازمان تروریستی القاعده اعلام و تأکید کرد که ریختن یاران زرقاوی به خیابان‌ها که یک سال پیش انجام شد در واقع همراهی با "بهار عربی" در منطقه بوده اما نظام‌‌های کنونی روی آمده در پی انقلاب‌های عربی، مورد تأیید این جماعت نبوده و مخالف شرع است! این اعلام در حالی صورت گرفت که رهبران جریان جهادی که با مقامات مسؤول اردنی در ارتباط هستند، این سازمان را تا زمانی که خط مشی خود را تغییر ندهد، غیر مشروع و غیر قانونی دانسته و اعلام کرده‌اند، تا زمانی که مبارزه این گروه "جهاد فی سبیل الله و مبارزه در راه نظام های جاهل حاکم در سراسر کشورهای عربی نباشد"!، فعالیت و سازمان آنها غیر قانونی و نامشروع خواهد بود.‌ با وجودی‌ که بسیاری از تحلیلگران و نزدیکان به جریان سلفی جهادی در اردن از وقوع شکاف و بروز اختلاف های داخلی در این جریان به خاطر خط مشی اتخاذ شده توسط آن به ویژه درباره تغییر راهبرد مسلح به راهبرد مسالمت آمیز خبر می‌دهند، با این حال رهبران برجسته آن از اعتراف صریح به این موضوع امتناع می‌کنند. در میان این نفی و تأییدها بود که "عبدالقادر شحاده" ملقب به "ابو محمد الطحاوی" از رهبران جریان سلفی جهادی تصریح کرد که خروج جریان سلفی جهادی به خیابان‌‌ها طی سال گذشته یکی از اشکال "جهاد فی سبیل‌الله" به شمار می‌آید و وعده داد که این جریان بار دیگر و در صورت لزوم و هر زمان که فرصت دست دهد، بار دیگر به خیابان‌‌ها خواهد آمد. همچنین الطحاوی تاکید کرد که دعوت وی به جهاد در سوریه در راستای دعوت وی از تمام مسلمانان جهان جهت کمک به ملت سوریه صورت می‌گیرد و گفت که آمار دقیقی از شمار "جهادی‌های" سفلی اردنی در سوریه در اختیار ندارد. این رهبر سلفی اردنی همچنین توضیح داد که هفت نفر از اعضای سازمانش به دلیل تلاش برای نفوذ به خاک سوریه و کمک به مردم این کشور تاکنون توسط دولت اردن بازداشت شده و در زندان به سرمی‌برند. این درحالی است که شبکه CNN عربی بارها تلاش کرد با سخنگوی رسمی دولت اردن تماس گرفته و درباره درستی یا نادرستی این اظهارات الطحاوی پرس و جو کند که هربار این اقدام با شکست مواجه شد. اما درباره اجرای ایده "فعالیت مسلحانه" در اراضی اردن که رهبران این جریان آن را رد کردند، الطحاوی توضیح داد که "چیزی تحت عنوان فعالیت مسلحانه وجود ندارد، هرچه هست جهاد است و در صورتی که شرایط جهاد فراهم گردد، ما فی سبیل راه وارد مبارزه و جهاد می شویم .. و البته در این راه به توانمندی ها و قدرت خویش نیز توجه خواهیم داشت و در صورتی که جهاد مسلحانه امکان پذیر نباشد، جهاد ما زبانی خواهد بود. درباره بازگشت مسالمت آمیز این جریان به عرصه اعتراض‌ های اردن الطحاوی در پاسخ شبکه CNN عربی گفت: مسالمت آمیز بودن بازگشت ما به عرصه یکی از راهبردهای مشروع سازمان است. وی افزود: ما تقسیم‌ های صورت گرفته در توافقنامه "سایکس پیکو" را نمی پذیریم و وابسته به یک نظام و حکومت نیستیم .. به همین دلیل هر حکومتی که بخواهد بر خلاف آنچه خدا حکم کرده عمل کند، با آن به مخالفت بر می خیزیم و