تخمین زمان مطالعه: 3 دقیقه

آیا حقیقت دارد که پیامبر در مسئله‌ای «إن شاء الله» نگفت و به همین جهت چهل روز وحی از ایشان قطع گردید؟


در ابتدا لازم است به این نکات توجه کنیم: 1. بنابر عقیده شیعیان؛ پیامبران و ائمه اطهار(ع) از مقام عصمت برخوردار هستند و هیچ‌گونه گناهی اعم از صغیره و کبیره، از آنان سر نمی‌زند.[1] 2. مصادیقی از ترک اولی برای پیامبران در قرآن و روایات، نقل شده است. و این ترک اولی، ضرری به عصمت آنها نمی‌زند.[2] حال با توجه به این دو نکته به بحث انقطاع وحی از پیامبر(ص) می‌پردازیم: در منابع تاریخی و روایی، دو مورد قطع شدن وحی بر پیامبر گرامی اسلام، ذکر شده است که یکی از آنها به لحاظ سندی و محتوایی صحیح و قابل استناد می‌باشد و مورد دیگر قابل پذیرش نبوده و نمی‌توان به آن استناد کرد. این دو روایت از این قرار هستند: 1. روایتی که در ذیل آیات (وَ لا تَقُولَنَّ لِشَیْ‌ءٍ إِنِّی فاعِلٌ ذلِکَ غَداً * إِلاَّ أَنْ یَشاءَ اللَّهُ وَ اذْکُرْ رَبَّکَ إِذا نَسیتَ وَ قُلْ عَسی‌ أَنْ یَهْدِیَنِ رَبِّی لِأَقْرَبَ مِنْ هذا رَشَداً)[3] نقل شده است. در این روایت از امام صادق(ع) نقل شده: (برای بنده در قَسَم، چهل روز مهلت است که انجام آن‌را معلّق و مشروط به خواست خداوند کند (یعنی بگوید اگر خداوند مشیّتش تعلّق گرفت) زیرا گروهی از یهود نزد رسول خدا(ص) آمدند و از امور مختلفی سؤال کردند، رسول خدا به آنها فرمود: فردا صبح بیائید تا پاسخ شما را بگویم، و "إن شاء اللَّه" نگفت و این سبب شد که چهل روز به آن‌حضرت وحی نشود و جبرئیل نیامد، و سپس آمد و این آیات را آورد).[4] در برخی منابع این جواب پیامبر را در مقابل قریش دانسته‌اند.[5] علما، سند این روایت را قابل اعتماد و حدیث را صحیح دانسته‌اند[6] که موجب اعتماد به روایت می‌شود. در سند این روایت حَمَّاد بن عیسی وجود دارد که کتاب‌های رجالی، او را ثقه دانسته‌اند‌.[7] همچنین عبداللَّه بن مَیْمُون‌ که روایت را از امام صادق(ع) نقل کرده است نیز توثیق شده و می‌توان به نقل او اعتماد کرد.[8] علاوه بر اینها، این روایت به لحاظ محتوایی نیز اشکالی نداشته و قابل استناد است. در مجموع، این روایت تنها ترک اولی را به پیامبر استناد داده است؛ زیرا گفتن ان‌شاء الله واجب نبوده و مستحب است. 2. روایتی که خدمتکار رسول خدا(ص) نقل کرده است: (توله سگی وارد خانه پیامبر شد و زیر تخت آن‌حضرت رفت و همان‌جا ماند و سرانجام در همان‌جا مُرد. پس از این جریان، چهار روز بر پیامبر اکرم(ص) سپری گشت که وحی بر آن‌حضرت نازل نمی‌شد. نبی اکرم(ص) فرمود: ای خوله! چه حادثه‌ای در خانه رسول خدا روی داده است که جبرئیل نزد من نمی‌آید. خوله می‌گوید: من با خود گفتم: چه خوب و بجا است که من خانه را سر و سامان داده و آن‌را پاکیزه نمایم. جارو را زیر تخت کشاندم که در نتیجه، آن توله سگ را بیرون آوردم. به دنبال نظافت خانه دیدم رسول خدا(ص) در حالی‌که چانه و محاسنش می‌لرزید وارد شد -و معمولاً وقتی که بر پیامبر وحی نازل می‌گردید، رعشه و لرزش، اندامش را فرا می‌گرفت- خداوند متعال از پی نظافت خانه، "وَ الضُّحی‌ ..." تا "... فَتَرْضی‌" را نازل کرد).[9] این روایت با این‌که حتی ترک اولی را نیز به پیامبر نسبت نمی‌دهد به لحاظ سندی اشکالات جدی دارد و سند قابل اعتمادی برای آن وجود ندارد؛ لذا نمی‌توان به آن اعتماد کرد. علاوه بر این محتوای روایت نیز اشکال دارد؛ اگر در خانه پیامبر سگ وجود داشته و در آنجا وحی نازل نمی‌شده، در مکان‌های دیگر که مانعی وجود نداشته، چرا وحی نازل نمی‌شده است. علاوه بر این نزول سوره (و الضحی) بر این داستان مرتبط نیست و موارد دیگر که در این مختصر مجالی برای بیان آنها نیست.[10] .

موتور جستجوی پرسش و پاسخ دینی امین

مرجع:

ایجاد شده در 1401/04/03



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر



آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image