تربیت و مشاوره /

تخمین زمان مطالعه: 10 دقیقه

آيا ازدواج موقت فقط براي موارد خاص و ضروري است؟ آيا متأهلين از ازدواج موقت نهي شده اند؟ آیا کسي که ازدواج موقت انجام مي دهد هوسران است؟ ترويج و یا منع از این امر چگونه است؟


بي ترديد اسلام که يک مکتب انسان سازي است و براي همه شؤونات فردي و اجتماعي انسان، طرح و برنامه دارد، مي بايست به يکي از مهم ترين جنبه هاي روحي و رواني انسان يعني غريزه جنسي او نیز توجه داشته باشد و او را به حال خود وانگذارد؛ مضاف بر اينکه هم فرد و هم جامعه نيازمند آرامش و امنيت است و بدين جهت اسلام با هرگونه مساله اي که نظم و آرامش و امنيت فرد و خانواده و اجتماع را بر هم زند و به خطر بيندازد مخالف است. در جامعه افراد متعددي اعم از زن و مرد داريم که به هر دليلي يا نمي توانند ازدواج دائم کنند و يا مرداني هستند که نيازشان و غريزه جنسي آنها با ازدواج دائم مرتفع نمي شود اينجا تکليف چيست؟ آيا مي بايست مردم را به اجبار محدود و وادار به رياضت و رهبانيت کرد؟ آيا بايد آزادي مطلق داد و کمونيسم جنسي يعني اينکه هر کس با هر فردي خواسته بدون هيچ محدوديتي به اجبار محدود و رابطه جنسي برقرار کرد رواج داد؟ آيا مي شود گفت اسلام هيچ برنامه و طرحي ندارد و مردم را به حال خود رها کرده است؟ مسلم است که در اين زمينه اسلام بهترين گزينه را انتخاب کرده که هم عقل و هم وجدان آن را تأييد مي کند. بدين خاطر يکي از قوانين ارزشمند و درخشان از ديدگاه اسلام ، مساله ازدواج موقت يا صيغه است. بي ترديد حکمت و هدف اصلي تشريع و جواز ازدواج موقت در اسلام عبارت است از: ايجاد ارتباط و رابطه صحيح و مشروع با جنس مخالف، پاسخ مناسب و مجاز به ارضاء صحيح اميال جنسي و غريزه شهواني انسان، جلوگيري از تباهي و بي بندوباري و هرزه گري افراد جامعه و اجتماع و حفظ نظام مقدس خانواده. دين مقدس اسلام براي اينکه بتواند اين هدف عالي خود را به نحو صحيح و کامل و مناسب دنبال کند تا از آن تخطي و سوء استفاده نشود و جلوي افراط و تفريط ها و عوارض و تبعات ناصحيح آن را بگيرد، يک سري شرايط و راهکارها و سازوکارهاي مناسبي را به همراه آن ارائه نموده است. ما در اينجا به طور خلاصه از يک حوزه و عرصه مهم يعني جنبه اخلاقي و تربيتي به اين مساله مي پردازيم تا در ضمن آن حکمت صيغه بيشتر و بهتر تبيين شود. از جنبه تربيتي و اخلاقي ازدواج موقت داراي آداب خاصي است. اسلام به دور از هرگونه تعصبات شخصي و سليقه اي آئين و رسوم جاهلي به قضيه نگاه کرده و اين مساله را براي مردان و زنان با حفظ شرايط آن جايز و پسنديده دانسته که چه بسا در برخي اوقات و شرائط خاص آن را به عنوان بهترين گزينه و شيوه معرفي و تشويق کرده است مانند جايي که غريزه جنسي فشار روحي زيادي آورده به گونه اي که اگر مبادرت به اين طريق حلال نورزد به حرام و گناه بزرگتري خواهد افتاد. مسلم است در چنين مواقعي که اسلام حتي به هيچ صورتي راضي به انجام گناهاني به ظاهر کوچک (همچون نگاه ها و چشم چراني هاي حرام) نيست چگونه راضي به مهالک و خطرهاي بزرگتري چون زنا و لواط و استمناء و... بشود. از اين رو اسلام عقلاني ترين طريق و شيوه را که ازدواج موقت است پيشنهاد مي کند البته در صورت فراهم شدن امکانات و نبودن موانع بزرگ که باز در اينجا اسلام بي برنامه نبوده و راه هاي مقطعي ديگري چون ورزش و روزه و ديگر رياضت هاي شرعي را پيشنهاد مي کند. خداوند متعال در قرآن کريم جواز ازدواج موقت را اينگونه بيان مي کند: فما استمتعتم به منهنّ فاتوهنّ اجورهن فريضة و لا جناح عليکم فيما تراضيتم به من بعد الفريضة... و زناني را که متعه (ازدواج موقت) مي کنيد واجب است مهر آنها را بپردازيد و گناهي بر شما نيست در آنچه بعد