واقعه غدیر خم  /

تخمین زمان مطالعه: 23 دقیقه

خواهشمندم به این سوال جواب دهید با ذکر اسناد: چرا ماجرای ولایت علی(ع) در غدیرخم را مثل ماجرای سند فدک پیامبر(ص) مکتوب نکردند با توجه به اهمیتش؟


در پاسخ به سوال شما دوست گرامی ابتدا پاسخی کوتاه و در ادامه آن بحثی مستقل و مفصل درباره غدیر ارائه می‌شود که بخش‌هایی از آن بر گرفته از سایت «ولی عصر»‌ است.حدیث غدیر، برترین دلیل شیعه بر ولایت امیر مؤمنان علیه السلام است که با سند‌های صحیح و به صورت متواتر از طریق شیعه و سنی نقل شده است. لازم به ذکر است که در تمامی دنیا از گذشته تا به حال و در تمامی ادیان و ملت‌ها، برای اثبات وقوع یک حادثه، «تنها» شهادت یک، دو و گاه چهار نفر کافی است لذا نپذیرفتن غدیر، نشانه اسرار بر نپذیرفتن حق و تعصب بر کج‌روی است.در عین حال جالب است بدانید پیامبر مصمم به یادداشت آن بود، لذا درخواست قلم و کاغذی نمودند تا سفارشاتی بنمایند و افراد حاضر آن را ثبت کنند. عمر بن خطاب که می‌دانست تمامی تلاششان با ثبت این واقعه به یکباره نابود خواهد شد با تمام توان به مخالفت با این دستور صریح پیامبر پرداخت و حتی پا را فراتر نهاده، پیامبر(ی را که به نص آیات قرآن هرگز سخنی از روی هوا و هوس نمی‌گوید بلکه هر آنچه می‌گوید وحیی الهی است) متهم به هذیان گویی نمود و بدین ترتیب جلسه را به هم زد. در تاریخ از این حادثه به «واقعه یوم الخمیس» یاد می‌شود.هر چند نگذاشتند پیامبر دست خطی از خود درباره این ماجرا بر جای گذارد اما بر اساس قوانین شرعی و عرفی رایج در میان تمامی ادیان و ملل، برای اثبات واقعه غدیر تنها دو شاهد کافی است اما صدها شاهد و ده‌ها سند مکتوب تاریخی بر آن در دست است که انسان را به یاد این ضرب المثل گذشتگان می‌اندازد: «صدها چراغ دارد و بیراهه می‌رود - بگذار تا بیفتد و بیند سزای خویش».برخی از علمای اهل سنت که اعتراف به چنین مطلبی برایشان ناگوار و پذیرش چنین حقیقتی سخت بوده، چشمان خود را بسته و صحت آن را زیر سؤال برده‌اند ! از جمله «ابن حزم اندلسی» که با دفاع از ابن ملجم مرادی ، عداوت خود با امیر مؤمنان علیه السلام را علنی کرده است ، در کتاب الفصل خود می‌نویسد :وأما من کنت مولاه فعلى مولاه فلا یصح من طریق الثقات أصلاً .حدیث: من کنت مولاه... به هیچ وجه از طریق افراد ثقه تایید نشده است.[1]و ابن تیمیه حرانی (متوفای728هـ) نیز که در انکار فضائل اهل بیت علیهم السلام زبانزد عام و خاص است در منهاج السنة می‌نویسد :وأما قوله من کنت مولاه فعلی مولاه فلیس هو فی الصحاح لکن هو مما رواه العلماء وتنازع الناس فی صحته فنقل عن البخاری وإبراهیم الحربی وطائفة من أهل العلم بالحدیث انهم طعنوا فیه وضعفوه ... .حدیث: من کنت مولاه... در کتب روائی صحیح شش گانه آورده نشده است ، بعضی از دانشمندان آن را روایت کرده‌اند ؛ ولی در صحت آن دچار اختلاف شده‌اند ، از بخاری و ابراهیم حربی وگروهی دیگر از اهل دانش نقل شده است که آنان این حدیث را تضعیف کرده‌اند .[2]و سعد الدین تفتازانی (متوفای791هـ) در جواب از حدیث غدیر می‌نویسد :والجواب منع تواتر الخبر فإن ذلک من مکابرات الشیعة کیف وقد قدح فی صحته کثیر من أهل الحدیث ولم ینقله المحققون منهم کالبخاری ومسلم والواقدی .