اخلاق /

تخمین زمان مطالعه: 5 دقیقه

در مورد آثار و نقش گناهان در زندگي توضيح دهيد؟


شكي نيست كه هر كار خلافي در فرد و از طريق وي در وضع جامعه، اثر مي‌گذارد و در نتيجه موجب فساد در وضع جامعه مي‌شود. كارهاي خلاف و گناه و قانون شكني و ايجاد بي‌بند و باري و ناهنجاري در جامعه همانند يك غذاي آلوده و ناسالم است. خوردن غذاي مسموم چه بخواهيم و چه نخواهيم، در سلامت بدن تأثير مي‌گذارد و انسان ناخواسته گرفتار ناراحتي‌هاي آن مي‌گردد. گناه نيز چنين است، مثلاً دروغ سلب اعتماد مي‌كند و بي‌اعتمادي در جامعه به وجود مي‌آورد. خيانت در امانت روابط اجتماعي را بر هم مي‌زند، ظلم هميشه منشأ بيدادگري و ظلم ديگر مي‌شود. بالاخره هر كار خلاف بزرگ يا كوچك، عكس العمل نامطلوبي در جامعه ايجاد مي‌كند. ولي از روايات چنين استفاده مي‌شود كه بسياري از گناهان. علاوه بر اين آثار، يك سلسله آثار شوم با خود همراه مي‌آورند كه ارتباطش با آثار مذكور از نظر ظاهر ناشناخته است مثلاً در روايات آمده است قطع رحم. عمر را كوتاه مي‌كند و خوردن مال حرام. قلب را تاريك مي‌كند، و حتي در روايتي از امام صادق ـ عليه السّلام ـ : «من يموت بالذنوب اكثر ممن يموت بالآجال» آنها كه به وسيله گناه از دنيا مي‌روند بيش از كساني‌اند كه به مرگ طبيعي مي‌ميرند. گناه زنگار دل است اگر انسان به گناه ادامه دهد و از گناهان توبه نكرده و بازگشت ننمايد و روز به روز بر گناه و تاريكي خود بيفزايد، گناهان زياد موجب سياه شدن قلب و در نتيجه موجب تكذيب قيامت مي‌گردد. قرآن مي‌فرمايد: الَّذِينَ يُكَذِّبُونَ بِيَوْمِ الدِّينِ آنها كساني هستند كه روز جزا را انكار مي‌كنند؛ يعني در اثر تكرار گناه و ادامة آن، قلب سياه مي‌گردد و نور علم و حس تشخيص از انسان گرفته مي‌شود. گناه قلب انسان را به يك باتلاق متعفن و گنديده تبديل مي‌كند و ديگر انسان راه را از چاه تشخيص نمي‌دهد و آن زمان است كه روز جزا را انكار مي‌كند. بعد مي‌فرمايد: تنها كساني روز جزا را انكار مي‌كنند كه متجاوز و گناهكارند وَ ما يُكَذِّبُ بِهِ إِلاَّ كُلُّ مُعْتَدٍ أَثِيمٍ يعني ريشه انكار قيامت منطق و تفكر و استدلال نيست، بلكه افرادي كه مي‌خواهند پيوسته به تجاوزها ادامه دهند و در گناه غوطه‌ور باشند منكر قيامت مي‌شوند. آري گناهكار در آغاز كار طبق فطرت پاك انساني، زشتي اعمال خود را درك مي‌كند، ولي گناه تكرار مي‌شود كم‌كم به آن خو مي‌گيرد و قبح گناه در نظر او كاسته مي‌شود، كم‌كم از اين فراتر مي‌رود، و در نظرش خوب جلوه مي‌كند، چنانكه قرآن مي‌گويد: زُيِّنَ لَهُمْ سُوءُ أَعْمالِهِمْ اعمال زشتشان در نظرشان زينت داده شده است. و گاه مي‌گويد: وَ هُمْ يَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ يُحْسِنُونَ صُنْعاً آنها چنين مي‌پندارند كه عمل نيكي انجام مي‌دهند. گناه چشم و قلب را كور مي‌كند كارهاي خلاف و گناه، آثار زيان‌بخشي روي قواي احساس و تشخيص و درك انسان مي‌گذارد و كم‌كم آنها را از كار مي‌اندازد و سلامت فكر را تدريجاً از او مي‌گيرد. هر قدر در اين راه فراتر رود، پرده‌هاي غفلت