امام خمینی(ره) و شریعتمداری /

تخمین زمان مطالعه: 14 دقیقه

اختلافات امام با آیت الله شریعتمداری در چه بوده است؟


آیت الله شریعتمدارى از شخصیت هاى روحانى بودندکه متاسفانه اندیشه ها , دیدگاهها , عملکرد و موضع گیرى هاى ایشان نه تنها با آرمان ها و ایده هاى امام و حرکت مردم انقلابى هماهنگ نبوده و همخوانى نداشت که در پاره اى موارد برخلاف مسیر روشن آنها قرار داشت . براى آشنایى نسبت به دیدگاهها و موضع گیرى هاى ایشان ، به برخى ازنظرات و عملکردهاى ایشان در قبل و پس از پیروزى انقلاب اسلامى به اختصار اشاره مى کنیم آیت الله شریعتمدارى قبل از انقلاب اسلامى : برخى از اسناد ، شواهد و مدارک وجود دارد که بیانگر تقابل دیدگاه آیت الله شریعتمدارى با حرکت انقلابى امام و مردم در مبارزه با رژیم شاهنشاهى دارد . در یکى از گزارشات ساواک در این خصوص چنین آمده است : « آقاى شریعتمدارى اظهار نمود سلام مرا به پیشگاه اعلیحضرت برسانید که اعلیحضرت اطمینان داشته باشند همان مشکلاتى که امروز ایشان دارند ما هم داریم . . . من براى حفظ مملکت و صیانت سلطنت فکر مى کنم . . . خمینى و کسانى که مانند او فکر مى کنند که حکومت اسلامى براى مملکت مناسب است ، در خراب کردن قدرت دارد و براى سازندگى ، نه سازمانى دارند نه توانایى . من صریحا مى گویم که با خمینى و اعمال او مخالفم . تعدادى از علما به من مراجعه مى کنند و یابحث راجع به روش من و خمینى ، سوال مى کنند که آیا اختلافى داریم ؟ من مى گویم بلى . او مخالف شاه است در حالیکه من این طور نیستم . . . برقرارى حکومت نظامى ، کار با ارزش و مفیدى بود و باید باقى بماند و من صریحا مى گویم به عرض اعلیحضرت برسانید و به نخست وزیر هم بگویید که هر چه مى توانند مدت فرماندارى نظامى را طولانى تر کنند » . ( آرشیو مرکز اسناد انقلاب اسلامى . شماره بازیابى 1089 ، تاریخ 57 / 7 / 1 صفحات 7 - 1 ) زمانى که مرحوم امام در پاریس بودند و آقاى اشراقى قصد رفتن به پاریس را داشت آیت الله شریعتمدارى به ایشان گفتند : آیا مى توانید امام را از گفتن شاه باید برود منصرف کنید ؟ ( رسول جعفریان ، جریان ها و سازمان هاى مذهبى سیاسى ایران ، سال هاى 1320 ج 1357 ، تهران : مرکز اسناد انقلاب اسلامى ، 1383 ، ص 238 ) احمدعلى مسعود انصارى در خاطراتش به ارتباطات خود با آقاى شریعتمدارى که در زمان اوج‌گیرى حرکت انقلابى مردم در سالهاى 56 و 57 به منظور کنترل این حرکتها اشاره مى‌کند . این اشارات بخوبى ماهیت ارتباط آقاى شریعتمدارى و دربار را بازگو مى‌نماید : « پس از هرج و مرجى که در زمان دولت شریف‌امامى پیش آمد گفت به شاه بگویید باید محکم گرفت . . . به هر حال ایشان خواستار اصلاحات ، اما نه از طریق انقلاب و برهم خوردن نظام ، بلکه در آرامش و به دست خود نظام بودند . . . مى‌شود گفت که بین شاه و شریعتمدارى تفاهمى به وجود آمده بود . . . قبل از بالا گرفتن موج انقلاب به من گفتند که خیال دارند حزبى به نام « حزب اسلامى » تأسیس کنند . . . من عذرخواهانه گفتم : کمى صبر کنید اوضاع آرام