جواب ما این است که حدیث غدیر متواتر نیست و این از زورگویی‌های شیعه است، زیرا بسیاری از علما و محققین علم حدیث، از جمله بخاری ، مسلم و واقدی در صحتش اشکال کرده و آن را نقل ننموده‌اند .[3]نقد و بررسی :برای روشن شدن حقیت مطلب و نیز برای سنجش ارزش سخن ابن حزم ، ابن تیمیه و تفتازانی کافی است که به اعترافات علما و دانشمندان نام آور اهل سنت که در علم حدیث و رجال خبره فن هستند ، در باره حدیث غدیر اشاره شود . طبیعی است که با اثبات صحت و یا تواتر حدیث غدیر و ورود آن در صحاح سته اهل سنت ، میزان تقوی و انصاف این دو دانشمند سنی برای همگان روشن خواهد شد .ما در ابتدا تواتر حدیث غدیر را از زبان بزرگان سنی نقل و سپس تعدادی از أسناد آن را که علمای رجال سنی به صحت آن‌ها اعتراف کرده‌اند ، خواهیم آورد .اعترافات علمای اهل سنت بر تواتر حدیث غدیر :حدیث غدیر نه تنها سندش صحیح است ؛ بلکه بسیاری از بزرگان اهل سنت تواتر آن را پذیرفته‌اند که ما به نام چند تن از آنان اشاره می‌کنیم :1 . شمس الدین ذهبی (متوفای748هـ) :ذهبی ، دانشمند شهیر سنی و از ارکان علم رجال اهل سنت که او را پیشوای جرح و تعدیل نامیده‌اند ، در موارد مختلف به تواتر حدیث غدیر اعتراف کرده است . وی در سیر اعلام النبلا که از معتبرترین کتاب‌های اهل سنت در علم رجال است ،‌ در ترجمه محمد بن جریر طبری ، صاحب تفسیر و تاریخ می‌نویسد :قلت: جمع طرق حدیث غدیر خم فی أربعة أجزاء رأیت شطره فبهرنی سعة روایاته وجزمت بوقوع ذلک . محمد بن جریر طبری اسناد روایت غدیر خم را در چهار جلد جمع آوری کرده است که من قسمتی از آن را دیدم و از گستردگی روایات آن شگفت زده شدم و یقین کردم که این اتفاق افتاده است .[4]و در تذکرة‌ الحفاظ و بازهم در ترجمه محمد بن جریر طبری می‌نویسد :محمد بن جریر بن یزید بن کثیر الامام العلم الفرد الحافظ أبو جعفر الطبری أحد الأعلام وصاحب التصانیف من أهل آمل طبرستان أکثر التطواف ... . ولما بلغه ان بن أبی داود تکلم فی حدیث غدیر خم عمل کتاب الفضائل وتکلم على تصحیح الحدیث .قلت رأیت مجلدا من طرق الحدیث لابن جریر فاندهشت له ولکثرة تلک الطرق .من یک جلد از کتاب أسناد حدیث غدیر که ابن جریر نوشته بود را دیدم و از زیاد بودن أسناد آن گیج و مبهوت شدم .[5]ابن کثیر دمشقی سلفی (متوفای774هـ) که ازشاگردان ذهبی به شمار می‌رود ، به نقل از استادش می‌نویسد :قال : وصدر الحدیث متواتر أتیقن أن رسول الله صلى الله علیه وسلم قاله ، وأما : «اللهم وال من والاه» فزیادة قویة الاسناد .ذهبی گفت : این حدیث به صورت متواتر نقل شده است و من یقین کردم که از رسول خدا ‌صلی الله علیه وآله صادر شده است، اما جمله: «اللهم وال من والاه» نیز سندش قوی است .[6] ‌ و شهاب الدین آلوسی (متوفای1270هـ) صاحب روح المعانی که جایگاه ویژه‌ای در نزد وهابی‌ها دارد ، در تفسیرش می‌نویسد :وعن الذهبى أن «من کنت مولاه فعلى مولاه» متواتر یتقین أن رسول الله صلى الله علیه و سلم قاله وأما اللهم وال من والاه فزیادة قویة الاسناد .حدیث : «من کنت مولاه فعلی مولاه» متواتر است و به یقین سخن رسول خدا ‌است ؛ اما ادامه آن که رسول خدا فرمود : خدایا دوست بدار هر که علی را دوست دارد ، نیز سندش قوی است ... .