تخمین زمان مطالعه: 5 دقیقه
در ادامه سناریوی اسلامهراسی و اسلامستیزی که اصل آن در اتاقهای فکر وابسته به دستگاههای سیاسی و سرویسهای جاسوسی غربی و در رأس آنها آمریکا و رژیم صهیونیستی صورتبندی شده، ساخت فیلم «مسلمانان مظلوم» یا «زندگی محمد(ص) رسول اسلام» توسط یک شهروند صهیونیستی ـ آمریکایی به نام «سام باسل»، حاوی زشتترین صحنهها با تحریف وقایع مربوط به پیامبر اعظم و تاریخ اسلام، موج بزرگی از خشم و نفرت در جهان اسلام را پدید آورد که تمامی کشورهای اسلامی و حتی غیر اسلامی را فرا گرفته است.
گرچه مشاهده پیامدهای سنگین این اقدام شرورانه و نفرتبرانگیز موجب شده تا این فیلم آماتوری و دو ساعته از دسترس خارج شود و تنها بخشهایی از آن بر روی برخی سایتها باقی بماند، اما توضیحات برخی از بازیگرانی که با فریب کارگردان به عنوان ساخت فیلم ماجراجویی ـ تاریخی به نام «جنگجویان صحرا» در این فیلم به کارگیری شده و توصیفهای مربوط به آن، این فیلم با تحریف تاریخ اسلام، سعی دارد خشونت برخی از گروههای تندرو افراطی را به آموزههای باقیمانده از پیامبر رحمت و رسول گرامی اسلام(ص) نسبت داده و با تقدسزدایی از ان شخصیت الهی، رسالت الهی و شأن نبوی حضرتش را ا نکار و ریشه خشونت و شکنجه را به حضرت پیامبر(ص) نسبت دهد. لذا پس از نمایش حمله گروهی افراطی به یک داروخانه متعلق به یک پزشک قبطی در مصر بلافاصله به صحنهای منتسب به زندگی پیامبر اسلام(ص) بر میگردد که البته زاییده ذهن بیمار و فاسد نویسنده و نوعی فرافکنی و پرداخت کلیشهای تهیهکنندگان بوده و همین امر نفرت و خشم مسلمانان را باعث شده است. یا در صحنهای ادعایی، مسلمانان صدر اسلام به شکست پیرزنی با وحشیانهترین روشها میپردازند که در واقع نوعی تهمت و یا فرافکنی خصلتهای صهیونیستهای مشهور به آدمکشی و شکنجه است که با مرام و روش نیروهای آمریکایی در گوانتانامو و ابوغریب هم آشنا بوده است.
جالبتر اینکه مشاور کارگردان آماتور هم یک فعال ضداسلام و بانی مؤسسهای افراطی و اسلامستیز به نام «استیوکلین» بوده که به اسلامستیزی شهرت داشته و افتخار میکند که به دنبال شکار مسلمانان است. شیوه تولید فیلم که بسیار تعجیلی و با استفاده از افراد گمنام و مسئلهدار و با حمایت صهیونیستها در سال2011 صورت گرفته و زمان پخش آن در سالگرد 11 سپتامبر و در اوج بیداری اسلامی در منطقه غرب آسیا و شمال آفریقا و آشکار شدن ناتوانی آمریکا و غرب در مهار و کنترل آن سکوت دولتمردان آمریکایی در قبال این اهانت سیستمی علیه جهان اسلام و حمایت ضمنی از تهیهکنندگان با پنهان کردن کارگردان و خانوادهاش و بیاعتنایی به تقاضای معترضان برای محاکمه و مجازات عاملان را هم باید به آن افزود، نشاندهنده پیوند این حرکت هتاکانه و نفرتانگیز با راهبرد اسلامهراسی کاخ سفید است که قبل از این هم در قالب نظریه برخورد تمدنها ارائه و مشوق اقدامات کثیف و موهنی چون کتاب شیطانی سلمان رشدی، کاریکاتورهای اهانتبار یک بیمار دانمارکی، قرآنسوزی کشیش افراطی تری جونز و ... بوده است.
با توجه به روند تولید و ماهیت همسویی فیلم با راهبرد اسلام هراسی آمریکا و رژیم صهیونیستی و حمایت ضمنی سردمداران کاخ سفید از اهانتکنندگان، خشم مقدس برخاسته از عواطف دینی جهان اسلام باید در مسیری منطقی و حقوقی به کانالهای زیر جهتگیری شود:
1- بازخواست سران کاخ سفید به عنوان متهمان ردیف اول این جنایت نابخشودنی و کنار زدن نقاب نفاق از چهره آنان که گاه مدعی آشنا بودن صدای اذان مسلمانان بوده و گاه در اعیاد اسلامی برای دولتها و ملل اسلامی پیام تبریک میفرستند.
2- مطالبه محاکمه و مجازات عاملان این اقدام هتاکانه که با برانگیختن خشم مسلمانان مقدمهساز خشونتها و تلفات انسانی بوده و اگر خویشتنداری و عقلانیت رهبران مذهبی مسلمان و مسیحی نبود میتوانست جرقه آتش جنگ صلیبی و درگیریهای خونین باشد.
3- به کارگیری کلیه ابزارهای سیاسی و اقتصادی کشورهای اسلامی برای تنبیه آمریکا و پشیمان کردن سران کاخ سفید از ادامه روند اسلامستیزی و حمایت از هتاکانه علیه مقدسات دینی و اسلامی مثل تعطیلی سفارتخانههای آمریکا و اخراج دیپلماتها و فراخوان دیپلماتهای خودی، خروج پولهای پسانداز شده در بانکهای آمریکایی، تحریم خرید از آمریکا و قطع صادرات نفتی به این کشور متخاصم علیه جهان اسلام .
4- فعالسازی نهادهای حقوقی و قانونی برای شکایت از آمریکا و مطالبه مجازات عاملان این جنایت مثل فعال شدن کنفرانس سران کشورهای اسلامی و پیگیری موضوع از سازمان حقوق بشر جهان به عنوان نقض آزادیهای دینی و اعتقادی.کلام آخر اینکه نباید از یاد برد که آمریکا در تشکیل، سازماندهی و هدایت گروهها و باندهای افراطی دو جامعه مسیحی و اسلامی دارای سابقهای نابخشودنی است که باید جلوی استفاده ابزاری از افراطیگری برای نجات جامعه بشری از برخورد و درگیری ناخواسته گرفته شود. همانگونه که چند قطبی و صهیونیست مسیحی با افراطیگری اسلامستیزی در این ماجرا نقش داشتند و برخی عناصر سلفی و وهابی هم با افراطیگری سوژه لازم برای آن تفکر مریض را فراهم میکنند.راستی حامیان اصلی سازماندهی القاعده برای قدرت گرفتن در سوریه کدام کشورها هستند و چنین جریان خطرناک و جنایت پیشهای چه سرنوشتی برای آینده اقلیتهای مسیحی در سوریه و لبنان میتواند رقم زند؟
به نظر میرسد سرنخهای افراطیگری در دو طرف که سوژه نظریههای احمقانه برخورد تمدنهای اسلام و مسیحیت را تولید و القا میکند هر دو به کاخ سفید منتهی میشود.
سرنخهای هتاکی و افراطیگری به کاخ سفید میرسد/ دکتر رسول سناییراد /بصیرت
91/06/29
.
پرسمان دانشگاهیان
تماس با ما
آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود
09111169156
info@parsaqa.com
حامیان
همكاران ما
کلیه حقوق این سامانه متعلق به عموم محققین عالم تشیع است.