اهل تسنن جمله معروف پيامبر (فاطمه بضعه مني و...) در مورد حضرت فاطمه را مربوط به خواستگاري حضرت علي از دختر ابوجهل و ناراحتي بسيار زياد حضرت فاطمه از حضرت علي، بعد از شنيدن اين خبر ميدانند و به روایتی از شيخ صدوق استناد مي کنند. آیا این جریان صحت دارد؟

آخرين و کامل ترين دين الهي، با بعثت خاتم انبياء حضرت محمد مصطفي ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ به جهانيان عرضه شد و آئين و رسالت پيامبر الهي با نبوت آن حضرت پايان يافت. دين اسلام در شهر مکه شکوفا شد و پس از بيست و سه سال با زحمات طاقت فرساي رسول خدا ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ و جمعي از ياران با وفايش، تمام جزيرة العرب را فرا گرفت. ادامه اين راه الهي در هجدهم ذي الحجه، در غدير خم و به صورت علني، از جانب خداي منّان به نخستين رادمرد عالم اسلام پس از پيامبر خدا ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ يعني امير المؤمنان علي ـ عليه السلام ـ سپرده شد. در اين روز، با اعلان ولايت و جانشيني حضرت علي ـ عليه السلام ـ نعمت الهي تمام و دين اسلام، تکميل و سپس به عنوان تنها دين مورد پسند حضرت حق اعلام گرديد. اين چنين شد که کفر ورزان و مشرکان، از نابودي دين اسلام مأيوس گشتند. ديري نپاييد که برخي از افراد به ظاهر صحابه پيامبر اکرم ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ با توطئه هاي از پيش مهيّا شده، مسير هدايت و راهبري را پس از رحلت پيامبر خدا ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ منحرف ساختند، دروازه مدينه علم را بستند و مسلمانان را در تحير و سر درگمي قرار دادند. آنان از همان آغازين روزهاي حکومتشان با منع کتابت احاديث نبوي، جعل احاديث القاي شبهات و تدليس و تلبيس شيطاني، حقايق اسلام را که همچون آفتاب جهان تاب بود، در پشت ابرهاي سياه شک و ترديد قرار دادند. بنابراين، روايت جعلي خواستگاري امير المؤمنين علي ـ عليه السلام ـ از دختر ابوجهل (ملعون) از احاديث اهل سنت است و آن ها اين جريان را در بسياري از کتاب هاي حديثي خود حتي در بعضي از صحاح آورده اند. ولي در کتب حديثي شيعه فقط شيخ صدوق در کتاب علل الشرايع، آن را نقل کرده و در کتاب هاي حديثي ديگرش نقل نکرده است. البته اين حديث به نقل از همين کتاب (علل الشرايع) در بحار الأنوار مجلسي نيز آمده است. با توجه به اين که پرسشگر محترم در جريان اين روايت ساختگي و جعلي قرار دارد و نيز با توجه به طولاني بودن روايت، فقط به نقد و بررسي روايت شيخ صدوق بسنده مي کنيم: با عنايت به شرح راوياني که شيخ صدوق، اين حديث را از آنان نقل کرده، اين حديث ضعيف مي باشد. چون احمد بن محمدبن يحيي که اين حديث را نقل کرده، مجهول است. (مجهول الهوية) و از آن گذشته در طريق شيخ صدوق به عمرو بن مقدام، شخصي به نام حکم بن مسکين قرار دارد (که البته نام او در اينجا نيامده) او نيز توثيق نشده است و طريق صدوق به عمرو بن مقدام ضعيف است. و نام زياد بن عبدالله که يکي از راويان اين حديث است، در هيچ کتاب رجالي عنوان نشده است، بديهي است که حديثي که سندش چنين باشد از درجه اعتبار ساقط است. امّا از نظر مضمون نيز اين حديث اعتباري ندارد و آن از شأن پيامبر اکرم ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ و علي ـ عليه السلام ـ و فاطمه ـ سلام الله عليها ـ به دور است و مرحوم سيد مرتضي علم الهدي، آن را خبري باطل و مجعول (ساختگي) دانسته و گفته است: کساني که آن را جعل کرده اند دشمنان علي ـ عليه السلام ـ و اهل بيت ـ عليهم السلام ـ بوده اند و سپس به تفصيل به ردّ آن پرداخته است. هم چنين آيت الله سيد محمد مهدي بحر العلوم، طيّ اشعاري اين جريان را باطل دانسته و جاعلان آن را متهم کرده است. نتيجه گيري حديث خواستگاري امير المؤمنين ـ عليه السلام ـ از دختر ابوجهل ساخته و پرداخته دشمنان آن حضرت به منظور خدشه وارد کردن به شخصيت آن بزرگوار مي باشد. اين روايت، اصولا از روايات اهل سنت است، هر چند که با کمال تأسف شيخ صدوق نيز آن را نقل نموده است. اين روايت را به اين منظور جعل کرده اند تا حديث معتبر «فاطمه پاره تن من است...» را از حيز انتفاء ساقط نمايند. يعني کاري بکنند که شيعيان نتوانند از اين حديث عليه دشمنان اهل بيت ـ عليهم السلام ـ استفاده نمايند. پيامبر اکرم ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ با عالم غيب در ارتباط بود و مي دانست که بعد از رحلتش در حق صديقه طاهره ظلم خواهد شد. لذا فرموده بود؛ «فاطمه پاره تن من است، هر کس او را بيازارد مرا آزرده است...». بنابراين، اين حديث عليه دشمنان اهل بيت ـ عليهم السلام ـ بود و آنان با تحريف شأن صدور آن، آن را عليه علي ـ عليه السلام ـ به کار برده اند. ما در اين نوشتار به علت رعايت اختصار فقط به نقد و بررسي روايت شيخ صدوق پرداختيم. .

مرجع:

ایجاد شده در 1400/10/19

لینک کوتاه