تخمین زمان مطالعه: 1 دقیقه
ما یک ذات داریم و یک صفت مثلاً گل ذات است ولی سرخی صفت آن است و انسان ذات است ولی سفیدی یا سیاهی صفت آن است، پدر یا فرزند بودن از صفات آن است و کوری و بینایی از ملکات و صفات او حساب می شود، در تقابل نقیضان می توان گفت که انسان و لا انسان قابل اجتماع و ارتفاع نیستند (یعنی یک شی هم انسان باشد و هم لا انسان (اجتماع) و یا نه انسان باشد و نه لا انسان (ارتفاع). اما بقیه تقابل ها تنها در صفات جاری هستند نه ذوات مثلاً تقابل ضدین بین دو صفت مثل سیاهی و سفیدی گرما و سرما بی باکی و ترس و... می باشند چنان چه تقابل ملکه و عدم ملکه هم چنین است و به ذات تعلق نمی گیرد و هم چنین متضائفان به صفت یک شی مانند علت و معلول بودن پدر و فرزند بودن و... تعلق می گیرد نه به ذات آنها. .
پایگاه اطلاع رسانی حوزه
تماس با ما
آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود
09111169156
info@parsaqa.com
حامیان
همكاران ما
کلیه حقوق این سامانه متعلق به عموم محققین عالم تشیع است.