تاریخ /

تخمین زمان مطالعه: 4 دقیقه

آيا با توجه به اين روايت که روزي پيامبر درباره کاري در آينده سخن گفت ولي" ان شاء الله" را به زبان نياورد و خدا ايشان را تا يک هفته از وحي محروم نمود ، می توان گفت پيامبر ترک اولي کرده است؟


اين مسئله ربطي به ترک اولي ندارد، پيامبر اکرم ـ صلي الله عليه و آله ـ نيز انسان است و بر اساس عادات انساني ممکن است برخي از امور را فراموش کند و شايد این اتفاق مصلحتي الهي بوده است چرا که خداوند مي خواست براي ديگران درس باشد تا خيال نکنند که در زندگی مستقل هستند، حيات ما مستلزم اتصال و نظر خداوند است. استقلالي که داريم مربوط به خداوند است، هم حيات ما از اوست و هم خداست که به ما اراده و قدرت و اختيار داده است. شأن نزول اين آيه را که در متن سوره کهف آمده چنين نوشته اند، از پيامبر اکرم ـ صلي الله عليه و آله ـ در مورد اصحاب کهف سئوال کرده بودند و حضرت قول داد فردا پاسخ دهد و قصد آن حضرت هم از اين وعده اين بود که مهلت خواست تا از طرف خداوند چيزي نازل شود و حضرت پاسخ آنها را بگويد. از اين رو نمي توان گفت ترک اولي نمود، ترک اولي در صورتي بود که جواب را از پيش خود بگويد، تنها ذکر کلمه انشاء الله را فراموش کرد، همين فراموشي ذکر يا الله و تعليق فعل به مشيت الهي سبب گرديد مدتي وحي تأخير افتد. تا براي همه درس باشد که بدون تعليق فعل به مشيت حق، وعده انجام کار را ندهند، چون هيچ کس مطمئن نيست که يک ساعت يا يک دقيقه بعد چه سرنوشتي در انتظار اوست، اين آيه درس هاي زيادي به انسان ها مي دهد از جمله: 1. حيات عالم هستي و تمام ذرات آسمان و زمين همه در دست با کفايت خداست و نظمي که در جهان هستي و در کهکشان برقرار است، به تدبير الهي است و اگر لحظه اي قدرت حق آنها را رها کند از هم مي پاشند. 2. انسان به شرطي قدرت انجام کارها را دارد که خداوند به او قدرت بدهد، قدرت انسان وابسته به اوست، خداوند به انسان قدرت و اختيار داده تا از اين توان در راه عبادت و اطاعت حق گام بردارد و اگر خدا اراده کند که رگ حيات انسان را قطع نمايد، لحظه اي براي ادامه حيات اختيار ندارد. 3. حيات انسان قائم به ذات خود نيست قائم به غير است و آن غير، خداوند متعال است که حيات انسان را تامين مي کند از اين رو نبايد انسان از قدرت حق ،غفلت داشته باشد و خود را مستقل از او بداند. 4. همه چيز به مشيت و خواست خداست. از اين رو بايد براي وعده دادن انجام کارها ی آينده آن را به مشيت حق، محقق بدانيم. 5. برخي از مفسرين نيز گفته اند که خداوند مي خواست به ديگران بفهماند که پيامبراز پيش خود چيزي نمي گويد بلکه بر اساس وحي ،پاسخ مي دهد از اين روي تا آمدن وحي معطل ماندند تا سئوال کنندگان بفهمند که آن حضرت از طريق وحي مسائل را پاسخ مي دهد نه از پيش خود و در واقع اين امر تاييد نبوت آن حضرت از طرف خداوند است نه ترک اولي چنان که خداوند در ادله آيه از آن با تعبير رشد ياد مي کند. در آيات ديگر خداوند به پيامبرش مي فرمايد: خداوند است که علم قيامت و علم لحظه هاي بعدي حيات را مي داند و باران نازل مي کند و آنچه در رحم مادران است، آن را مي داند و خداوند مي داند که انسان فردا موفق به انجام کاري خواهد بود يا نخواهد توانست انجام دهد و هيچ کس نمي داند در کجا خواهد مرد. خداوند داناي آگاه است به اين امور در ادامه آيه 23 سوره کهف چنين مي فرمايد: هرگاه فراموش کردي ذکر خداوند را پس از وعده به انجام کار هر گاه به خاطر آوردي، خدا را ياد کن و «ان شاءالله» را بگو. در خاتمه آيه خداوند اين امر (ياد آوري مشيت حق را که به پيامبر تذکر مي دهد)را رشد و تعالي ذکر مي کند، اگر اين امر ترک اولي يا نقصاني براي پيامبر محسوب مي شد خداوند خود داناتر از انسانهاست، از اين رو ما نمي توانيم در اين مسئله پيامبر را به ترک اولي متهم سازيم چون خداوند پيامبرش را مورد تأييد مطلق قرار داده و مي فرمايد: لقد کان لکم في رسول الله اسوة حسنه... اگر پيامبر، کاستي داشت قرآن از زبان خداوند آن حضرت را تأييد مطلق نکرده و شايسته نزول وحي نمي دانست. بنابراين آنچه ذکر شد کاملا مغاير با محتواي قرآن است. فراموشي و نسيان در ذات انسان است از اين رو در آيه (286) بقره، پيامبر اکرم اين دعا را از پروردگار مهربان ياد مي گيرد رَبَّنَا لاَ تُؤَاخِذْنَا إِن نَّسِينَا أَوْ أَخْطَأْنَا رَبَّنَا وَلاَ تَحْمِلْ عَلَيْنَا إِصْرًا کمَا حَمَلْتَهُ عَلَى الَّذِينَ مِن قَبْلِنَا.... خداوند ما را بر فراموشي و خطاهاي غير عمدي مؤاخذه نکن و... .

مرجع:

ایجاد شده در 1400/10/19



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر



آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image