‌‌‌‌‌[7]ترجمه ذهبی : ابن ناصر الدین از مشاهیر قرن نهم ، (متوفای842 هـ ) در باره شخصیت ذهبی می‌گوید :الشیخ الامام الحافظ الهمام مفید الشام ومؤرخ الاسلام ناقد المحدثین وإمام المعدلین والمجرحین شمس الدین ... الدمشقی ابن الذهبی الشافعی .امام ، حافظ (کسی که بیش از صد هزار حدیث حفظ باشد) مورّخ واسلام شناس ، منتقد بر اهل حدیث ، پیشوا در جرح و تعدیل راویان ومؤلفان ، شمس الدین ذهبی.[8]و در جای دیگری از همین کتابش می‌گوید :وکان آیة فی نقد الرجال عمدة فی الجرح والتعدیل عالما بالتفریع والتأصیل إماما فی القراءات فقیها فی النظریات له دربة بمذاهب الأئمة وأربابا المقالات قائما بین الخلف بنشر السنة ومذهب السلف .در نقد رجال حدیث یگانه بود و در جرح وتعدیل راویان حدیث استاد و در استفاده فروع از اصول دانشمند و در دانش قرائت‌های قرآن پیشوا و در آراء و انظار فقیه بود . راه ورود به مذاهب چهار گانه و پیشوای همه اندیشه ها بود، یک تنه در میان معاصرانش به نشر و تبلیغ سنت و مذهب سلفی گری همت گمارد .[9]و ابن حجر عسقلانی (متوفای 852هـ) در الدرر الکامنة می‌نویسد :قرأت بخط البدر النابلسی فی مشیخته کان علامة زمانه فی الرجال وأحوالهم حدید الفهم ثاقب الذهن وشهرته تغنی عن الإطناب فیه .من نوشته‌ای بدر نابلسی را که در شرح حال اساتیدش آورده است خواندن که در باره ذهبی گفته بود : وی در دانش رجال و حالات راویان و نویسندگان دانش فراوان داشت ، تیز فهم و ذهنی قوی داشت ، شهرت و آوازه او ما را از توصیف بیشتر بی نیاز می کند .[10]و جلال الدین سیوطی (متوفای 911هـ) در باره او می‌نویسد :الذهبی الإمام الحافظ محدث العصر وخاتمة الحفاظ ومؤرخ الإسلام وفرد الدهر والقائم بأعباء هذه الصناعة شمس الدین أبو عبد الله محمد بن أحمد بن عثمان قایماز الرکمانی ثم الدمشقی .ذهبی امام و حافظ ، حدیث گوی زمان و آخرین نفر از حافظان ، مورخ اسلام و یگانه زمان و ... بود .[11]2 . ابن حجر عسقلانی (متوفای 852 هـ ) :ابن حجر از دانشمندان معروف سنی که به همراه ذهبی یکی از دو رکن اساسی علم رجال اهل سنت به حساب می‌آید ، در شرح صحیح بخاری ، بسیاری از سند‌های حدیث غدیر را صحیح و حسن می‌داند :واما حدیث «من کنت مولاه فعلی مولاه» فقد أخرجه الترمذی والنسائی وهو کثیر الطرق جداً وقد استوعبها بن عقدة فی کتاب مفرد وکثیر من اسانیدها صحاح وحسان .حدیث : «من کنت مولاه فعلی مولاه» را ، ترمذی ونسائی با سند صحیح نقل کرده اند ، سند‌های بسیاری دارد ، که همه آن‌ها را ابن عقده در کتاب مستقلی جمع آوری کرده است و بسیاری از اسناد آن صحیح و یا حسن هستند .[12]و در تهذیب التهذیب که یکی از کتاب‌های معتبر رجالی اهل سنت به حساب می‌آید ، می‌گوید که بیش از هفتاد صحابی روایت غدیر را نقل کرده‌اند :وقد جمعه بن جریر الطبری فی مؤلف فیه أضعاف من ذکر وصححه واعتنى بجمع طرقه أبو العباس بن عقدة فأخرجه من حدیث سبعین صحابیا أو أکثر .ابن جریر حدیث غدیر را از طرق گوناگون در کتاب مستقلی ، با تصحیح آن جمع آوری کرده است ، وکسی که به اسناد آن توجه خاص کرده است ، ابن عقده است ، وی این حدیث را از زبان بیش از هفتاد صحابی نقل کرده است .