تخمین زمان مطالعه: 8 دقیقه
باید توجه داشت که مسأله شفاعت و مسأله توسل دو مطلب مستقل هستند شفاعت یکی از معارف با تعریف و شرایط خاص خود و توسل نیز یکی دیگر از معارف است ظاهرا آنچه در این سؤال مورد نظر شماست مسأله توسّل به اولیای الهی است. به همین جهت ما ابتدا بهتوضیحی پیرامون توسل و سپس پیرامون شفاعت میپردازیم.
الف) توسل در لغت؛ به معنای تمسک جستن به وسیلهای برای نیل به مقصود است. از آن جا که خداوند، جهان هستی را بر اساس نظام اسباب و مسببات قرار داده است و فیض خود را تنها از طریق مجاری و اسباب اعطا میکند أبی الله ان یجری الاشیاء الاّ بالاسباب ، (بحارالانوار، ج 2، ص 90). انسان برای رسیدن به مقصود خویش، باید به اسباب و وسایط متوسّل شود؛ مثلاً اگر بخواهد زمین خشک و بایری راتبدیل به مزرعهای سر سبز و یا باغی آباد کند، باید زمین را شخم بزند، نهال یا دانه و بذر درون زمین بکارد، به موقع کود و آب بدهد، به اندازه لازم سم پاشی کند و... اگر میخواهد به طبقه دوم یا سوم یک ساختمان برسد، باید از پلههای آن بالا رود، یا سوار آسانسوز یا پله برقی شود وهمینطور در سایر کارهای روزمره زندگی، انسان به اسباب و وسایل برای رسیدن به مقصود خود تمسّک و توسّل میجوید. بر این اساس، توسّل لازمه زندگی انسان در جهان هستی است؛ جهانی که بر آن قانون اسباب و مسببات حکمفرما است.
بنابراین، خداوند که هستی عالم از او است و ادامه هستی و هر حرکت، نیرو و تغییری وابسته به او و ناشی از فیض او است، خود برای اعطای فیض خویش، مجاری و اسبابی را قرار داده است. بر همین اساس، خداوند اموری را به عنوان اسباب و وسایل در جهت تقرب ونزدیکی به درگاه خویش و برآمدن حاجات، قرار داده است ما را به توسّل به آن امور، امر کرده است: یا ایها الذین آمنوا اتقوا الله و ابتغوا الیه الوسیلة ای مؤمنان پروای الهیداشته باشید و به سوی او وسیله تحصیل کنید{M، (مائده / 35). با توجه به اطلاق کلمه (وسیله) آیه شریفه، این کلمه معنایی وسیع و گسترده دارد و شامل هر آنچه که صلاحیت نزدیک کردن انسان به پیشگاهخداوند را دارد، میشود. همچنان که نماز و روزه، احسان به یتیم، دستگیری از مستمندان، خدمت به خلق خدا و... وسیله تقرب به خداوند هستند؛ استمداد به ارواح مطهّر پیامبران و اولیای الهی نیز وسیله تقرب به خداوند است که در روایات و سیره معصومین بر آن تأکید شده است.پیامبر اکرم به شخصی نیازمند که - به ایشان مراجعه کرده بود - شیوه توسل را یاد میدهد: اللهم انی اسألک و اتوجّه الیک بنبیّک نبی الرحمه... ، (سنن ابن ماجه، ج 1، ص441؛ مسند احمد بن حنبل، ج 4، ص 138؛ الجامع الصغیر سیوطی، ص 59). و روایات بسیار زیادی که در این زمینه وارد شده است. بنابراین، حقیقت توسّل به اولیای الهی، تمسّک به اسباب و وسایل قرب به خداوند است.تمسک به اولیای الهی، به معنای اعتقاد به استقلال آنان از خداوند، در تأثیر گذاری و برآمدن حاجات نیست؛ بلکه توسّل به اولیای الهی، همراه با این اعتقاد است که تنها خداوند است که مستقل از غیر و بی نیاز از غیر، در عالم هستی تأثیر میگذارد. و غیر از او، تأثیرگذاری همه اسبابو وسایل تحت قدرت و اراده و خواست خداوند و متکی به آن خواهد بود.