تا زمانی که در اینجا کافران و مشرکان و خرابکارانی وجود داشته باشند که علیه شریعت الهی عمل و فعالیت ما نیز تحت عنوان جریان سلفی جهادی در عرصه حضور داریم .. خداوند به ما فرمان داده بر اساس اصول و ضوابط شرع مبارزه و جهاد کنیم. الطحاوی وقوع هرگونه تغییر و تحول فکری و اعتقادی در سلفی‌ های جهادی در اردن را با وجود دست زدن به هفت تحصن از جمله مقابل مقر نخست وزیری و دستگاه اطلاعات اردن رد کرد. وی در این باره گفت که خطاب سلفی هیچ گاه تغییر نکرده است، تغییراتی که مشاهده می‌ شود، تغییر در راهبردهاست که البته راهبردهایی مشروع و مباح در آیین و دین ما هستند، اما ما تا قبل از بهار عربی از این راهبردها استفاده نمی کردیم، اما هم اکنون از فرصت استفاده کرده و در نتیجه کاهش حلقه فشار دستگاه های امنیتی به خیابان ها ریختیم، چون تا پیش از بهار عربی این دستگاه ها به سرکوب و بازداشت روی می آوردند. این رهبر جریان سلفی جهادی اردن خط مشی الزرقاوی را "خط مشی ربانی" توصیف و بروز هرگونه شکاف در این جریان را رد و تاکید کرد که این جریان همچنان به اصول و مبانی خویش پایبند است. ابو مصعب الزرقاوی الطحاوی که دولت اردن بارها وی را بازداشت کرده است به این عقیده متوسل است که "نظام‌های حاکم در تمام کشورهای عربی،‌ نظام‌های جاهلی هستند و این وظیفه و تکلیفی بر عهده جریان سلفی است که دشمنی و خصومت و کینه‌ ورزی خود با این نظام ‌ها را اعلام کنند". الطحاوی که از جمله برجسته‌ ترین نظریه پردازان سفلی جهادی در اردن به شمار می‌ آید، معتقد است که انقلاب های عربی که سراسر جهان عرب را در نوردیده است، "انقلاب علیه ظلم هستند"، اما از آنجا این انقلاب ها موجب روی کار آمدن نظامی نشدند که مجری شریعت باشد، بنابراین مردود و غیر مقبول هستند. وی در ادامه توضیح داد که جریان سلفی از فرصت به دست آمده توسط بهار عربی برای ریختن یاران و پیروانش به خیابان‌ها بسان جنبش‌ های دیگر استفاده کرد، با این تفاوت که هدف از این خروج سلفی‌ ها شریعت است،‌ در حالی که دیگر جنبش‌ ها خواهان اصلاحات سیاسی می‌ باشند. ابو قتادة الطحاوی در ادامه تاکید کرد که به "ابو قتاده" برجسته‌ترین نظریه‌پرداز سلفی در اروپا و شمال آفریقا توصیه کرده است که با اردن باز نگردد، چون خطراتی جدی وی را در این کشور تهدید می‌کند و توسط دستگاه‌های امنیتی بازداشت یا در دادگاه‌های ظالمانه نظامی محاکمه می‌شود، بنابراین وی یا باید خانه‌نشین شود یا در زندان به سربرد. وی بار دیگر تمام انواع و اشکال "دموکراسی نوین" و احزاب سیاسی و همچنین مشارکت در روند سیاسی را رد کرد و گفت: مشارکت در روند سیاسی چیزی جز کفر ورزیدن به خدا نیست. الطحاوی تکفیر جماعت اخوان المسلمون اردن و شاخه سیاسی آن یعنی حزب "جبهة العمل الإسلامی" را رد کرد و دستگاه‌های امنیتی کشور را مزدور رژیم خواند که چهره واقعی جریان سلفی جهادی را در انظار افکار عمومی اردن تخریب کرده‌اند و افراد این جریان همچنان تحت پیگرد این سازمان هستند. الطحاوی درباره فعالیت سیاسی و تشکیل