شود و دولت نظامى هم برداشته شود . ولى آیت‌الله جواب داد : اعلام حکومت نظامى را به شاه تبریک بگو البته باید خیلى مواظب باشند کسى کشته نشود . » ( پس از سقوط ، خاطرات احمدعلى مسعود انصارى ، انتشارات مؤسسه مطالعات و پژوهشهاى سپاه ، صص 8 - 127 ) بر همین اساس ملاحظه مى‌شود که در آستانه انقلاب این‌گونه رفتارهاى آقاى شریعتمدارى و ارتباطات وى با دربار به منظور هماهنگى براى جلوگیرى از به ثمر رسیدن نهضت انقلابى مردم به رهبرى امام خمینى گسترده مى‌شود . در این زمینه فرح دیبا نیز در خاطرات خود مى‌نویسد : « آیت‌الله شریعتمدارى در نگرانیهاى همسرم شریک بود . او تعصب خمینى را نمى‌پذیرفت و پیامهایى براى پادشاه مى‌فرستاد و با ذکر نام روحانیون افراطى تقاضاى دستگیریشان را مى‌کرد . او معتقد بود که تظاهرات با ساکت کردن این افراد به پایان خواهد رسید . من این فهرست را دیده بودم . » ( کهن دیارا ، فرح دیبا ، پاریس ، 2004 ، انتشارات فرزاد ، ص 271 ) هوشنگ نهاوندى نیز در خاطرات خود ضمن اشاره به این که در آخرین ماههاى عمر رژیم پهلوى ، در ارتباط با آقاى شریعتمدارى بوده است و نصایح وى را که به منظور دلسوزى و راهنمایى ارائه مى‌شده ، نزد شاه مى‌برده ، خاطرنشان مى‌سازد : « یک روز اوایل سپتامبر ، تقریباً ساعت 9 صبح تلفن دفتر من زنگ زد . آیت‌الله « شریعتمدارى » بود که گفت : « به من گفته‌اند که قرار است تصمیمى براى جشن هنر شیراز گرفته شود . مى‌دانید ، من چیزى از این برنامه‌ها نمى‌دانم ولى قضیه‌ى پارسال تکان دهنده بود و غیرقابل تحمل . امیدوارم حرفم را خوب بفهمید . ولى به اعلیحضرت یا هر کسى که به او مربوط مى‌شود بگویید که لغو برنامه جشن هنر شیراز ، اشتباه بزرگى است . تحول اوضاع چنان است که هر عقب‌نشینى یا امتیاز دادن ، نشانى از ضعف تلقى خواهد شد . بنابراین از این به بعد ، حکومت باید استحکام خود را نشان دهد و قدرت‌نمایى کند . آیا نخست‌وزیر از این چیزها آگاه است ؟ » ( آخرین روزها ، خاطرات هوشنگ نهاوندى ، لس‌آنجلس ، 1383 ، شرکت کتاب ، ص 168 ) کافى است در اینجا به ماهیت جشن هنر شیراز که موجى از اعتراض را بین روحانیون و عامه مردم برانگیخته بود و سرانجام نیز در مسیر فرهنگ زدایى خود ، سر از استهجان و رسوایى درآورد توجه داشته باشیم تا بهتر بتوانیم در مورد این درخواست آقاى شریعتمدارى قضاوت کنیم . آیت الله شریعتمدارى پس از انقلاب اسلامى پس ازپیروزى انقلاب اسلامى ، آیت الله شریعتمدارى ، خود را در ظاهر همراه با انقلاب نشان داد ولى بعضى موضع گیریها ودیدگاههاى ایشان بخوبى مخالفت ایشان با نظام و مرحوم امام را نشان مى داد . به عنوان نمونه وى در جریان تصویب قانون اساسى ، مخالفت خود را با نحوه ى تصویب آن اعلام داشت و مانعى در برابر شکل گیرى قانون اساسى محسوب مى شد ، اما با قاطعیت امام ، از موضع خود عقب نشینى کرد و مخالفت خود را با تشکیل مجلس خبرگان قانون اساسى پس گرفت . موضوع دیگرى که شریعتمدارى را در برابر امام ره و جمهورى اسلامى قرارداد ، غائله ى آذربایجان و حزب جمهورى