آراء شناسی / انسان شناسی /

تخمین زمان مطالعه: 3 دقیقه

سلام؛ معنا و مفهوم پدیدارشناسی هوسرل به چه معنا است؟ آیا در فلسفه اسلامی اشاراتی به این مفهوم شده است؟


ادموند هوسرل [1]فیلسوف آلمانی مؤسس فلسفه‌ی پدیدارشناسی در قرن بیستم است. هرچند مکتبی که او ارائه داد، مکتبی جدید در میان مکاتب مختلف فلسفی است؛ اما جدای از سنت گذشته‌ی فلسفه نیست. او از فلاسفه‌ی دیگری؛ مانند دکارت و کانت به ویژه از استاد خود برنتانو متأثّر است.کلمه‌ی «پدیدارشناسی»[2] را نخستین بار «لامبر» فیلسوف آلمانی و معاصر با «کانت» در کتاب ارغنون جدید خویش به کار برد. او هر آنچه را واهی و موهوم بود پدیدار نامید. سپس این کلمه در نزد خود کانت نیز مطرح گردید. از نظر کانت، ما تنها به پدیدارها علم پیدا می‌کنیم. او کلمه‌ی «پدیدار» را در مقابل «شی‏ء فی نفسه» به کار برد؛ یعنی در حالی که «شی‏ء فی نفسه»، خارج از حیطه‌ی شناخت و آگاهی ما باقی می‌ماند و علم و معرفت ما هیچ‌گاه راهی به آن ندارد، آنچه که توسط حساسیت و فاهمه، بر ما معلوم می‌شود، «پدیدار» است که متمایز از «شی‏ء فی نفسه» می‌باشد.«هگل» نیز در فلسفه‌ی خویش از این کلمه استفاده کرده و با انتشار کتاب معروف خود به نام پدیدارشناسی روح، کاربرد آن‌را در سنت فلسفی رواج داد. نزد وی پدیدار عبارت از ظهورهای مختلف روح، عقل کلی یا مطلق در بستر تاریخ است. مطلق، طی مراحل مختلف تاریخی، خود را به عنوان پدیدار می‌شناساند و سرانجام به شناسایی کامل خویش به عنوان ذات معقول نائل می‌‏شود و خودآگاهی کامل به دست می‌‏آورد. پس «پدیدار» در مقابل «حقیقت کامل» که همان مطلق باشد قرار دارد و وجود تبعی داشته و از ظهورهای آن است.امّا در نزد «هوسرل»، پدیدار معنایی تازه می‌یابد. پدیدارها در واقع ذواتی هستند که به دور از هرگونه پیش‌فرض و سابقه‌ی ذهنی، توسط عقل ادراک می‌‏شوند و شهود تجربی عقل همان است که در شهود ذوات مشاهده می‌‏شود. خصوصیت ذاتی آن متعلق فکر بودن و ملتفت الیه ذهن است.[3]هوسرل پدیدارشناسی را با تأکید بر وجوه التفاتی ذهن و با هدف منظم ساختن فلسفه و فلسفه‌ی شناخت به‌ طور اخص به کار برد. پدیدارشناسی با تفکیک آگاهیِ با واسطه و بی‌واسطه از یکدیگر، آگاهی انسان را از پدیدارهای ذهنی که بدون واسطه در ذهن وی ظاهر می‌شوند و ممکن است حتی عینیتی هم نداشته باشند، مطالعه می‌کند.هوسرل معتقد است هر فعالیت ذهنی «وجه التفاتی» خاصی دارد؛ یعنی چیزی که ذهن ما در موردش به تفکر می‌پردازد در یک لحظه‌ی خاص به دلیل التفات ذهنی موجود م‍ی‌شود، حال آن‌که ممکن است آن وجود ذهنی، موجودی عینی نباشد. در نظر هوسرل موضوع فلسفه همین موضوعات مورد آگاهی است؛ یعنی هر آنچه را که تجربه م‍ی‌کنیم، اعم از این‌که وجود داشته باشد یا نداشته باشد.[4]برخی معتقدند تفکر فلسفی هوسرل دارای مراحلی است؛ مراحل رشد و تکامل تفکر وی را می‌توان به سه دوره‌ی عمده تقسیم کرد: دوره‌ی یکم: دوره پدیدار‌شناسی، معرفت‌شناختی یا ما قبل استعلایی. دوره دوم: پدیدارشناسی استعلایی؛ و دوره‌ی سوم: و واپسین دوره زندگی‌اش در دوره پدیدارشناسی تکوینی است؛ شرح و توضیح این اصطلاحات تخصصی را باید از منابع و مقالات علمی و تخصصی که در این زمینه نوشته شده به دست آورد.[5]اما این‌که آیا در فلسفه‌ی اسلامی اشاراتی به این مفهوم شده‌است یا نه؟ باید گفت؛ این مباحث از مسائل جدیدی است که در قرن اخیر در میان فیلسوفان غربی مطرح شده است؛ برخی از فیلسوفان معاصر اسلامی اشاراتی به این مباحث دارند.[6] البته محققان و پژوهشگران اسلامی در سال‌های اخیر بیشتر به این موضوعات پرداخته‌اند.[7] .

اسلام کوئست

مرجع:

ایجاد شده در 1400/12/23



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر



آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image