احزاب سیاسی و مشارکت در روند سیاسی آن‌گونه که در مصر شاهد آن هستیم، گفت: این افراد [سلفی‌های مصر] به تأسیس حزب و دموکراسی و انتقال قدرت رضایت دادند و ممکن است روزی فرا رسد که حزب سلفی "النور" بر مصر حکومت کند، اما آنها به نام شریعت حکومت نخواهند کرد، چون آنها به یک سری قانون و قانون اساسی به غیر از قوانین اسلام رضایت و تن دادند. اما درباره جراین سلفی جهادی در اردن و تشکیل حکومتی توسط این جریان گفت که "بالطبع چنین تصور و هدفی را داریم و تاریخ گواه توانمندی ما در گشودن کشورها و حکومت بر آنهاست و نمونه‌های چندی در این باره وجود دارد". زرقاوی در حال جدا کردن سر شهروند ربوده‌شده آمریکایی بازداشت و تحت پیگرد قرار گرفتن‌های امنیتی جریان سلفی جهادی اردن از سال 1990 آغاز شد و در همان سال شماری از اعضای این جریان در دادگاه‌های نظامی به اتهام تروریسم محاکمه شدند که مهم‌ترین آن "قضیة الإصلاح والتحدی" [اصلاح و چالش] در اواسط دهه نود که در آن دولت اردن اتهام "برنامه‌ریزی برای انجام عملیات‌های تروریستی" را به شماری از سلفی‌ها وارد اما بعد آنها را پس از پنج سال و با عفو پادشاه اردن از زندان آزاد کرد و این همان قضیه‌ای است که ابو قتاده در آن غیابیاً به انجام فعالیت‌های تروریستی محکوم شد. جریان سلفی سال‌هاست که در اردن فعالیت می‌کند، اما آخرین ظهور علنی و آشکار آن به مارس 2011 میلادی در "عَمان" پایتخت اردن و در تظاهرات مسالمت‌آمیز "درخواست اجرای شریعت الهی" باز می‌گردد. پس از آن و در آوریل گذشته درگیری‌هایی میان یاران و پیروان این جریان با نیروهای امنیتی اردن روی داد که به حوادث شهر "الزرقاء" معروف و جریان سلفی دولت اردن را به توطئه جهت سرکوب پیروانش متهم کرد، همچنین جریان حمل سلاح و فعالیت‌های تروریستی توسط اعضایش را رد کرد که موجب بازداشت ده‌‌ها نفر از اعضایش توسط دولت اردن شد. این در حالی است که "حسن ابو هنیه" کارشناس سلفی جهادی و عضو سابق این جریان تصریح کرد که جریان سلفی در حال تشکیل "مجلس شورای جدیدی" درون خویش است تا امور اداریش را تنظیم و سازماندهی کند و این نکته را باید حمل بر گرایش جریان به فعالیت‌‌های مسالمت‌آمیز تلقی کرد. ابو هنیه افزود: رهبران جریان همچنان از اعلام تشکیل مجلس شورا ابا دارند که رهبران مختلفی را دربرمی‌گیرد، چون احتمال می‌دهند اعلام تشکیل این مجلس با مخالفت برخی از پایگاه‌های آن در میان جوانان جریان مواجه شود. ابو هنیه می‌گوید که جریان درصدد است ابو قتاده به اردن بازنگردد، چون بازگشت وی به اردن را موجب گسترش و تعیمق شکاف‌های داخلی جریان می‌دانند، از این جهت که بر این باورند، ابو قتاده، رهبری جدید جریان را به جای رهبران تاریخی آن به دست خواهد گرفت. http://www.mashreghnews.ir/fa/news/124523/سفلی‌های-اردن-رهروان-ابو-مصعب-الزرقاوی .

پرسمان دانشگاهیان

مرجع:

ایجاد شده در 1401/03/25



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر



آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image