خلق مسلمان آذربایجان بود . به دنبال اعلام موجودیت حزب جمهورى اسلامى ( 1357 / 11 / 19 ) که موسسین آن ( شهید مظلوم دکتر بهشتى ، حجت الاسلام خامنه اى ، موسوى اردبیلى ، باهنر ، هاشمى رفسنجانى ) از حمایت موثر امام خمینى برخوردار بودند ، در روز 57 / 12 / 24 ، حزب جمهورى خلق مسلمان که حمایت شریعتمدارى را پشت خود داشت اعلام موجودیت کرد و ظاهرا پرچمى مقابل حزب جمهورى اسلامى و رهبرى امام خمینى از سوى جبهه ى مخالف به زمین کوبیده شد . ( کودتاى نوژه ، موسسه ى مطالعات پژوهش هاى سیاسى ، بهار 84 ، صفحه 146 ) آقاى شریعتمدارى خود را در حال رقابت با امام مى دید و سعى مى کرد از همه ى ابزارها براى گسترش نفوذ و افزایش دامنه ى اعتبارش استفاده نماید . حزب خلق مسلمان تحت حمایت صریح آیت الله شریعتمدارى به فعالیت هاى ضد انقلابى و جدایى طلبانه در آذربایجان ادامه مى داد . در مهم ترین اقدام ، صدا و سیماى آذربایجان به تصرف این حزب در آمد و سایر نهادهاى دولتى را نیز تهدید و یا تصرف نمودند . در این زمان امام خمینى ( ره ) در قم تشریف داشتند و از قم نهضت را رهبرى مى نمودند . ادامه کار این گروه ضد انقلابى و حمایت آیت الله شریعتمدارى از این گروه امام خمینى را نگران ساخته بود . حجت السلام فلسفى در خاطرات خود مى گوید امام خمینى روزى مرا خواست . خدمت ایشان رسیدم . تنها بودند . در مورد حزب جمهورى خلق مسلمان گفتگو نمودند . از من خواستند نزد آیت الله شریعتمدارى بروم و به صورت خصوصى از قول امام خمینى به او بگویم که دست از حمایت این حزب ضد انقلاب بردارید . همان موقع حرکت کردم و پیام امام را به او رساندم . شریعتمدارى در جواب مى گوید من همه جا علنا از این حزب حمایت کردم و اگر بگویم به این حزب بستگى ندارم ، اعتبار و حیثیت من از بین مى رود . حجت السلام فلسفى از جانب امام قول مى دهد که حیثیت شریعتمدارى حفظ و جبران شود . حتى قرار شد مجلسى در مسجد اعظم قم برگزار شود و رادیو و تلویزیون هم پوشش خبرى بدهند . در این مجلس آیت الله العظمى مرعشى نجفى ، گلپایگانى و امام حضور به هم برسانند و آقاى فلسفى منبر برود و از خدمات و فداکارى هاى آیت الله شریعتمدارى در راه انقلاب تجلیل گردد و به این ترتیب اعتبار شریعتمدارى در جریان کناره گیرى از حزب خلق مسلمان صدمه نبیند . با این حال ، شریعتمدارى حاضر نمى شود دست از حمایت خود از حزب ضد انقلابى جمهورى خلق مسلمان بردارد . ( خاطرات و مبارزات حجت السلام فلسفى ، مرکز اسناد انقلاب اسلامى 1382 ، صفحات 399 - 396 ) یکى از حوادث پس از انقلاب اسلامى کودتاى نوژه بود که در سال 1359 با هدف براندازى نظام جمهورى اسلامى صورت گرفت و متاسفانه آیت الله شریعتمدارى نیز در این قضیه نقش داشتند . کودتاى نوژه که حاصل طراحى چندین نهاد اطلاعاتى و امنیتى و سیاسى بود ، ابعاد بسیار وسیعى داشت و به گونه اى طراحى شده بود که احتمال شکست در آن صفر بود . در مرحله ى اول ، قرار بود هواپیماهاى بمب افکن به بمباران مراکز حساس سیاسى و انقلابى بپردازند و سپس در صورت مواجه