تخمین زمان مطالعه: 6 دقیقه
هر موجود طبیعی، در مخزن غیب الهی، دارای وجود عقلی است که از آن (نشئه تجرد معقول) به مرحله (تجسّم محسوس) تنزل مییابد(1) و شب قدر نیز از این اصل کلی مستثنا نیست از این رو میتواند دارای ارزش نفسی باشد. امّا ارج ظاهری آن، به حرمت آن چیزی است که در این زمان خاص نزول یافته و آن قرآن کریم است. همان گونه که ارزش مکان به (متمکن) آن است ارزش زمان نیز به (متزمّن) آن است.(2) حرمت خاص (شب قدر) به پاس نزول (قرآن) است از این رو معنای قدر و منزلت شب قدر- که بیش از ارج هزار ماه است- هرگز به معنای ارزش اعتباری نیست بلکه به برکت قرآن، به معنای ارج وجودی و شدّت درجه هستی است. این زمان به جهت نزول قرآن، به قدری اهمیّت دارد که برای این که تمام روزها و شبهای سال، فیض ظرفیّت چنین رخداد مبارک را ادراک کنند تقدیر امور و تنزل معانی قرآن و مفاهیم عالی آن، برابر ماههای قمری توزیع شده است تا با تنوع و تحوّل همراه باشد و تمام شبهای سال از جهت گردش جام تقدیر و کأس تنزیل بهرهمند گردند و فیض سیّال الهی راکد نگردد. اگر برابر سال شمسی تنظیم میشد، چنین اداره کأسی و چنان بهرهوری در کار نبود.(3)
به حرمت قرآن، این شب آن چنان عظیم القدر گشته که برای مراقبت مستمر و اجتماعی مداوم در سنگر (جهاد اکبر) مخفی شد زیرا آب هستی در هر کوی و برزنی ارزان عرضه نمیشود.
حق شب قدر است در شبها نهان تا کند جان هر شبی در امتحان
نه همه شبها بود قدر ای جوان نه همه شبها بود خالی از آن
در میان دلق پوشان یک فقیر امتحان کن و آن که حق است آن بگیر(4)
از این رو پرسش شما را باید به صورت دیگری بیان کرد و آن این که چرا اصلًا باید وحی و نزول وحی باشد؟
1. ضرورت وحی:
در تاریخ ادیان توحیدی، پس از نام مقدس خداوند، هیچ کلمهای به اهمیت و شگرفی (وحی) نیست چرا که اگر وحی نبود:
1. خداوند، با غنا و استغنای کامل ذات و ذاتیاش از کل آفرینش، در پرده (غیب الغیوب) باقی میماند و در آن صورت، کار انسان، زار و عرصه بر او تنگ میشد و کل بشریت با یک دست اسلحه شکسته بسته یعنی، عقل عدد اندیش، تنها میماند.(5)
2. میان غیب و شهود، طبیعت و ماورای طبیعت، فاصلهای پر نکردنی میافتاد.
3. اگر خداوند خود را از طریق وحی بر انسان آشکار نمیکرد، آدمی ناچار بود که درباره وجود خداوند، فقط حدس بزند و یا مردم حداقل به دو گروه تقسیم میشدند: عدهای حدس میزدند که خدا هست و مبدئی هست هم جهان، غیبی و هم غیب، جهانی دارد. عدهای نیز حدس میزدند که هر چه هست در همین دنیا است، نه پیش از آفرینش خداوندی در کار بوده است و نه پس از پایان طبیعی جهان. سپس از حدس هم فراتر میرفتند چنان که در تاریخ فکر و فلسفه رفتند و العیاذ بالله استدلال به عدم مبدأ میکردند.(6)
4. اگر وحی نبود، آدمی در پرتو وجود و جاودانگی روح، برای شناخت حقایق جهان پس از مرگ، هیچ منبع اطلاعاتی نداشت و هیچ گونه پیشبینی خاصی در باب نیازهای ضروری این سفر طولانی و بی بازگشت، نمیتوانست ارائه کند.
2. ضرورت قرآن:
اگر قرآنی نبود:
1. آدمی از اولین، مهمترین و پربارترین نعمت الهی محروم میشد زیرا انسان تنها در سایه تعلیم خداوند و دریافت و تلقی قرآن، به کمال نهایی خویش میرسد و تا قرآن نباشد، کسی به مقام انسانیت راه نمییابد.(7)
2. انسان عاقل نمیگشت تعالیم قرآن تنها برای عالم نمودن نیست بلکه برای عاقل ساختن انسانها است.(8) تلاش قرآن برای این است که انسان را- پس از عالم شدن- عاقل کند و عاقل کسی است که معارف الهی را خوب بفهمد و آن فهمیدهها را نیز خود معتقد شود و در مقام عمل هم خوب عمل کند.
3. انسان از هدایت محروم میگشت زیرا قرآن کتاب هدایت و در واقع آخرین، عالیترین و کاملترین آن است،(9)
4. آدمی در افراط و تفریط فرو میغلتید زیرا انسان به بعضی از چیزها گرایش دارد و از بعضی دیگر گریزان و منزجر است. نقش قرآن در این میان تعدیل ارادت و کراهت انسان است که انسان به چه سمتی گرایش پیدا کند و از چه سمتی بپرهیزد. از این رو قرآن کریم برای تنظیم جذب و دفع،
تعدیل شهوت و غضب، تصحیح ارادت و کراهت، تسویه محبت وعداوت و تولّای انسانها، بشیر و نذیر است.(10)
لیک گر واقف شوی زین آب پاک که کلام ایزد است و روحناک
نیست گردد وسوسه کلی ز جان دل بیابد ره به سوی گلستان
ز آن که در باغی و در جویی پرد هر که از سر صحف بویی برد
(11)
5. آدمی در غفلت بود و عمر خود را به غفلت سپری میکرد زیرا تنها نگاه خود را محدود به دنیای مادی میساخت و آن را چون سرای حقیقت میانگاشت. از این رو جهان برای او معنایی ورا و بالاتر از خود نداشت بلکه هر چه را میدید و مینگریست، تنها موجودات تقطیع شدهای میپنداشت که فارغ از مبدأ و غایت است و نه (از جایی است) و نه (رو به جایی) دارد. امّا آیات قرآن، انسان را به تدبیر واداشته، او را از این غفلت بیدار میسازد.(12)
به هر روی دلیل نزول قرآن، نیاز آدمی است و تا زمانی که این نیاز هست- که تا ابد خواهد بود- باید قرآن باشد و تا قرآن هست، باید ظرف نزول و زمان ابلاغ آن (شب قدر) وجود داشته باشد. و به دلیل آنکه قرآن در شب قدر نازل گشته، این شب دارای اهمیتی ژرف است.(13)
.
موتور جستجوی پرسش و پاسخ دینی امین
تماس با ما
آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود
09111169156
info@parsaqa.com
حامیان
همكاران ما
کلیه حقوق این سامانه متعلق به عموم محققین عالم تشیع است.