با توجه به حقیقت توسّل ضرورت آن آشکار میشود، زیرا عالم هستی بر اساس نظام اسباب و مسببات استوار است و تمسک به اسباب و وسایل، برای نیل به مقصود و تحصیل کمالات مادی و معنوی، لازمه این نظام است و خداوند نیز انسان را در جهت کسب کمالات معنویو قرب به درگاه خویش، امر به تمسک به وسایل، یعنی، امر به توسّل کرده است.
در این راستا، علاوه بر اعمال صالح و نیک مثل انفاق به مستمندان خدمت به خلق خدا، برآوردن نیازهای همنوعان و عباداتی همچون نماز و روزه - که مورد رضایت خداوند و به منظور تقرب به درگاه الهی تشریع شده است - میتوان به انسانهای پاک و معصوم و وارستهایکه مرضی خداوند و از مقرّبان درگاه الهیاند، (همچون انبیای الهی و به ویژه پیامبر خاتم و ائمه معصومین(ع)) توسّل جست. در حقیقت توسل به اولیای الهی، به معنای واسطه (و سبب) قرار دادن آن انسانهای پاک و مقرب درگاه الهی و طلب دعای خیر آنان در حق متوسّلاناست.
گفتنی است علت این که خداوند به پیامبران و اولیای الهی، چنین نقشی را داده تا مردم به آنان به عنوان واسطه و سبب بنگرند، این است که اوّلاً خداوند، با این کار، اولیای خود را در کانون توجه و اقبال مردم قرار دهد تا در عمل، مردم با مراجعه به آنان و الگوگیری از آنان، بهطریق هدایت و سعادت دست یابند. ثانیا از آن جا که اولیای الهی، انسانهایی مثل خود ما هستند، خیلی زود و راحت میتوانیم با آنان رابطه عاطفی و نزدیک برقرار میکنیم و همین ارتباط سریع، ما را به این اسوهها نزدیک میکند و ما را در معرض هدایت آنان قرارمیدهد.
ب ) معنای لغوی شفاعت؛ شفاعت از ماده (شفع) به معنای (زوج) در مقابل ماده (وتر) به معنای (فرد) گرفته شده است و به معنای این است که شخصی در کنار شخص دیگر قرار گیرد و با وساطت خود، او را در رسیدن بهخواسته و حاجتش یاری دهد. شفاعت در محاورات عرفی و گفتگوی روزمره مردم غالبا به معنای وساطت و در خواست شخص آبرومندی از بزرگی برای عفو مجرمی یا ترفیع درجه و پاداش خدمتگزاری، به کار میرود.
در حقیقت شخصی که متوسل به شفاعت میشود، نیروی خود را به تنهایی کافی نمیبیند، به این جهت نیروی خود را با نیروی شفیع ضمیمه میکند و در نتیجه آن را مضاعف نموده نظر به آنچه میخواهد نایل شود.
معنای اصطلاحی شفاعت؛ شفاعت عبارت است از وساطت یک مخلوق میان خداوند و مخلوقی دیگر. چه در دنیا و چه در آخرت؛ چه وساطت در رسانیدن خیر و چه وساطت در دفع شر و ضرر.
یکی از مظاهر رحمت واسعه خداوند، مغفرت و آمرزش است. مغفرت و آمرزش الهی مانند هر رحمت دیگر خداوند از طریق مجاری خاص و براساس قانون و نظام اسباب و مسببات به بندگان میرسد.