از تعيين مهر، با يکديگر توافق کرده ايد. اين آيه طبق صريح روايات براي جواز متعه نازل شده است. امام جعفر صادق ـ عليه السّلام ـ که بيش از ائمه ديگر (بعد از حرام کردن صيغه موقت توسط خليفه دوم) در احياء و زنده نگهداشتن اين سنت حسنه نقش داشت در مورد اهميت و فايده متعه مي فرمايد: «اگر عمر بن الخطاب (خليفه دوم) متعه را حرام نمي کرد هيچ مؤمني زنا نمي کرد مگر اشقياء از آنها)». در حديثي ديگر در ترغيب و تشويق به اين امر حسنه ثواب آن را امام صادق ـ عليه السّلام ـ اينگونه بيان مي فرمايد: «هيچ مردي نيست که متعه کند سپس غسل کند مگر اينکه خداوند متعال از هر قطره آبي که از بدن آن مي چکد هفتاد ملک را خلق مي کند که تا روز قيامت او را استغفار کند و لعنت کند تا روز قيامت کساني را که مانع از انجام آن شدند». حاصل آنکه حکمت و هدف اصلي از تشريع چنين حکمي (جواز متعه) در اسلام، ارضاء و تسکين صحيح و مناسب اميال جنسي و شهواني انسان هاست چرا که در هر جامعه اي افرادي زندگي مي کنند که نياز شديد به دفع شهوت جنسي و آرامش روحي و رواني دارند و اسلامي که جامع و کامل است بايد براي اين قبيل افراد برنامه داشته باشد تا اينکه آنها به حال خود رها نشوند و جامعه به فساد و تباهي کشانده نشود. از باب نمونه ما به برخي افراد که نياز به متعه دارند اشاره مي کنيم: 1. کسي که توانايي و استطاعت مالي و اقتصادي و ديگر شرائط ازدواج دائم را ندارد و مسائل جنسي خود را نمي تواند کنترل کند. 2. برخي مردان که به علت داشتن غريزه جنسي زياد، با يک زن دائم خود نمي توانند نياز خود را مرتفع کنند و به حرام مي افتند. 3. کساني که به هر دليلي در مسافرت هاي طولاني به سر مي برند و از همسر خود دور هستند. 4. مرداني که همسرشان در بيماري طولاني بسر مي برند و يا درگير مسائل حاملگي و زايمان و... هستند. 5. مرد يا زني که همسرش فوت کرده و يا طلاق گرفته و به هر دلايلي، ديگر نمي خواهد ازدواج دائم داشته باشد. 6. دختراني که به هر دليلي مثل پيدا نشدن خواستگار مناسب و... نتوانسته اند ازدواج دائم کنند و همچنين وقت ازدواج شان گذشته و در فشار روحي رواني جنسي هستند (البته با اذن پدر به فتواي اکثر مراجع) به خصوص اين معضل زماني بروز مي کند که در يک جامعه تعداد دختراني که وقت ازدواجشان رسيده بيشتر از پسراني باشد که وقت ازدواجشان رسيده. 7. مرداني که از زن دائم خود صاحب بچه نشده اند و مي خواهند با متعه کردن صاحب فرزند شوند بهر حال وظيفه دين اسلام عقلاً و منطقاً چنين اقتضاء مي کند که تکليف اين قبيل افراد را مشخص کند و بهترين و صحيح ترين شيوه ها و گزينه ها را براي آنها مشخص و معين کند. نهي شدن متاهلين از ازدواج موقت مرحوم کليني در کتاب کافي از امام رضا ـ عليه السلام ـ نقل مي نمايد که حضرت به برخي از پيروان مي نويسند که «لاتلحّوا علي المتعه فانّما عليکم اقامة السُّنة» از اصرار ورزيدن بر متعه بپرهيزيد که بر شماست اقامه سنت رسول خدا ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ که ازدواج دائم است را بر پاي داريد. و بعد از تأکيد بر عدم تحريص در آن مي فرمايد: «فلا تشغلوا بها عن فرشکم و حرائرکم فيکفرن و يبران و يدعون علي الآمر بذلک و يلعنون؛ با پرداختن به متعه از همسران خويش غافل نشويد تا آنان از دين خدا روي گردانند و از دوستي ما منصرف شوند و بر پايه گذار اين امر (متعه) متعرض شوند و بر ما نفرين کنند». اين کلام کاملاً اشعار دارد به اينکه بي توجهي بعضي از مسلمين و سوء استفاده از آن و دامن زدن بدون توجه به ساير احکام و شرايط، امام را بر آن مي دارد که حد و مرزها را تبيين نمايد و تألّم خود را از رفتار بعضي از افراد به نام اسلام، اعلام دارد. در روايات ديگر امام صادق ـ عليه السلام ـ مي فرمايند: «دعوها اما يستحيي احدکم ان يري في موضع العورة فيحمل ذلک علي صالحي اخوانه و اصحابه؛ رها کنيد متعه را، آيا حيا نمي کنيد و خجالت نمي کشيد؟ يکي از شما اگر او را در جايي ببينند که قبيح است يک مسلمان را در آن حال بيابند و از اين رفتار نسبت به همه‌ انسان هاي صالح از برادران ايماني و دوستانشان بدبين و مظنون شوند؟». دسته ديگري از روايات هستند که نسبت به شرايط متعه، جايگاه آن و خاص بودن حکم آن مي باشد مثلاً علي بن يقطين مي گويد از امام هفتم، موسی بن جعفر علیهما السلام سؤال کردم از متعه «فقال: ما انت و ذاک و قد اغناک الله عنها؛ تو را با متعه چکار است و حال آنکه خداوند تو را از آن بي نياز ساخته است». در روايت ديگر امام ـ عليه السلام ـ مي فرمايد: «هي حلال مباح مطلق لمن لم يغنه الله بالتزويج؛ متعه حلال مباح مطلق است براي کسي که خدا او را به واسطه ازدواج بي نياز نساخته است». استاد شهيد مطهري هم با توجه به اين روايت مي فرمايند: «آنجا که ائمه اطهار مردان زن دار را از اين کار منع کرده اند به اعتبار حکمت اوّلى اين قانون است، خواسته اند بگويند اين قانون براى مردانى که احتياجى ندارند وضع نشده است، بلکه اين کار براى کسى رواست که خداوند او را با داشتن همسرى از اين کار بى نياز نکرده است. و اما کسى که داراى همسر است، فقط هنگامى مى تواند دست به اين کار بزند که دسترسى به همسر خود نداشته باشد». لازمه اين عبارات اين است که اگر «متعه» موجباتي را براي به فساد و بيراهه کشاندن زنان دارد، يا سبب آبروريزي و يا عاملي براي ننگ و عار و اتهام به فعل حرام شود، يا شخصيت و شرافت انسان را زير سوال برد، يا موجب خونسردي روابط انسان با همسرش شود، ازدواج موقت ممنوع خواهد بود. همانگونه که شيخ حرعاملي هم بابي با عنوان «مکروهات متعه» آورده و اموري را بيان مي کند که از آن جمله اين است که: «کراهية التمتع ان کان ذلک يسبب فتنة اوشنعة‌» ... اگر متعه موجب فتنه يا آبروريزي و فضاحت گردد، يا اگر او داراي همسر است و نيازي به متعه ندارد، اين عمل مکروه است، در بسياري از روايات هم منع شده مرد متزوّج سراغ متعه رود. لذا توجه به اين روايات، و شرايطي که امروزه در جامعه ما از ازدواج موقت حاکم است چنانچه ازدواج موقت موجب سردي روابط زن و شوهر و يا مشکلات ديگر مي شود، بايد از آن پرهيز کرد. اقدام کننده گان به ازدواج موقت از نظر ديني وجود فساد در ابعاد مختلف از جمله فساد جنسي، در جامعه پذيرفته نيست و دين براي مقابله با فساد جنسي ازدواج را در ابعاد مختلف آن مطرح کرده است. همان طور که قبلاً هم بيان شد برخي از افراد به دليل فعاليت زياد غدد جنسي، نياز جنسي آنان بيش از سايرين است و چه بسا نياز جنسي آنان با يک زن مرتفع نشود، چنين افرادي مي توانند در صورت مساعد بودن شرايط و رضايت همسر دائم نسبت به ازدواج موقت اقدام کنند، بديهي است چنين رفتاري را نمي توان هوسراني ناميد. در يک نتيجه گيري کلي مي توان گفت، ازدواج موقت براي کساني که در موضع اضطرار و عدم تمکن، فراهم نبودن شرايط براي ازدواج دائم، و يا کساني که به دليل شدّت نياز جنسي، غريزه جنسي آنان به وسيله يک زن ارضاء نمي شود، جهت اعراض از برقراري روابط نامشروع جنسي و شرايط خاص ديگر وضع و جعل شده است. که به علت جو حاکم بر عرف جامعه ما، مشکلات روحي و رواني (متلاشي شدن خانواده ها و...) و جسمي (ابتلاء به ايدز و...) فرهنگي (سودجويي برخي ها از ازدواج موقت مثل قاچاق زن و...) زمينه ازدواج موقت وجود ندارد. .

مرجع:

ایجاد شده در 1400/10/19



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر



آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image