تخمین زمان مطالعه: 6 دقیقه

آيا از ديدگاه قرآن اهميت علم منحصر به علوم ديني است؟ يا مطلق علم؟


آيا از ديدگاه قرآن اهميت علم منحصر به علوم ديني است؟ يا مطلق علم؟ممكن است بعضى چنين تصوّر كنند كه اين همه تأكيدات كه دربارة فرا گرفتن تعليم و تعلّم و نشر علوم و دانشها در آيات قرآن مجيد آمده است، تنها ناظر به علوم دينى است و آنچه را در بحث حكومت اسلامى و گسترش همة علوم مورد توجه است شامل نمى‏شود. ولى اين اشتباه بزرگى است، زيرا هم از آيات قرآن وهم از روايات اسلامى اهميت علم و تعليم و تربيت به طور مطلق استفاده مى‏شود. شواهد اين معنى فراوان است از جمله در آيات قرآن، موارد زير به چشم مى‏خورد 1 در داستان آدم (ع) مسألة تعليم اسماء بيان شده كه اشارة به علم و آگاهى بر اسرار آفرينش تمام موجودات است نه تنها علوم دينى «و علَّم آدم الاسماء كلَّها»(1) 2 در سورة الرحمن به تعليم بيان از سوى خداوند پرداخته، و آن را به عنوان يك موهبت عظيم الهى در آغاز سوره‏اى كه مجموعة بزرگترين نعمتها در آن ذكر شده است معرفى مى‏كند «علَّمه البيان»(2) 3 در سورة يوسف به علم تعبير خواب و حكايت رؤياها از حوادث آينده كه گاه مى‏تواند در سرنوشت ملتى همچون ملت مصر اثر بگذارد اشاره كرده از قول يوسف، نقل مى‏كند «ذلكما ممّا علَّمنى ربّى»(3) 4 باز در همين سوره به مسألة تدبير امر يك كشور و آگاهى بر مديريت بيت‏المال اشاره كرده، از قول يوسف خطاب به عزيز مصر مى‏گويد: «اجعلنى على خزائن الارض انّى حفيظ عليم(4) مرا بر خزائن اين سرزمين بگمار كه من نگاهدارنده و آگاهم (و مديريت آن را به خوبى مى‏دانم)». 5 (در همين مديريت يك كشور) داستان طالوت و جالوت، هنگامى كه دليل انتخاب طالوت را از سوى پيغمبر آن زمان (اشموئيل) بيان مى‏كند، مى‏گويد: «انَّ الله اصطفاه عليكم وزاده بسطةً فى العلم و الجسم(5) خداوند او را بر شما برگزيده است، و علم و قدرت جسمانى او را وسعت بخشيده». بديهى است امتياز طالوت بر ساير بنى اسرائيل تنها در معارف الهى نبود، بلكه آگاهى و مديريت در امور نظامى و سياسى كه در نهاد اين جوان هوشيار و مدبر وجود داشت، نيز مورد توجه و استدلال بوده است. 6 در داستان داود (ع) نيز تعليم صنعت لبوس (علم زره بافى) را يكى از افتخارات بزرگ او مى‏شمرد بلكه «لبوس» به گفتة طبرسى در مجمع البيان هرگونه اسلحه دفاعى و تهاجمى را شامل مى‏شود و منحصر به زره نيست، مى‏فرمايد: «و علّمناه صنعة لبوسٍ لكم لتحصنكم من باسكم.»(6) 7 در سورة كهف در داستان موسى و خضر، از علوم و دانشهايى سخن مى‏گويد كه از سوى خضر (ع) به موسى (ع) آموخته شده و هيچ كدام از آنها از علوم و معارف دينى به معنى خاص نبود، بلكه از علومى بود كه جامعة انسانى را طبق نظام احسن اداره مى‏كند، مى‏فرمايد: «فوجدا عبداً من عبادنا اتيناه رحمةً من عندنا و علَّمناه من لدُّناً علماً(7) در آنجا (موسى و دوست همسفرش يوشع) بنده‏اى از بندگان ما را يافتند كه او را مشمول رحمت خود ساخته و از سوى خود، علم فراوانى به او تعليم داده بوديم». و سپس در آيات بعد، سه نمونه از اين علوم را مشروحاً بيان مى‏كند كه هيچ كدام از علوم و معارف دينى نيست، بلكه همة آنها مربوط به تدبير امور زندگى است. 8 در سورة نمل از آگاهى سليمان نسبت به چگونگى سخن گفتن پرندگان سخن به ميان آورده و آن را به عنوان يكى از افتخارات سليمان كه به آن مباهات مى‏كرد ذكر مى‏كند: «و قال يا ايُّها النّاس علِّمنا منطق الطَّير(8) گفت اى مردم زبان پرندگان به ما تعليم داده شده است». 