به عنوان مثال، همانگونه که رحمت هدایت الهی، از طریق وسائط به مردم میرسد و انبیاء و وحی و کتب آسمانی که برای هدایت مردم فرستاده شدهاند، وسائط هدایت و واسطه خروج از ظلمات به نور هستند؛ رحمتِ مغفرت و آمرزش الهی نیز از طریق مجاری خاصی به مردممیرسد. یعنی فیض مغفرت الهی نیز از قانون و نظام اسباب و مسببات مستثنی نیست و از طریق اسباب و وسائط به بندگان میرسد. شفاعت در مغفرت، عبارت است از (وساطت در رسیدن مغفرت و آمرزش الهی به بندگان گنهکار). بنابراین حقیقت شفاعت، رسیدن فیض مغفرت وآمرزش الهی از طریق مجاری و اسباب آن، به بندگان است.
به تعبیر استاد شهید مطهری: شفاعت، در حقیقت همان مغفرت الهی است که وقتی به خداوند که منبع و صاحب خیرها و رحمتهاست نسبت داده میشود، با نام (مغفرت) خوانده میشود و هنگامی که به وسائط و مجاری رحمت منسوب میگردد، نام (شفاعت) به خودمیگیرد، (مجموعه آثار، ج 1، ص 259). بنابراین در شفاعت، شفیع میان خداوند و بنده گنهکار واسطه میشود و سبب میشود که آمرزش و مغفرت الهی شامل حال انسان گنهکار بشود.
ممکن است این شفاعت در دنیا باشد و در همین دنیا مغفرت الهی شامل حال گنهکار گردد مانند شفاعت توبه، و ممکن است در آخرت و روز رستاخیز باشد مانند شفاعت اولیای الهی برای گنهکاران در روز قیامت.
شرایط شفاعت:
شفاعت اولیای الهی در روز قیامت برای گنهکاران و واسطه شدن آنان در رساندن رحمت، مغفرت و آمرزش الهی، بدون حساب نیست، بلکه این که کسانی مورد شفاعت قرار گیرند، متوقف بر شرایطی است که در آیات و روایات بیان شده است.
1- رضایت خداوند: همانگونه که در تبیین شفاعت گذشت، شفاعت از سوی خداوند آغاز میشود. شفاعت، فیض مغفرت الهی است که مانند تمام فیوضات از جانب خدا اعطا میشود و شفیعان اسباب و وسائط و مجاری این فیض هستند. فیاض و اعطا کننده این رحمتخداوند است. به همین جهت در آیات و روایات شرط اصلی و اساسی شفاعت این است که مورد رضایت و پسند خداوند باشد. شفیعان کسانی هستند که خداوند آنان را برای این امر پسندیده و به آنان اجازه شفاعت داده است یومئذ لا تنفع الشفاعةالا من اذن له الرحمن و رضی له قولا در آن روز شفاعت سودی ندارد مگر کسی که خدای رحمان به او اجازه دهد و سخن او رابپسندد{M، (طه، آیه 109).
شفاعت شوندگان نیز کسانی هستند که مورد رضایت و پسند خداوند باشند ولا یشفعون الا لمن ارتضی (شفیعان) شفاعت نمیکنند مگر برای کسی که موردرضایت و پسند خداوند باشد{M، (انبیاء، آیه 28). یعنی شفاعت شفیعان در حق کسی مؤثر واقع میشود که به مقام ارتضای الهی نایل آمده باشد. یعنی هم اصل شفاعت از سوی خداوند و اعطای اوست و هم شفیعان راخداوند برای این مقام تعیین کرده و هم شفاعت شوندگان کسانی هستند که خداوند میخواهد.
2- گنهکارانی مورد شفاعت قرار میگیرند که گناهان آنان، اصل ایمانشان را به خطر نیفکنده باشد. به همین جهت در منابع دینی آمده است که کافر و مشرک در روز قیامت شفاعت نمیشوند و شفاعت شفاعتکنندگان به حال آنان سودی نخواهد داشت.
www.eporsesh.com .
موتور جستجوی پرسش و پاسخ دینی امین
تماس با ما
آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود
09111169156
info@parsaqa.com
حامیان
همكاران ما
کلیه حقوق این سامانه متعلق به عموم محققین عالم تشیع است.