[13]ترجمه ابن حجر عسقلانی :هاشمی مکی ،‌ از مشاهیر قرن نهم هجری و از هم‌دوره‌های ابن حجر ، او را این‌گونه می‌ستاید :أحمد بن علی بن محمد بن محمد بن علی بن محمود بن أحمد بن أحمد بن العسقلانی المصری الشافعی الإمام العلامة الحافظ فرید الوقت مفخر الزمان بقیة الحفاظ علم الأئمة الأعلام عمدة المحققین خاتمة الحفاظ المبرزین والقضاة المشهورین أبو الفضل شهاب الدین ... ابن حجر عسقلانی مصری شافعی مذهب ، پیشوای دانشمند ، حافظ (صد هزار حدیث) ، یگانه روزگار، افتخار زمان ، باقی مانده از حافظان حدیث ، سرآمد پیشوایان بزرگ ، محقق عمده ، پایان بخش حافظان ، قاضی مشهور ...[14]3 . ابن حجر الهیثمی (متوفای974هـ) :ابن حجر هیثمی در کتاب الصواعق المحرقة که آن را علیه مذهب شیعه نگاشته است به کثرت اسناد حدیث غدیر اعتراف کرده و می‌گوید :أنه حدیث صحیح لا مریة فیه وقد أخرجه جماعة کالترمذی والنسائی وأحمد و طرقه کثیرة جدا ومن ثم رواه ستة عشر صحابیا وفی روایة لأحمد أنه سمعه من النبی صلى الله علیه وسلم ثلاثون صحابیا وشهدوا به لعلی لما نوزع أیام خلافته کما مر وسیأتی وکثیر من أسانیدها صحاح وحسان ولا التفات لمن قدح فی صحته .در صحت حدیث غدیر شکی نیست ؛ زیرا گروهی مانند : ترمذی ، نسائی و احمد آن را با سند نقل کرده اند ، اسناد این حدیث فراوان است و شانزده تن از اصحاب آن را روایت کرده اند ، و در نقلی که احمد دارد می گوید : سی نفر از اصحاب در زمان خلافت علی علیه السلام وقتی که علی از آنان در خواست گواهی بر شنیدن این حدیث از رسول خدا صلی الله علیه وآله نمود ، شهادت دادند که آن را از پیامبر شنیده‌اند . بیشتر سندهای این حدیث صحیح و حسن است و سخن کسی که بر سند آن بخواهد ایراد می‌گیرد ، ارزش توجه ندارد .[15]ترجمه ابن حجر هیثمی :عبد القادر العیدروسی (متوفای 1037 هـ) در باره او می‌گوید :وفیها [سنة أربع وسبعین بعد التسعمائة ] فی رجب توفی الشیخ الإمام شیخ الإسلام خاتمة أهل الفتیا والتدریس ناشر علوم الامام محمد بن إدریس الحافظ شهاب الدین أبو العباس أحمد بن محمد بن علی بن حجر الهیتمی السعدی الأنصاری بمکة ودفن بالمعلاة فی تربة الطبریین وکان بحرا فی علم الفقه وتحقیقه لا تکدره الدلاء وإمام الحرمین کما أجمع على ذلک العارفون وانعقدت علیه خناصر الملاء إمام اقتدت به الأئمة وهمام صار فی إقلیم الحجاز أمة مصنفاته فی العصر آیة یعجز عن الإتیان بمثلها المعاصرون ... واحد العصر وثانی القطر وثالث الشمس والبدر من أقسمت المشکلات أن لا تتضح إلا لدیه وأکدت المعضلات آلیتها أن لا تتجلى إلا علیه لا سیما وفی الحجاز علیها قد حجر ولا عجب فإنه المسمى بابن حجر .ابن حجر هیثمی دریائی از دانش فقه و تحقیق ، امام مدینه و مکه بود که همه پیشوایان به وی اقتدا می کردند ، در سرزمین حجاز از جهت آثار نمونه‌ای بود که مثل و مانند نداشت ... .[16]4 . جلال الدین سیوطی (متوفای 911هـ) :جلال الدین سیوطی ، مفسر ، ادیب و محدث مشهور اهل سنت ،‌ از کسانی است که حدیث غدیر را از احادیث متواتر می‌داند . البته ما در کتاب‌هایی که از وی در اختیار داریم ، چنین مطلبی را نیافتیم ؛ ولی دو تن از بزرگان اهل سنت ، این مطلب را از زبان وی نقل کرده‌اند که همین برای ما کفایت می‌کند .