شدن با مقاومت مردمى مردم را مورد حمله قرار دهند . در مرحله ى بعد پیش بینى شده بود که پس از اینکه تهران و شهرهاى بزرگ مورد بمباران قرار گرفت ، نیروهاى کماندو وارد عمل مى شدند و به پاکسازى مناطق اقدام کنند . به جز هواپیماهاى بمب افکن و شکارى که در این عملیات به کار گرفته مى شد و به دلایل امنیتى تعداد دقیق آن اعلام نشده است ، از لشکر یک ( گارد جاویدان سابق ) ، لشکر دو ، لشکر 92 زرهى اهواز ، لشگر 81 باختران ، نیروهاى ویژه هوابرد ( نوهد ) و سایر گروه هاى ارتشى ، به علاوه ى حزب دموکرات ، کومله و گروه هاى تجزیه طلب آذربایجان ، کردستان ، سیستان ، بلوچستان ، خوزستان و . . . نیز استفاده مى شد . همه ى این گروه ها در جریان کودتا قرار داشتند و آمادگى خود را براى درگیرى مسلحانه حفظ نموده بودند . به علاوه قرار بود در صورتى که کودتا دچار مشکل شد ، کشور عراق هم وارد عمل شود و به کودتاگران کمک کند . در صورت ادامه بحران ، آمریکا خود به صورت مستقیم وارد عمل مى شد و با استفاده از پایگاه ها و ناوهاى خود در منطقه ، به حمایت از کودتاگران مى پرداخت . شوروى هم در جریان این کودتا قرار داشت . این کودتا از سه شاخه ى نظامى ، سیاسى و ایدئولوژیک تشکیل شده بود . علیرغم به کار بردن سلاح هاى سنگین و هماهنگى و همکارى گروه هاى ضد انقلاب هنوز یک مشکل وجود داشت . مشکل این بود که اولا چگونه نیروهاى درگیر در کودتا ، در اجراى مأموریت هاى محوله دچار تردید نشوند و ثانیا پس از چنین کشتار وحشتناکى چگونه مى توان به دولت کودتا مشروعیت بخشید ؟ کلید حل هر دو مشکل در شاخه ى ایدئولوژیک کودتا نهفته بود . سران کودتا ، با علمایى که احتمال مى دادند از جمهورى اسلامى و امام خمینى ( ره ) کینه داشته باشند تماس گرفتند و از آنها درخواست کمک نمودند . در رأس این افراد ، آیت الله شریعتمدارى قرار داشت . نیروهاى ارتشى علیرغم اینکه در دوران طاغوت تربیت شده بودند ، فرزندان همین مملکت بودند و به اسلام و روحانیت اعتقاد داشتند . آنها حاضر نبودند بر علیه اسلام و روحانیت کودتا نمایند . سران کودتا ، براى اینکه به افراد خود اطمینان دهند این کودتا بر علیه اسلام و انقلاب نیست آنها را به قم مى فرستادند تا با آیت الله شریعتمدارى دیدار کنند و پس از تأیید شریعتمدارى ، با اطمینان خاطر در عملیات شرکت کنند . ( کودتا نوژه ، صفحه 169 ) بسیارى از این افراد مقلد آیت الله شریعتمدارى بودند و واضح است که وى تا چه حد بر آنها نفوذ داشت . یکى از کودتاگران که به قم و بیت آیت الله شریعتمدارى رفته بود از تجمع خلبانان و ارتشیان در بیت وى خبر مى دهد که براى استفسار از جریان کودتا به قم آمده بودند . ( رى شهرى ، محمد ، خاطره ها ، مرکز اسناد انقلاب اسلامى ، 1383 ، صفحه 398 ) آیت الله شریعتمدارى در مورد اصل کودتا سخنى نگفت ولى در پاسخ به مراجعین مرتبا تکرار مى کرد « ظلم هرگز پایدار نمى ماند » ( همان صفحه 396 ) این جمله توسط کودتاگران به معناى تأیید کودتا تفسیر مى شد . شریعتمدارى در مرحله ى دوم کودتا نقش مهمترى را