9 در اواخر سورة كهف در داستان ذى القرنين، سخن از سدّ سازى او به عنوان يك واقعة مهم به ميان آمده، و حتى جزئياتى از چگونگى تدبير او در امر ساختن يك سدّ نيرومند آهنين، براى جلوگيرى از هجوم قبايل فاسد و مفسد (يأجوج و مأجوج) را بيان مى‏كند: «آتونى زبر الحديد حتّى اذا ساوى بين الصَّدفين قال انفخوا حتّى اذا جعله ناراً قال اتونى افرغ عليه قطراً(9) قطعات بزرگ آهن را برايم بياوريد (و آنها را روى هم بچينيد) تا هنگامى كه كاملًا ميان دو كوه را بپوشانيد، سپس گفت (در اطراف آن آتش بيفروزيد و) در آن بدميد (آنها دميدند) تا قطعات آهن را سرخ و گداخته كرده، گفت اكنون مس مذاب برايم بياوريد تا بر روى آن بريزم». اين موهبت نيز علم و دانش سد سازى بود. 10 در سورة لقمان نيز در آياتى كه شرح وصاياى لقمان را به فرزندش مى‏دهد به يك سلسله دستورات برخورد مى‏كنيم كه جنبة روانشناسى و اجتماعى و مردم دارى دارد كه رعايت آنها براى همگان در زندگى نيز مهم و كارساز است، از جمله اينكه به پسرش دستور مى‏دهد نسبت به مردم بى‏اعتنايى و ترشرويى نكن، مغرورانه بر زمين راه نرو، در راه رفتن اعتدال را رعايت كن، بلند سخن نگو و فرياد نكش و صبر و شكيبايى و استقامت در كارها داشته باش ((10) اين درحالى است كه خداوند مقام لقمان را به خاطر برخورد از موهبت علم و حكمت و دانش، بزرگ داشته است، تا آنجا كه سخن او را در كنار سخن خويش قرار داده است 11 در سورة سباٌ در شرح حال سليمان، سخن از برنامه‏هاى گستردة عمرانى وهنرى به ميان آمده است، كه پريان زير نظر سليمان، انجام مى‏دادند «يعملون له ما يشاء من محاريب و تماثيل و جفان كالجواب و قدورٍ راسيات(11) آنها هر چه سليمان مى‏خواست (و دستور مى‏داد) برايش درست مى‏كردند. معبدها و تمثالها و ظروف بزرگ غذا همانند حوض‏ها و ديگهاى ثابت». و در آية قبل از آن، به دستيابى سليمان به دانش ذوب فلزّات، اشاره كرده مى‏فرمايد: «وارسلنا له عين القطر(12) ما چشمه‏هاى مس (مذاب) را براى او روان ساختيم». 12 در سورة بقره، دربارة زمامدارى داود پيامبر، مى‏فرمايد: «و قتل داود جالوت و آتاه الله الملك و الحكمة و علَّمه ممّا يشاء(13) داود جالوت را كشت و خداوند، حكومت و دانش را به او بخشيد و از آنچه مى‏خواست به او تعليم داد». روشن است، علم و حكمت در اينجا دانشى است كه براى تدبير ملك و مملكت لازم است و اگر معنى وسيعترى نيز داشته باشد، اين بخش از علوم مربوط به كشور دارى و نظام حكومت را قطعاً شامل مى‏شود. از مجموع اشاراتى كه در آيات فوق و بعضى ديگر از آيات قرآن وارد شده، به خوبى مى‏توان استفاده كرد كه برخلاف پندار كسانى كه تصوّر مى‏كنند، قرآن تنها به علوم دين و معارف الهيّه اهميت داده و سخنى از علوم ديگر به ميان نياورده است، قرآن براى اين بخش از علوم اهميت فوق العاده‏اى قائل است و آن را از مواهب بزرگ الهيّه مى‏شمرد و مسلمانان را تشويق به فراگيرى هر گونه علم مفيد و نافع در زندگى مادّى و معنوى مى‏نمايد. پى‏نوشت‏ (1) بقره/ 31 (2) الرحمن/ 4 (3) يوسف/ 37 (4) يوسف/ 55 (5) بقره/ 247 (6) انبياء/ 8 (7) كهف/ 65 (8) نمل/ 16 (9) كهف/ 96 (10) آيات 17 تا 19 سورة لقمان (. (11) سباء/ 13 (12) سباء/ 12 (13) بقره/ 251 پيام قرآن ج 10، حضرت آيت الله العظمى مكارم شيرازى و ساير همكاران .

راسخون

مرجع:

ایجاد شده در سه روز پیش



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر

آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image