حافظ عبد الرؤوف مناوی در شرح جامع الصغیر سیوطی می‌نویسد :( من کنت مولاه ) أی ولیه وناصره ( فعلى مولاه ) ولاء الاسلام وسببه ان أسامة قال لعلی لست مولای انما مولای رسول الله فذکره ( حم ه عن البراء ) بن عازب ( حم عن بریدة ) بن الحصیب ( ت ن والضیاء عن زید بن أرقم ) ورجال أحمد ثقات بل قال المؤلف حدیث متواتر .راویان این حدیث مورد اعتماد هستند ؛ بلکه مؤلف (سیوطی) گفته است که این حدیث متواتر است .[17]و در فیض القدیر که این کتاب نیز در شرح جامع الصغیر سیوطی است‌ ، می‌نویسد :قال الهیثمی رجال أحمد ثقات وقال فی موضع آخر رجاله رجال الصحیح وقال المصنف حدیث متواتر هیثمی گفته است که راویان مسند احمد مورد اعتماد هستند و در جای دیگر گفته که روایان آن راویان صحیح بخاری هستند و مصنف (سیوطی) گفته است که حدیث غدیر متواتر است .[18]و ابراهیم بن محمد حسینی (متوفای1120 هـ) از علمای سنی مذهب قرن دوازدهم نیز این مطلب را تأیید می‌کند :من کنت مولاه فعلی مولاه أخرجه الإمام أحمد ومسلم عن البراء بن عازب رضی الله عنه وأخرجه أحمد أیضا عن بریدة بن الحصیب رضی الله عنه وأخرجه الترمذی والنسائی والضیاء المقدسی عن زید بن رقم رضی الله عنه قال الهیثمی رجال أحمد ثقات وقال فی موضع آخر رجاله رجال الصحیح .وقال السیوطی حدیث متواتر . سببه أن أسامة قال لعلی لست مولای إنما مولای رسول الله (ص) فقال النبی (ص) : «من کنت مولاه فعلی مولاه» .این حدیث را امام احمد ومسلم از براء بن عازم نقل کرده اند و احمد مجدداً آن را از بریده بن حصیب و ترمذی و نسائی و ضیاء مقدسی از زید بن ارقم آن را نقل کره اند، هیثمی می گوید: رجال سند احمد همه ثقه هستند و در مورد دیگری گفته است راویان آن راویان صحیح بخاری هستند .سیوطی می گوید: حدیث غدیر متواتر است.علت ایراد این حدیث آن است که اسامه به علی گفت : تو مولای من نیستی ؛ بلکه مولای من پیامبر است ، رسول خاد صلی الله علیه وآله پس از شنیدن این سخن فرمود : هر کس من مولای او هستم ، علی نیز مولای او است .[19]ترجمه سیوطی :نجم الدین العزیز در کتاب الکواکب السائرة ، سیوطی را این گونه معرفی می‌کند :عبد الرحمن بن أبی بکر الأسیوطی: عبد الرحمن بن أبی بکر بن محمد بن أبی سابق الدین بکر بن عثمان بن محمد بن خضر بن أیوب بن محمد ابن الشیخ همام الدین، الشیخ العلامة، الإمام، المحقق، المدقق، المسند، الحافظ شیخ الإسلام جلال الدین أبو الفضل ابن العلامة کمال الدین الأسیوطی، الخضیری، الشافعی صاحب المؤلفات الجامعة، والمصنفات النافعة، وألف المؤلفات الحافلة الکثیرة الکاملة الجامعة، النافعة المتقنة، المحررة، المعتبرة نیفت عدتها على خمسمائة مؤلفوکان أعلم أهل زمانه بعلم الحدیث وفنونه، ورجاله، وغریبه، واستنباط الأحکام منه، وأخبر عن نفسه أنه یحفظ مئتی ألف حدیث. قال: ولو وجدت أکثر لحفظته. قال: ولعله لا یوجد على وجه الأرض الان أکثر من ذلکاستاد علامه ، پیشوا ، محقق ، دقیق ، حافظ ( کسی که صد هزار حدیث حفظ است)، صاحب کتاب‌های جامع و تألیفات سودمند ، کسی که بیش از پانصد کتاب مفید و ارزشمند نوشته است ، دانا ترین فرد در دانش حدیث و فنون آن ، اهل استنباط احکام و کسی که خودش گفته است : دویست هزار حدیث را حفظ هستم و اگر بیشتر می یافتم باز هم حفظ می کردم ، که البته شاید اکنون بیش از این حدیث وجود نداشته باشد.