و بي‌خبري بر دل و چشم و گوش او محكمتر مي‌شود؛ سرانجام كارش به جايي مي‌رسد كه چشم دارد و گوئي نمي‌بيند، گوش دارد و گوئي نمي‌شنود و دريچة روح او به روي همة حقايق بسته مي‌شود و حس تشخيص و قدرت تمييز كه بر قدرت الهي است از آنها گرفته مي‌شود و بر قلب آنان مهر زده مي‌شود. شستن آثار گناه حالا كه آثار زشت گناه براي ما روشن شد، بررسي مي كنيم كه گناه و نيكوكاري چه تأثير متقابل بر همديگر دارد. در اين كه گناه و نيكوكاري اجمالاً روي يكديگر تأثير متقابل دارند، شكي نيست و به راحتي نمونه‌هاي اين موضوع را در زندگي روزمره خود مي‌يابيم. گاه مي‌شود كه انسان ساليان دراز زحمت مي‌كشد و با تحمّل مشقّت فراوان، سرمايه مي‌اندوزد امّا با يك هوس‌بازي و بي‌مبالاتي تمام آن زحمت‌ها را كه سالها كشيده است، از بين مي‌برد و تمام حسنات مادّي را از بين مي‌برد. امّا در امور معنوي كه انسان تمام كارهاي نيك خود را كه يك عمر انجام داده، يك مرتبه نابود مي‌كند، در قرآن از آن تعبير به «حبط» شده است. يعني نابود كردن اعمال خير. گاه برعكس انسان مرتكب اشتباه فراوان مي‌شود و بار خسارت‌هاي سنگين را بر اثر آن بر دوش مي‌كشد، امّا با يك عمل عاقلانه و حساب شده، همه گناهان گذشتهي خود را جبران مي‌كند. اين كار در لسان قرآن به عنوان تكفير (پوشاندن) و پاك كردن ناميده مي‌شود. و كفاره گناه يعني جبران گناهان و تبديل نمودن آن‎ها به كارهاي نيك. از چيزهايي كه باعث كفار گناهان مي‎شود و گناه را از بين مي‎برد، کارهاي نيک و حسنه و عبادت و نماز است. خداوند متعال مي فرمايد:... ان الحسنات يذهبن السيئات ذلک ذکري للذاکرين در دو طرف روز، و اوايل شب، نماز را بر پادار؛ چرا که حسنات، سيئات (و آثار آن ها را) از بين مي برد؛ اين تذکري است براي کساني که اهل تذکرند. و يا مي فرمايد: اگر انفاقها را آشکار کنيد، خوب است و اگر آن ها را مخفي ساخته و به نيازمندان بدهيد، براي شما بهتر است و اين کار قسمتي از گناهان شما را مي پوشاند ...» همچنين مي فرمايد: «اي کساني که ايمان آورده ايد به سوي خدا توبه کنيد، توبه اي خالص؛ اميد است پروردگار گناهانتان را ببخشد ...» پس اعمال خير و عبادات و تقواي واقعي، به همراه توبه، گناهان و آلودگي‌هاي گذشته انسان را پاك مي كند. و توبه يعني خداوند ديگر بنده باتقوايش را به خاطر گناهان گذشته‌اش، مجازات نمي‌كند وَ اللَّهُ ذُو الْفَضْلِ الْعَظِيمِ خدا صاحب فضل بزرگ است و قرآن ما را توجه مي‌دهد كه اگر ايمان ما ايمان واقعي و حقيقي باشد، مشمول عنايت الهي خواهيم شد. بنابراين كفاره گناهان يعني از بين بردن و پوشاندن گناه؛ که به وسيله تقوا و کارهاي نيک عبادات و توبه حاصل مي شود. قابل توجه است در کنار اين ها اگر انسان مؤمن نتوان به طور کامل به اين مهم دست يابد، خداوند متعال به وسيله برخي ابتلاهاي دنيوي و رنج و مشکلات و بلاها، گناهان بندگاني را که دوست دارد از بين مي برد. .

مرجع:

ایجاد شده در 1400/10/19



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر

آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image