برعهده داشتو قرار بود زمانى که جماران در سه سورتى پرواز با خاک یکسان شد و امام خمینى از صحنه ى سیاست حذف شدند ، شریعتمدارى وارد عمل شود . در طراحى کودتا ، خانه اى در حوالى یوسف آباد براى انتقال شریعتمدارى از قم به تهران اجاره شده بود . شریعتمدارى در این خانه مستقر مى شد و به عنوان رهبر مذهبى ، کودتا را تأیید مى کرد . ( کودتاى نوژه ، صفحه 52 ) زمانى که رادیو و تلویزیون به دست کودتاچیان تصرف مى شد ، وى مستقیما یا به وسیله ى نوار و اعلامیه با مردم سخن مى گفت و مردم را به همکارى با کودتا فرامى خواند . کودتاگران به صورت مستقیم با پسر آیت الله شریعتمدارى در ارتباط بودند . ( رى شهرى ، صفحه 391 ) از طرف دیگر کودتاگران مطمئن بودند در صورتى که امام خمینى نباشند و آیت الله شریعتمدارى به عنوان یک مرجع تقلید پیام بدهد و از کودتا حمایت نماید ، ارتش انگیزه اى براى مقاومت ندارد و به سرعت به کودتاگران تسلیم مى گردد . سران کودتا روى شریعتمدارى بسیار حساب مى کردند . فرمانده ى کودتا ( بنى عامرى ) در جلسه اى عنوان داشته بود : « با علما و روحانیونى که طرفدار آیت الله شریعتمدارى مى باشند دست به دست هم دادیم تا یک اسلام نوین در سطح مملکت پیاده کنیم » . ( کودتاى نوژه ، صفحه 171 ) کودتاى نوژه به لطف خدا شکست خورد و خائنان به سزاى عمل خود رسیدند . اما با آیت الله شریعتمدارى برخوردى نشد . دو سال پس از کودتاى نوژه در اردیبهشت 1361 ، کودتاى جدیدى کشف شد که در پى براندازى جمهورى اسلامى بود . قطب زاده با همراهى آیت الله شریعتمدارى رهبرى این کودتا را برعهده داشتند . این بار دخالت شریعتمدارى در کودتا مستقیم بود . او 500 هزار تومان به کودتاگران کمک کرده بود و اعتراف نمود که در جریان کودتا بوده است ولى اقدامى در جهت جلوگیرى از آن به عمل نیاورده است . زمانى که اعترافات متهمین منتشر شد ، خشم مردم برانگیخته شد و جامعه ى مدرسین قم ، پس از بررسى اعلام کرد که شریعتمدارى شرایط مرجعیت را از دست داده است و دیگر تقلید از او جایز نمى باشد . پس از این واقعه آیت الله شریعتمدارى در تلویزیون ضمن استغفار و عذر خواهى از پیشگاه مردم ، تعهد کرد که دیگر در امور مشابه شرکت نداشته باشد . ایشان تا پایان عمر یعنى فروردین 1365 که به علت سرطان کلیه درگذشت ، در انزوا بودند . جهت آگاهى بیشتر به منابع زیر مراجعه شود شریعتمدارى در دادگاه تاریخ ، سید حمید روحانى , دفتر اسناد انقلاب اسلامى قم 1361 جریان ها و جنبش هاى سیاسى مذهبى ، رسول جعفریان , تهران : مرکز اسناد انقلاب اسلامى 1381 کودتاى نوژه ، موسسه ى مطالعات پژوهش هاى سیاسى ، 1384 خاطرات و مبارزات حجت السلام فلسفى ، تهران : مرکز اسناد انقلاب اسلامى 1382 ، صفحات 399 - 396 رى شهرى ، محمد ، خاطره ها ، محمد رى شهرى ، تهران : مرکز اسناد انقلاب اسلامى ، 1383 .

پرسمان دانشگاهیان

مرجع:

ایجاد شده در 1401/03/25



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر



آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image