[20]5 . أبو حامد غزالی (متوفای505هـ) :غزالی ، دانشمند نامور و شهیر قرن ششم که ذهبی از از او با عنوان اعجوبه زمان یاد می‌کند ،‌ در باره حدیث غدیر و پیمانی که خلیفه دوم در آن روز بست و تنها چند روز بعد از غدیر آن را به باد فراموشی سپرد ، می‌نویسد :واجمع الجماهیر على متن الحدیث من خطبته فی یوم عید یزحم باتفاق الجمیع وهو یقول : « من کنت مولاه فعلی مولاه » فقال عمر بخ بخ یا أبا الحسن لقد أصبحت مولای ومولى کل مولى فهذا تسلیم ورضى وتحکیم ثم بعد هذا غلب الهوى تحب الریاسة وحمل عمود الخلافة وعقود النبوة وخفقان الهوى فی قعقعة الرایات واشتباک ازدحام الخیول وفتح الأمصار وسقاهم کأس الهوى فعادوا إلى الخلاف الأول : فنبذوه وراء ظهورهم واشتروا به ثمناً قلیلا . از خطبه‌های رسول گرامی اسلام (صلی الله علیه وآله وسلم) خطبه غدیر خم است که همه مسلمانان بر متن آن اتفاق دارند . رسول خدا فرمود : هر کس من مولا و سرپرست او هستم ، علی مولا و سرپرست او است . عمر پس از این فرمایش رسول خدا (صلی الله علیه وآله وسلم) به علی (علیه السلام) این گونه تبریک گفت : «افتخار ، افتخار ای ابوالحسن ، تو اکنون مولا و رهبر من و هر مولای دیگری هستی.»این سخن عمر حکایت از تسلیم او در برابر فرمان پیامبر و امامت و رهبری علی (علیه السلام) و نشانه رضایتش از انتخاب علی (علیه السلام) به رهبری امت دارد ؛ اما پس از گذشت آن روز‌ها ، عمر تحت تأثیر هوای نفس و علاقه به ریاست و رهبری خودش قرار گرفت و استوانه خلافت را از مکان اصلی تغییر داد و با لشکر کشی‌ها ، برافراشتن پرچم‌ها و گشودن سرزمین‌های دیگر ، راه امت را به اختلاف و بازگشت به دوران جاهلی هموار کرد و [مصداق این آیه قرآن شد :] پس، آن [عهد] را پشتِ سرِ خود انداختند و در برابر آن ، بهایى ناچیز به دست آوردند، و چه بد معامله اى کردند .[21]ترجمه أبو حامد غزالی :علامه شمس الدین ذهبی در ترجمه او می‌نویسد :الغزالی الشیخ الإمام البحر حجة الإسلام أعجوبة الزمان زین الدین أبو حامد محمد بن محمد بن محمد بن أحمد الطوسی الشافعی الغزالی صاحب التصانیف والذکاء المفرط ... ثم بعد سنوات سار إلى وطنه لازما لسننه حافظا لوقته مکبا على العلمغزالی استاد پیشوا و دریای علم ، نشانه اسلام ، اعجوبه زمان ، صاحب کتاب‌ها وانسانی با هوش فراوان و زیرک... بود .پس از سال‌ها به زادگاهش بازگشت و به استفاده از وقت ، فرصت وعلم ودانش روزگار را سپری کرد ... .[22]و در جلد 14 ، ص 202 از همین کتاب با استفاده از حدیث نبوی او را یکی از احیاگران دین می‌داند و می نویسد :وقال الحاکم سمعت حسان بن محمد یقول کنا فی مجلس ابن سریج سنة ثلاث وثلاث مئة فقام إلیه شیخ من أهل العلم فقال أبشر أیها القاضی فإن الله یبعث على رأس کل مئة سنة من یجدد یعنی للأمة أمر دینها وإن الله تعالى بعث على رأس المئة عمر بن عبدالعزیز وبعث على رأس المئتین محمد بن إدریس الشافعی ...قلت وقد کان على رأس الأربع مئة الشیخ أبو حامد الاسفرایینی وعلى رأس الخمس مئة أبو حامد الغزالی وعلى رأس الست مئة الحافظ عبد الغنی ...حاکم می گوید : از حسان بن محمد شنیدم که می گفت : در سال 303هـ در مجلس ابن سریج بودم ، پیر مردی دانشمند بر خواست و گفت : بشارت ای قاضی ! خداوند در هر صد سال کسی را می فرستد که احیاگر دین است ، عمربن عبد العزیز اولین است و در صد سال دوّم محمد بن ادریس شافعی است... من می گویم در صد سال چهارم ابو حامد اسفرایینی است و در صد سال پنجم غزالی و در صد سال ششم حافظ عبد الغنی است ، و...6 . ملا علی قاری (متوفای1014هـ) :ملا علی هروی ، معروف به هروی ، صاحب کتاب معتبر مرقاة المفاتیح در باره حدیث غدیر و تواتر آن می‌گوید :أن هذا حدیث صحیح لا مریة فیه ، بل بعض الحفاظ عده متواتراً إذ فی روایة أحمد أنه سمعه من النبی صلى الله علیه وسلم ثلاثون صحابیا وشهدوا به لعلی لما نوزع أیام خلافته .حدیث غدیر بدون شک صحیح است ؛ بلکه بعضی از حافظان آن را متواتر دانسته اند ؛ چون در نقل احمد آمده است : این حدیث را در زمان خلافت علی علیه السلام بعد از اختلافی که در باره آن پیش آمد، سی تن از اصحاب شهادت دادند که آن را از رسول خدا صلی الله علیه وآله شنیده اند.[23]ترجمه ملا علی قاری :عاصمی مکی (متوفای1111هـ ) در باره او می‌نویسد :الشیخ الملا على القارى بن سلطان بن محمد الهروى الحنفى الجامع للعلوم العقلیة والنقلیة والمتضلع من السنة النبویة أحد جماهیر الأعلام ومشاهیر أولى الحفظ والأفهام ولد بهراة ورحل إلى مکة وتدیرها أخذ عن خاتمة المحققین العلامة ابن حجر الهیثمى .ملا علی قاری حنفی مذهب در علوم عقلی و نقلی جامع بود و سنت نبوی را به درستی می شناخت ، او یکی از دانشمندان بزرگ و نام آوران زمان و دارای قدرت حافظه و صاحب فهم بود .[24] [1] . ابن حزم اندلسی ، علی بن أحمد بن سعید بن حزم الطاهری أبو محمد (متوفای548 هـ) ، الفصل فی الملل والأهواء والنحل ، ج 4 ، ص 116 ، ناشر : مکتبة الخانجی – القاهرة .[2] . إبن تیمیة الحرانی ، أبو العباس أحمد بن عبد الحلیم ، منهاج السنة النبویة ، ج 7 ، ص 319 ، تحقیق : د. محمد رشاد سالم ، ناشر : مؤسسة قرطبة ، الطبعة الأولى ، 1406 .[3] . التفتازانی ، سعد الدین مسعود بن عمر بن عبد الله ، شرح المقاصد فی علم الکلام ، ج 2 ، ص 290 ، ناشر : دار المعارف النعمانیة - باکستان ، الطبعة : الأولى ، 1401هـ - 1981م .[4] . الذهبی ، شمس الدین محمد بن أحمد بن عثمان بن قایماز ، سیر أعلام النبلاء ، ج 14 ، ص 277 ، تحقیق : شعیب الأرناؤوط و محمد نعیم العرقسوسی ، ناشر : مؤسسة الرسالة - بیروت ، الطبعة التاسعة ، 1413 ه.[5] . الذهبی ، شمس الدین محمد بن أحمد بن عثمان بن قایماز ، تذکرة الحفاظ ج 2 ، ص 710 ، رقم : 728 ، ناشر : دار الکتب العلمیة - بیروت ، الأولى .[6] . ابن کثیر الدمشقی ، أبو الفداء إسماعیل بن عمر القرشی ، السیرة النبویة ، ج 4 ، ص 426 و البدایة والنهایة ، ج 5 ، ص 214 ، ناشر : مکتبة المعارف – بیروت . [7] . الألوسی البغدادی ، العلامة أبی الفضل شهاب الدین السید محمود ، روح المعانی فی تفسیر القرآن العظیم والسبع المثانی ، ج 6 ، ص 195 ، ناشر : دار إحیاء التراث العربی – بیروت .[8] . إبن ناصر الدین الدمشقی ، محمد بن أبی بکر ، الرد الوافر ، ناشر : المکتب الإسلامی - بیروت - 1393 ، الطبعة : الأولى ، تحقیق : زهیر الشاویش .[9] . الرد الوافر ، ج 1 ، ص 31 .[10] . ابن حجر عسقلانی ، الحافظ شهاب الدین أبی الفضل أحمد بن علی بن محمد ، الدرر الکامنة فی أعیان المائة الثامنة ، ج 5 ، ص 68 ، تحقیق : مراقبة / محمد عبد المعید ضان ، ناشر : مجلس دائرة المعارف العثمانیة - صیدر اباد/ الهند ، الطبعة الثانیة ، 1392هـ/ 1972م[11] . جلال الدین سیوطی ، عبد الرحمن بن أبی بکر ، طبقات الحفاظ ، ج 1 ، ص 521 ، ناشر : دار الکتب العلمیة - بیروت ، الطبعة الأولى ، 1403 هـ[12] . ابن حجر عسقلانی ، أحمد بن علی بن حجر أبو الفضل الشافعی ، فتح الباری شرح صحیح البخاری ، ج 7 ، ص 74 ، تحقیق : محب الدین الخطیب ، ناشر : دار المعرفة - بیروت .[13] . ابن حجر عسقلانی ، أحمد بن علی بن حجر أبو الفضل الشافعی ، تهذیب التهذیب ، ج 7 ، ص 297 ، ناشر : دار الفکر - بیروت ، الطبعة الأولى ، 1404 - 1984 .[14] . الهاشمی المکی ، الحافظ أبو الفضل تقی الدین محمد بن محمد بن فهد (متوفای871هـ) ، لحظ الألحاظ بذیل طبقات الحفاظ ، ج 1 ، ص 326 ، ناشر : دار الکتب العلمیة – بیروت .[15] . ابن حجر الهیثمی ، أبو العباس أحمد بن محمد بن علی ، الصواعق المحرقة على أهل الرفض والضلال والزندقة ، ج 1 ، ص 106ـ 107 ، تحقیق : عبد الرحمن بن عبد الله الترکی و کامل محمد الخراط ، ناشر : مؤسسة الرسالة - لبنان ، الطبعة الأولى ، 1417هـ - 1997م .[16] . العیدروسی ، عبد القادر بن شیخ بن عبد الله ، تاریخ النور السافر عن أخبار القرن العاشر ، ج 1 ، ص 258 ، ناشر : دار الکتب العلمیة - بیروت ، الطبعة الأولى ، 1405 .[17] . المناوی ، الإمام الحافظ زین الدین عبد الرؤوف ، التیسیر بشرح الجامع الصغیر ، ج 2 ص 442 ، (متوفای1031هـ) ، ناشر : مکتبة الإمام الشافعی - الریاض ، الطبعة : الثالثة ، 1408هـ - 1988م .[18] . المناوی ، الإمام الحافظ زین الدین عبد الرؤوف ، فیض القدیر شرح الجامع الصغیر ، ج 6 ص 218 ، ناشر : المکتبة التجاریة الکبرى - مصر ، الطبعة : الأولى ، 1356هـ[19] . الحسینی ، ابراهیم بن محمد ، البیان والتعریف فی أسباب ورود الحدیث الشریف ، ج 2 ، ص 230 ، ح1577 ، تحقیق : سیف الدین الکاتب ، ناشر : دار الکتاب العربی - بیروت – 1401هـ .[20] . الغزی ، نجم الدین محمد بن محمد ، الکواکب السائرة بأعیان المئة العاشرة ، ج 1 ص 142 ، (متوفاى1061هـ) .[21] . الغزالی ، أبو حامد محمد بن محمد ، سر العالمین وکشف ما فی الدارین ، ج 1 ، ص 18 ، باب فی ترتیب الخلافة والمملکة ، تحقیق : محمد حسن محمد حسن إسماعیل وأحمد فرید المزیدی ، ناشر : دار الکتب العلمیة - بیروت / لبنان ، الطبعة : الأولى ، 1424هـ 2003م .[22] . سیر أعلام النبلاء ، ج 19 ، ص 322 ، تحقیق : شعیب الأرناؤوط , محمد نعیم العرقسوسی ، ناشر : مؤسسة الرسالة - بیروت ، الطبعة : التاسعة ، 1413هـ .[23] . محمد القاری ، علی بن سلطان ، مرقاة المفاتیح شرح مشکاة المصابیح ، ج 11 ، ص 248 ، تحقیق : جمال عیتانی ، ناشر : دار الکتب العلمیة – لبنان / بیروت ، الطبعة الأولى ، 1422هـ - 2001م .[24] . العاصمی المکی ، عبد الملک بن حسین بن عبد الملک الشافعی ، سمط النجوم العوالی فی أنباء الأوائل والتوالی ، ج 4 ، ص 402 ، تحقیق : عادل أحمد عبد الموجود و علی محمد معوض ، ناشر : دار الکتب العلمیة - بیروت - 1419هـ- 1998م . .

پرسمان دانشگاهیان

مرجع:

ایجاد شده در 1401/03/25



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر



آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image